×

We use cookies to help make LingQ better. By visiting the site, you agree to our cookie policy.

image

LingQ Mini Stories - Formal, 55 - خانه جدید

این داستان در مورد سارا و علی میباشد که میخواهند خانه ی جدیدی بخرند.

الف) سارا و علی دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند چونکه فرزندانشان دارند بزرگ تر میشوند. متاسفانه، خریدن خانه دشوار شده است چرا که قیمت خانه ها بیشتر از درآمد مردم است.

برای اینکه قادر به خریدن خانه باشند، آنها چندین سال پول خود را جمع کرده اند.

اگر آنها بخواهند یک خانه ی مجردی بخرند، آنها باید دور تر از شهر زندگی کنند. این به معنای یک پیاده روی طولانی برای هر دوی آنها برای رفتن به سر کارشان میباشد.

آنها به آپارتمان ها نگاه کردند ولی آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که آنها آن را دوست نداشتند.

آنها متوجه شدند که با اینکه هر دوی آنها به سختی کار میکنند و پول بیهوده ای هم خرج نمیکنند اما هنوز آنها نمیتوانند خانه ای را که میخواهند بخرند.

آنها لحظه ای فکر کردند که خانه ای اجاره کنند، اما آنها واقعا احساس میکنند که میخواهند خانه ی خودشان را داشته باشند.

در نهایت آنها تصمیم گرفتند که به شهر کوچک تری بروند. آنها احساس کردند که میتوانند آنجا زندگی ساده تری داشته باشند و از زندگی خانوادگی بهتری لذت ببرند.

این داستان همانند داستان بالا بوده و توسط سارا نقل میشود.

ب) ما خواسته بودیم که خانه ی جدیدی بخریم چونکه فرزندانمان بزرگ تر شده بودند. متاسفانه، خریدن خانه دشوار شده بود چرا که قیمت خانه ها از درآمد مردم بیشتر افزایش یافته بود .

برای اینکه قادر به خریدن خانه باشیم، ما چندین سال پول خود را جمع کرده بودیم.

اگر ما خواسته بودیم که یک خانه ی مجردی بخریم، ما باید دور تر از شهر زندگی میکردیم. این به معنای یک پیاده روی طولانی برای هر دوی ما برای رفتن به سر کارمان بود.

ما به آپارتمان ها نگاه کرده بودیم ولی آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که ما آن را دوست نداشتیم.

ما متوجه شدیم که با اینکه هر دوی ما به سختی کار کردیم و پول بیهوده ای هم خرج نکردیم اما هنوز ما نمیتوانستیم خانه ای را که میخواستیم بخریم.

ما لحظه ای فکر کرده بودیم که خانه ای اجاره کنیم، اما ما واقعا احساس کردیم که میخواستیم خانه ی خودمان را داشته باشیم.

در نهایت ما تصمیم گرفتیم که به شهر کوچک تری برویم. ما احساس کردیم که میتوانستیم آنجا زندگی ساده تری داشته باشیم و از زندگی خانوادگی بهتری لذت ببریم.

این سوالات مربوط به دو داستان بالا میباشند. میتوانید آنها را حل کنید یا فقط به صدای جواب آنها گوش دهید.

سوالات:

الف) 1) سارا و علی دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند چونکه فرزندانشان دارند بزرگ تر میشوند. چرا سارا و علی دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند؟ آنها دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند چونکه فرزندانشان دارند بزرگ تر میشوند.

2) آنها چندین سال پول خود را جمع کرده اند. سارا و علی چه مدت پول خود را جمع کرده اند؟ آنها چندین سال پول خود را جمع کرده اند.

3) اگر آنها بخواهند یک خانه ی مجردی بخرند، آنها باید دور تر از شهر زندگی کنند. اگر آنها بخواهند یک خانه ی مجردی بخرند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آنها باید دور تر از شهر زندگی کنند.

4) آنها به آپارتمان ها نگاه کردند ولی آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که آنها آن را دوست نداشتند. چرا آنها آپارتمان هایی که نگاه کردند را دوست نداشتند؟ آنها آپارتمان هایی که نگاه کردند را دوست نداشتند چونکه آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که آنها آن را دوست نداشتند.

ب) 5) ما خواسته بودیم که خانه ی جدیدی بخریم چونکه فرزندانمان بزرگ تر شده بودند. ما خواسته بودیم چه کاری انجام دهیم؟ شما خواسته بودید که خانه ی جدیدی بخرید چونکه فرزندانتان بزرگ تر شده بودند.

6)ما لحظه ای فکر کرده بودیم که خانه ای اجاره کنیم. ما لحظه ای به چه فکر کرده بودیم؟ شما لحظه ای فکر کرده بودید که خانه ای اجاره کنید.

7) ما واقعا احساس کردیم که میخواهیم خانه ی خودمان را داشته باشیم. ما احساس کردیم که میخواهیم چه چیزی را داشته باشیم؟ شما واقعا احساس کردید که میخواهید خانه ی خودتان را داشته باشید.

8) در نهایت ما تصمیم گرفتیم که به شهر کوچک تری برویم. در نهایت ما چه تصمیمی گرفتیم؟ شما در نهایت تصمیم گرفتید که به شهر کوچک تری بروید.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

این داستان در مورد سارا و علی میباشد که میخواهند خانه ی جدیدی بخرند. this|||||||is||"want to"||||buy 이|||||||||||||사고 싶다 Dies ist die Geschichte von Sandra und Gernot, die ein neues Haus kaufen wollen. This is the story of Sally and Ali George to buy a new home. Esta es la historia de Susana y Jorge, una pareja que quiere comprar una casa nueva. C'est l'histoire de Sarah et George qui veulent acheter une nouvelle maison. Questa è la storia di Sally e George. これは、新しい家を買いたいサラとアリの物語です。 다음은 새 집 마련을 고민중인 혜선, 상현 부부의 이야기입니다. Dit verhaal gaat over Sara en Ali die een nieuw huis willen kopen. Vamos contar a história de Sara e Jorge que estão pensando em comprar uma casa nova. Это история Светлана и Георгий, которые хотят купить новый дом. 这是莎拉和阿里想要买新房子的故事。

