"I'll make Doubelift 💀retire💀 because of me!" The REAL reason Prince joined FlyQuest and LCS (1)
من|می سازم|دابلift|بازنشسته|به خاطر|از|من||واقعی|دلیل|پرنس|پیوست|فلای کوئست|و|ال سی اس
||Doublelift|retire|||||||||FlyQuest||
"Ich werde Doubelift 💀retire💀 wegen mir!" Der ECHTE Grund, warum Prince FlyQuest und LCS beigetreten ist (1)
"I'll make Doubelift 💀retire💀 because of me!" The REAL reason Prince joined FlyQuest and LCS (1)
"¡Haré que Doubelift se 💀retire💀 por mi culpa!" La VERDADERA razón por la que Prince se unió a FlyQuest y LCS (1)
"Je vais faire retirer Doubelift 💀 à cause de moi !" La VRAIE raison pour laquelle Prince a rejoint FlyQuest et LCS (1)
"Я заставлю Даблифт 💀 уйти на пенсию💀 из-за меня!" Настоящая причина, по которой Принс присоединился к FlyQuest и LCS (1)
"Jag ska få Doubelift 💀 att gå i pension💀 på grund av mig!" Den VERKLIGA anledningen till att Prince gick med i FlyQuest och LCS (1)
“我會讓Doubelift💀退休💀因為我!” Prince 加入 FlyQuest 和 LCS 的真正原因 (1)
"من Doubelift 💀را بازنشسته💀 میکنم به خاطر من!" دلیل واقعی پیوستن پرنس به FlyQuest و LCS (1)
제가 원딜을 Doublelift 선수를 보고 시작을 했잖아요
من|نقش حمله کننده|نام بازیکن|بازیکن|با دیدن|شروع|کردم
||Doublelift||||
I started playing AD carry by watching Doublelift, so
من با دیدن بازیکن Doublelift به عنوان یک AD Carry شروع کردم.
이제 저한테 지고 그만두게 되더라도
حالا|به من|شکست دادن|تسلیم بشه|حتی اگر
Even if you lose to me and quit
حالا حتی اگر به من ببازد و کنار برود,
부끄럽지 않게 최선을 다하겠습니다
بدون شرمندگی|نکنم|بهترین تلاش خود را|انجام خواهم داد
I'll make that retirement worth it for him. If we get to meet on stage.
من تمام تلاشم را میکنم تا شرمنده نشوم.
경기에서 만나게 된다면
در بازی|ملاقات کنیم|اگر
If we meet in a game
اگر در مسابقه با هم روبرو شویم.
'Prince 선수한테 지고 그만두게 되더라도' 이게 무슨 뜻인가요?
پرنس|به بازیکن|باختن|مجبور به ترک کردن|حتی اگر شود|این|چه|معنی دارد
What does 'Even if I quit after losing to Prince'?
'اگر من به بازیکن پرنس باختم و کنار بروم' این چه معنایی دارد؟
제가 Doublelift 선수를 보고 원딜을 시작했으니까
من|دابل لیفت|بازیکن|دیدن|نقش حمله کننده اصلی|شروع کردم
Because I started the AD after seeing Doublelift.
من به خاطر دیدن بازیکن دابل لیفت شروع به بازی در نقش AD Carry کردم.
이제 Doublelift는 저한테 지고 그만두시게 되는..
حالا|Doublelift|به من|می بازد|بازنشسته می شود|می شود
Now Doublelift loses to me and quits..
حالا دابل لیفت باید به من ببازد و کنار برود..
- 반대로 되는 그런 느낌으로요 - 스토리는 멋있겠다
برعکس|می شود|آنچنانی|با احساس|داستان|باید جالب باشد
- In the opposite way. - The story must be cool.
- این احساس به صورت معکوس است - داستان جالبی خواهد بود.
- 안녕하세요 - 안녕하세요
سلام|
Hello!
- سلام - سلام
FLY 원딜로서 Prince 선수를 소개하는 것도
FLY|به عنوان یک تیرانداز|Prince|بازیکن|معرفی کردن|هم
Prince, how funny is life that I now get to introduce you as the AD carry of FlyQuest.
