×

Wir verwenden Cookies, um LingQ zu verbessern. Mit dem Besuch der Seite erklärst du dich einverstanden mit unseren Cookie-Richtlinien.

image

History of Iran, History of Iran 6 Q&A

History of Iran 6 Q&A

یک [1]

دربارهٔ دورۀ هخامنشیان سه گروه منبع کتبی وجود داره. سنگ نبشته‌های شاهان، گزارش‌های مفصل نویسندگان یونانی و رومی، و لوح‌های بی‌شمار گلی با متن‌های کوتاه و به ویژه لوح‌های تخت جمشید به زبان عیلامی.

دربارهٔ دورۀ هخامنشیان چند نوع منبع کتبی وجود داره؟

دربارهٔ دورۀ هخامنشیان سه گروه منبع کتبی وجود داره. سنگ نبشته‌های شاهان، گزارش‌های مفصل نویسندگان یونانی و رومی، و لوح‌های بی‌شمار گلی با متن‌های کوتاه و به ویژه لوح‌های تخت جمشید به زبان عیلامی.

دو [2]

تمام افرادی که در ساخت تخت جمشید کار می‌کردند، علاوه بر حقوق عادلانه، از بیمه هم برخوردار بودند.

آیا افرادی که در ساخت تخت جمشید کار می‌کردند، از بیمه برخوردار بودند؟

بله، تمام افرادی که در ساخت تخت جمشید کار می‌کردند، علاوه بر حقوق عادلانه، از بیمه هم برخوردار بودند.

سه [3]

در دوران هخامنشی، زنانی که بچه به دنیا می‌آوردند، علاوه بر مرخصی با حقوق، مبلغی نیز به عنوان پاداش دریافت می‌کردند.

آیا در دوران هخامنشی زنانی که بچه به دنیا می‌آوردند، از کار اخراج می شدند؟

خیر، در دوران هخامنشی، زنانی که بچه به دنیا می‌آوردند، علاوه بر مرخصی با حقوق، مبلغی نیز به عنوان پاداش دریافت می‌کردند.

چهار [4]

دیوان عالی کشور که عبارت بود از هفت «قاضی شاهی»، شاهنشاه را در مقام عالی‌ترین مرجع قضایی یاری می‌کرد.

چه کسی شاهنشاه را در مقام عالی‌ترین مرجع قضایی یاری می‌کرد؟

دیوان عالی کشور که عبارت بود از هفت «قاضی شاهی»، شاهنشاه را در مقام عالی‌ترین مرجع قضایی یاری می‌کرد.

پنج [5]

نظام اداری شاهنشاهی هخامنشی از کوروش بزرگ آغاز شد. اما سامان‌دهی آن به بهترین وجه کار داریوش یکم بود.

نظام اداری شاهنشاهی هخامنشی را چه کسی سامان دهی کرد؟

نظام اداری شاهنشاهی هخامنشی از کوروش بزرگ آغاز شد. اما سامان‌دهی آن به بهترین وجه کار داریوش یکم بود.

شش [6]

در رأس هر یک از سرزمین‌های شاهنشاهی به جز سرزمین اصلی، یعنی پارس، یک ساتراپ قرار داشت.

در رأس هر یک از سرزمین‌های شاهنشاهی چه کسی قرار داشت؟

در رأس هر یک از سرزمین‌های شاهنشاهی به جز سرزمین اصلی، یعنی پارس، یک ساتراپ قرار داشت.

هفت [7]

در دورۀ هخامنشی به استادان موسیقی در دربار احترام بسیار گذاشته می‌شد.

آیا دورۀ هخامنشی به استادان موسیقی در دربار احترام گذاشته می‌شد؟

بله، در دورۀ هخامنشی به استادان موسیقی در دربار احترام بسیار گذاشته می‌شد.

هشت [8]

پول طلای هخامنشیان با نام دَریک که از یونان تا هند اعتبار داشت، باعث رشد تبادلات اقتصادی و در پی آن آشنایی بیشتر فرهنگ‌های دورافتاده با یکدیگر می‌شد.

