Why did Viper return to LCK? Viper reflects on EDG and winning 2021 Worlds
چرا|فعل کمکی گذشته|وایپر|بازگشت|به|السیکی|وایپر|تأمل میکند|بر روی|ایدیجی|و|پیروزی|قهرمانی جهان
Why|||return||LCK||reflects||EDG||winning|Worlds
Why did Viper return to LCK? Viper reflects on EDG and winning 2021 Worlds
چرا وایپر به LCK بازگشت؟ وایپر به EDG و پیروزی در مسابقات جهانی 2021 فکر میکند.
- 만만치 않은 팀들이 많은 거 같습니다 - 맞아요
آسان|نیست|تیم ها|زیادی|به نظر|می رسد|درست است
formidable|not|teams|many|thing|seems|that's right
- There are many formidable teams for you to compete against in 2023. - That's right.
- Il semble qu'il y ait beaucoup d'équipes difficiles. - C'est vrai.
- به نظر میرسد تیمهای زیادی وجود دارند که آسان نیستند - درست است.
특히 경계가 되거나 꼭 붙어보고 싶은 팀이 있을까요?
به ویژه|رقیب|باشد|حتما|رو در رو دیدن|می خواهید|تیمی|وجود دارد
especially|rival|become||to closely observe|I want|team|there will be
Is there any particular LCK team you are wary of, or are excited to face?
آیا تیمی وجود دارد که به ویژه نگران آن باشید یا بخواهید حتماً با آن بازی کنید؟
가장 경계되는 팀은 T1이고요
ترین|نگران کننده|تیم||
|most cautious|team|team|and
The team I am the wariest of is T1.
تیمی که بیشتر نگران آن هستم T1 است.
가장 붙고 싶은 팀도 사실 T1인데
ترین|به|میخواهم|تیم|در واقع||
|to join||team|||but
The team I am most excited to face is also T1.
تیمی که واقعاً میخواهم با آن بازی کنم هم در واقع T1 است.
- 안녕하세요 - 안녕하세요
سلام|
Hello!
- سلام - سلام
HLE 캠프원에서 이렇게 Viper 선수를 다시 보니까
HLE|در اردوگاه|اینطور|Viper|بازیکن|دوباره|دیدم
camp|the camp|||player||
It feels weird to see you once again here at HLE HQ, Viper.
وقتی دوباره بازیکن Viper را در کمپ HLE میبینم
이것도 또 반갑고
این هم|دوباره|خوشحال کننده است
||glad
It's good to see a familiar face ...
این هم خوشایند است
삶이라는 건 재밌다는 생각도 드는 것 같습니다
زندگی به نام|چیز|جالب بودن|فکر هم|می آید|چیز|به نظر می رسد
||is fun|thought|||
How funny is life? We never know what unexpected turns it might take.
به نظر میرسد زندگی جالب است
- 잘 지내셨나요? - 네 잘 지냈습니다
خوب|زندگی کردید؟|بله|خوب|زندگی کردم
|have you been|||
- So, how have you been doing, Viper? - I've been doing well.
- خوب بودید؟ - بله خوب بودم
다시 오니까 좀 익숙한 장면들이 보이니까
دوباره|که آمدی|کمی|آشنا|صحنه ها|چون دیده می شوند
||||scenes|
I came back to HLE, and it was a familiar place all over again.
وقتی دوباره میآیم، صحنههای آشنا را میبینم.
적응하기가 편하더라고요
سازگاری|راحت بود
|is easy
So it was easy to make me home.
این باعث میشود که راحتتر سازگار شوم.
예를 들면 캠프원에는 예전에도 와봤고 생활해 봤는데
به عنوان|مثال|به کمپ|قبلاً|آمده بودم|زندگی کردن|امتحان کرده بودم
|||||I lived|
I've lived and played at HLE Camp One before, right?
به عنوان مثال، من قبلاً به کمپ آمدهام و زندگی کردهام.
다시 오니까 그때 기억이 좀 나기도 하고
دوباره|که آمدی|آن زمان|یادم|کمی|هم|و
|||memory|||
Coming back to this place gave me flashbacks of my last time here at HLE,
وقتی دوباره میآیم، کمی از آن زمان یادم میآید.
앞으로는 또 어떤 재밌는 일이 있을지
در آینده|دوباره|چه|جالب|اتفاقی|خواهد بود
|||fun||
And part of me is excited to find out ...
و نمیدانم در آینده چه کارهای جالبی پیش خواهد آمد.
그런 기대하는 마음도 있고
چنین|امیدوار|دل|وجود دارد
|expecting||
What kind of new exciting journey this phase in my career will bring.
این انتظار هم وجود دارد
또 저는 지금 한국에서 '새로운 시작' 같은 느낌이라서 기쁩니다
همچنین|من|اکنون|در کره|'جدید|شروع|مانند|احساس می کنم|خوشحالم
|||||||feeling|
This new phase at HLE feels like a "fresh start" for me here in Korea. Overall, I'm happy.
و من اکنون در کره احساس 'آغاز جدید' میکنم و خوشحالم
그렇지 않아도 최근에 HLE 로스터가 발표가 되면서
درست|حتی بدون|به تازگی|HLE|فهرست بازیکنان|اعلام|در حالی که
||||roster|announcement|
It's true. HLE recently announced its 2023 roster;
در هر صورت، اخیراً با اعلام لیست HLE
많은 분들의 관심을 일으켰던 거 같아요
بسیاری از||علاقه|ایجاد کرده بود|آن|به نظر می رسد
||interest|||
The roster has been drawing the attention of League fans around the world.
به نظر میرسد که توجه بسیاری از افراد را جلب کرده است
완전히 새로운 로스터가 구성이 됐잖아요
کاملاً|جدید|فهرست|تشکیل|شده است
||||has been formed
Well, the roster is a complete overhaul of the previous year.
لیست کاملاً جدیدی تشکیل شده است
다가올 23년도에 같이 할 팀원들과
آینده|در سال 2023|با هم|انجام دادن|با اعضای تیم
|year|||
You probably already had the chance to say hi to your new teammates for 2023 HLE.
در سال 23 که در پیش است، با اعضای تیمی که قرار است با هم کار کنیم
조우할 기회도 있었을 것 같은데
ملاقات کردن|فرصت هم|بوده|چیز|به نظر می رسد
to encounter||||
احتمالاً فرصتی برای ملاقات هم داشتیم
(팀원들의) 전체적인 첫인상은 어땠나요?
اعضای تیم|کلی|اولین برداشت|چطور بود؟
|overall||
اولین برداشت کلی شما از (اعضای تیم) چه بود؟
일단 되게 다들 착해 보이더라고요 엄청
اولاً|خیلی|همه|مهربان|به نظر میرسید|فوقالعاده
||||they seem|
اول از همه، همه خیلی مهربان به نظر میرسیدند.
그래서 얘기 나눠봤는데
بنابراین|صحبت|صحبت کردیم
||I talked
بنابراین با هم صحبت کردیم.
그렇게 보이는 것처럼 또 다들 말하는 것도 그렇고
به آن شکل|به نظر میرسد|مثل|دوباره|همه|صحبت کردن|چیز دیگر|همینطور
|||||||that
همانطور که به نظر میرسد، همه این را میگویند.
약간 서로의 기분을 상하지 않게끔
کمی|یکدیگر|احساسات|آسیب ببیند|ندهند
||||so as not to
کمی سعی میکنند که احساسات یکدیگر را جریحهدار نکنند.
'배려해주는 느낌이 있어서 좋았다?'
توجه کننده|احساس|بود|خوب بود
|||I liked
احساس خوبی از 'توجه به یکدیگر' وجود داشت؟
아직은 서로 알아가는 중입니다
هنوز|یکدیگر|شناختن|در حال
|||in the process of
هنوز در حال شناخت یکدیگر هستیم.
특히 '첫인상과 비슷했다'
به ویژه|با اولین برداشت|شبیه بود
|first impression|
بهویژه 'شبیه به اولین برداشت بود.'
아니면 '첫인상과 전혀 달랐다'는 팀원이 있을까요?
یا|با اولین برداشت|کاملاً||هم تیمی|وجود دارد؟
|||was different|team member|
آیا تیمی وجود دارد که بگوید 'اولین برداشت کاملاً متفاوت بود'؟
성훈이(Kingen)는 생각했던 거랑 비슷해서
||است|فکر کرده|چیز|شبیه بود
Sung-hoon|Kingen||||
سئون (Kingen) شبیه چیزی بود که فکر میکردم.
딱 생각한 대로 더라고요
دقیقا|فکر کرده|طبق|متوجه شدم
|||it turns out
دقیقاً همانطور که فکر کرده بودم بود.
약간 운동 좋아하고
کمی|ورزش|دوست دارد
کمی ورزشکار و
파이팅 넘치는 그런 모습일 거라고 생각했는데
تلاش|پر از|آنچنانی|ظاهر|خواهد بود|فکر میکردم
fighting|||||
با انرژی و پرشور به نظر میرسید.
진짜 그런 거 같아요
واقعا|آنطور|چیز|به نظر میرسه
واقعاً به نظر میرسد که اینطور است.
자기 관리도 잘하고 본받을 점이 있는 것 같아요
خود|مدیریت|خوب انجام میدهد|الگو گرفتن|نکته ای|وجود دارد|چیز|به نظر میرسد
|self-management||||||
به نظر میرسد که او به خوبی از خود مراقبت میکند و نکات قابل توجهی برای الگو برداری دارد.
조금 장난스러운 질문을 해보겠습니다
کمی|شوخی آمیز|سوال را|می پرسم
|playful|question|
میخواهم یک سوال کمی شوخی بپرسم.
이번에 HLE 로스터가 구성이 되면서
این بار|HLE|فهرست بازیکنان|تشکیل|در حالی که
با تشکیل لیست HLE در این بار,
이 팀이 '현실 피지컬이 좋다'이런 밈이 약간 생긴 거 같아요
این|تیم|واقعیت|فیزیکال||میم|کمی|به وجود آمده|چیز|به نظر می رسد
|||||meme|a little|||
به نظر میرسد که یک میم درباره اینکه "فیزیک واقعی این تیم خوب است" کمی شکل گرفته است.