معرفی بازیکن Prince به عنوان یک AD Carry در FLY نیز
정말 재밌는 경험인 것 같습니다
واقعا|جالب|تجربه|چیز|به نظر می رسد
I think it's a really fun experience
به نظر میرسد تجربهای واقعاً جالب باشد.
일단 잘 지내셨나요?
اولاً|خوب|حالتان خوب بود؟
How have you been?
اول از همه، حالتان خوب است؟
비시즌 때는 하고 싶은 거 하면서 잘 쉰 것 같고
فصل غیررسمی|زمانی که|انجام دادن|مورد علاقه|چیز|در حالی که|خوب|استراحت کرد|چیز|به نظر می رسد
I think I rested well while doing what I wanted to do during the off-season.
به نظر میرسد در فصل غیررسمی به خوبی استراحت کردهاید و کارهایی که میخواستید را انجام دادهاید.
이번에 시즌하면서 또 느낀 게
این بار|در حین فصل|دوباره|احساس کردم|چیز
What I felt during this season
در این فصل نیز دوباره احساس کردم که
원래는 제가 하루라도 쉬면 엄청 불안해하고
در اصل|من|حتی یک روز|استراحت کند|خیلی|نگران می شود
Normally, if I take a day off, I get very anxious.
در اصل، اگر یک روز هم استراحت میکردم، خیلی نگران میشدم.
그런 선수들이 지금도 많고 저도 그랬었는데
آنچنانی|بازیکنان|هنوز|زیادند|من هم|اینطور بودم
There are still many players like that, and I was too.
بازیکنان زیادی هنوز هم اینطور هستند و من هم اینطور بودم.
요즘에는 이번 시즌 겪으면서
این روزها|این|فصل|در حین تجربه کردن
These days, going through this season
اما این روزها با تجربهای که از این فصل کسب کردم,
편하게 쉬는 방법도 좀 터득해가지고
راحت|استراحت کردن|روش هم|کمی|یاد گرفته باشم
Learn how to relax a bit
روشهای راحتتری برای استراحت پیدا کردهام.
그런 부분에서는 좀 편안하게 지냈던 것 같습니다
آنچنانی|در آن بخش|کمی|راحت|زندگی میکردم|چیز|به نظر میرسد
I think I was kind of comfortable with that.
به همین دلیل در این زمینه کمی راحتتر زندگی کردهام.
다른 시즌들에 비해서는
دیگر|فصل ها|نسبت به
در مقایسه با فصلهای دیگر
아 그렇지 않아도
آ|درست|حتی بدون
آره، حتی بدون این هم
Prince 선수가 잠깐 휴식을 취하실 때도
پرنس|بازیکن|به مدت کوتاه|استراحت|خواهد گرفت|حتی زمانی که
When Prince takes a break
وقتی که بازیکن پرنس کمی استراحت میکند
계속 솔랭도 많이 돌리고 롤도 많이 하시고
ادامه|بازی کردن در حالت رنک|زیاد|بازی می کنید|بازی کردن لیگ آف لجندز|زیاد|انجام می دهید
You keep doing a lot of solange, a lot of rolls.
او همچنان در بازیهای رنک بالا و لیگ هم بسیار فعال است
- 다양한 비정규 대회에도 나갔던 걸로 알고 있거든요 - 맞죠
متنوع|غیررسمی|در مسابقات هم|شرکت کرده بود|به عنوان|می دانم|هست|درست است
- I know you've been to a lot of unofficial competitions - yeah.
- من میدانم که او در مسابقات غیررسمی مختلفی هم شرکت کرده است - درست است؟
롤 말고 어떤 일들을 하셨나요 이번에는?
بازی|به جز|چه|کارها|انجام دادید|این بار
What did you do besides roll this time?
غیر از بازی لیگ چه کارهایی انجام دادید این بار؟
'로스트아크'라고 이건 또 BeryL 선수도 하는 게임이에요
|this|also|BeryL|player also|playing|is a game
این بازی 'Lost Ark' نام دارد و بازیکن BeryL هم آن را بازی میکند.
아 ShowMaker 선수도 해요
آ|شوماکر|بازیکن هم|بازی می کند
|ShowMaker||
Oh, and he's a ShowMaker player.
آه، بازیکن ShowMaker هم آن را بازی میکند.