آیا پول طلای هخامنشیان اعتبار داشت و باعث رشد اقتصادی و فرهنگی می شد؟

بله، پول طلای هخامنشیان با نام دَریک که از یونان تا هند اعتبار داشت، باعث رشد تبادلات اقتصادی و در پی آن آشنایی بیشتر فرهنگ‌های دورافتاده با یکدیگر می‌شد.

نه [9]

در زمان داریوش یکم، نخستین آبراهه ای که دریای مدیترانه را از طریق رود نیل به دریای سرخ پیوند می‌داد به نام کانال سوئز حفر شد.

کانال سوئز در چه زمانی حفر شد؟

در زمان داریوش یکم، نخستین آبراهه ای که دریای مدیترانه را از طریق رود نیل به دریای سرخ پیوند می‌داد به نام کانال سوئز حفر شد.

ده [10]

روش حکمرانی هخامنشیان این طور بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی خود اداره شود.

روش حکمرانی هخامنشیان چطور بود؟

روش حکمرانی هخامنشیان این طور بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی خود اداره شود.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

History of Iran 6 Q&A Geschichte des Iran 6 Fragen und Antworten History of Iran 6 Q&A Historia de Irán 6 Preguntas y respuestas Histoire de l’Iran 6 Questions et réponses Historia Iranu 6 pytań i odpowiedzi História do Irã 6 Perguntas e Respostas

یک [1]

دربارهٔ دورۀ هخامنشیان سه گروه منبع کتبی وجود داره. à propos de||Achéménides|||source|écrites|| about|||||source|written sources|| Es gibt drei Gruppen schriftlicher Quellen über die Zeit der Achämeniden. There are three groups of written sources about the Achaemenid period. Il existe trois groupes de sources écrites sur la période achéménide. سنگ نبشته‌های شاهان، گزارش‌های مفصل نویسندگان یونانی و رومی، و لوح‌های بی‌شمار گلی با متن‌های کوتاه و به ویژه لوح‌های تخت جمشید به زبان عیلامی. |inscriptions||rois|rapports détaillés||détaillés|auteurs|grecques||||tablettes|des||innombrables|d'argile|avec|textes|des||||en particulier||||||| |inscriptions||the kings|reports||detailed|of the writers|||||||countless|countless|clay tablets||texts||short texts|||especially||||Persepolis tablets|||Elamite Steininschriften von Königen, ausführliche Berichte griechischer und römischer Autoren sowie unzählige Tontafeln mit kurzen Texten, insbesondere die Tafeln von Persepolis in elamitischer Sprache. The inscriptions of the kings, the detailed reports of the Greek and Roman writers, and the innumerable clay tablets with short texts, especially the tablets of Persepolis in the Elamite language. Inscriptions en pierre des rois, rapports détaillés d'auteurs grecs et romains et d'innombrables tablettes d'argile avec de courts textes, notamment les tablettes de Persépolis en langue élamite. Stenen inscripties van koningen, gedetailleerde verslagen van Griekse en Romeinse schrijvers en talloze kleitabletten met korte teksten, vooral de tabletten van Persepolis in de Elamitische taal.

دربارهٔ دورۀ هخامنشیان چند نوع منبع کتبی وجود داره؟ ||||type of|source||| Wie viele Arten schriftlicher Quellen gibt es über die Zeit der Achämeniden? How many types of written sources are there about the Achaemenid period? Combien de types de sources écrites existe-t-il sur la période achéménide ? Hoeveel soorten schriftelijke bronnen zijn er over de Achaemenidische periode?

دربارهٔ دورۀ هخامنشیان سه گروه منبع کتبی وجود داره. |period||||||| Es gibt drei Gruppen schriftlicher Quellen über die Zeit der Achämeniden. There are three groups of written sources about the Achaemenid period. Il existe trois groupes de sources écrites sur la période achéménide. سنگ نبشته‌های شاهان، گزارش‌های مفصل نویسندگان یونانی و رومی، و لوح‌های بی‌شمار گلی با متن‌های کوتاه و به ویژه لوح‌های تخت جمشید به زبان عیلامی. |inscriptions||kings|reports||Detailed|writers|||||||||||texts|||||||||||| Steininschriften von Königen, detaillierte Berichte griechischer und römischer Schriftsteller sowie unzählige Tontafeln mit kurzen Texten, insbesondere die Tafeln von Persepolis in elamitischer Sprache. The inscriptions of the kings, the detailed reports of the Greek and Roman writers, and the innumerable clay tablets with short texts, especially the tablets of Persepolis in the Elamite language. Inscriptions en pierre des rois, rapports détaillés d'écrivains grecs et romains et d'innombrables tablettes d'argile avec de courts textes, notamment les tablettes de Persépolis en langue élamite. Stenen inscripties van koningen, gedetailleerde verslagen van Griekse en Romeinse schrijvers en talloze kleitabletten met korte teksten, vooral de tabletten van Persepolis in de Elamitische taal.