Viper 선수의 의견도 듣고 싶네요
Viper|بازیکن|نظر هم|شنیدن|میخواهم
||||I would like
میخواهم نظر بازیکن Viper را هم بشنوم.
확실히 상체가 든든해요 좀 확실히
قطعاً|بالاتنه|قوی است|کمی|قطعاً
||strong||
قطعاً بالاتنه قوی است، واقعاً قوی است.
'어디 가서 꿀리지는 않겠다'이런 생각을 합니다
کجا|بروم|تحت فشار قرار می گیرم||فکر|می کنم
||||thought|
فکر میکنم 'کجا بروم که ضعیف نباشم'.
정민이(Life)도 운동을 꾸준히 하고 좋아해서
جونگ مین|زندگی|هم|ورزش|به طور منظم|می کند|از آن لذت می برد
||||consistently||
جونگ مین (Life) هم به طور مداوم ورزش میکند و از آن لذت میبرد.
Kingen, Zeka, Life 이렇게 3명이 피지컬이 좋은 거 같아요
Kingen|Zeka|Life|اینطوری|3 نفر|فیزیکی|خوب|به نظر|می رسد
|Zeka||||physical|||
به نظر میرسد Kingen، Zeka و Life این سه نفر فیزیک خوبی دارند.
가벼운 이야기를 몇 가지를 더 하자면
سبک|گفتگو|چند|موضوعات|بیشتر|اگر بخواهیم بگوییم
|||a few||
اگر بخواهیم چند داستان سبک دیگر بگوییم
또 HLE가 음식 관련해서
again|HLE|food|regarding
|||related to
همچنین HLE در مورد غذا
다양한 콘텐츠를 실제로 만들기도 했고
متنوع|محتواها|در واقع|ساختن|
|content|||
محتوای متنوعی را واقعاً تولید کرده است و
'(회사)밥이 맛있다'이런 이야기들이 많은 거 같아요
شرکت|غذا||داستان ها|زیاد|چیز|به نظر می رسد
|food|||||
به نظر میرسد داستانهای زیادی درباره '(شرکت) غذا خوشمزه است' وجود دارد
오랜만에 다시 와서 새로운 기분도 들지만
بعد از مدت طولانی|دوباره|آمدن|جدید|احساس|میاد
|||||I feel
بعد از مدتها دوباره آمدن حس جدیدی هم دارد
한편으로는 반가웠다고 말씀하셨는데
از یک طرف|گفت که خوشحال بود|گفت
||you said
از یک طرف گفتید که خوشحال بودید.
음식은 어떤 거 같나요?
غذا|چه|چیزی|به نظر می رسد
|||do you think
غذا چطور است؟
확실히 (밥이) 잘 나오니까 잘 먹게 되더라고요 제가
قطعا|غذا|خوب|میاد|خوب|خوردن|میشه|من
||||||I end up|
قطعا (برنج) خوب سرو میشود و من خوب میخورم.
타지(중국) 생활할 때 아무래도 좀
خارج از کشور|چین|زندگی کردن|وقتی|به هر حال|کمی
||living|||
وقتی در خارج (چین) زندگی میکردم، به هر حال کمی...
맛있긴 해도 가끔 먹던 음식이 그리운 경우가 있었는데
خوشمزه است|اما|گاهی|خورده شده|غذا|دلتنگ|مورد|بود
||||||times|there were
But I would sometimes miss the food that I had grown up with.
غذاها خوشمزه بودند، اما گاهی اوقات دلم برای غذاهایی که میخوردم تنگ میشد.
여기서는 먹고 싶은 게 있으면 바로 얘기해도 되고
در اینجا|خوردن|خواستن|چیز|اگر|بلافاصله|می توانی بگویی|اشکالی ندارد
||||||I can talk|
However, here, I can ask the catering lady whatever menu I want any time I want
اگر چیزی هست که میخواهید بخورید، میتوانید به راحتی بگویید.
또 바로 해주신다고 하니까
again|right away|said you would do it|since you said
||you will do|
And she says her kitchen is always open.
و آنها بلافاصله آن را برای شما آماده میکنند.
늘 나오는 밥도 굉장히 맛있고
همیشه|ارائه شده|برنج هم|بسیار|خوشمزه است
||||delicious
Also, the regular catering is also very tasty.
برنجی که همیشه سرو میشود هم بسیار خوشمزه است.
질리지 않게끔 계속 메뉴가 회전이 잘 되는 게
خسته کننده|نشود|به طور مداوم|منو|چرخش|خوب|انجام شده|چیز
getting tired|||||||
I never get bored with the food here, they keep putting out new food at HLE catering.
اینکه منو به طور مداوم تغییر میکند و خستهکننده نمیشود,
굉장히 매력적인 것 같아요
بسیار|جذاب|چیز|به نظر می رسد
|attractive||
به نظر من بسیار جذاب است.
최근에 팀원들과 만나셨고 첫인상을 말씀해 주셨는데
اخیراً|با اعضای تیم|ملاقات کردید|اولین برداشت|گفتید|داده بودید
||||you mentioned|
اخیراً با اعضای تیم ملاقات کردید و اولین برداشت خود را بیان کردید.
Kingen 선수와 Zeka 선수는
کینگن|و بازیکن|زکا|بازیکن است
|||player
بازیکن Kingen و بازیکن Zeka.
제일 최근 롤드컵(Worlds)에서 경기하셨을 때 상대팀이었잖아요
بهترین|اخیر|جام جهانی|(جام جهانی)|در|بازی کردید|زمانی|تیم حریف بودید
||World Championship|||||
آنها در آخرین جام جهانی (Worlds) زمانی که با هم بازی کردند، تیم حریف بودند.
이것에 대한 감상도 들어보고 싶네요
درباره این|مربوط به|نظر و احساسات|شنیدن و فهمیدن|میخواهم
|this|||
میخواهم نظرات شما را در مورد این موضوع بشنوم.
그때 경기를 전체적으로 봤을 때
آن زمان|بازی را|به طور کلی|دیدم|زمانی
||overall||
وقتی به طور کلی آن بازی را دیدید.
저는 롤드컵 같은 그런 무대에서는 제일 먼저 든 생각이
من|جام جهانی|مانند|آنچنانی||خیلی|اول|به ذهن آمد|فکر
||||stage||||
My first thought is ...
در چنین صحنههایی مانند جام جهانی، اولین فکری که به ذهنم رسید این بود که
'아 DRX가 정말 팀적으로 우리보다 앞서 있다'는 생각을 했고
آ|DRX|واقعا|از نظر تیمی|از ما|جلوتر||فکر|کرده بودم
||||us||||
"As a team, DRX was very ahead of us EDG."
'آه، DRX واقعاً از نظر تیمی از ما جلوتر است'.
팀적인 움직임에서 굉장히 잘하더라고요
تیمی|در حرکت|بسیار|خوب عمل میکرد
|||I was doing well
DRX was very proficient at moving around the map as a whole team.
آنها در حرکات تیمی واقعاً خوب عمل میکردند.
그런 유기적인 움직임들이(좋았고) 말로 다 설명할 순 없겠지만
چنین|ارگانیک|حرکات|خوب بودند|با کلام|کاملاً|توضیح دادن|به طور|نخواهد بود
||||||explain||
I cannot explain it in words, but DRX was really good at rotating through the map in an organic manner ...
این حرکات ارگانیک (خوب بودند) و نمیتوان همهچیز را با کلمات توضیح داد، اما
개개인 피지컬도 거기에 덧붙임이 되니까
هر فرد|فیزیکیشون|به آنجا|اضافه شدن|میشود
individual||||
On top of that, the individual players on DRX were mechanically excellent.
فیزیک فردی نیز به آن اضافه میشود.
충분히 이길 자격이 있는 선수들이라고 생각을 했죠
به اندازه کافی|برنده شدن|شایستگی|دارای|بازیکنان هستند|فکر|کردم
||qualified||||
The five players more than deserved to win that series.
من فکر میکردم که این بازیکنان به اندازه کافی شایسته پیروزی هستند.
그 다전제가 여러모로 화재가 많이 되었잖아요
آن|موضوع|از جهات مختلف|آتش سوزی|زیاد|اتفاق افتاده بود
||in various ways|||
The series would go down in the history of League for many different reasons.
این مسابقه در بسیاری از جهات خبرساز شد.
5경기까지 가기도 했고
تا بازی پنجم|رفتن به|انجام شد
the game||
It was a five-game reverse sweep,
تا 5 بازی هم پیش رفت.
또 2경기에 억제기가 위험한 순간에
دوباره|در بازی 2|مهار کننده|خطرناک|در لحظه
||suppressor||
There was the last-second inhibitor respawn at the end of game two ...
و در بازی دوم در لحظات خطرناک،
다시 나오는 명장면이 나오기도 했고
دوباره|ظاهر شدن|صحنه ی برجسته|ظاهر شدن|داشت
|||appearing|
صحنههای به یاد ماندنی دوباره به نمایش درآمد.
여러모로 사람들이 많이 인상 깊어했던 거 같아요
از جهات مختلف|مردم|خیلی|||آن|به نظر می رسد
|||impressed|impressed||
به نظر میرسد که مردم به طرق مختلف تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
그 경기가 끝난 후에
آن|بازی|تمام شده|بعد از
|game||
پس از پایان آن مسابقه
DRX 선수들의 생각은 많이 들어 볼 수 있었는데
DRX|بازیکنان|افکار|زیاد|شنیده|دیدن|توانستن|بودند
players|players'||||||
ما توانستیم نظرات بازیکنان DRX را بشنویم، اما
당시 EDG 선수들의 이야기는 들어볼 기회가 없었거든요
در آن زمان|EDG|بازیکنان|داستان|شنیدن||نبود
||||||I didn't have
فرصتی برای شنیدن صحبتهای بازیکنان EDG نداشتیم.
Viper 선수는 전체적으로 그 경기를 어떻게 기억하고 계신가요?
Viper|بازیکن|به طور کلی|آن|بازی|چگونه|به یاد می آورد|هستید
||||||remember|
آیا بازیکن Viper به طور کلی آن مسابقه را چگونه به یاد میآورد؟
저는 사실 (저희가) 운이 좀 따라줬다고 생각합니다
من|در واقع|(ما)|شانس|کمی|همراهی کرد|فکر می کنم
|||||was on our side|
من واقعاً فکر میکنم که (ما) کمی خوششانس بودیم.