물어보니까 처음에만 좀 하다가 접었다고 하는데
وقتی پرسیدم|فقط در ابتدا|کمی||گفت که کنار گذاشت|اما
I asked him, and he said he did it for a while at first, then stopped.
وقتی پرسیدم، گفت که در ابتدا کمی بازی کرده و بعد آن را کنار گذاشته است.
다들 조금씩 접해봤을 만큼 재밌는 게임인데
همه|کمی|با آن آشنا شده بودند|به اندازه|جالب|بازی است
It's a fun game that we've all played a little bit.
این بازی به اندازهای جالب است که همه کمی با آن آشنا شدهاند.
저는 푹 빠져가지고 그 게임 위주로 했습니다
من|کاملاً|غرق شده بودم|آن|بازی|بر اساس|کردم
I got hooked and focused on that game.
من کاملاً غرق در آن بازی شدم و بیشتر روی آن تمرکز کردم.
그리고 최근 FLY에 Prince 선수가 있다는 것도
و|اخیراً|در FLY|پرنس|بازیکن|وجود دارد|همچنین
And the recent addition of Prince to the FLY
و همچنین به تازگی وجود بازیکن پرنس در FLY هم هست.
정말 많은 화제가 되고 있는 거 같아요
واقعا|زیاد|موضوع|شده|است|آن|به نظر می رسد
I think it's really generating a lot of buzz.
به نظر میرسد که این موضوع واقعاً خبرساز شده است.
그렇지 않아도 저희가 전지훈련 호텔 현장에서
درست|حتی بدون|ما|تمرینات پیش فصل|هتل|در محل
Even if you don't, we'll be on site at the training camp hotel
به هر حال، ما در حال انجام مصاحبه در محل هتل تمرینات هستیم.
인터뷰를 진행을 하고 있고
مصاحبه را|انجام|و|دارد
You're conducting an interview and
و در حال حاضر در حال انجام این کار هستیم.
최근에 팀원들과 조우하고
اخیراً|با اعضای تیم|ملاقات کردم
اخیراً با اعضای تیم ملاقات کردم و
첫인사를 가질 기회가 있었다고 들었습니다
اولین سلام|داشتن|فرصت|بود|شنیدم
شنیدم که فرصتی برای اولین سلام و احوالپرسی داشتید.
이전에 (인게임에서) 얘기하는 거랑
|(در بازی)|صحبت کردن|در مورد چیز
صحبت کردن در (داخل بازی) با
또 실제로 만나서 얘기하는 거랑은 많이 다르더라고요
دوباره|در واقع|ملاقات کردن|صحبت کردن|از چیزها|خیلی|متفاوت بود
صحبت کردن واقعی خیلی متفاوت است.
Eyla 같은 경우가 봇듀오다 보니까
Eyla|مانند|مورد|دوئوی ربات|چون
case||||
در مورد Eyla، چون او یک ربات دو نفره است.
아무래도 가장 많이 게임도 같이하고 슈퍼 계정으로
به هر حال|بیشتر|زیاد|بازی هم|با هم|سوپر|با حساب
به هر حال، بیشتر بازی میکنیم و با حساب سوپر هم بازی میکنیم.
얘기도 해봤는데 기본적으로 (제 의견을) 잘 받아들일 것 같고
صحبت کردن|امتحان کردم|به طور کلی|من)|نظر|خوب|قبول کردن|چیز|به نظر می رسد
صحبتهایی هم داشتیم و به طور کلی (نظر من را) خوب میپذیرد.
성격도 되게 좋고 알려준 대로 다 잘 따라오더라고요
شخصیت هم|خیلی|خوبه|به من گفته شده|طبق|همه|خوب|پیروی میکرد
شخصیتش هم خیلی خوب است و همه چیز را طبق آنچه که گفته شده، خوب دنبال میکند.
근데 이게 듀오할 때 승률이 너무 안 나오는거에요
اما|این|دو نفره بازی کردن|وقتی|نرخ پیروزی|خیلی|نه|میاد
اما وقتی که دو نفره بازی میکنیم، نرخ پیروزی خیلی پایین است.
그래서 '아니 Eyla 이거 좀...' 이랬다가
پس|نه|ایلا|این|کمی|اینطور گفت
بنابراین گفتم 'نه، Eyla، این کمی...'