دو [2]

تمام افرادی که در ساخت تخت جمشید کار می‌کردند، علاوه بر حقوق عادلانه، از بیمه هم برخوردار بودند. ||||||||||en plus||salaire|équitable||||bénéficiaient| ||||construction||||||in addition||salary|fair wages||insurance|also|were provided with| Alle Menschen, die am Bau von Persepolis arbeiteten, hatten neben fairen Löhnen auch eine Versicherung. All those who worked in the construction of Persepolis, in addition to a fair salary, also had insurance. Toutes les personnes qui ont travaillé à la construction de Persépolis, en plus d'un salaire équitable, bénéficiaient également d'une assurance.

آیا افرادی که در ساخت تخت جمشید کار می‌کردند، از بیمه برخوردار بودند؟ ||||||||||||bénéficiaient| ||||construction||||||||benefited| Hatten die Leute, die am Bau von Persepolis arbeiteten, eine Versicherung? Did the people who worked in the construction of Persepolis have insurance? Les personnes qui ont travaillé à la construction de Persépolis avaient-elles une assurance ? Waren de mensen die bij de bouw van Persepolis werkten verzekerd?

بله، تمام افرادی که در ساخت تخت جمشید کار می‌کردند، علاوه بر حقوق عادلانه، از بیمه هم برخوردار بودند. ||||||||||||||équitable||||bénéficiaient| ||||||||||||||fair wages||insurance||| Ja, alle Menschen, die beim Bau von Persepolis gearbeitet haben, hatten neben fairen Löhnen auch eine Versicherung. Yes, all the people who worked in the construction of Persepolis, in addition to fair salaries, also had insurance. Oui, toutes les personnes qui ont travaillé à la construction de Persépolis, en plus d’un salaire équitable, bénéficiaient également d’une assurance.

سه [3] trois [3]

در دوران هخامنشی، زنانی که بچه به دنیا می‌آوردند، علاوه بر مرخصی با حقوق، مبلغی نیز به عنوان پاداش دریافت می‌کردند. |époque|Achéménide|des femmes||||||accouchaient|||congé payé|||une somme|||titre|prime|recevaient|| |||||||||gave birth|||maternity leave|||amount|also||title|bonus|receive|| Während der achämenidischen Zeit erhielten Frauen, die ein Kind zur Welt brachten, zusätzlich zum bezahlten Urlaub auch einen Bonusbetrag. During the Achaemenid period, women who gave birth to children, in addition to paid leave, also received a reward. À l’époque achéménide, les femmes qui donnaient naissance à un enfant, en plus des congés payés, recevaient également un montant en prime.

آیا در دوران هخامنشی زنانی که بچه به دنیا می‌آوردند، از کار اخراج می شدند؟ |||||||||||||licenciées|| ||||women||||||gave birth|||dismissed from work|| Wurden in der Zeit der Achämeniden Frauen entlassen, die Kinder zur Welt brachten? Were women who gave birth to children fired during the Achaemenid era? Les femmes qui donnaient naissance à des enfants étaient-elles licenciées à l’époque achéménide ?

خیر، در دوران هخامنشی، زنانی که بچه به دنیا می‌آوردند، علاوه بر مرخصی با حقوق، مبلغی نیز به عنوان پاداش دریافت می‌کردند. |||||||||||||maternity leave|||sum of money||||reward|receive|| Nein, während der Zeit der Achämeniden erhielten Frauen, die Kinder zur Welt brachten, zusätzlich zum bezahlten Urlaub einen Bonus. No, during the Achaemenid period, women who gave birth to a child, in addition to paid leave, also received an amount as a bonus. Non, durant la période achéménide, les femmes qui donnaient naissance à un enfant, en plus des congés payés, recevaient également un montant en prime.