방금 2경기 말씀하셨던 것도 있고
همین الان|دو بازی|اشاره کرده بودید|چیز دیگری|وجود دارد
||you mentioned||
همین الان هم درباره دو بازی صحبت کردید.
1경기도 되게 힘들었는데 어떻게 잘해서 이겼던 기억이 있거든요
1 بازی در 경기|خیلی|سخت بود|چگونه|خوب بازی کردیم|برنده شدیم|خاطره ای|وجود دارد
||||doing well|||
بازی اول هم واقعاً سخت بود، اما یادم میآید که چطور خوب بازی کردیم و برنده شدیم.
그랬는데 결국에 실력에서 밀리니까
اما|در نهایت|از نظر مهارت|شکست خورد
|eventually||
اما در نهایت چون از نظر مهارت عقب بودیم,
결국에 끝까지 가서는 확실히 실력 차이로 지지 않았나..
در نهایت|تا آخر|رفتن|قطعاً|مهارت|به خاطر تفاوت|شکست|
|||||difference||
در نهایت فکر میکنم که به خاطر تفاوت در مهارت باختیم.
외부에서 보기에는 너무 아쉽게 졌고
از بیرون|به نظر|خیلی|به طرز ناامیدکنندهای|باختیم
|looking|||lost
از بیرون به نظر میرسد که خیلی متاسفانه باختیم و
약간 운이 없어서 졌다고 생각할 수도 있는데
کمی|شانس|نداشتن|باختن|فکر کردن|ممکن|هست
|||I lost|||
ممکن است فکر کنید که کمی بدشانس بودیم و باختیم، اما
제가 생각해도 질만했었던 거 같아요
من|حتی به فکر کردن|فقط سوالی بود|چیز|به نظر می رسد
||was a waste||
به نظر من هم فقط باختیم.
그 정도 운이 따라줬는데도 졌으면
آن|حد|شانس|با وجود اینکه همراهی کرد|می باختی
||||I had lost
اگر با آن مقدار شانس هم باختیم،
실력 차이라고 인정할 수밖에 없겠죠
مهارت|تفاوت|قبول کردن|چاره ای جز|نخواهد بود
||to acknowledge||
باید به تفاوت در مهارتها اعتراف کنیم.
이렇게 Viper 선수와 마지막으로 저희가 뵀을 때는
اینطور|Viper|با بازیکن|آخرین بار|ما|دیدیم|زمانی که
|||||met|
آخرین باری که با بازیکن Viper ملاقات کردیم اینگونه بود
EDG에서 활동을 하시고 있는 상태였던 것 같아요
|فعالیت|انجام میدادید|بودن|وضعیت بود|چیز|به نظر میرسد
||you are||||
به نظر میرسید که در حال فعالیت در EDG بودند
HLE에서 1년 동안 활동하시고 중국으로 이적을 하셔서
در HLE|1 سال|در طول|فعالیت کردید|به چین|انتقال|دادید
||||to China||
بعد از یک سال فعالیت در HLE به چین منتقل شدند
상당히 성공적인 커리어를 보내셨거든요
به طور قابل توجهی|موفق|حرفه را|گذرانده اید
|||you have had
و دوران حرفهای بسیار موفقی را سپری کردند
그 중에 롤드컵 우승도 하셨고
آن|در بین|جام جهانی|قهرمانی هم|داشتید
|||championship|
که در میان آنها قهرمانی در جام جهانی نیز وجود دارد
Viper 선수가 중국에서 보낸 시절에 대해서도
Viper|بازیکن|در چین|گذرانده|دوران|درباره هم
||in China|||
در مورد دوران Viper بازیکن در چین نیز
훑어보고 싶은데 괜찮을까요?
نگاهی اجمالی به|میخواهم|آیا اشکالی دارد؟
glance||
میخواهم نگاهی بیندازم، آیا اشکالی دارد؟
스프링 시즌에 (코로나) 격리를 했던 기억이 가장 많아요
بهار|در فصل|(کرونا)|قرنطینه|داشت|خاطرات|بیشتر|زیاد است
spring|||||||
بیشترین یادآوری من مربوط به فصل بهار است که (کرونا) قرنطینه بود.
격리를 되게 오래 했고
قرنطینه را|خیلی|طولانی|کرده بودم
isolation|||
مدت زیادی قرنطینه بودیم و
애초에 (한국에서) 출발을 늦게 했었고 격리도 오래 해서
در ابتدا|(از کره)|حرکت|دیر|کرده بودیم|قرنطینه هم|طولانی|انجام داده بودیم
|||||quarantine||
اصلاً (از کره) دیر حرکت کردیم و قرنطینه هم طولانی بود.
격리가 풀리고 숙소(연습실)에 가서 처음 다들 보고 인사하고
قرنطینه|برداشته میشود|محل اقامت|(اتاق تمرین)||میروم|برای اولین بار|همه|دیدن|سلام و احوالپرسی میکنند
|||practice room||||||
قرنطینه که تمام شد، به محل اقامت (تمرین) رفتیم و اولین بار همه را دیدیم و سلام کردیم.
그러다가 며칠 있다가 경기를 하더라고요
بعد از آن|چند روز|||انجام می دهد
چند روز بعد مسابقهای داشتیم.
저는 나름 (중국어) 공부를 하고 갔다고 생각했는데
من|به نوعی|(زبان چینی)|مطالعه|و|رفتن|فکر می کردم
|||||that I went|
من فکر میکردم که به نوعی (زبان چینی) مطالعه کردهام.
중국어를 아예 한마디도 못하니까
چینی|اصلاً|حتی یک کلمه|نمیتوانم بگویم
|at all||
اما اصلاً یک کلمه هم چینی نمیتوانستم بگویم.
저는 괜찮은데 나머지 선수들이 좀
من|خوبم|بقیه|بازیکنان|کمی
|||players|
من مشکلی نداشتم، اما بقیه بازیکنان کمی مشکل داشتند.
특히 같은 라인에서 경기해야 되는
به ویژه|همان|در خط|باید بازی کنند|شوند
|||compete|
به ویژه در خطی که باید بازی کنند
서포터 Meiko 선수가 힘든 부분이 있지 않을까 싶었는데
حامی|میکو|بازیکن|سخت|بخش|وجود دارد|نباشد|فکر میکردم
supporter|supporter||||||
فکر میکنم که ممکن است برای حامی Meiko سختیهایی وجود داشته باشد
되게 잘 버텨주고 또 많이 도와주고
خیلی|خوب|تحمل کرد و|دوباره|خیلی|کمک کرد و
اما او واقعاً خوب مقاومت کرد و خیلی کمک کرد
같은 팀에 있는 한국인 Scout 선수가 많이 도와줬기 때문에
همان|در تیم|بودن|کره ای|اسکاوت|بازیکن|خیلی|کمک کرد|به خاطر
|the team|||Scout||||
چون بازیکن کرهای تیم، Scout، خیلی کمک کرد
제가 진짜 별 걱정 부담 없이 적응을 잘했던 거 같고
من|واقعا|هیچ|نگرانی|فشار|بدون|سازگاری|خوب انجام داده|چیز|به نظر میرسد
||||burden|||||
من واقعاً بدون هیچ نگرانی و فشاری به خوبی سازگار شدم
스프링 시즌은 되게 정신없이 지냈어요
بهار|فصل|خیلی|بیوقفه|گذشت
|season|||
فصل بهار خیلی شلوغ گذشت.
(중국에) 가서 하루 이틀 있으니까 경기하고
به چین|بروم|یک روز|دو روز|چون می مانم|بازی می کنم
|||||competing
(به چین) رفتم و یکی دو روز آنجا بودم و بازی کردم.
또 LPL은 경기가 계속 있으니까
again|LPL|matches|continuously|will be
|LPL|||
و چون LPL بازیها ادامه داشت,
춘절에도 한 번 쉬었다가 그 뒤로 쭉 경기하고
در جشن بهار|یک|بار|استراحت کرد|آن|بعد|به طور مداوم|مسابقه می دهد
Lunar New Year|||||||
در جشنواره بهار یک بار استراحت کردم و بعد از آن به طور مداوم بازی کردم.
아쉽게 플레이오프에서 탈락을 했는데
متاسفانه|از پلی آف|حذف|شد
||elimination|
متأسفانه در پلیآف حذف شدیم.
Scout 선수가 꼭 아이슬란드에 가고 싶다고 얘기했었는데
اسکات|بازیکن|حتماً|به ایسلند|رفتن|میخواست|گفته بود
||||||I had said
بازیکن Scout حتماً گفته بود که میخواهد به ایسلند برود
그때 못 가서 너무 아쉽더라고요
آن زمان|نتوانستم|بروم|خیلی|ناراحت کننده بود
||||I was disappointed
آن زمان نتوانست برود و خیلی ناراحت بودم
근데 다행히도 롤드컵이 또 아이슬란드에서 하게 돼서
ولی|خوشبختانه|جام جهانی|دوباره|در ایسلند|برگزار|شد
|fortunately|||||
اما خوشبختانه جام جهانی دوباره در ایسلند برگزار میشود
아이슬란드에 같이 가게 돼서 좋았고요
به ایسلند|با هم|رفتن|شد|خوب بود
||||I was happy
و خوشحال بودم که به ایسلند میرویم
다들 잘하고자 하고 잘했던 선수들이고
همه|خوب عمل کنند|و|خوب عمل کرده|ورزشکاران بودند
|to do well|||athletes
همه بازیکنانی بودند که میخواستند خوب عمل کنند و خوب بازی کردند
우승도 해본 선수들이 많고
قهرمانی را|تجربه کرده|بازیکنان|زیادند
|have experienced||
بازیکنانی که قهرمانی را تجربه کردهاند زیاد هستند.
서로의 의견을 다루고 얘기하고 토론하는 과정도 있었는데
یکدیگر|نظرات|بررسی کردن|صحبت کردن|بحث کردن|فرآیند هم|بود
|opinions|||||
فرآیند بحث و گفتگو و رسیدگی به نظرات یکدیگر نیز وجود داشت.
저희가 21년도에는 팀적으로 그걸 되게 잘 풀어갔던 거 같아요
ما|در سال 2021|به صورت تیمی|آن را|خیلی|خوب|حل کردیم|چیز|به نظر می رسد
|2021|||||||
به نظر میرسد که ما در سال 21 به خوبی این موضوع را مدیریت کردیم.
