×

Χρησιμοποιούμε cookies για να βελτιώσουμε τη λειτουργία του LingQ. Επισκέπτοντας τον ιστότοπο, συμφωνείς στην πολιτική για τα cookies.

image

Travel Stories, Safety Q&A

Safety Q&A

یک [1]

من قبل از اینکه سفر کردن رو شروع کنم چندان آدم شجاعی نبودم.

آیا تو همیشه آدم شجاعی بودی؟

خیر، من قبل از اینکه سفر کردن رو شروع کنم چندان آدم شجاعی نبودم.

دو [2]

من به خاطر ترسی که از تنها سفر کردن داشتم، به خودم این فرصت رو نمی دادم که وارد این چالش بشم.

چرا به خودت این فرصت رو نمی دادی که تنها سفر کنی؟

من به خاطر ترسی که از تنها سفر کردن داشتم، به خودم این فرصت رو نمی دادم که وارد این چالش بشم.

سه [3]

وقتی یاد گرفتم چطور از خودم مراقبت کنم، تنهایی سفر کردن از یک کار ترسناک به یک کار لذت بخش تبدیل شد.

چه زمانی سفر تنهایی برای تو تبدیل به یک کار لذت بخش شد؟

وقتی یاد گرفتم چطور از خودم مراقبت کنم، تنهایی سفر کردن از یک کار ترسناک به یک کار لذت بخش تبدیل شد.

چهار [4]

یکی از کارهایی که حین سفر بهم حس امنیت می ده حرف زدن با غریبه هاست.

آیا حرف زدن با غریبه ها به تو حس امنیت می ده؟

بله، یکی از کارهایی که حین سفر بهم حس امنیت می ده حرف زدن با غریبه هاست.

پنج [5]

من توی قطار به غریبه ها لبخند می زنم و باهاشون احوالپرسی می کنم.

آیا توی قطار از غریبه ها دوری می کنی؟

خیر، من توی قطار به غریبه ها لبخند می زنم و باهاشون احوالپرسی می کنم.

شش [6]

برای ارتباط برقرار کردن با آدم ها، من سعی می کنم زبان کشورهایی که بهشون سفر می کنم رو یاد بگیرم.

برای ارتباط برقرار کردن با آدم ها در سفر چه کار می کنی؟

برای ارتباط برقرار کردن با آدم ها، من سعی می کنم زبان کشورهایی که بهشون سفر می کنم رو یاد بگیرم.

هفت [7]

من برای اینکه در سفر احساس امنیت کنم سعی می کنم ظاهرم و رفتارم مطابق با کدهای فرهنگی و مذهبی جایی باشه که بهش سفر کردم.

برای اینکه در سفر احساس امنیت کنی چه کار می کنی؟

من برای اینکه در سفر احساس امنیت کنم سعی می کنم ظاهرم و رفتارم مطابق با کدهای فرهنگی و مذهبی جایی باشه که بهش سفر کردم.

هشت [8]

روزهای اول سفر هند، دقت می کردم ببینم هم سن و سال های من چطور لباس می پوشن و چطور رفتار می کنن.

آیا در سفر هند به نحوۀ لباس پوشیدن و رفتار هم سن و سال های خودت توجه می کردی؟

بله، روزهای اول سفر هند، دقت می کردم ببینم هم سن و سال های من چطور لباس می پوشن و چطور رفتار می کنن.

نه [9]

در شرایط ترسناک، حفظ اعتماد به نفس و تظاهر به شجاع بودن در ایجاد احساس امنیت بهم کمک می کنه.

چه چیزی در شرایط ترسناک بهت کمک می کنه؟

در شرایط ترسناک، حفظ اعتماد به نفس و تظاهر به شجاع بودن در ایجاد احساس امنیت بهم کمک می کنه.

ده [10]

اگر نشون بدیم که ترسیدیم خیلی ها ممکنه از ترس ما سواستفاده کنن.

آیا نشون دادن ترس بهمون حس امنیت می ده؟

خیر، اگر نشون بدیم که ترسیدیم خیلی ها ممکنه از ترس ما سواستفاده کنن.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

Safety Q&A Safety|| Safety Q&A Preguntas y respuestas sobre seguridad Questions et réponses sur la sécurité Domande e risposte sulla sicurezza Perguntas e respostas sobre segurança

یک [1] One [1]

من قبل از اینکه سفر کردن رو شروع کنم چندان آدم شجاعی نبودم. |||||||||||brave person| I wasn't brave before I started traveling. Je n'étais pas une personne très courageuse avant de commencer à voyager.