الف) سارا و علی دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند چونکه فرزندانشان دارند بزرگ تر میشوند. ||||||||||||ihre Kinder|||| a|Sara|and|Ali||||house||||because|their children||||are growing up ||||||||||||그들의 자녀||||자라난다 A) Sandra und Gernot möchten ein neues Zuhause kaufen, weil ihre beiden Kinder älter werden. A) Sally and George would like to buy a new home because their two children are growing older. A) A Susana y a Jorge les gustaría comprar una casa nueva porque sus dos hijos ya están creciendo. A) Sarah et George aimeraient acheter une nouvelle maison car leurs deux enfants grandissent vite. A) Sally e George vorrebbero comprare una nuova casa perché i loro due figli stanno crescendo. A)サラとアリは、子供が年をとっているので新しい家を買うのが好きです。 A) 혜선과상현은 두 자녀가 커가고 있기 때문에 새로운 집을 마련하고 싶어합니다. A) Sarah en Ali kopen graag een nieuw huis omdat hun kinderen ouder worden. A) Sara e Jorge gostariam de comprar uma nova casa porque seus dois filhos estão crescendo. А) Светлана и Георгий хотели бы купить новый дом, потому что их двое детей становятся старше. A) 萨莉 和 乔治 想 买 一个 新房子 因为 他们 的 两个 孩子 长大 了 。 متاسفانه، خریدن خانه دشوار شده است چرا که قیمت خانه ها بیشتر از درآمد مردم است. |||schwierig||||||||||Einkommen|| Unfortunately|buying||difficult||is|because||price|||||income|| 안타깝게도|||어렵다||||||||||소득|| Leider ist es schwierig geworden, ein neues Haus zu kaufen, weil die Kosten für Wohnungen schneller gestiegen sind als ihr Einkommen. Unfortunately, it has become difficult to buy a new home because the cost of housing has risen faster than people's incomes. Sin embargo, se ha vuelto difícil comprar una casa nueva porque el costo de la vivienda ha aumentado más rápido que el de los ingresos de las personas. Malheureusement, il est devenu difficile d'acheter une nouvelle maison parce que le coût du logement a augmenté plus rapidement que les revenus des gens. Sfortunatamente è diventato difficile comprare una nuova casa perché I costi degli alloggi sono cresciuti più velocemente delle entrate delle famiglie. 残念ながら、家の値段は国民の収入よりも高いため、家を買うのは難しい。 집 가격이 사람들의 월급보다 가파르게 상승해서 안타깝게도 새 집을 마련하기 어려워졌습니다. Helaas is het kopen van een huis moeilijk geworden omdat de prijs van het huis hoger is dan het inkomen van de mensen. Infelizmente, tornou-se difícil comprar uma nova casa porque o custo da habitação aumentou mais rapidamente do que suas receitas. К сожалению, стало трудно купить новый дом, потому что цены на жильё выросли быстрее, чем доходы населения. 不幸 的 是 , 现在 买 新房子 很难 因为 房子 的 价钱 比 人们 的 收入 增长 的 快 。

برای اینکه قادر به خریدن خانه باشند، آنها چندین سال پول خود را جمع کرده اند. |||||||||||||gespart|| "In order to"||able||buying||||several|||||saved up|have saved| ||||||||여러|||||모았다|| Um ein neues Haus kaufen zu können, sparen sie seit Jahren Geld an. In order to be able to buy a new home, they have been saving money for years. Para poder comprar una casa nueva, han estado ahorrando dinero durante años. Afin de pouvoir acheter une nouvelle maison, ils économisent de l'argent depuis des années. Per poter comprare una nuova casa, stanno risparmiando soldi da anni. 彼らは家を買うことができるように数年にわたって資金を集めてきました。 새 집을 마련하기 위해서 그들은 수년동안 돈을 저축해왔습니다. Para poder comprar uma nova casa, eles estão economizando dinheiro há anos. Чтобы смочь купить новый дом, они должны были бы откладывать деньги много лет. 为了 买 新房子 , 他们 已经 存钱 好几年 了 。

اگر آنها بخواهند یک خانه ی مجردی بخرند، آنها باید دور تر از شهر زندگی کنند. ||||||Single apartment||||||||| If||"want to"||house||single-person housing||||||||live| ||원한다면||||단독 주택||||||||| Wenn sie sich ein Einfamilienhaus kaufen wollen, müssten sie weit weg von der Stadt leben. If they want to buy a single family house, they would have to live far from the city. Si quieren comprar una simple casa familiar, tendrían que vivir lejos de la ciudad. S'ils veulent acheter une maison familiale, ils devront vivre loin de la ville. Se vogliono comprare una casa unifamigliare dovrebbero vivere lontano dalla città. 一軒家を購入したいのなら、街から離れたところに住む必要があります。 만약 그들이 단독주택을 사고자 한다면 그들은 도시에서 먼 곳에 살아야 할 것입니다. Als ze één huis willen kopen, moeten ze ver van de stad wonen. Se eles quiserem comprar uma casa, eles teriam que viver longe da cidade. Если они хотят купить односемейный дом, им бы пришлось жить далеко от города. 如果 他们 想 买 一个 独立 的 家庭 房 , 他们 需要 住 在 离 市区 很 远 的 地方 。 این به معنای یک پیاده روی طولانی برای هر دوی آنها برای رفتن به سر کارشان میباشد. This||means||long walk|walk|long|for|each|both of them||for|going|||their workplace|is ||의미|||걸음|긴|||دو||||||그들의 직장| Das würde für beide einen langen Weg zu ihren Arbeitsplätzen bedeuten. This would mean a long commute to their jobs for both of them. Esto significaría un largo camino hacia sus trabajos para ambos. Cela signifierait pour eux deux un long trajet afin d'aller au travail. Questo significa un lungo tragitto verso il posto di lavoro per entrambi. 住居を購入しましたら、街から離れましたところに住むむ必要ああがあり。 이는 즉 두 사람 모두 직장에서 멀리 출퇴근해야 한다는 것입니다. Dit betekent voor beiden een lange wandeling om aan het werk te gaan. Isso significaria uma longa viagem aos seus empregos. Это значило бы долгую дорогу до работы для них обоих. 这 就 意味着 对 他们 两个 人 都 是 很长 的 通勤 时间 。

آنها به آپارتمان ها نگاه کردند ولی آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که آنها آن را دوست نداشتند. ||||||||||||||Stadtteil|||||||| ||apartments|||looked at|||||||||neighborhood||||||||did not like ||||||||||||||동네||||||||하지 않았다 Sie haben sich Wohnungen angesehen, aber diese waren entweder zu klein oder in Gegenden, die ihnen nicht gefielen. They looked at apartments but these were either too small or in neighbourhoods they didn't like. Ellos han visto apartamentos pero estos eran demasiado pequeños o estaban en zonas que no les gustaban. Ils ont visité des appartements mais ceux-ci étaient soit trop petits, soit dans des quartiers qui ne leur plaisaient pas. Hanno guardato gli appartamenti ma erano o troppo piccoli o in un quartieri che non gli piacevano. 彼らはアパートを見ましたが、小さすぎるか、好きではない近所にいました。 그들은 아파트를 둘러보았지만 모두 너무 작거나 그들이 선호하지 않는 동네에 있었습니다. Ze keken naar de appartementen, maar ze waren óf te klein, óf in een buurt die ze niet leuk vonden. Eles olharam apartamentos, mas eram pequenos demais ou em bairros que não gostavam. Они искали квартиру, но квартиры были либо слишком маленькими, либо в таких местах, которые им не нравились. 他们 看 了 看 公寓 但是 它们 不是 太小 就是 他们 不 喜欢 那个 小区 。