중국에서 제일 재미있었거나 행복했던 기억이 뭐가 있을까요?
در چین|ترین|جالب بود یا|خوشحال کننده|خاطره|چه چیزی|وجود دارد
|||happy|||
بهترین یا خوشحالکنندهترین خاطرهتان از چین چه بود؟
아무래도 우승했던 기억이죠
به هر حال|برنده شده|یادآوری است
|winning|memory
بدون شک خاطره قهرمانی است.
처음(21년도) 서머 우승했을 때가
اولین|(سال 2021)|تابستان|قهرمان شد|زمانی که
|year||winning|
اولین بار (سال 21) که قهرمان تابستان شدم
조금 더 즐거웠던 거 같아요
کمی|بیشتر|خوشحال کننده|چیز|به نظر می رسد
||enjoyable||
به نظر میرسد کمی بیشتر خوشحال بودم
특히 Flandre가 엄청 좋아하더라고요
به ویژه||خیلی|دوست داشت
|Flandre||likes
به خصوص فلندر خیلی خوشحال بود
어떻게 좋아했어요?
چگونه|دوست داشتید
چطور خوشحال بود؟
잘 기억은 안 나는데 표정 자체가 행복 99%였어요
خوب|یادم|نه|میاد|حالت|خود|خوشحالی|بود
|||||||was
خوب یادم نیست، اما خود حالت چهره 99% خوشحال بود.
그래서 재밌었어요 그때는
بنابراین|جالب بود|در آن زمان
بنابراین آن زمان جالب بود
그냥 '서로 얼굴만 봐도 웃는다' 그러잖아요
فقط|یکدیگر|فقط صورت|ببینند|میخندند|اینطور نیست؟
||||smile|
فقط میگویند 'اگر فقط به هم نگاه کنیم، میخندیم'
- 진짜 그런 상태였어요 - 그건 바보들 이야기 하는건가요?
واقعا|آنچنانی|وضعیت بود|آن|احمق ها|صحبت|می کند؟
||state||||
- واقعاً در آن حالت بودیم - آیا این درباره احمقها صحبت میکند؟
맞아요 약간 '게임에 미친 바보들' 같은 얘긴데
بله|کمی|به بازی|دیوانه|احمق ها|مثل|صحبتش
||||fools||
درست است، کمی درباره 'احمقهای دیوانه بازی' صحبت میکنیم
연습하다가 그냥 얼굴만 봐도 웃기고 그랬죠 그땐
در حین تمرین|فقط|فقط صورت|ببینیم|خندهدار بود|اونطور بود|در آن زمان
||||it was funny||
در حین تمرین، فقط با دیدن هم میخندیدیم و اینطور بود آن زمان
제가 마지막으로 Viper 선수와 인터뷰를 했을 때는
من|آخرین بار|Viper|با بازیکن|مصاحبه را|انجام دادم|زمانی که
|||||interviewed|
آخرین باری که با بازیکن Viper مصاحبه کردم
LPL 서머를 막 우승하고 롤드컵에 들어서기 직전이었거든요
لیگ قهرمانان چین|تابستان را|به تازگی|قهرمان شد|به جام جهانی|ورود به|در لحظه قبل از آن بود
LPL||||World Championship||
زمانی بود که تازه قهرمان LPL Summer شده بود و در آستانه ورود به جام جهانی بود.
그때 이런 말씀을 하시더라고요
آن زمان|اینطور|سخن را|گفتند
|||you were saying
در آن زمان این صحبتها را کردند.
'자기 플레이에 스스로 자신감을 가지려고 노력을 했고-
خود|در بازی|به تنهایی|اعتماد به نفس|داشتن|تلاش|کرد
|||||I tried|
'تلاش کردم تا به بازی خودم اعتماد به نفس داشته باشم و -
이런 마인드셋을 장착하기 위해서-
این|طرز فکر را|نصب کردن|برای
||to adopt|
برای به دست آوردن این طرز فکر -
스크림이든 솔랭에서든 많은 노력을 했다'
چه در اسکرین|چه در سولو رنک|زیاد|تلاشها|کرد
scrim||||
چه در اسکرین و چه در سولو رنک، تلاش زیادی کردم.
그 말씀을 하신 직후에 실제로 롤드컵 우승을 하셨어요
آن|صحبت|گفتن|بلافاصله|در واقع|جام جهانی|قهرمانی|کردید
||you said||||championship|
And after you made this statement, you went to play at the 2021 Worlds and ended up winning the whole thing.
بلافاصله بعد از گفتن این جمله، واقعاً قهرمان جام جهانی شدید.
물론 당시 Viper 선수가 잠재력이 높은 선수라는 것은
البته|در آن زمان|Viper|بازیکن|پتانسیل|بالایی|بازیکن بودن|چیزی است
of course|||||||
Even back in the LCK pre-2021, you were rated as a bot laner with a very high ceiling
البته در آن زمان، این که بازیکن Viper پتانسیل بالایی دارد،
LCK에서도 자주 있던 말이지만
در LCK هم|به طور مکرر|بود|حرفی است که
|||saying
چیزی بود که در LCK هم زیاد گفته میشد.
지금은 '원딜 중에서 최고의 원딜이 아닐까?'
حالا|تیرانداز|از بین|بهترین|تیرانداز|نیست؟
|AD carry||||
اما اکنون، "شاید بهترین ADC در بین ADC ها باشد؟"
이런 평가도 많이 받고 있거든요
این|ارزیابی ها|زیاد|دریافت|هست
|||receiving|
این نوع ارزیابیها هم خیلی دریافت میشود.
스스로 어떻게 해서 이런 스텝업을 경험했다고 생각하시나요?
خود|چگونه|انجام داد|چنین|پیشرفت را|تجربه کرده است|فکر می کنید
||||||do you think
به نظر شما خودتان چگونه این پیشرفت را تجربه کردهاید؟
우선 그런 평가를 해주셔서 너무 감사하고
اول|آنچنانی|ارزیابی را|انجام دادید|خیلی|سپاسگزارم
|||you have given||
اول از همه، بابت این ارزیابی خیلی ممنونم.
우선은 제가 한국에서 20년도에
ابتدا|من|در کره|در سال 2020
first|||
در ابتدا، من در سال ۲۰۲۰ در کره
스프링, 서머 2시즌을 하면서 느꼈던
بهار|تابستان|فصل 2|در حین|احساس کرده بودم
||season||
در دو فصل بهار و تابستان احساساتی داشتم.
제가 생각해도 저의 부족한 점이나 발전시켰으면 하는 점
من|حتی اگر فکر کنم|من|ضعیف|یا نقاط|میخواستند پیشرفت کنند|که|نقاط
|||lacking||||
من هم فکر میکنم که نقاط ضعف و مواردی که میخواهم پیشرفت کنم وجود دارد.
그런 것들이 저는 뚜렷하게 보였거든요
آنچنانی|چیزها|من|به وضوح|دیده می شدند
|||clearly|
این موارد برای من به وضوح قابل مشاهده بود.
그 부분을 확실하게 개선하고자 했고
آن|بخش|به طور قطع|خواستار بهبود|کرد
|||to improve|
من به طور قطعی خواستم که آن بخش را بهبود بخشم.
근데도 저는 제가 그동안 해왔던 게
با این حال|من|من|در طول این مدت|انجام داده بودم|چیز
|||all this time||
اما من هنوز هم فکر نمیکنم که آنچه را که تا به حال انجام دادهام.
틀렸다고 생각하지 않았거든요
اشتباه|فکر کردم|نکردم
I was wrong||
اشتباه بوده است.
그래서 '굳이 억지로 나를 바꿔가면서까지 그렇게 할 필요는 없겠다'
پس|به زحمت|به زور|مرا|حتی با تغییر دادن من|آنطور|انجام دادن||نخواهد بود
|||||||need|
پس "لازم نیست که به زور خودم را تغییر دهم و این کار را انجام دهم"
'그냥 그동안 잘 해왔던대로 나를 좀 믿고 한번 질러보자'
فقط|در طول این مدت|خوب|به همان روشی که تا حالا انجام داده بودیم|مرا|کمی|اعتماد کن|یک بار|امتحان کنیم
||||||||let's go for it
"فقط بیایید به همان روشی که تا به حال خوب عمل کردهایم، به خودم اعتماد کنیم و یک بار امتحان کنیم"
그런 식도 있었고
آنچنانی|روش|بود
|esophagus|
این نوعی هم بود
Zeus 선수와도 얘기를 했었는데
زئوس|با بازیکن هم|صحبت کردن|کرده بود
player|||I had
با بازیکن زئوس هم صحبت کرده بودم
항상 일부러 선을 넘는 플레이를 계속 한다고 하더라고요
همیشه|عمداً|خط|عبور کردن|بازی|ادامه||میبیند
|||crossing|play|||
او همیشه میگوید که عمداً بازیهایی انجام میدهد که از خط عبور میکند.
다른 사람은 어떻게 생각할지 모르겠지만
دیگر|مردم|چگونه|فکر کنند|نمی دانم ولی
|||will think|
نمیدانم دیگران چه فکر میکنند اما
저는 그런 게 좀 필요하다고 생각하거든요
من|آنچنانی|چیز|کمی|نیاز دارد|فکر می کنم
|||||I think
من فکر میکنم که این چیزها کمی لازم است
왜냐면 그렇지 않으면 남들이 생각할법한
چون|اینطور|نشود|دیگران|فکر کنند
||if not||
چون اگر اینطور نباشد، به نظر میرسد که فقط
뻔한 각에서만 게임하는 거 같고
واضح|فقط از زاویه|بازی کردن|چیز|به نظر می رسد
|angles|playing||
در زاویهای واضح و مشخص بازی میکنیم
좀 누구나 예측할 수 있는 범위 안에서 움직이는 느낌?