چهار [4] quatre [4]

دیوان عالی کشور که عبارت بود از هفت «قاضی شاهی»، شاهنشاه را در مقام عالی‌ترین مرجع قضایی یاری می‌کرد. ||||expression||||juge royal|royal|le roi des rois|||haute fonction|||autorité judiciaire suprême|judiciaire|aider|| Supreme Court||||phrase consisting of||||royal judge||Shahanshah|||position|||supreme authority|judicial|assisted|| Der Oberste Gerichtshof, der aus sieben „königlichen Richtern“ bestand, stand dem Kaiser als höchste richterliche Instanz zur Seite. The Supreme Court, which consisted of seven "royal judges", assisted the emperor as the highest judicial authority. La Cour suprême, composée de sept « juges royaux », assistait l'empereur en tant que plus haute autorité judiciaire. Het Hooggerechtshof, dat bestond uit zeven "koninklijke rechters", stond de keizer bij als hoogste gerechtelijke autoriteit.

چه کسی شاهنشاه را در مقام عالی‌ترین مرجع قضایی یاری می‌کرد؟ ||Le Chah|||fonction|||autorité judiciaire|judiciaire|assister|| ||||||||authority|judicial|aiding|| Wer half dem Kaiser in der Position der höchsten Justizbehörde? Who helped the emperor as the supreme judicial authority? Qui a aidé l'empereur dans la position de la plus haute autorité judiciaire ?

دیوان عالی کشور که عبارت بود از هفت «قاضی شاهی»، شاهنشاه را در مقام عالی‌ترین مرجع قضایی یاری می‌کرد. ||||||||||His Majesty||||||authority|||| Der Oberste Gerichtshof, der aus sieben „königlichen Richtern“ bestand, stand dem Kaiser als höchste richterliche Instanz zur Seite. The Supreme Court, which consisted of seven "royal judges," assisted the emperor as the supreme judicial authority. La Cour suprême, composée de sept « juges royaux », assistait l'empereur en tant que plus haute autorité judiciaire.

پنج [5] fünf [5]

نظام اداری شاهنشاهی هخامنشی از کوروش بزرگ آغاز شد. système||empire impérial|Achéménide||||| Administrative system|administrative|Imperial monarchy|||||began| Das Verwaltungssystem des Achämenidenreiches begann mit Kyros dem Großen. The administrative system of the Achaemenid Empire began with Cyrus the Great. Le système administratif de l’Empire achéménide a commencé avec Cyrus le Grand. Het administratieve systeem van het Achaemenidische rijk begon met Cyrus de Grote. اما سامان‌دهی آن به بهترین وجه کار داریوش یکم بود. |organisation|organisation|de cela|||meilleure manière|||| |organization|organization||||best way|||the first| Aber es bestmöglich zu organisieren, war die Aufgabe von Darius I. But organizing it in the best way was the work of Darius I. Mais l'organiser de la meilleure façon était l'œuvre de Darius Ier.

نظام اداری شاهنشاهی هخامنشی را چه کسی سامان دهی کرد؟ |||Achéménide||||organisé|| |||||||organized|| Wer organisierte das Verwaltungssystem des Achämenidenreiches? Qui a organisé le système administratif de l’Empire achéménide ?

نظام اداری شاهنشاهی هخامنشی از کوروش بزرگ آغاز شد. système||Empire impérial|Achéménide||||| Das Verwaltungssystem des Achämenidenreiches begann mit Kyros dem Großen. Le système administratif de l’Empire achéménide a commencé avec Cyrus le Grand. اما سامان‌دهی آن به بهترین وجه کار داریوش یکم بود. |organisation|||||meilleure manière|||| ||||||best way|||| Aber es bestmöglich zu organisieren, war die Aufgabe von Darius I. Mais l'organiser de la meilleure façon était l'œuvre de Darius Ier.