آنها متوجه شدند که با اینکه هر دوی آنها به سختی کار میکنند و پول بیهوده ای هم خرج نمیکنند اما هنوز آنها نمیتوانند خانه ای را که میخواهند بخرند. ||||||||||||||||||ausgeben|||||können nicht|||||| |realized|"realized"|that||||both|||hard work||work|and|money|unnecessarily|on|also|spend|do not spend||still|they|"cannot"|house|||that|want|buy ||되었다|||||||||||||헛된|||쓰지 않는다|||||살 수 없다|||||| Sie realisieren, dass, obwohl beide hart arbeiten und vorsichtig Geld ausgeben, sie sich immer noch nicht das Haus leisten können, das sie gerne haben wollen. They realize that even though they both work hard and don't spend money unwisely, they still can't afford the home that they want. Ellos se dan cuenta de que a pesar de que ambos trabajan duro y no gastan el dinero de forma innecesaria, aún así no pueden adquirir la casa que quieren. Ils réalisent que même s'ils travaillent dur tous les deux et ne dépensent pas de l'argent sans réfléchir, ils ne peuvent toujours pas se payer la maison qu'ils souhaitent. Si rendono conto che anche se entrambi hanno lavorato duramente e non hanno speso soldi in modo incauto, non possono ancora permettersi la casa che vogliono. 彼らはどちらも一生懸命働いて多くのお金を費やさなかったが、彼らが望む家を買う余裕がまだないことを発見しました。 그들은 자신들이 열심히 일하고 불필요한 소비를 하지 않음에도 불구하고 원하는 집을 살 형편이 안 된다는 것을 깨달았습니다. Ze realiseerden zich dat, hoewel ze allebei hard werken en niet voor niets geld uitgeven, ze nog steeds niet het huis kunnen kopen dat ze willen. Eles percebem, que apesar de ambos trabalharem duro e não esbanjarem dinheiro, eles ainda não podem pagar a casa que eles querem. Они поняли, что хотя они оба много работали и не тратили бездумно деньги, они всё ещё не могут позволить себе такой дом, какой они хотят. 他们 意识 到 即使 他们 俩 都 努力 工作 而且 不 随便 花钱 , 他们 还是 买不起 他们 想要 的 房子 。

آنها لحظه ای فکر کردند که خانه ای اجاره کنند، اما آنها واقعا احساس میکنند که میخواهند خانه ی خودشان را داشته باشند. ||||||||mieten|||||||||||||| |moment||thought|||||rent||||really|feel|feel||they want|house||their own house||have|they do |||||||||||||||||||자신의||| Sie überlegten sich irgendwann, ein Haus zu mieten, wollten aber im Grunde, dass sie ihr eigenes Haus besitzen. They thought, at one point, of renting a home, but really felt they wanted to own their own home. En algún momento pensaron en alquilar una casa, pero realmente sintieron que preferían tener su propia casa. Ils ont pensé à un moment donné, louer une maison, mais le désir de posséder leur propre maison était plus fort. A un certo punto pensarono di affittare una casa, ma sentivano di voler possedere la propria casa. 彼らは一瞬家を借りることを考えましたが、本当に自分の家が欲しいと思っていました。 그들은 한때는 전세로 가는 것도 생각했지만 본인들 소유의 집을 사고 싶은 것이 솔직한 심정이었습니다. Ze dachten even na over het huren van een huis, maar ze hebben echt het gevoel dat ze een eigen huis willen hebben. Eles pensaram, em certo momento, em alugar uma casa, mas sentiram que queriam possuir sua casa própria. В какой-то момент они подумали об аренде дома, но поняли, что хотят иметь собственный дом. 他们 想过 租 一个 房子 , 但是 他们 还是 想 有 自己 的 房子 。

در نهایت آنها تصمیم گرفتند که به شهر کوچک تری بروند. |in the end||decision|decided||||smaller city|smaller|go Schließlich beschlossen sie, in eine kleinere Stadt zu ziehen. Finally they decided to move to a smaller town. Finalmente ellos decidieron mudarse a una ciudad más pequeña. Finalement, ils ont décidé de déménager dans une petite ville. Alla fine decisero di trasferirsi in una città più piccola. 結局、彼らはより小さな町に引っ越すことにしました。 결국 그들은 더 작은 동네로 이사가기로 결정했습니다. Finalmente, decidiram se mudar para uma cidade menor. В конце концов, они решили переехать в маленький городок. 最后 他们 决定 搬 去 一个 小镇 。 آنها احساس کردند که میتوانند آنجا زندگی ساده تری داشته باشند و از زندگی خانوادگی بهتری لذت ببرند. |||||||||||||||||genießen könnten they|felt|they|that|they can|there|life|simpler|simpler|have|they||||family life|better|enjoy|enjoy |||||||단순한|||||||가족 생활|더 나은||즐기다 Sie fanden, sie könnten dort ein einfacheres und schöneres Familienleben genießen. They felt they could live a simpler life there and enjoy a better family life. Sintieron que podrían tener una vida más sencilla allí y disfrutar de una mejor vida en familia. Ils pensaient pouvoir y trouver une qualité de vie plus simple et profiter d'une meilleure vie de famille. Sentivano di poter vivere una vita più semplice e godere di una vita famigliare migliore. 彼らは彼らがそこでより簡単な生活を送ることができ、より良い家族生活を楽しむことができると感じました。 그들은 그곳에서 보다 심플한 삶을 살 수 있고 더 나은 가정 생활을 누릴 수 있을 것이라고 생각했습니다. Ze voelden dat ze daar een gemakkelijker leven konden hebben en een beter gezinsleven konden hebben. Eles sentiram que poderiam viver uma vida mais simples lá e desfrutar de uma vida familiar melhor. У них было чувство, что они смогут жить там более простой жизнью и наслаждаться лучшей семейной жизнью. 他们 觉得 他们 可以 过 简单 的 生活 并且 享受 更好 的 家庭 生活 。

این داستان همانند داستان بالا بوده و توسط سارا نقل میشود. ||||||||Sara|| Diese Geschichte ist wie die obige und wird von Sandra erzählt. This story is like the story above and is told by Sally. Ahora la misma historia contada por Susana y Jorge. Cette histoire est comme celle ci-dessus et est racontée par Sarah. Questa è la stessa storia raccontata da Sally e George. この物語は上記のものと似ており、サラによってナレーションされています。 이번에는 혜선, 상현 부부가 이야기를 들려드립니다. Agora Jorge vai contar esta história. Эта история похожа на рассказанную выше и рассказана Светлана. 这个故事就像上面的故事,由莎拉叙述。