کمی|همه|پیش بینی کردن|توانایی|موجود|محدوده|درون|حرکت کردن|احساس
||predictable||||||
و احساس میشود که در محدودهای هستیم که همه میتوانند پیشبینی کنند؟
근데 가끔 번뜩이는 플레이를 하는 선수들을 보면은
اما|گاهی|درخشان|بازی|که|بازیکنان|وقتی میبینم
||brilliant||||
اما گاهی که بازیکنانی را میبینم که بازیهای درخشان انجام میدهند,
좀 그런 느낌이라기보다는
کمی|آنچنانی|احساسش بیشتر از اینکه
||rather than
احساس میکنم که اینطور نیست,
본인만의 확실한 각을 보고 들어가는
خودتان|مطمئن|زاویه|دیدن|وارد شدن
one's own||||
بلکه آنها به زاویهای که خودشان به وضوح میبینند، وارد میشوند.
그런 느낌이 있었다고 해야 될까요?
آنچنانی|احساس|بود|باید|بشود
آیا باید بگویم که چنین احساسی وجود داشت؟
Viper 선수가 18년도에 데뷔를 하셨잖아요
Viper|بازیکن|در سال 2018|را|انجام دادید
|||debut|debuted
بازیکن Viper در سال 2018 به میدان آمد.
그때를 아직 기억하고 있습니다
آن زمان|هنوز|به یاد دارم|هستم
that time|||
هنوز آن زمان را به یاد دارم
그 이후로 3년이 흘렀습니다
آن|پس از|3 سال|گذشته است
||years|
از آن زمان 3 سال گذشته است
마음가짐 이런 부분에서
نگرش|این|در این بخش
||aspect
در این زمینه از نظر ذهنی
여러 가지로 많은 것을 시도를 해보셨다고 말씀하셨고
مختلف|از جهات|زیاد|چیزها|تلاشها|امتحان کرده بودید|گفتید
|various|||||
شما گفتید که در جنبههای مختلف تلاشهای زیادی کردهاید
'원래부터 내가 하는 것들은 틀린 게 없었다'라고도
از ابتدا|من|انجام دادن|چیزهایی که|اشتباه|چیز|
from the beginning||||||
و همچنین گفتید که 'از ابتدا کارهایی که انجام میدادم اشتباه نبودند'
그런 마음가짐에 대해서도 말씀해 주셨어요
چنین|نگرش به|درباره|گفتید|به من
|mindset|||
او همچنین در مورد چنین نگرشی صحبت کرد.
많은 세월이 흘렀고 많은 대회가 지났습니다
بسیاری از|سالها|گذشته است|بسیاری از|مسابقات|گذشته است
||||competitions|
سالهای زیادی گذشته و مسابقات زیادی برگزار شده است.
Viper 선수는 3년 전에 HLE에 입단하실 때와 비교해서
Viper|بازیکن|3 سال|پیش|به HLE|پیوستید|زمانی|نسبت به مقایسه
||||HLE|||
بازیکن Viper در مقایسه با زمانی که 3 سال پیش به HLE پیوست,
선수로서 사람으로서 어떤 부분이 많이 바뀌었다고 생각하세요?
به عنوان یک ورزشکار|به عنوان یک انسان|چه|جنبه|خیلی|تغییر کرده است|فکر می کنید
|||||has changed|
Changed as a player, changed as a human being?
فکر میکنید به عنوان یک بازیکن و به عنوان یک انسان چه بخشهایی تغییر کرده است؟
우승하고 나서야 그런 자신에 대한 확신?
قهرمان شدن|بعد از|آنچنانی|||اعتماد به نفس
|||myself||
It was only after winning worlds that I finally found "conviction" within myself.
آیا بعد از قهرمانی به چنین اطمینانی از خود رسیدید؟
사실 우승하기 전에 있었기 때문에
در واقع|قهرمانی|قبل از|وجود داشت|به خاطر
|||being|
Actually, I had that conviction even before I had won worlds
در واقع چون قبل از پیروزی وجود داشتند
우승까지 갈 수 있었다고 생각하고
تا قهرمانی|بروم|توانستم|بودم|فکر میکردم
the championship||||
And that's how I managed to win worlds. However ...
فکر میکنم که میتوانستم به پیروزی برسم
근데 내가 틀리지 않았다는 걸 증명하고 싶어서
اما|من|اشتباه نکردم|نکرده بود|چیزی|ثابت کردن|میخواستم
||was wrong||||
But I wanted to prove to the world that my conviction has never been wrong,
اما میخواستم ثابت کنم که اشتباه نکردهام
그렇게 열심히 하다 보니까
اینطور|با جدیت|انجام دادن|وقتی دیدم
And continued to work hard ...
بنابراین به شدت تلاش کردم
'근데 뭐 내가 틀렸으면 어때?-
ولی|چه|من|اشتباه کرده باشم|چه فرقی می کند
|||am wrong|
And I also had the approach of,
اما خب اگر من اشتباه کرده باشم، چه؟-
그러면 더 좋은 방법으로 나는 그걸 내 걸로 만들어서 우승하겠다'
پس|بیشتر|خوب|به روش|من|آن را|من|به|تبدیل کرده|برنده خواهم شد
|||way||||||
پس من با روش بهتری آن را به خودم اختصاص میدهم و برنده میشوم.
그런 생각도 있었고
چنین|فکر|بود
این فکر هم وجود داشت.
그때를 지금 와서 생각해 보면
آن زمان|حالا|به|فکر کنم|ببینم
I guess -- When I reflect on myself three years ago
اگر به آن زمان اکنون فکر کنم.
게임을 향한 저의 가치관이나 목표 이런 건 아직도 변함이 없고
بازی|به|من|ارزشها یا|هدف|این|چیز|هنوز|تغییر|ندارد
||||goals||||change|
I would say that my philosophy or life values around League, my goals, have never changed.
ارزشها و اهداف من نسبت به بازی هنوز هم تغییر نکرده است.
우승을 했음에도 다시 승리하는 걸 아직도 굉장히 열망하고 있고
قهرمانی|با وجود اینکه|دوباره|پیروزی کردن|چیز|هنوز|بسیار|آرزو دارد|دارد
|||||||yearning|
Even after I have won worlds, I am still very passionate about once again lifting up more trophies.
با وجود اینکه برنده شدهام، هنوز هم به شدت آرزوی پیروزی دوباره را دارم.
그때는 확실히 제가 생각해도
در آن زمان|قطعاً|من|فکر کنم
But back three years ago, I would definitely say
در آن زمان قطعاً من هم فکر میکردم
스스로 마음의 여유나 그런 게 좀 부족했다고 생각을 하는데
خود|ذهن|آرامش یا|چنین|چیز|کمی|کمبود داشت|فکر|می کنم
||||||lacked||
That I was not grounded. That I did not play with peace of mind.
که خودم کمی از آرامش درونی و این چیزها کم داشتم
지금은 연차가 쌓이니까
اکنون|مرخصی|جمع می شود
||is accumulating
But now, I have more years under my belt.
اما حالا که سالها گذشته است
경험이 있는 게 중요하다는 게
تجربه|داشتن|چیز|مهم بودن|چیز
experience||||
In my rookies, I never really understood why the players around me said "Experience is very important for a League of Legends player."
متوجه شدم که داشتن تجربه چقدر مهم است
처음에는 잘 이해가 되지 않기도 했고
در ابتدا|به خوبی|درک|نمی شد|همچنین|بود
||||sometimes|
که در ابتدا به خوبی درک نمیکردم
(그런 상황이) 생기면 알게 되겠지 생각했는데
آنچنانی|وضعیت|اگر پیش بیاید|متوجه|خواهد شد|فکر میکردم
||arises|||
(در چنین شرایطی) پیش میآید، فکر کردم که متوجه خواهم شد.
확실히 무슨 말인지 지금은 좀 이해를 할 수 있을 것 같고
قطعا|چه|منظور|الان|کمی|فهمیدن|انجام دادن|توانستن|خواهد بود|چیز|به نظر می رسد
||what||||||||
قطعاً میتوانم الان کمی بفهمم که منظورش چیست.
저보다 많이 뛴 선수들도 엄청 많지만
از من|زیاد|دویدند|بازیکنان دیگر|خیلی|زیاد هستند
me|||||
بازیکنانی که از من بیشتر دویدهاند، خیلی زیاد هستند.
경기를 한 번 두 번 할 때마다 좀 더 많은 걸 알아 가는 거 같아요
بازی|یک|بار|دو|بار|انجام دادن|هر بار|کمی|بیشتر|زیاد|چیزها|یاد|رفتن|چیز|به نظر می رسد
به نظر میرسد هر بار که یک یا دو بازی انجام میدهم، چیزهای بیشتری یاد میگیرم.
최근에 제가 CoreJJ 선수랑 인터뷰를 한 적이 있어요
اخیراً|من|CoreJJ|با بازیکن|مصاحبه را|انجام داده|تجربه ای|هست
||CoreJJ|player||||
اخیراً من با بازیکن CoreJJ مصاحبهای داشتم.
베테랑에 대해서 말씀을 해주셨는데
درباره ی بی تجربه|درباره|صحبت|کرده اید
|||you spoke
شما دربارهٔ باتجربهها صحبت کردید.
- 그분은 정말 오래되신 베테랑이잖아요 - 맞아요
او|واقعا|کهنه کار|سرباز باتجربه است|درست است
he||||
- او واقعاً یک باتجربهٔ قدیمی است - درست است.
제가 데뷔할 때 스크림 했던 기억이 있는데
من|debut|زمانی|جیغ|کرده|یاد|هست
|debuting|||||
من یادم میآید که وقتی شروع به کار کردم، فریاد میزدم.
아직도 계시니까 되게 신기합니다
هنوز|هستید|خیلی|جالب است
|you are||
هنوز هم اینجا هستند و این واقعاً شگفتانگیز است.
그분하고 'e스포츠와 나이의 상관관계'에 대해서
با او|'eسپورتر و|سن|رابطه'|درباره
that person||||
من با او دربارهٔ 'رابطهٔ ورزشهای الکترونیکی و سن' صحبت کردم.
이야기를 하고 있었는데 재밌는 말씀을 해주셨어요
گفتگو|میکردیم|بود|جالب|صحبت|گفتند
|||||you said
And CoreJJ told me something very interesting.
داشتم صحبت میکردم که یک جمله جالب گفتند
'나이는 중요하다 그런데 중요한 건 열정의 나이다'
سن|مهم است|اما|مهم|چیزی|اشتیاق|سن
||||||age
"Age is important in esports; the age of your passion"
'سن مهم است اما آنچه مهم است سن اشتیاق است'
와 굉장히 좋은 말이네요
وا|خیلی|خوب|حرف/گفتار است
|||saying
Wow, that's a great quote.