شش [6] six [6]

در رأس هر یک از سرزمین‌های شاهنشاهی به جز سرزمین اصلی، یعنی پارس، یک ساتراپ قرار داشت. |||||territoire||Empire|||territoire||c'est-à-dire|||satrape||se trouvait |||||||||||||||satrap|| Ein Satrap stand an der Spitze jedes Landes des Reiches mit Ausnahme des Hauptlandes Pars. A satrap was at the head of each of the empire's lands except the main land, Pars. Il y avait un satrape à la tête de chacune des terres de l'empire, à l'exception de la terre principale, Pars.

در رأس هر یک از سرزمین‌های شاهنشاهی چه کسی قرار داشت؟ |at the head of|||||||||| Wer stand an der Spitze der einzelnen Reichsländer? Who was at the head of each of the imperial lands? Qui était à la tête de chacune des terres impériales ?

در رأس هر یک از سرزمین‌های شاهنشاهی به جز سرزمین اصلی، یعنی پارس، یک ساتراپ قرار داشت. An der Spitze jedes Landes des Reiches stand ein Satrap, mit Ausnahme des Hauptlandes Pars. Il y avait un satrape à la tête de chacune des terres de l'empire, à l'exception de la terre principale, Pars.

هفت [7] Sept [7]

در دورۀ هخامنشی به استادان موسیقی در دربار احترام بسیار گذاشته می‌شد. ||Achéménide||maîtres de musique|||à la cour|respect|||| ||||the masters|||court|respect|||| Während der achämenidischen Zeit genossen Musikmeister am Hof hohes Ansehen. During the Achaemenid period, music teachers were highly respected in the court. À l’époque achéménide, les maîtres de musique étaient très respectés à la cour.

آیا دورۀ هخامنشی به استادان موسیقی در دربار احترام گذاشته می‌شد؟ ||||||||respect||| |||||||court|||| Wurden in der Zeit der Achämeniden die Musikmeister am Hof respektiert? À l’époque achéménide, les maîtres de musique étaient-ils respectés à la cour ?

بله، در دورۀ هخامنشی به استادان موسیقی در دربار احترام بسیار گذاشته می‌شد. ||||||||court|respect||given|| Ja, während der achämenidischen Zeit genossen Musikmeister am Hof hohes Ansehen. Oui, à l’époque achéménide, les maîtres de musique étaient très respectés à la cour.

هشت [8] huit [8]

پول طلای هخامنشیان با نام دَریک که از یونان تا هند اعتبار داشت، باعث رشد تبادلات اقتصادی و در پی آن آشنایی بیشتر فرهنگ‌های دورافتاده با یکدیگر می‌شد. |or d'or|Achéménides|||Darique d'or|||Grèce|||crédit||provoquait|croissance|échanges économiques|économiques|||||familiarité|davantage|cultures||éloignées||les uns les autres|| |gold||||Dareik||||||credit||caused|growth|exchanges||||in turn||familiarity||culture||isolated cultures||each other|| Das achämenidische Goldgeld namens Darik, das von Griechenland bis Indien gültig war, führte zu einem Wachstum des wirtschaftlichen Austauschs und in der Folge lernten weiter entfernte Kulturen einander kennen. The Achaemenid gold money called Darik, which was valid from Greece to India, led to the growth of economic exchanges and, as a result, more remote cultures became familiar with each other. La monnaie d'or achéménide appelée Darik, valable de la Grèce à l'Inde, a entraîné une croissance des échanges économiques et, par conséquent, des cultures plus éloignées se sont familiarisées.

آیا پول طلای هخامنشیان اعتبار داشت و باعث رشد اقتصادی و فرهنگی می شد؟ ||||valeur||||croissance|économique||culturel|| |||Achaemenid Empire|value|||caused|growth|||cultural|| War das achämenidische Goldgeld gültig und führte es zu wirtschaftlichem und kulturellem Wachstum? Did the Achaemenid gold coin have value and contribute to economic and cultural growth? La monnaie d’or achéménide était-elle valable et a-t-elle entraîné une croissance économique et culturelle ?