ب) ما خواسته بودیم که خانه ی جدیدی بخریم چونکه فرزندانمان بزرگ تر شده بودند. ||||||||||unsere Kinder|||| B) We had||wanted|we had|||||buy||our children|||| ||||||||집을 사다||우리 아이들|||| B) Wir wollten ein neues Zuhause kaufen, weil unsere beiden Kinder älter geworden waren. B) We had wanted to buy a new home because our two children had grown older. B) Nosotros queríamos comprar una casa nueva porque nuestros dos hijos ya están creciendo. B) Nous avons voulu acheter une nouvelle maison car nos deux enfants grandissent vite. B) Avremmo voluto comprare una nuova casa perché I nostri due figli erano cresciuti. B)子供たちが育っていたので、新しい家を買いたかった。 B) 우리는 두 자녀가 커가고 있기 때문에 새로운 집을 마련하고 싶었습니다. B) Nós queríamos comprar uma nova casa porque nossos dois filhos creseram. Б) Мы хотели купить новый дом, потому что наши двое детей выросли. B) 我们 想 买 一个 新房子 因为 我们 的 两个 孩子 长大 了 。 متاسفانه، خریدن خانه دشوار شده بود چرا که قیمت خانه ها از درآمد مردم بیشتر افزایش یافته بود . |||||||||||||||gestiegen|gestiegen| Unfortunately|||difficult|||||price||there||income|people||increased more|increased| 안타깝게도|||어려운||||||||||||증가|되었다| Leider war es schwierig geworden, ein neues Haus zu kaufen, weil die Kosten für die Wohnungen schneller gestiegen waren als unser Einkommen. Unfortunately, it had become difficult to buy a new home because the cost of housing had risen faster than our incomes. Sin embargo, se había vuelto difícil comprar una casa nueva porque el costo de la vivienda había aumentado más rápido que el de nuestros ingresos. Malheureusement, il est devenu difficile d'acheter une nouvelle maison parce que le coût du logement a augmenté plus rapidement que les revenus des gens. Sfortunatamente era diventato difficile comprare una nuova casa perché il costo degli alloggi era aumentato più velocemente delle nostre entrate. 残念ながら、家の価格は人々の収入よりも高いため、家を購入するのは困難でした。 집 가격이 사람들의 월급보다 가파르게 상승해서 안타깝게도 새 집을 마련하기 어려워졌습니다. Helaas was het moeilijk om een huis te kopen omdat de prijs van het huis hoger was dan het inkomen van de mensen. Infelizmente, tornou-se difícil comprar uma nova casa porque o custo da habitação aumentou mais rapidamente do que os nossos rendimentos. К сожалению, стало трудно купить новый дом, потому что цены на жильё выросли быстрее, чем наши доходы. 不幸 的 是 , 现在 买 新房子 很难 因为 房子 的 价钱 比 人们 的 收入 增长 的 快 。

برای اینکه قادر به خریدن خانه باشیم، ما چندین سال پول خود را جمع کرده بودیم. ||||||um ... zu sein||||||||| ||||||"we could be"||several||||||| Um ein neues Haus kaufen zu können, hatten wir jahrelang Geld gespart. In order to be able to buy a new home, we had been saving money for years. Para poder comprar una casa nueva, hemos estado ahorrando dinero durante años. Afin de pouvoir acheter une nouvelle maison, nous avons économisé de l'argent depuis des années. Per poter comprare una nuova casa, stavamo risparmiando denaro da anni. 家を買うことができるようにするために、私たちは数年間資金を集めなければなりませんでした。 새 집을 마련하기 위해서 우리는 수년동안 돈을 저축해왔습니다. Para poder comprar uma nova casa, estávamos economizando dinheiro por anos. Чтобы смочь купить новый дом, мы должны были откладывать деньги много лет. 为了 买 新房子 , 我们 已经 存钱 好几年 了 。

اگر ما خواسته بودیم که یک خانه ی مجردی بخریم، ما باید دور تر از شهر زندگی میکردیم. Wenn||||||||||||||||| ||wanted|"had wanted"|||||bachelor pad||||||||| Hätten wir ein Einfamilienhaus kaufen wollen, hätten wir weit weg von der Stadt wohnen müssen. If we had wanted to buy a single family house, we would have had to live far from the city. Si hubiéramos querido comprar una simple casa familiar, tendríamos que vivir lejos de la ciudad. Si nous avions voulu acheter une maison familiale, nous aurions dû vivre loin de la ville. Se avessimo voluto comprare una nuova casa, avremmo dovuto vivere lontano dalla città. 一軒家を購入したいのなら、都市からもっと遠くに住む必要があります。 만약 우리가 단독주택을 사고자 한다면 우리는 도시에서 먼 곳에 살아야 할 것입니다. Se quiséssemos comprar uma casa, teríamos que viver longe da cidade. Если мы хотели купить односемейный дом, нам бы пришлось жить далеко от города. 如果 我们 想 买 一个 独立 的 家庭 房 , 我们 需要 住 在 离 市区 很 远 的 地方 。 این به معنای یک پیاده روی طولانی برای هر دوی ما برای رفتن به سر کارمان بود. ||meaning||long walk||||||||||to|our workplace| |||||||||||||||우리의 직장| Das hätte für uns beide einen langen Weg zu unseren Arbeitsplätzen bedeutet. This would have meant a long commute to our jobs for both of us. Esto habría significado un largo camino hacia el trabajo para los dos. Cela aurait signifié pour nous deux un long trajet pour aller travailler. Questo avrebbe significato un lungo tragitto verso i nostri posti di lavoro. これは、私たち2人が仕事に着くまでに長い道のりを歩むことを意味しました。 이는 즉 우리 두 사람 모두 직장에서 멀리 출퇴근해야 한다는 것입니다. Isso significaria uma longa viagem aos nossos empregos. Это значило бы долгую дорогу до работы для нас обоих. 这 就 意味着 对 我们 两个 人 都 是 很长 的 通勤 时间 。

ما به آپارتمان ها نگاه کرده بودیم ولی آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که ما آن را دوست نداشتیم. |||||||||||||||||||wir|||| |||||||||||||||neighborhood||||||||did not like |||||||||||||||||||||||하지 않았다 Wir hatten uns Wohnungen angesehen, aber diese waren entweder zu klein oder in Gegenden, die wir nicht mochten. We had looked at apartments but these were either too small or in neighbourhoods we didn't like. Habíamos visto apartamentos, pero estos eran demasiado pequeños o estaban en zonas que no nos gustaron. Nous avons visité des appartements mais ceux-ci étaient soit trop petits, soit dans des quartiers qui ne nous plaisaient pas. Avevamo guardato gli appartamenti, ma o erano troppo piccoli o in quartieri che non ci piacevano. 私たちはアパートを見ましたが、それらは小さすぎるか、私たちが好きではない近所にありました。 우리는 아파트를 둘러보았지만 모두 너무 작거나 우리가 선호하지 않는 동네에 있었습니다. Nós tínhamos olhado apartamentos, mas eles eram pequenos ou em bairros que não gostamos. Мы искали квартиры, но они были либо слишком маленькими, либо в таких местах, которые нам не нравились. 我们 看 了 看 公寓 但是 它们 不是 太小 就是 我们 不 喜欢 那个 区 。