وای، این واقعاً جمله خوبی است
Viper 선수는 어느 정도
Viper|بازیکن|چه|اندازه
Viper, you seem to be considering yourself somewhat of a veteran.
به نظر میرسد بازیکن Viper تا حدی
자신을 베테랑으로 생각하고 계신 거 같은데
خود را|به عنوان یک کهنه کار|فکر می کنید|هستید|آن|به نظر می رسد
|||you are||
خودش را به عنوان یک باتجربه میداند
이 말에 어떻게 공감하시고 어떻게 생각하세요?
این|به حرف|چگونه|همدلی میکنید|چگونه|فکر میکنید
|||relate||
شما چگونه با این حرف همدردی میکنید و چه نظری دارید؟
저도 예전에는 나이가 되게 중요하다고 생각했어요
من هم|در گذشته|سن|خیلی|مهم بود|فکر میکردم
||||important|
من هم قبلاً فکر میکردم که سن خیلی مهم است.
'선수 생활을 길게 하지 못할 것 같다'그런 생각도 했었고
ورزشکار|زندگی|طولانی|انجام|نخواهد|چیز||فکر|کرده بودم
athlete||||||||
فکر میکردم که 'به نظر نمیرسد که بتوانم زندگی ورزشی طولانی داشته باشم'.
'몇 년 지나면 좀 자연스럽게 기량이 떨어지나 보다'
چند|سال|بگذرد|کمی|به طور طبیعی|مهارت|کاهش یابد|به نظر می رسد
||||naturally|||
فکر میکردم که 'بعد از چند سال، به طور طبیعی تواناییهایم کاهش مییابد'.
약간 주위에서도 그렇게 생각을 하고
کمی|اطرافیان هم|آنطور|فکر|می کنند
|around|||
کمی هم در اطرافیان اینطور فکر میکردند.
저도 '그런가?' 그런 느낌이었는데
من هم|'آیا اینطور است'|آنطور|احساسی بود
|||feeling
من هم چنین احساسی داشتم که 'آیا اینطور است؟'
막상 제가 이렇게 계속 게임을 하다 보니까
در واقع|من|اینطور|ادامه|بازی|انجام دادن|متوجه شدم
اما وقتی که من به بازی ادامه دادم
계속 더 할 수 있을 것 같고
ادامه|بیشتر|انجام دادن|توانایی|خواهد بود|چیز|به نظر می رسد
احساس میکنم که میتوانم بیشتر ادامه دهم
저는 사실 제가 뭐 크게 변한 것 같은 느낌도 들지 않고
من|در واقع|من|چیزی|به طور قابل توجهی|تغییر کرده|چیز|مانند|احساس هم|نمی کند|و نه
||||||||feeling||
در واقع من احساس نمیکنم که تغییر زیادی کردهام
끝까지 할 수 있을 것 같은 기분이고
تا آخر|انجام دادن|توانستن|خواهد بود|چیز|مانند|حس و حال
||||||feeling
و احساس میکنم که میتوانم تا انتها ادامه دهم
끝까지 최선을 다 할 수 있다면
تا آخر|بهترین تلاش خود را|کاملاً|انجام دادن|توانستن|اگر باشد
اگر بتوانید تا آخر بهترین تلاش خود را بکنید
사실 그런 건 크게 중요하지 않다고 생각하고 있어요
در واقع|آنچنانی|چیز|به طور قابل توجهی|مهم نیست|فکر نمی کنم|فکر می کنم|هستم
||||important||think|
در واقع فکر میکنم که این موضوع چندان مهم نیست
왜냐면 LCK에 Faker 선수도 있고
چون|در LCK|فیکر|بازیکن هم|هست
||Faker|players|
چرا که در LCK بازیکنی مثل Faker هم وجود دارد
저보다 더 오래한 선수들도 많은데
از من|بیشتر|باتجربه تر|بازیکنان هم|زیاد هستند
||||many
و بازیکنانی هستند که از من بیشتر بازی کردهاند
아직도 엄청난 활약을 보여주는 선수도 많고
هنوز|فوق العاده|عملکرد|نشان دادن|بازیکن هم|زیاد است
|tremendous||||
و هنوز هم بازیکنانی هستند که عملکرد فوقالعادهای دارند
그리고 그 선수들만이 보여줄 수 있는 것도 있고
و|آن|فقط آن بازیکنان|نشان دادن|توانایی|وجود دارد|چیز دیگری|وجود دارد
||the players|||||
و همچنین چیزهایی وجود دارد که فقط آن بازیکنان میتوانند نشان دهند.
누구에게나 통용되는 말은 아니죠 사실
به هر کسی|قابل فهم|حرف|نیست|واقعاً
|||is not|
در واقع، این یک جمله عمومی نیست که برای همه قابل استفاده باشد.
계속해서 잘하기 위해서 얼마나 많은 노력을 했을지 사실
به طور مداوم|خوب عمل کردن|برای|چقدر|زیاد|تلاشها|کرده باشد|واقعاً
|doing well||||||
واقعاً نمیدانیم که برای ادامه موفقیت چقدر تلاش کردهاند.
같은 입장은 아니지만 같은 직종인데도
همان|موضع|اما|همان|در همان شغل
|position|||
اگرچه در یک موقعیت نیستیم، اما در یک شغل هستیم.
감도 안 잡히는데 그걸 어떻게 알겠어요?
درک|نه|میگیره|اون رو|چطور|میفهمم
||I can grasp|||
اگر هیچ حسی نداریم، چطور میتوانیم آن را بدانیم؟
본인이 하는 거에 달려있다고 생각해요 저는
خودتان|انجام دادن|به آن|بستگی دارد|فکر می کنم|من
|||depends||
من فکر میکنم که به خود فرد بستگی دارد.
열정의 나이 얘기를 더 하자면
اشتیاق|سن|صحبت|بیشتر|اگر بخواهیم بگوییم
اگر بخواهم بیشتر درباره سن اشتیاق صحبت کنم.
많은 선수들이 이런 부분에서 어려움을 겪는다고 하더라고
بسیاری از|ورزشکاران|این|در این بخش|مشکل|تجربه می کنند|به من گفتند
|||||experience|
بسیاری از بازیکنان در این زمینه با مشکلاتی مواجه میشوند.
연차가 쌓일수록 롤 말고 다른 것에 관심이 더 생긴다던가
سالهای خدمت|هر چه بیشتر جمع شود|بازی|به جز|دیگر|چیزهای|علاقه|بیشتر|پیدا می شود
||League of Legends||||||
با گذشت زمان، به جز بازیهای رایانهای، به چیزهای دیگری نیز علاقهمند میشوند.
결국에는 e스포츠 프로로서의 생활이
در نهایت|ورزش الکترونیکی|به عنوان یک حرفهای|زندگی
eventually|||
در نهایت، زندگی به عنوان یک حرفهای در ورزشهای الکترونیکی است.
- 절대 쉬운 것은 아니잖아요 - 그렇죠
هرگز|آسان|چیز|نیست درست نیست|درست است
|||isn't|
- مطمئناً آسان نیست - درست است
육체적으로도 그렇고 감정적으로도
از نظر جسمی|همینطور|از نظر احساسی
||emotionally
هم از نظر جسمی و هم از نظر احساسی
정말 많이 지칠 수가 있다고 하는데
واقعا|خیلی|خسته|امکان|هست|میگه
واقعاً میتواند خیلی خستهکننده باشد
Viper 선수는 이렇게 말씀하셨거든요
Viper|بازیکن|اینطور|گفتند
|||said
بازیکن Viper اینطور گفتند
열정 부분에 대해서는 처음과 변한 게 없다고
اشتیاق|در مورد|درباره|از ابتدا|تغییر کرده|چیزی|وجود ندارد
passion||||||nothing has changed
در مورد اشتیاق، از ابتدا هیچ تغییری نکرده است
어떤 부분에서 그 열정이 아직도 지속되고 있을까요?
کدام|در بخشی|آن|اشتیاق|هنوز|ادامه دارد|خواهد بود
|||||continuing|
در کدام بخش هنوز آن اشتیاق ادامه دارد؟
그 꿈을 이루기 위해서는
آن|رویا|تحقق|برای
||to achieve|
برای رسیدن به آن رویا،
결국에 모든 걸 다 가질 수 없다는 걸 아니까
در نهایت|همه|چیزها|کاملاً|داشتن|توانستن|نبودن|چیز|می دانم
||||||||I know
در نهایت میدانیم که نمیتوانیم همه چیز را داشته باشیم.
어떤 걸 포기하고 어떤 걸 향해서 최선을 다해야 하는지
چه چیزی|چیز|رها کردن|چه چیزی|چیز|به سمت|بهترین تلاش|باید|انجام دادن
||giving up||||||
باید تصمیم بگیریم که چه چیزی را رها کنیم و برای چه چیزی باید بهترین تلاش خود را بکنیم.
그걸 나이가 들면서 계속 구분지어 선택하게 되는거죠
آن را|سن|در حین|به طور مداوم|به طور جداگانه|انتخاب می کند|می شود
||||||I end up
این را با گذشت زمان و با بالا رفتن سن، به طور مداوم انتخاب میکنیم.
다가오는 23년도 얘기를 해봐야 될 것 같습니다
در حال آمدن|سال 2023|صحبت|باید|شود|چیز|به نظر می رسد
|||I will try|||
به نظر میرسد باید درباره سال 23 که در پیش است صحبت کنیم.
HLE의 목표는 무엇이고 Viper 선수의 목표는 무엇인가요?
|goal|what is|Viper|player's|goal|what is
|goal|||||
هدف HLE چیست و هدف بازیکن Viper چیست؟
HLE 목표는 분명히 저는 우승일 거라고 생각하고요
HLE|هدف|به وضوح|من|قهرمانی|خواهد بود|فکر می کنم
|goal|||||
هدف HLE به وضوح برنده شدن است.