آیا تو همیشه آدم شجاعی بودی؟ Have you always been a brave man? Avez-vous toujours été une personne courageuse ?

خیر، من قبل از اینکه سفر کردن رو شروع کنم چندان آدم شجاعی نبودم. No, I wasn't very brave before I started traveling. Non, je n'étais pas une personne très courageuse avant de commencer à voyager.

دو [2]

من به خاطر ترسی که از تنها سفر کردن داشتم، به خودم این فرصت رو نمی دادم که وارد این چالش بشم. ||||||being alone|||||||opportunity|||||||| Because of my fear of traveling alone, I didn't give myself the opportunity to take on the challenge. A cause de ma peur de voyager seule, je ne me suis pas donné la chance de relever ce défi. Ik heb mezelf niet de kans gegeven om aan deze uitdaging deel te nemen omdat ik bang was om alleen te reizen.

چرا به خودت این فرصت رو نمی دادی که تنها سفر کنی؟ |||||||you give|||| Why didn't you give yourself the opportunity to travel alone? Pourquoi ne vous êtes-vous pas donné l'opportunité de voyager seul ?

من به خاطر ترسی که از تنها سفر کردن داشتم، به خودم این فرصت رو نمی دادم که وارد این چالش بشم. Because of my fear of traveling alone, I didn't give myself the opportunity to take on the challenge. A cause de ma peur de voyager seule, je ne me suis pas donné la chance de relever ce défi.

سه [3]

وقتی یاد گرفتم چطور از خودم مراقبت کنم، تنهایی سفر کردن از یک کار ترسناک به یک کار لذت بخش تبدیل شد. When I learned how to take care of myself, traveling alone from a scary job became a pleasure. Quand j'ai appris à prendre soin de moi, voyager seul est passé d'une chose effrayante à une chose amusante à faire.

چه زمانی سفر تنهایی برای تو تبدیل به یک کار لذت بخش شد؟ When did traveling alone become a pleasure for you? Quand voyager seul est-il devenu un plaisir pour vous ?

وقتی یاد گرفتم چطور از خودم مراقبت کنم، تنهایی سفر کردن از یک کار ترسناک به یک کار لذت بخش تبدیل شد. When I learned how to take care of myself, traveling alone from a scary job became a pleasure. Quand j'ai appris à prendre soin de moi, voyager seul est passé d'une chose effrayante à une chose amusante à faire.

چهار [4]

یکی از کارهایی که حین سفر بهم حس امنیت می ده حرف زدن با غریبه هاست. |||||||gives me a sense|||||||strangers| One of the things that makes me feel safe while traveling is talking to strangers. L'une des choses qui me fait me sentir en sécurité lorsque je voyage, c'est de parler à des inconnus.

آیا حرف زدن با غریبه ها به تو حس امنیت می ده؟ ||||strangers||||||| Does talking to strangers make you feel safe? Parler à des inconnus vous fait-il vous sentir en sécurité ?

بله،  یکی از کارهایی که حین سفر بهم حس امنیت می ده حرف زدن با غریبه هاست. Yes, one of the things that makes me feel safe while traveling is talking to strangers. Oui, l'une des choses qui me fait me sentir en sécurité lorsque je voyage est de parler à des inconnus.

پنج [5]

من توی قطار به غریبه ها لبخند می زنم و باهاشون احوالپرسی می کنم. I smile at strangers on the train and greet them. Je souris et salue les étrangers dans le train.

آیا توی قطار از غریبه ها دوری می کنی؟ ||||||avoid|| Do you avoid strangers on the train? Évitez-vous les étrangers dans le train ?

خیر، من توی قطار به غریبه ها لبخند می زنم و باهاشون احوالپرسی می کنم. ||||||||||||greet them|| No, I smile at strangers on the train and greet them. Non, je souris et salue les étrangers dans le train.

شش [6]

برای ارتباط برقرار کردن با آدم ها، من سعی می کنم زبان کشورهایی که بهشون سفر می کنم رو یاد بگیرم. To try to communicate with people, I try to learn the languages of the countries I travel to. Afin de communiquer avec les gens, j'essaie d'apprendre la langue des pays dans lesquels je voyage.

برای ارتباط برقرار کردن با آدم ها در سفر چه کار می کنی؟ What do you do to communicate with people on the journey? Que faites-vous pour vous connecter avec les gens en voyage ?