ما متوجه شدیم که با اینکه هر دوی ما به سختی کار کردیم و پول بیهوده ای هم خرج نکردیم اما هنوز ما نمیتوانستیم خانه ای را که میخواستیم بخریم. |realized|realized|||||||||||||wasted|||spent|did not spend||||could not|||||wanted to buy| |||||||||||||||||||하지 않았다||||살 수 없었다|||||원하는| Wir stellten fest, dass wir, obwohl wir beide hart arbeiteten und vorsichtig Geld ausgaben, uns immer noch nicht das Haus leisten konnten, das wir wollten. We realized that even though we both worked hard and didn't spend money unwisely, we still couldn't afford the home that we wanted. Nos dimos cuenta de que a pesar de que los dos trabajamos duro y no gastamos el dinero de forma innecesaria, aún así no podíamos adquirir la casa que queríamos. Nous avons réalisé que même si nous travaillons dur tous les deux et ne dépensions pas de l'argent sans réfléchir, nous ne pouvions toujours pas nous payer la maison que nous souhaitions. Ci siamo resi conto che anche se entrambi avevamo lavorato duramente e non avevamo speso denaro inutilmente, non potevamo permetterci la casa che volevamo. 私たちは一生懸命働いて多くのお金を費やさなかったにもかかわらず、私たちが望む家を買うことができなかったことがわかりました。 우리는 둘 다 열심히 일하고 불필요한 소비를 하지 않음에도 불구하고 원하는 집을 살 형편이 안 된다는 것을 깨달았습니다. Nós percebemos que, embora nós dois trabalhássemos duro e não esbanjássemos dinheiro, ainda não podíamos pagar a casa que queríamos. Мы поняли, что хотя мы оба много работали и не тратили бездумно деньги, мы всё ещё не могли позволить себе такой дом, какой мы хотели. 我们 意识 到 即使 我们 俩 都 努力 而且 不 随便 花钱 , 我们 还是 买不起 我们 想要 的 房子 。

ما لحظه ای فکر کرده بودیم که خانه ای اجاره کنیم، اما ما واقعا احساس کردیم که میخواستیم خانه ی خودمان را داشته باشیم. |moment||||||||rent||||||||we wanted|||our own||| ||||||||||||||||||||우리 집||| Wir hatten einmal daran gedacht, ein Haus zu mieten, aber wir hatten wirklich das starke Gefühl, dass wir unser eigenes Haus besitzen wollten. We had thought, at one point, of renting a home, but really felt we preferred to own our own home. En algún punto pensamos en alquilar una casa, pero realmente sentimos que preferimos tener nuestra propia casa. Nous avons pensé à un moment donné, louer une maison, mais le désir de posséder notre propre maison était plus fort. A un certo punto, avevamo pensato di affittare una casa, ma sentivamo davvero di voler possedere la nostra casa. 一応家を借りようと思ったのですが、自分の家が欲しくなりました。 한때는 전세로 가는 것도 생각했지만 우리 소유의 집을 사고 싶은 것이 솔직한 심정이었습니다. Pensávamos, em certo momento, em alugar uma casa, mas realmente sentimos que preferíamos possuir nossa casa própria. В какой-то момент мы думали об аренде дома, но понимали, что на самом деле предпочитали иметь свой собственный дом. 我们 想过 租 一个 房子 , 但是 我们 还是 想 有 自己 的 房子 。

در نهایت ما تصمیم گرفتیم که به شهر کوچک تری برویم. |In the end||||||||| Schließlich beschlossen wir, in eine kleinere Stadt zu ziehen. Finally we decided to move to a smaller town. Finalmente decidimos mudarnos a una ciudad más pequeña. Finalement, nous avons décidé de déménager dans une petite ville. Alla fine, decidemmo di trasferirci in una città più piccola. 結局、私たちは小さな町に行くことにしました。 결국 우리는 더 작은 동네로 이사가기로 결정했습니다. Finalmente, decidimos mudar para uma cidade menor. В конце концов, мы решили переехать в маленький городок. 最后 我们 决定 搬 去 一个 小镇 。 ما احساس کردیم که میتوانستیم آنجا زندگی ساده تری داشته باشیم و از زندگی خانوادگی بهتری لذت ببریم. |||||||||||||||||genießen könnten ||"we felt"||"could have"|||simpler||||||||||enjoy Wir meinten, wir könnten dort ein einfacheres und ein schöneres Familienleben genießen. We felt we could live a simpler life there and enjoy a better family life. Sentimos que podríamos tener una vida más sencilla allí y disfrutar de una mejor vida en familia. Nous avons pensé pouvoir y trouver une qualité de vie plus simple et profiter d'une meilleure vie de famille. Sentivamo di poter vivere una vita più semplice e godere di una vita famigliare migliore. 私たちはそこでもっとシンプルな生活を送れ、より良い家族生活を楽しむことができると感じました。 그곳에서 보다 심플한 삶을 살 수 있고 더 나은 가정 생활을 누릴 수 있을 것이라고 생각했습니다. We voelden dat we daar een gemakkelijker leven konden hebben en van een beter gezinsleven konden genieten. Sentimos que poderíamos viver uma vida mais simples lá e desfrutar de uma vida familiar melhor. У нас было чувство, что мы сможем жить там более простой жизнью и наслаждаться лучшей семейной жизнью. 我们 觉得 我们 可以 过 简单 的 生活 并且 享受 更好 的 家庭 生活 。

این سوالات مربوط به دو داستان بالا میباشند. Diese Fragen beziehen sich auf die beiden oben genannten Geschichten. These questions are related to the two stories above. Estas preguntas están relacionadas con las dos historias anteriores. Ces questions sont liées aux deux histoires ci-dessus. Ecco alcune domande. これらの質問は、上記の2つのストーリーに関連しています。 이제 몇 가지 연습문제를 드리겠습니다. Essas perguntas estão relacionadas às duas histórias acima. Эти вопросы связаны с вышеупомянутыми двумя историями. 这些问题与以上两个故事有关。 میتوانید آنها را حل کنید یا فقط به صدای جواب آنها گوش دهید. Sie können sie lösen oder einfach auf ihre Antworten hören. You can solve them or just listen to their answer. Puedes resolverlos o simplemente escuchar sus respuestas. Vous pouvez les résoudre ou simplement écouter leurs réponses. Puoi provare a rispondere, o semplicemente, ascoltare le risposte. あなたはそれらを解決するか、単に彼らの答えを聞くことができます。 제 질문에 답하셔도 되고, 그냥 듣기만 하셔도 됩니다. Você pode resolvê-los ou apenas ouvir suas respostas. Вы можете решить их или просто послушать их ответы. 您可以解决他们,也可以只听他们的答案。