저도 모든 대회를 다 우승하는 게 목표이지만
من هم|همه|مسابقات|همه|برنده شدن|چیز|هدفم اما
||||winning||
من هم هدفم برنده شدن در تمام مسابقات است، اما
지금 시점에서 현실적으로는
اکنون|از نظر زمانی|از نظر واقعیت
|now|
در حال حاضر از نظر واقعگرایانه
우선은 스프링 플레이오프에 꼭 진출하고 싶고
در ابتدا|بهار|به پلی آف|حتما|صعود کردن|میخواهم
||||qualify|
اول از همه میخواهم حتماً به پلیآف بهاره راه پیدا کنم.
그리고 더 나아가서 멀리 보자면은
و|بیشتر|به جلو|دور|اگر نگاه کنیم
||||looking ahead
و اگر بخواهیم دورتر نگاه کنیم,
이번 롤드컵도 꼭 나가고 싶어요
این|جام جهانی هم|حتماً|شرکت کنم|میخواهم
|||I want to participate|
میخواهم حتماً در این جام جهانی هم شرکت کنم.
많은 경기를 해봤지만 항상 롤드컵이 많이 기억에 남더라고요
بسیاری از|بازی ها|امتحان کرده ام اما|همیشه|جام جهانی|بسیار|در حافظه|باقی می ماند
||||||memory|
بسیاری از مسابقات را تجربه کردهام، اما همیشه جام جهانی در یادم باقی مانده است.
- 또 관중이 있는 경기라면 확 다른 느낌일 거 같아요 - 네 맞아요
دوباره|تماشاگران|حاضر|اگر بازی|کاملاً|متفاوت|احساسش|آن|به نظر میرسد|بله|درست است
|the audience|||||||||
- اگر مسابقهای با تماشاگران باشد، قطعاً حس متفاوتی خواهد بود - بله، درست است.
- 그건 뉴욕에서 많이 느끼지 않으셨을까 싶네요 - 네 그렇죠
آن|در نیویورک|زیاد|احساس|نکرده باشید|به نظر می رسد|بله|درست است
|||you feel||||
- فکر نمیکنید که این را در نیویورک زیاد احساس نکردید؟ - بله، درست است.
처음에 갔었던 롤드컵도 많은 관중들이 계셨는데
در ابتدا|رفتن|جام جهانی هم|بسیاری از|تماشاگران|بودند
|I went||||
در اولین بار که به جام جهانی رفتم، تماشاگران زیادی وجود داشتند.
두 번째로 갔던 아이슬란드에서는
دو|بار دوم|رفتن|
|second||
اما در ایسلند که برای بار دوم رفتم,
(관중석이)비어 있어서 좀 아쉬웠거든요
جایگاه تماشاگران|خالی|بود|کمی|ناراحت کننده بود
the stands||||
(صندلیهای تماشاگران) خالی بود و کمی ناامیدکننده بود.
그 승리의 순간에 많은 관중들이 있었다면 더 좋았을 텐데
آن|پیروزی|در لحظه|بسیاری از|تماشاگران|بودند|بیشتر|خوب بود|ای کاش
|||||||would have been better|
اگر در لحظه پیروزی تماشاگران بیشتری وجود داشتند، بهتر بود.
하 이게.. 아쉽더라고요
ها|این|ناراحت کننده بود
اوه، این... واقعاً ناراحت کننده است.
이번에는 많은 팬분들 무대에서 또 뵐 수 있으니까
این بار|بسیاری از|طرفداران|در صحنه|دوباره|ملاقات کنیم|توانستن|چون
|||||see||
این بار میتوانیم بسیاری از طرفداران را دوباره روی صحنه ببینیم.
정말 좋은 거 같아요
واقعا|خوب|چیز|به نظر میرسه
واقعاً خوب به نظر میرسد.
롤파크에서 경기를 하시게 될 건데
در رول پارک|بازی|خواهید|شود|اما
||you will be playing||
شما در رول پارک مسابقه خواهید داد.
23년도 LCK를 보면은 상대들이 쟁쟁한 거 같아요
سال 23|LCK را|اگر ببینید|حریفان|قوی|چیز|به نظر می رسد
|||opponents|||
اگر به LCK سال 23 نگاه کنید، به نظر میرسد رقبای قوی وجود دارند.
T1의 경우에는 작년의 로스터를 유지를 했고
T1|possessive particle|in the case of|last year's|roster|maintenance|did
|||||maintaining|
در مورد T1، آنها لیست بازیکنان سال گذشته را حفظ کردند.
GEN의 경우에도 약간의 변화를 줬지만
|در مورد|کمی|تغییرات|داده شد
|||change|
در مورد GEN نیز تغییرات جزئی ایجاد شد.
여전히 강팀이라는 평가를 받고 있고
هنوز|به عنوان تیم قوی|ارزیابی|دریافت|دارد
|strong team|||
اما هنوز هم به عنوان یک تیم قوی ارزیابی میشوند.
(롤드컵)디펜딩 챔피언인 Deft 선수가 DK에 합류를 했으며
جام جهانی|مدافع|قهرمان|دفت|بازیکن|به DK|پیوست|کرده است
|defending||Deft||to DK||
بازیکن قهرمان دفاعی (جام جهانی) Deft به DK پیوسته است.
- 만만치 않은 팀들이 많은 거 같습니다 - 맞아요
آسان|نیست|تیم ها|زیادی|به نظر|می رسد|درست است
به نظر میرسد تیمهای زیادی وجود دارند که کار آسانی نیستند.
특히 경계가 되거나 꼭 붙어보고 싶은 팀이 있을까요?
به ویژه|رقیب|باشد|حتما|رو در رو دیدن|می خواهید|تیمی|وجود دارد
آیا تیمی وجود دارد که به ویژه بخواهید با آن رقابت کنید یا نزدیک شوید؟
가장 경계되는 팀은 T1이고요
ترین|نگران کننده|تیم||
تیمی که بیشتر از همه نگران آن هستم T1 است.
가장 붙고 싶은 팀도 사실 T1인데
most|to stick|want|team|actually||
تیمی که واقعاً میخواهم با آن نزدیک شوم هم T1 است.
그 중에서도 꼽으라면
آن|در میان|اگر بخواهید انتخاب کنید
|among|
اگر بخواهم یکی را انتخاب کنم,
T1, DK, GEN 3팀과의 경기를 가장 고대하고 있고
T1|DK|GEN|با تیم 3|بازی|ترین|انتظار|دارد
||with|team's||||
بیشتر از همه منتظر بازی با 3 تیم T1، DK و GEN هستم.
T1이 가장 경계되는 이유는
||ترین|نگران کننده|دلیل
دلیل اینکه T1 بیشتر از همه نگران کننده است این است که
아무래도 로스터가 그대로이기도 하고 너무 잘했던 선수들이라..
به هر حال|فهرست بازیکنان|به همین شکل|و|خیلی|خوب بازی کرده|بازیکنانی بودند
||||||players
به هر حال، فهرست بازیکنان همانطور که هست باقی مانده و بازیکنان خیلی خوبی بودند..
근데 또 한편으로는 얼마나 더 잘해질 수 있을지
اما|دوباره|از یک طرف|چقدر|بیشتر|بهتر شدن|توانایی|وجود داشته باشد
|||||I can do better||
اما از طرف دیگر، چقدر میتوانند بهتر شوند؟
그것도 궁금하기도 하고요
آن هم|کنجکاو هستم|و
that||
این هم کنجکاوی من است.
또 '자주 붙으면 또 어떤 느낌일까?'
دوباره|به طور مکرر|بچسبد|دوباره|چه|احساسی خواهد بود
|||||feeling
و اینکه 'اگر بیشتر با هم بازی کنند، چه احساسی خواهد بود؟'
'계속 붙어 보면 또 어떤 느낌일까?'그런 기대감도 있고요
ادامه دادن|نزدیک|اگر ببینیم|دوباره|چه نوع|احساسی خواهد بود|آنچنانی|احساس انتظار هم|وجود دارد
|||||||anticipation|
'اگر مدام در کنار هم باشیم، چه احساسی خواهیم داشت؟' این انتظار هم وجود دارد.
LPL에 있을 때는 계속 LCK 경기를 지켜보기만 했으니까
|بود|وقتی|به طور مداوم|لیگ قهرمانان کره|بازی ها|فقط تماشا کردن|کرده بودم
||||||watching|
وقتی در LPL بودم، فقط به تماشای مسابقات LCK میپرداختم.
오랜만에 맞붙는 건데 어떻게 달라졌을지도 궁금하고요
بعد از مدت طولانی|روبرو شدن|اما|چطور|ممکن است تغییر کرده باشد|کنجکاو هستم
||||might have changed|
این اولین باری است که بعد از مدتها به مصاف هم میرویم و کنجکاو هستم که چه تغییراتی کردهایم.
여러 가지로 좀 기대하고 있습니다
مختلف|از جهات|کمی|امیدوارم|هستم
|||looking forward to|
به طور کلی، انتظارهای زیادی دارم.
인터뷰 초반에 제가 여쭤봤던 거 같아요
مصاحبه|در اوایل|من|پرسیده بودم|چیز|به نظر می رسد
|beginning||||
به نظر میرسد که در ابتدای مصاحبه از شما پرسیدم.
3년 전과 지금의 Viper 선수의 차이가
3 سال|نسبت به|حال حاضر|Viper|بازیکن|تفاوت
|three years ago||||
تفاوت بازیکن Viper در سه سال پیش و اکنون
무엇인지를 대답을 해주셨는데
چه چیزی را|پاسخ را|داده بودید
what||
این را پاسخ دادید که چه چیزی است
3년 뒤의 Viper 선수는 어떤 모습이길 원하시나요?
3 سال|آینده|Viper|بازیکن|چه|شکلی|میخواهید
|||||appearance|
بازیکن Viper در سه سال آینده چه شکلی خواهد بود؟
지금 같은 마음을 잃지 않았으면 좋겠어요 저는
الان|مشابه|احساس|از دست ندهی|نخواهم|خوب است|من
||||I hope you do not||
دوست دارم که همان احساس فعلی را از دست ندهد.
약간 그냥 쭉 이대로 3년이 지나가는 게 가장 좋지 않을까..
کمی|فقط|به همین شکل|به همین شکل|3 سال|گذشتن|چیز|بهترین|خوب نیست|نباشد
فکر میکنم بهترین حالت این است که فقط همینطور سه سال بگذرد..