بله، پول طلای هخامنشیان با نام دَریک که از یونان تا هند اعتبار داشت، باعث رشد تبادلات اقتصادی و در پی آن آشنایی بیشتر فرهنگ‌های دورافتاده با یکدیگر می‌شد. ||||||||||||credit||||||||||familiarity|||||||| Ja, das achämenidische Goldgeld namens Darik, das von Griechenland bis Indien gültig war, führte zu einem Wachstum des wirtschaftlichen Austauschs, und in der Folge wurden entfernte Kulturen einander vertrauter. Yes, the Achaemenid gold coin known as Darius, which was recognized from Greece to India, facilitated the growth of economic exchanges and subsequently led to greater cultural acquaintance among distant cultures. Oui, la monnaie d'or achéménide appelée Darik, valable de la Grèce à l'Inde, a entraîné une croissance des échanges économiques et, par conséquent, des cultures lointaines se sont familiarisées les unes avec les autres. Ja, het Achaemenidische goudgeld genaamd Darik, dat geldig was van Griekenland tot India, leidde tot de groei van economische uitwisselingen en als gevolg daarvan raakten verder verwijderde culturen met elkaar vertrouwd.

نه [9] No [9]

در زمان داریوش یکم، نخستین آبراهه ای که دریای مدیترانه را از طریق رود نیل به دریای سرخ پیوند می‌داد به نام کانال سوئز حفر شد. ||||premier|canal||||Méditerranée|||par l'intermédiaire||Nil||mer|rouge|reliait|||||||creusé| |||||canal|||||||way|||||Red Sea||||||Canal||was dug| Zur Zeit von Darius I. wurde die erste Wasserstraße gegraben, die das Mittelmeer über den Nil mit dem Roten Meer verband, der sogenannte Suezkanal. During the time of Darius I, the first waterway that connected the Mediterranean Sea to the Red Sea through the Nile River was dug, called the Suez Canal. À l'époque de Darius Ier, la première voie navigable reliant la mer Méditerranée à la mer Rouge via le Nil a été creusée, appelée canal de Suez.

کانال سوئز در چه زمانی حفر شد؟ Canal|||||| Wann wurde der Suezkanal gegraben? Quand le canal de Suez a-t-il été creusé ? Wanneer is het Suezkanaal gegraven?

در زمان داریوش یکم، نخستین آبراهه ای که دریای مدیترانه را از طریق رود نیل به دریای سرخ پیوند می‌داد به نام کانال سوئز حفر شد. ||||||un||||||||||||reliait|||||||| ||||||||||||||||||connected|||||||| Zur Zeit von Darius I. wurde die erste Wasserstraße gegraben, die das Mittelmeer über den Nil mit dem Roten Meer verband, der sogenannte Suezkanal. During the time of Darius I, the first waterway that connected the Mediterranean Sea to the Red Sea through the Nile River was dug, called the Suez Canal. À l'époque de Darius Ier, la première voie navigable reliant la mer Méditerranée à la mer Rouge via le Nil a été creusée, appelée canal de Suez.

ده [10]

روش حکمرانی هخامنشیان این طور بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی خود اداره شود. méthode|gouvernance|||||||||||||||||||||| method|governance|||this way||||||||||||the basis of|||structure|||governed| Die Herrschaftsmethode der Achämeniden war so, dass sie jeder Region die Freiheit ließen, auf der Grundlage ihrer lokalen Kultur und Struktur regiert zu werden. The method of Achaemenid rule was to leave any region free to be governed by its own local culture and structure. La méthode de gouvernement achéménide était telle qu'elle laissait chaque région libre d'être gouvernée en fonction de sa culture et de sa structure locales. De Achaemenidische heersende methode was zodanig dat ze elke regio vrij lieten om te worden bestuurd op basis van de lokale cultuur en structuur.

روش حکمرانی هخامنشیان چطور بود؟ |governance||| Wie war die Herrschaftsmethode der Achämeniden? Comment s’est déroulée la domination achéménide ? Hoe was de Achaemenidische heersmethode?

روش حکمرانی هخامنشیان این طور بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی خود اداره شود. Die Herrschaftsmethode der Achämeniden war so, dass sie jeder Region die Freiheit ließen, auf der Grundlage ihrer lokalen Kultur und Struktur regiert zu werden. La méthode de gouvernement achéménide était telle qu'elle laissait chaque région libre d'être gouvernée en fonction de sa culture et de sa structure locales. De Achaemenidische heersende methode was zodanig dat ze elke regio vrij lieten om te worden bestuurd op basis van de lokale cultuur en structuur.