سوالات: Fragen: Questions: Preguntas: Questions: Domande: 質問 : 질문 : Questões: Вопросы 问题:

الف) 1) سارا و علی دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند چونکه فرزندانشان دارند بزرگ تر میشوند. |||Ali|||||||buy|because||||| A) 1) Sandra und Gernot wollen ein neues Haus kaufen, weil ihre beiden Kinder älter werden. A) 1) Sally and George want to buy a new home because their two children are getting older. A) 1) Susana y Jorge quieren comprar una casa nueva porque sus dos hijos ya están creciendo. A) 1) Sarah et George aimeraient acheter une nouvelle maison car leurs deux enfants grandissent vite. A) 1) Sally e George vogliono comprare una nuova casa perché I loro due figli stanno crescendo. A) 1) サリー と ジョージ は 新しい 家 を 買いたい です なぜなら 彼 ら の 二 人 の 子供 が 大きく なって いる から です 。 A) 1) 혜선과상현은 두 자녀가 커가고 있기 때문에 새로운 집을 마련하고 싶어합니다. A) 1) Sara e Jorge querem comprar uma nova casa porque seus dois filhos cresceram. А) 1) Светлана и Георгий хотят купить новый дом, потому что их двое детей становятся старше. A) 1) 萨莉 和 乔治 想 买 一个 新房子 因为 他们 的 两个 孩子 长大 了 。 چرا سارا و علی دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند؟ Why|||||||||| Warum wollen Sandra und Gernot ein neues Haus kaufen? Why do Sally and George want to buy a new home? ¿Por qué quieren Susana y Jorge comprar una casa nueva? Pourquoi Sarah et George souhaitent-ils acheter une nouvelle maison ? Perché Sally e George vogliono comprare una nuova casa? 何故 サリー と ジョージ は 新しい 家 を 買いたい のです か ? 혜선과 상현은 왜 새로운 집을 마련하려고 싶어합니까? Por que Sara e Jorge querem comprar uma nova casa? Почему Светлана и Георгий хотят купить новый дом? 为什么 萨莉 和 乔治 想 买 一个 新房子 ? آنها دوست دارند که خانه ی جدیدی بخرند چونکه فرزندانشان دارند بزرگ تر میشوند. Sie wollen ein neues Haus kaufen, weil ihre Kinder älter werden. They want to buy a new home because their children are getting older. Ellos quieren comprar una casa nueva porque sus dos hijos ya están creciendo. Ils aimeraient acheter une nouvelle maison car leurs deux enfants grandissent vite. Vogliono comprare una nuova casa perché I loro due figli stanno crescendo. 彼 ら は 新しい 家 を 買いたい です なぜなら 彼 ら の 二 人 の 子供 が 大きく なって いる から です 。 그들은 두 자녀가 커가고 있기 때문에 새로운 집을 마련하고 싶어합니다. Eles querem comprar uma nova casa porque seus filhos cresceram. Они хотят купить новый дом, потому что их дети становятся старше. 他们 想 买 一个 新房子 因为 他们 的 孩子 长大 了 。

2) آنها چندین سال پول خود را جمع کرده اند. |several||||||| 2) Sie sparen seit vielen Jahren Geld an. 2) They have been saving money for many years. 2) Ellos han estado ahorrando dinero durante años. 2) Ils économisent de l'argent depuis des années. 2) Stanno risparmiando soldi da molti anni. 2) 彼 ら は 何年も お 金 を 貯めて いました 。 2) 새 집을 마련하기 위해서 그들은 수년동안 돈을 저축해왔습니다. 2) Eles têm economizado há muitos anos. 2) Они экономили деньги много лет. 2) 他们 已经 存钱 好几年 了 。 سارا و علی چه مدت پول خود را جمع کرده اند؟ Wie lange sparen Sandra und Gernot schon Geld an? How long have Sally and George been saving money? ¿Por cuánto tiempo han estado Susana y Jorge ahorrando dinero? Depuis combien de temps Sarah et George économisent de l'argent? Da quanto tempo, Sally e George, stanno risparmiando soldi? サリー と ジョージ は どの ぐらい お 金 を 貯めて いました か ? 얼마동안 그들은 돈을 저축해왔습니까? Há quanto tempo a Sara e Jorge estão economizando dinheiro? Как долго Светлана и Георгий экономили деньги? 他们 已经 存钱 多久 了 ? آنها چندین سال پول خود را جمع کرده اند. |several||||||| Sie sparen seit vielen Jahren Geld an. They have been saving money for many years. Ellos han estado ahorrando dinero durante años. Ils économisent de l'argent depuis des années. Stanno risparmiando soldi da molti anni. 彼 ら は 何年も お 金 を 貯めて いました 。 그들은 수년동안 돈을 저축해왔습니다. Eles têm economizado há muitos anos. Они экономили деньги много лет. 他们 已经 存钱 好几年 了 。

3) اگر آنها بخواهند یک خانه ی مجردی بخرند، آنها باید دور تر از شهر زندگی کنند. ||||||single-person|||||farther away|||| 3) Wenn sie ein Einfamilienhaus kaufen wollen, müssten sie weit weg von der Stadt leben. 3) If they want to buy a single family house, they would have to live far from the city. 3) Si ellos quieren comprar una simple casa familiar, tendrían que vivir lejos de la ciudad. 3) S'ils veulent acheter une maison familiale, ils devront vivre loin de la ville. 3) Se vogliono comprare una casa unifamigliare, dovrebbero vivere lontano dalla città. 3) もし 彼 ら が 一戸建て 住宅 を 買いたい なら 彼 ら は 町 から 離れた ところ に 住ま なければ なりません 。 3) 만약 그들이 단독주택을 사고자 한다면 그들은 도시에서 먼 곳에 살아야 할 것입니다. 3) Se eles querem comprar uma casa, eles teriam que viver longe da cidade. 3) Если они хотят купить односемейный дом, им бы пришлось жить далеко от города. 3) 如果 他们 想 买 一个 独立 的 家庭 房 , 他们 需要 住 在 离 市区 很 远 的 地方 。 اگر آنها بخواهند یک خانه ی مجردی بخرند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ||||house||single-person house|||happen|| Was würde passieren, wenn sie ein Einfamilienhaus kaufen würden? What would happen if they were to buy a single family house? ¿Qué pasaría si ellos compraran una simple casa familiar? Que se passerait-il s'ils achetaient une maison familiale? Cosa dovrebbe succedere se volessero comprare una casa unifamigliare? もし 彼 ら が 一戸建て 住宅 を 買いたい なら 何 が おきます か ? 그들이 단독주택을 사고자 한다면 어떻게 되겠습니까? Wat als ze een enkele woning willen kopen? O que aconteceria se comprassem uma casa? Что случилось бы, если бы они купили односемейный дом? 如果 他们 买 一个 独立 的 家庭 房会 发生 什么 ? آنها باید دور تر از شهر زندگی کنند. Sie müssten weit weg von der Stadt leben. They would have to live far from the city. Si ellos quieren comprar una simple casa familiar, ellos tendrían que vivir lejos de la ciudad. Ils devront vivre loin de la ville. Dovrebbero vivere lontano dalla città. もし 彼 ら が 一戸建て 住宅 を 買いたい なら 彼 ら は 町 から 離れた ところ に 住ま なければ なりません 。 그들은 도시에서 먼 곳에 살아야 할 것입니다. Eles teriam que viver longe da cidade. Им бы пришлось жить далеко от города. 他们 需要 住 在 离 市区 很 远 的 地方 。