'지금 이상적인 방향으로 나아가고 있지 않을까?' 라는 생각을 하거든요
الان|ایده الی|به سمت|پیشرفت میکنیم|نیست|نکند|که|فکر|میکنم
|||moving forward|||||
'آیا در حال حاضر به سمت ایدهآل پیش نمیرویم؟' این فکر به ذهنم میرسد.
뭐 생각은 늘 변하지만
چه|فکر|همیشه|تغییر می کند
|||changes
فکرها همیشه تغییر میکنند.
그래도 어떻게 될지 모르겠지만
با این حال|چگونه|خواهد شد|نمی دانم اما
||will be|
با این حال، نمیدانم چه خواهد شد.
게임을 향한 열정이 식지 않았으면 좋겠네요
بازی|به|اشتیاق|سرد شود|نداشته باشد|امیدوارم
|||||I hope
امیدوارم که اشتیاق به بازی کاهش نیابد.
알겠습니다 슬슬 저희가 인터뷰를 끝마쳐 봐야 될 것 같습니다
متوجه شدم|به آرامی|ما|مصاحبه را|تمام کنیم|باید|شود|چیز|به نظر می رسد
||||wrapping up||||
متوجه شدم، به آرامی باید مصاحبه را به پایان برسانیم.
제가 두 가지 질문이 남았는데요
من|دو|تا|سوال|باقی مانده است
||||I have
من دو سوال باقی مانده دارم.
첫 번째로 Viper 선수가 중국에서 LCK를 지켜보셨듯이
||Viper|بازیکن|در چین|LCK|همانطور که تماشا کردید
||||||watched
اول اینکه، همانطور که بازیکن Viper در چین LCK را تماشا کرده است.
많은 LCK 팬들도 Viper 선수가 LPL로 넘어갔을 때
بسیاری از|لیگ قهرمانان کره|طرفداران هم|وایپر|بازیکن||رفتن|زمانی که
||fans|||||
بسیاری از طرفداران LCK نیز زمانی که Viper به LPL رفت.
LPL을 지켜보면서 응원했던 거 같습니다
|while watching|cheered for|it|seems
LPL|watching|||
You have won worlds since then,
به نظر میرسد که در حین تماشای LPL از او حمایت کردند.
그동안 롤드컵도 우승하셨고
در این مدت|جام جهانی هم|قهرمان شدید
||you won
Showed an exceptional performance in the most recent worlds,
او همچنین در طول این مدت قهرمان جام جهانی شده است.
최근 롤드컵에서도 좋은 모습 보여주셨고
اخیر|در جام جهانی هم|خوب|عملکرد|نشان دادید
||||you showed
در جام جهانی اخیر هم نمایش خوبی داشتید و
다시 한번 이렇게 LCK 그리고 HLE로 돌아와서
دوباره|یک بار|به این شکل|لیگ قهرمانان کره|و||بازگشت
|||||HLE|
دوباره به LCK و HLE برگشتید و
경기를 하게 되었는데
بازی|خواهیم|شد
||I ended up
در حال برگزاری مسابقه هستید اما
그분들한테 인사 한번 부탁드려도 괜찮을까요?
به آنها|سلام|یک بار|اگر از شما خواهش کنم|آیا اشکالی دارد
them||||
آیا میتوانم از شما خواهش کنم که یک سلام به آنها بگویید؟
그동안 중국에서 경기하는데도 계속 응원해 주시고
در طول این مدت|در چین|مسابقه دادن|به طور مداوم|تشویق کردید|لطف کردید
|||||supporting
در طول این مدت که در چین بازی میکردید، همچنان از شما حمایت کردند.
꾸준히 경기를 지켜봐주신 팬분들에게
به طور مداوم|بازی را|که نظاره کردند|به طرفداران
||who have been watching|
از طرفداران که به طور مداوم بازیها را دنبال کردند
너무 감사하다고 꼭 말씀드리고 싶었고
خیلی|بابت تشکر کردن|حتما|به شما بگویم|میخواستم
|||I wanted to tell|
میخواستم حتماً بگویم که خیلی سپاسگزارم و
또 그분들에게 경기로 보답해 드릴 수 있어서
دوباره|به آنها|با بازی|جبران کنم|به آنها|توانایی|بود
|||repay|||
همچنین خوشحالم که توانستم با بازی به آنها پاسخ دهم
정말 좋았던 거 같아요 작년에
واقعا|خوب بود|چیز|به نظر میرسه|سال گذشته
واقعا سال گذشته خیلی خوب بود
많은 분들이 저도 보고 싶었던 장면을
بسیاری|مردم|من هم|دیدن|می خواستند|صحنه را
|||||scene
بسیاری از افراد صحنههایی را که من هم میخواستم ببینم
다같이 보게 돼서 너무 좋은 거 같고
همه با هم|دیدن|شده|خیلی|خوب|چیز|به نظر می رسد
به نظر میرسد که خیلی خوب است که همه با هم این را ببینیم.
앞으로 있을 경기도 HLE에서 치러갈 경기도
در آینده|خواهد بود|استان گیونگی||برگزار خواهد شد|استان گیونگی
||||to be held|
امیدوارم در مسابقات HLE که در آینده در گیونگدو برگزار میشود، حضور داشته باشید.
많이 지켜봐 주셨으면 좋겠고
زیاد|زیر نظر بگیرید|لطفاً|خوب خواهد بود
|watch||
امیدوارم که به شدت از آن حمایت کنید.
또 저를 포함한 나머지 선수들
دوباره|مرا|شامل|بقیه|بازیکنان
||including||
و همچنین از سایر بازیکنان به همراه من.
그리고 팀을 사랑해 주신 모든 분들까지
و|تیم را|دوست دارد|داده|همه|افراد
|||who love||
و از همه کسانی که تیم را دوست دارند.
쭉 HLE를 계속 응원해주시면 좋겠습니다
همیشه|HLE را|به طور مداوم|حمایت کنید|خوب خواهد بود
||||I would like
لطفاً به حمایت از HLE ادامه دهید
그렇다면 마지막 질문으로
پس|آخرین|با سوال
||a question
پس با آخرین سوال شروع میکنیم
제가 항상 선수들을 인터뷰 하기 전에 SNS에 이렇게 올려요
من|همیشه|بازیکنان|مصاحبه|انجام دادن|قبل از|در شبکه های اجتماعی|به این شکل|می گذارم
||||||social media||post
قبل از اینکه همیشه با بازیکنان مصاحبه کنم، این را در SNS منتشر میکنم
'이 선수에게 질문에 있나요?'
این|به بازیکن|به سوال|هست؟
||a question|
آیا سوالی برای این بازیکن دارید؟
그런데 많은 중국 팬들이 댓글을 달아 주시더라고요
اما|بسیاری از|چین|طرفداران|نظرها را|نوشتن|لطف کردند و نوشتند
||||||they were leaving
اما بسیاری از طرفداران چینی در کامنتها نظر میدهند
많은 중국 팬들이요?
بسیاری از|چین|طرفداران هستند
||fans
بسیاری از طرفداران چینی؟
- Viper 선수가 EDG에서 많은 사랑을 받은 것도 알고 있고 - 그렇죠
Viper|بازیکن|در EDG|زیاد|محبت|دریافت کرده|هم|میدونم|هست|درسته
|||||received||||
- میدانم که بازیکن Viper در EDG عشق زیادی دریافت کرده است - درست است
Viper 선수가 LCK에 복귀할 때도
Viper|بازیکن|به LCK|بازگشت|زمانی که
|||return|
وقتی Viper به LCK بازگشت
많은 팬들이 Viper 선수를 축복해 주셨던 것 같아요
بسیاری از|طرفداران|Viper|بازیکن|دعا کردند|داده بودند|چیز|به نظر می رسد
||||blessed|||
به نظر میرسد که بسیاری از طرفداران برای Viper دعا کردند
Viper 선수가 예전에 그랬듯이
Viper|بازیکن|قبلاً|همانطور که آن زمان بود
|||as he did
همانطور که Viper قبلاً انجام میداد
'중국에서 많은 팬들이 내년에는 LCK를 지켜보고-
در چین|بسیاری از|طرفداران|در سال آینده|LCK را|تماشا خواهند کرد
'در چین، بسیاری از طرفداران فکر میکنند که سال آینده LCK را دنبال خواهند کرد-
계속 Viper 선수를 응원해 주시지 않을까?'
ادامه|Viper|بازیکن|تشویق می|نمی|نکند
||||you will|
و همچنان از بازیکن Viper حمایت خواهند کرد؟'
그건 참 감사한 일이거든요
آن|واقعاً|شکرگزار|اتفاقی است
|||thing
این واقعاً چیز خوبی است.
그분들한테 한 말씀 부탁드려도 괜찮을까요?
به آنها|یک|صحبت|اگر بخواهم درخواست کنم|آیا خوب است؟
||word||
آیا میتوانم از شما خواهش کنم که یک پیغام برای آنها بفرستید؟
물론이죠
البته
of course
البته.
중국에서 너무 과분할 만큼 많은 관심과 응원을 받았다고 생각합니다
در چین|خیلی|بیش از حد|به اندازه|زیاد|توجه و|حمایت و|دریافت کرده بودم|فکر می کنم
|||||||I received|
من فکر میکنم در چین توجه و حمایت بسیار زیادی دریافت کردم.
처음 갔는데 많은 분들이 좋아해 주시고
اول|رفتم|بسیاری|مردم|خوششان آمد|لطف کردند
|I went||||
برای اولین بار که رفتم، بسیاری از افراد از من خوششان آمد.
또 계속 경기를 같이 해주시는
دوباره|ادامه|بازی را|با هم|انجام می دهند
||||you are playing
و همچنین به طور مداوم در مسابقات با من همراه بودند.
그 열정이 사실 계속 느껴졌거든요
آن|اشتیاق|در واقع|به طور مداوم|احساس می شد
||||was felt
این اشتیاق واقعاً احساس میشد.
그래서 그때는 너무 감사드리고
بنابراین|در آن زمان|خیلی|سپاسگزارم
|||I am grateful
بنابراین در آن زمان بسیار سپاسگزار بودم.
SENT_CWT:AFkKFwvL=5.56 PAR_TRANS:gpt-4o-mini=6.25
fa:AFkKFwvL
openai.2025-01-22
ai_request(all=402 err=0.00%) translation(all=335 err=0.00%) cwt(all=2001 err=2.30%)