برای ارتباط برقرار کردن با آدم ها، من سعی می کنم زبان کشورهایی که بهشون سفر می کنم رو یاد بگیرم. To try to communicate with people, I try to learn the languages of the countries I travel to. Afin de communiquer avec les gens, j'essaie d'apprendre la langue des pays dans lesquels je voyage.

هفت [7]

من برای اینکه در سفر احساس امنیت کنم سعی می کنم ظاهرم و رفتارم مطابق با کدهای فرهنگی و مذهبی جایی باشه که بهش سفر کردم. |||||||||||my appearance||my behavior|||codes||||||||| I try to keep my appearance and behavior in line with the religious and cultural codes of the place where I travel. Afin de me sentir en sécurité lors de mes voyages, j'essaie de rendre mon apparence et mon comportement conformes aux codes culturels et religieux de l'endroit où je voyage.

برای اینکه در سفر احساس امنیت کنی چه کار می کنی؟ What do you do to feel safe while traveling? Que faites-vous pour vous sentir en sécurité lorsque vous voyagez ?

من برای اینکه در سفر احساس امنیت کنم سعی می کنم ظاهرم و رفتارم مطابق با کدهای فرهنگی و مذهبی جایی باشه که بهش سفر کردم. I try to keep my appearance and behavior in line with the religious and cultural codes of the place where I travel. Afin de me sentir en sécurité lors de mes voyages, j'essaie de rendre mon apparence et mon comportement conformes aux codes culturels et religieux de l'endroit où je voyage.

هشت [8]

روزهای اول سفر هند، دقت می کردم ببینم هم سن و سال های من چطور لباس می پوشن و چطور رفتار می کنن. |||||||||||||||||dress||||| In the first days of my Indian trip, I would pay close attention to how my age and how they dress and how they behave. Pendant les premiers jours de mon voyage en Inde, j'ai pris soin de voir comment les gens de mon âge s'habillaient et se comportaient.

آیا در سفر هند به نحوۀ لباس پوشیدن و رفتار هم سن و سال های خودت توجه می کردی؟ |||||||dressing||||||||||| Did you notice the way you dressed and behaved during your Indian trip? Lors de votre voyage en Inde, avez-vous prêté attention à la façon dont les gens de votre âge s'habillent et se comportent ?

بله، روزهای اول سفر هند، دقت می کردم ببینم هم سن و سال های من چطور لباس می پوشن و چطور رفتار می کنن. Yes, in the early days of my trip to India, I was careful to see how my peers dressed and behaved. Oui, pendant les premiers jours de mon voyage en Inde, j'ai pris soin de voir comment les gens de mon âge s'habillaient et se comportaient.

نه [9]

در شرایط ترسناک، حفظ اعتماد به نفس و تظاهر به شجاع بودن در ایجاد احساس امنیت بهم کمک می کنه. ||scary||||||||||||||||| In scary situations, maintaining confidence and pretending to be brave helps to create a sense of security. Dans des situations effrayantes, garder confiance en moi et faire semblant d'être courageux m'aide à me sentir en sécurité.

چه چیزی در شرایط ترسناک بهت کمک می کنه؟ What helps you in scary situations? Qu'est-ce qui vous aide dans les situations effrayantes ?

در شرایط ترسناک، حفظ اعتماد به نفس و تظاهر به شجاع بودن در ایجاد احساس امنیت بهم کمک می کنه. In scary situations, maintaining confidence and pretending to be brave helps to create a sense of security. Dans des situations effrayantes, garder confiance en moi et faire semblant d'être courageux m'aide à me sentir en sécurité.

ده [10]

اگر نشون بدیم که ترسیدیم خیلی ها ممکنه از ترس ما سواستفاده کنن. ||||we were scared|||||||| If we show that we are afraid, many may take advantage of our fears. Si nous montrons que nous avons peur, de nombreuses personnes pourraient profiter de notre peur.

آیا نشون دادن ترس بهمون حس امنیت می ده؟ |||||sense||| Does showing fear make us feel safe? Est-ce que montrer de la peur nous fait nous sentir en sécurité ?

خیر، اگر نشون بدیم که ترسیدیم خیلی ها ممکنه از ترس ما سواستفاده کنن. No, if we show that we are afraid, many may take advantage of our fears. Non, si nous montrons que nous avons peur, de nombreuses personnes pourraient profiter de notre peur.