4) آنها به آپارتمان ها نگاه کردند ولی آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که آنها آن را دوست نداشتند. ||||||but||||||||||||||||did not like 4) Sie haben sich Wohnungen angesehen, aber diese waren entweder zu klein oder in Gegenden, die ihnen nicht gefielen. 4) They looked at apartments but these were either too small or in neighbourhoods they didn't like. 4) Ellos han visto apartamentos pero estos eran demasiado pequeños o estaban en zonas que no les gustaban. 4) Ils ont visité des appartements mais ceux-ci étaient soit trop petits, soit dans des quartiers qui ne leur plaisaient pas. 4) Hanno guardato gli appartamenti, ma o erano troppo piccoli o In quartieri che non gli piacevano. 4) 彼 ら は アパート を 見ました が 小さ すぎる か 隣人 が 気に入らない か の どちら か でした 。 4) 그들은 아파트를 둘러보았지만 모두 너무 작거나 그들이 선호하지 않는 동네에 있었습니다. 4) Eles olharam apartamentos, mas eram pequenos demais ou em bairros que não gostavam. 4) Они искали квартиру, но квартиры были либо слишком маленькими, либо в таких местах, которые им не нравились. 4) 他们 看 了 看 公寓 但是 它们 不是 太小 就是 他们 不 喜欢 那个 小区 。 چرا آنها آپارتمان هایی که نگاه کردند را دوست نداشتند؟ Warum mögen sie die Wohnungen, die sie sich angesehen haben, nicht? Why don't they like the apartments they looked at? ¿Por qué no les han gustado los apartamentos que han visto? Pourquoi n'aiment-ils pas les appartements qu'ils ont visités ? Perchè non gli piacciono gli appartamenti che avevano guardato? 何故 彼 ら は 彼 ら が 見た アパート が 好きで は なかった のです か ? 왜 그들은 둘러본 아파트를 마음에 들어하지 않습니까? Por que eles não gostaram dos apartamentos que eles olhavam? Почему им не нравились квартиры, которые они находили? 他们 为什么 不 喜欢 他们 看 的 公寓 ? آنها آپارتمان هایی که نگاه کردند را دوست نداشتند چونکه آنها یا خیلی کوچک بودند یا در محله ای بودند که آنها آن را دوست نداشتند. |||||looked at|||||||||||||||||||| Sie mögen die Wohnungen nicht, die sie sich angesehen haben, weil sie entweder zu klein waren oder in Gegenden, die sie nicht mochten. They don't like the apartments they looked at because they were either too small or in neighbourhoods they didn't like Ellos han visto apartamentos pero estos eran demasiado pequeños o estaban en zonas que no les gustaban. Ils n'aiment pas les appartements visités car ceux-ci étaient soit trop petits, soit dans des quartiers qui ne leur plaisaient pas. Non gli piacciono gli appartamenti che hanno guardato perché o erano troppo piccoli o in quartieri che non gli piacevano. 彼 ら は アパート を 見ました が 小さ すぎる か 隣人 が 気に入らない か の どちら か でした 。 둘러본 아파트가 모두 너무 작거나 그들이 선호하지 않는 동네에 있었기 때문에 마음에 들어하지 않습니다. Eles não gostaram dos apartamentos que eles olhavam porque eram ou muito pequenos ou em bairros que não gostavam. Им не нравились квартиры, которые они находили, потому что они были либо слишком маленькими, либо в таких местах, которые им не нравились. 他们 不 喜欢 他们 看 的 公寓 因为 它们 不是 太小 就是 他们 不 喜欢 那个 小区 。

ب) 5) ما خواسته بودیم که خانه ی جدیدی بخریم چونکه فرزندانمان بزرگ تر شده بودند. B) 5) Wir wollten ein neues Haus kaufen, weil unsere beiden Kinder älter geworden waren. B) 5) We had wanted to buy a new home because our two children had grown older. B) 5) Ellos querían comprar una casa nueva porque sus dos hijos ya están creciendo. B) 5) Nous avons voulu acheter une nouvelle maison car nos deux enfants grandissent vite. B) 5) Avremmo voluto comprare una nuova casa perché I nostri due figli erano cresciuti. 5) 私達 は 新しい 家 を 買い たかった です なぜなら 二 人 の 子供 が 大きく なって いた から です 。 B) 5) 우리는 두 자녀가 커가고 있기 때문에 새로운 집을 마련하고 싶었습니다. B) 5) Queríamos comprar uma nova casa porque nossos dois filhos tinham crescido. Б) 5) Мы хотели купить новый дом, потому что наши двое детей выросли. B) 5) 我们 想 买 一个 新房子 因为 我们 的 两个 孩子 长大 了 。 ما خواسته بودیم چه کاری انجام دهیم؟ |||||to do|"to do" ||||||할 Was wollten wir tun? What had we wanted to do? ¿Qué querían hacer ellos? Qu'avions-nous voulu faire ? Cosa avremmo volute fare? 私 たち は 何 を 望んで いました か ? 우리가 무엇을 하고 싶어했나요? O que queríamos fazer? Что мы хотели сделать? 我们 想 做 什么 ? شما خواسته بودید که خانه ی جدیدی بخرید چونکه فرزندانتان بزرگ تر شده بودند. ||"had wanted"|||||buy||your children|||| ||있었습니다|||||집을 사세요||자녀들이|||| Du wolltest ein neues Haus kaufen, weil deine beiden Kinder älter geworden waren. You had wanted to buy a new home because your two children had grown older. Ellos querían comprar una casa nueva porque sus dos hijos ya están creciendo. Vous aimeriez acheter une nouvelle maison car vos deux enfants grandissent vite. Avreste voluto comprare una nuova casa perché I vostri due bambini erano cresciuti. あなた たち は 新しい 家 を 買い たかった です なぜなら あなた 方 の 二 人 の 子供 が 大きく なって いた から です 。 우리는 두 자녀가 커가고 있기 때문에 새로운 집을 마련하고 싶었습니다. Queríamos comprar uma nova casa porque nossos dois filhos tinham crescido. Вы хотели купить новый дом, потому что ваши двое детей выросли. 你们 想 买 一个 新房子 因为 你 的 两个 孩子 长大 了 。

