Jun 4 2
معاون استاندار کردستان همچنین گفته که مردم باید از تجمع تحت عنوان مراسم ختم و عروسی و این ها بپرهیزند. در خرم آباد هم فرماندارش گفته که خرم آباد همچنین در وضعیت هشداره و در حال حاضر کلیۀ راه ها به آرامستان ها بسته است. برگزاری مراسم ترحیم و عروسی هم ممنوعه. اماکن گردشگری و رستوران و غیره هم بسته خواهد بود. رئیس علوم پزشکی گیلان هم به گزارش خبرگزاری تسنیم صبح امروز در جمع خبرنگاران از افزایش شمار مبتلایان به ویروس کرونا در گیلان ابراز نگرانی کرده و گفته که مدتی مردم رعایت کردند کم شد. ولی دوباره علائمی که دیده می شه نشانگر شروع پیک دوم این بیماری در استان گیلانه. و خلاصه همۀ مقامات از مردم خواستن که قوانین و مقررات بهداشتی مثل فاصله گذاری اجتماعی و پوشیدن ماسک و دستکش رو برش تأکید کردند. و از مردم خواستند که رعایت کنند.
خیلی ممنونم از همکارم حمید فاطمی بود. در مجله های دیگر همراه با آقای فاطمی سری خواهیم زد به تحولات کرونا در جهان. اما در این گزارش شنیدید در رابطه با هشدارهای حسن روحانی و وضعیتی که در استان های قرمز اعلام شده. به عنوان مثال نحوۀ کار رستوران ها و اینکه فقط غذا رو به شکل بیرون بری در اختیار مردم قرار می دن. بسته هستند. و این بر خلاف اون چیزی هست که در برخی استان های دیگه نظیر تهران شاهدش هستیم. در رابطه با این تناقض هایی که دیده می شه در مدیریت این بحران اجازه بدید همراه بشیم با آلان توفیقی تحلیلگر مسائل سیاسی که از طریق خط تلفن همراه ماست.
آقای توفیقی در حال حاضر که این بحران جهانی همه جا وجود داره. داریم می بینیم عملکرد دولت های مختلف رو در کشورهای مختلف. به نظر شما این نحوه ای که حسن روحانی مجددا امروز صبح مردم رو به نوعی تهدید کردند که خودتون باید رعایت کنید که اگر نکنید دوباره محدودیت ها بر می گرده. زندگی عادی تون دچار مسئله می شه. آسیب اقتصادی می بینید. این تهدید دولتی چقدر بر ذهنیت شهروند می تونه تأثیر بگذاره و واقعا باعث بشه که مردم رعایت بکنند؟
ببینید به نظر من خیلی نمی تونه مؤثر باشه. درسته در یه مقطعی ممکنه تهدید کردن، ارعاب و یا حتی فشار وارد کردن مرثر باشه اما در دراز مدت باید بسترهای اون توسط دولت فراهم شده باشه. ببینید اکثر دولت های توسعه یافته با اینکه خوب می گن ما کوچک هستیم، سیاستشون اینه که در امور مردم زیاد دخالت نکنن اما تقریبا همۀ این دولت ها در چند کار به شدت دخالت می کنند و اون رو حاکمیتی می بینند. مثل مثلاً امور دفاعی، امر آموزش در سطوح عمومی و در حتی دانشگاه ها تا حدودی و البته مسئلۀ بهداشت و سلامت. یعنی در هیچ کشوری شما نمی بینید که مسئلۀ سلامت رو تأمین سلامت رو به خود مردم بسپارند.
البته این به اون معنی نیست که مردم دخالت نداشته باشند. بلکه رصد کردن مشکلات، سیاست گذاری و اجرا به عهدۀ دولته اما در نهایت مشارکت داوطلبانه و فعالانۀ مردم هستش که تضمین می کنه این سیاست ها اثربخش باشند. در مورد خاص ایران در ادعا تقریباً همین طوریه. یعنی مثلاً دولت میاد در همۀ امور سیاست گذاری برای بهداشت و درمان از جمله در این بحث کرونا دخالت می کنه. اما مسئله اینجاست که ببینید این ها امور اتوماتیک و معجزه آسا نیستند. یعنی روش ها معجزه ای نمی کنند. نحوۀ اجرا و اینکه این سیاست ها توسط چه کسی و با چه base ی اجرا می شه به همون نسبت در جامعه اثربخش می شه.
به نظر من در عمل در جمهوری اسلامی به دلیل پیگیری یک سری اهداف ایدئولوژیک دیگه که اصطلاحا دولت سرش خیلی شلوغه و به کارهای دیگه ای مشغوله که چندان به زندگی عادی مردم مربوط نمی شه. به همین دلیل هم از عهدۀ اجرا بر نمیاد. ببینید این تهدید می کنن که مردم خودشون باید پروتکل ها رو رعایت بکنند یعنی چی؟ مردم که به تنهایی خودشون نمی تونن قرنطینه ایجاد بکنن، نمی تونن که بیمارستان تجهیز بکنن، نمی تونن که ماسک توزیع و تولید بکنن. یا حتی فاصله گذاری رو باید پلیس یا دستورالعمل های دولت که نظارت بر اون وجود داشته باشه اجرا بکنه. من واقعاً این حرف های آقای رئیس جمهور رو متوجه نمی شم.