6)ما لحظه ای فکر کرده بودیم که خانه ای اجاره کنیم. 6) Wir hatten einmal daran gedacht, ein Haus zu mieten. 6) We had thought, at one point, of renting a home. 6) En algún momento ellos pensaron en alquilar una casa. 6) Nous avons pensé à un moment donné, louer une maison. 6) A un certo punto avevamo pensato di affittare una casa. 6) 私達 は 一 時 賃貸 に しよう と も 思いました 。 6) 한때는 전세로 가는 것도 생각했습니다. 6) Nós pensamos, em certo momento, alugar uma casa. 6) В какой-то момент мы думали арендовать дом. 6) 我们 想过 租 一个 房子 。 ما لحظه ای به چه فکر کرده بودیم؟ |moment|||||| Woran hatten wir einmal gedacht? What had we thought about at one point? ¿Qué habían pensado hacer en algún momento? À quoi avions-nous pensé à un moment donné? A un certo punto che cosa avevamo pensato? 一 時 私 たち は 何 を 考えました か ? 한때는 무슨 생각도 했나요? Em que pensávamos determinado momento? О чём мы думали в какой-то момент? 我们 想过 什么 ? شما لحظه ای فکر کرده بودید که خانه ای اجاره کنید. You|||||||||rent| Du hattest einmal darüber nachgedacht, ein Haus zu mieten. You had thought, at one point, about renting a home. En algún momento ellos pensaron en alquilar una casa. Vous avez pensé à un moment donné, louer une maison. A un certo punto avevate pensato di affittare una casa. あなた 達 は 一 時 賃貸 に しよう と も 思いました 。 한때는 전세로 가는 것도 생각했습니다. Pensávamos, em determinado momento, em alugar uma casa. В какой-то момент вы думали арендовать дом. 你们 想过 租 一个 房子 。

7) ما واقعا احساس کردیم که میخواهیم خانه ی خودمان را داشته باشیم. |really|||||||our own||| 7) Wir zogen es wirklich vor, unser eigenes Haus zu haben. 7) We really felt we preferred to own our own home. 7) Realmente ellos sintieron que prefieren tener su propia casa. 7) Le désir de posséder notre propre maison était plus fort. 7) Sentivamo veramente che preferivamo possedere la nostra casa. 7) 私達 は 本当に 自分 たち の 家 を 持ちたい と 思いました 。 7) 우리 소유의 집을 사고 싶은 것이 솔직한 심정이었습니다. 7) Realmente sentimos que preferíamos possuir nossa casa própria. 7) Мы на самом деле чувствовали, что предпочитали иметь свой собственный дом. 7) 我们 真的 还是 想 有 自己 的 房子 。 ما احساس کردیم که میخواهیم چه چیزی را داشته باشیم؟ Was zogen wir wirklich vor, das wir haben wollten? What did we feel we preferred to own? ¿Qué sintieron que prefieren realmente tener? Qu'avons-nous préféré vouloir posséder ? Cosa sentivamo di preferire? 私達 は 自分 たち で 持ちたい と 思った の は 何 です か ? 우리 소유의 무엇을 사고 싶은 심정이었나요? O que sentimos que preferíamos possuir? Что мы чувствовали, что предпочитали иметь? 我们 真的 想 有 什么 ? شما واقعا احساس کردید که میخواهید خانه ی خودتان را داشته باشید. |||"felt"||"you want to"|||your own|||"have" |||||원합니다|||자신의||| Du zogst es wirklich vor, dein eigenes Haus zu haben. You felt you preferred to own your own home. Realmente ellos sintieron que prefieren tener su propia casa. Vous avez préféré posséder votre propre maison. Sentivate di preferire possedere la vostra casa. 私達 は 本当に 自分 たち の 家 を 持ちたい と 思いました 。 우리 소유의 집을 사고 싶은 것이 솔직한 심정이었습니다. Sentimos que preferíamos possuir nossa casa própria. Вы чувствовали, что предпочитали иметь свой собственный дом. 你们 真的 还是 想 有 自己 的 房子 。

8) در نهایت ما تصمیم گرفتیم که به شهر کوچک تری برویم. |finally||||||||| 8) Schließlich beschlossen wir, in eine kleinere Stadt zu ziehen. 8) Finally we decided to move to a smaller town. 8) Finalmente ellos deciden mudarse a una ciudad pequeña. 8) Finalement, nous avons décidé de déménager dans une petite ville. 8) Alla fine abbiamo deciso di trasferirci in una città più piccola. 8) とうとう 、 私達 は 小さな 町 に 住む こと を 決めました 。 8) 결국 우리는 더 작은 동네로 이사가기로 결정했습니다. 8) Finalmente, decidimos mudar para uma cidade menor. 8) В конце концов, мы решили переехать в меньший город. 8) 最后 我们 决定 搬 去 一个 小镇 。 در نهایت ما چه تصمیمی گرفتیم؟ |finally|||| في النهاية ، ماذا قررنا؟ Was haben wir schließlich entschieden? What did we finally decide? ¿Qué deciden finalmente hacer? Qu'avez-vous finalement décidé ? Cosa abbiamo deciso alla fine? 私 たち は とうとう 何 を 決めました か ? 우리는 결국 어떻게 하기로 결정했나요? O que finalmente decidimos? Что мы в конце концов решили? 我们 最后 决定 了 什么 ? شما در نهایت تصمیم گرفتید که به شهر کوچک تری بروید. ||end||decided||||||"go to" ||||결정||||||가다 قررت أخيرًا الانتقال إلى مدينة أصغر. Du hast dich schließlich entschieden, in eine kleinere Stadt zu ziehen. You finally decided to move to a smaller town. Finalmente ellos deciden mudarse a una ciudad pequeña. Vous avez décidé de déménager dans une petite ville. Alla fine avete deciso di trasferirvi in una città più piccola. とうとう 、 あなた 達 は 小さな 町 に 住む こと を 決めました 。 결국 더 작은 동네로 이사가기로 결정했습니다. Finalmente decidimos mudar para uma cidade menor. Вы в конце концов решили переехать в меньший город. 你们 最后 决定 搬 去 一个 小镇 。