آقای توفیقی یک مسئلۀ دیگری هم که در رابطه با نحوۀ مدیریت کرونا از سوی دولت حسن روحانی وجود داره، این هستش که بر خلاف مثلا آمریکا، نوع سیستم سیاسی ایران سیستم فدرال نیست. همه چی در اختیار دولت مرکزی است. چطوره که مثلا رستوران ها در خوزستان بسته می شه در تهران باز می شه، مساجد در همه جا باز می شه مدارس در همه جا بسته می شه. یعنی یکدست نیست فرماندارها اختیاری ندارند. دولت مرکزیه که باید یک سری قوانین سراسری رو در کل ایران پیاده بکنه. چرا این اتفاق نمی افته؟
ببینید من فکر می کنم خانم قرائی این یک دلیل ساده داره. البته ساده نمی شه گفت. یک دلیل مشخص داره. اون هم این هستش که از روز اول این آقایون سیاست هاشون دچار نوعی از آشفتگی و سردرگمی بوده. من یه مثال میارم که این سردرگمی خیلی بهتر برای شما مشخص بشه. همین امروز آقای جهانپور اومده گفته که روندها افزایشیه اما امیدواریم که استثنایی باشه. ببینید این صحبت از آقای سخنگوی رسمی و حتی بالاتر از اون، از آقای رئیس جمهور پذیرفتنی نیست. یعنی چی استثنایی باشه؟ شما که مثلا میاید با افتخار می گید که ما بر اساس فاکتور r zero نمی دونم همه چیز در کنترل هست و جای نگرانی نیست. خوب حالا اگر بر اساس اون حرفتون همه چیز کنترله و جای نگرانی نیست، خوب دلیل این افزایش های مکرر چیه؟ ما که در مورد طب اسلامی و دارویی امام کاظم که صحبت نمی کنیم.
این r zero بر اساس فرمول immunology محاسبه می شه . فرمول هاش هم محاسبات رد مبنای ریاضیه که اصطلاحا علوم دقیقه هستنش. ببینید این نشون می ده که سیاست گذاری اینجا دچار اشکاله. ما نمی تونیم مثلا انتظار داشته باشیم وقتی که در قم همین طور مثلا جاده بازه رفت و آمد هست مسافرها به تمام کشور وجود داره. بعد انتظار داشته باشیم که مثلا در خوزستان به پیک نزنه. یا در کردستان و سنندج همون طور که در گزارش شما بود وضعیت فاجعه آمیز نشه. من فکر می کنم این ها برمی گرده به اون که سیاست گذاری درست و متمرکزی در این زمینه وجود نداره متاسفانه این آقایون قافیه رو باختن اما حاضر به پذیرش اشتباه و خطای خودشون نیستند.
بسیار سپاسگزارم آلان توفیقی تحلیلگر مسائل سیاسی.
صدای خود را به تلگرام رادیو فردا بسپارید. @fardagram
به یک خبر اقتصادی بپردازیم. مرکز پژوهش های مجلس می گوید که خط فقر خانوارهای چهارنفره در شهر تهران ظرف دو سال اخیر از دو میلیون تومان به چهار و نیم میلیون تومان رسیده. یعنی یک افزایش هشتاد درصدی داشته. همراه یم شیم با احمد علوی کارشناس مسائل اقتصادی. آقای علوی چه دلایلی رو شما در پس این افزایش خط فقر در واقع بالا رفتن خط در جامعۀ ایران می بینید؟
خوب مهم ترین دلیلی که وجود داره برای افزایش خط فقر همین تورمیه که به هر حال به شکل مزمن در آمده. کما اینکه به بنا به نوشتۀ مرکز پژوهش های مجلس که گزارش تازگی منتشر شده در به اصطلاح سال های گذشته به طور بلند مدت تورم ایران بیش از بیست درصد بوده. و در سال گذشته این تورم به بالای چهل درصد رسیده. و افزون بر این اگه بخواهیم در مقیاس بین المللی نگاه بکنیم ایران یکی از بالاترین نرخ های تورم رو داره در جهان. اما همزمان نباید فراموش کرد که این دلیل اصلی تورم و در نتیجه بالا رفتن خط فقره، همزمان درآمد سرانۀ کشور از سال نود تا نود و هشت یعنی هشت ساله یک کاهش سی و چهار درصدی داشته. که باعث شده که اگر بخواهیم تورم هم به این بگنجونیم درآمد واقعی خانوار تقریبا به یک سوم کاهش پیدا بکنه.
این در حالی بوده که در کشورهای حالا همسایۀ ایران سایر کشورها درآمد سرانه به طور میانگین بین یک تا دو درصد سه درصد افزایش نشون می ده. خوب با توجه به اون تورم و بالا و کاهش درآمدی طبیعی است که میزان به اصطلاح خط فقر بالاتر می ره و شمار فقرا بیشتر می شه. و بنابراین بر اساس این روند بلندمدت اقتصاد چنین پدیده ای چیز عجیبی نیست.