이제는 듀오를 할 수 없는 티어가 됐는데
حالا|دو نفره|انجام دادن|توانستن|نیست|رنک|شده است
حالا به سطحی رسیدهام که نمیتوانم دو نفره بازی کنم.
저랑 안 하니까 다 이기더라고요
با من|نه|بازی کرد|همه|برنده میشد
چون با من بازی نمیکنند، همه را میبرند.
듀오를 못 하니까 다 이기더라고요
دوئل|نمی|کرد|همه|میبردند
چون نمیتوانم دو نفره بازی کنم، همه را میبرند.
- 이거.. FLY 위기!? - 그래서 '내가 억제기였나?' 그런 느낌도 들고
این|پرواز|بحران|بنابراین|من|آیا مهار کننده بودم؟|آنچنانی|احساس هم|می آید
- این... آیا FLY در خطر است؟ - بنابراین احساس میکنم 'آیا من نگهدارنده بودم؟'
VicLa랑 Impact는 제일 먼저 얘기해 봤는데
با VicLa|Impact|خیلی|اول|صحبت کردیم|دیدیم
با VicLa و Impact اولین بار صحبت کردم.
게임에 대한 열망이나 기본적인 마인드 셋 같은 게
بازی|درباره|یا آرزوهای|بنیادی|ذهنیت|مجموعه|مانند|چیز
And I was really awed by their passion for the game, or their professional mindset
اشتیاق به بازی یا نوعی ذهنیت پایه وجود دارد که
굉장히 좋았어 가지고 그런 부분에서는 따로 걱정은 없고
بسیار|خوب بود|با داشتن|آنچنانی|در آن بخش|جداگانه|نگرانی|نیست
So I have no concerns around that, and ...
خیلی خوب بود و در این زمینه نگرانی خاصی ندارم
Spica도 왔는데 30시간 비행을 하고 왔대요
|آمده است|30 ساعت|پرواز|و|آمده است
Spica arrived recently, I heard his flight was 30-hour long.
Spica هم آمده و گفته که 30 ساعت پرواز کرده است
근데 바로 와서 솔랭하고 방송켜고 할 정도로
اما|بلافاصله|بیاد|بازی کردن در حالت رنک|و پخش زنده رو روشن کنه|انجام دادن|
But as soon as Spica landed, he started playing solo queue and streaming.
اما بلافاصله آمده و شروع به بازی و پخش زنده کرده است
롤에 대한 열망이 뛰어난 거 같아서
رول|درباره|آرزو|عالی|او|به نظر می رسد
I can see his passion for League,
به نظر میرسد اشتیاق به بازی League of Legends بسیار بالاست
일단 선수들끼리는 안 좋다고 생각할 만한 부분이 하나도 없습니다
ابتدا|بین بازیکنان|نه|خوب|فکر کردن|قابل|بخشی|هیچ|وجود ندارد
I haven't found a single negative aspect about the players so far.
در ابتدا بازیکنان هیچ نقطه ضعفی را که فکر کنند بد است، نمی بینند.
Impact 선수와의 첫인상에 대해서
ایمپکت|با بازیکن|درباره اولین برداشت|درباره
I would love to delve on your first impressions on
در مورد اولین برداشت از بازیکن Impact.
조금 더 자세하게 여쭤보고 싶기도 해요
کمی|بیشتر|به طور دقیق|بپرسم|میخواهم|هستم
Impact, if that is possible.
میخواهم کمی بیشتر بپرسم.
왜냐하면 Impact 선수가 워낙에 베테랑이고
چون|ایمپکت|بازیکن|به شدت|باتجربه است
Because Impact is such a veteran player,
چرا که بازیکن Impact بسیار باتجربه است.
한국에서도 기억을 하고 있고
در کره هم|یادآوری|و|هست
He is still remembered and respected even back in Korea
و در کره نیز به یاد آورده میشود.
리스펙하는 선수일 뿐만이 아니라
احترام گذاشتن|بازیکن|تنها|نیست
او فقط یک بازیکن مورد احترام است
미국에서는 '살아있는 전설'이라고 불리기도 하는 선수거든요
در آمریکا|زنده||گاهی نامیده می شود|که|بازیکن است
در آمریکا به او "افسانه زنده" نیز گفته میشود
최근에 롤드컵에서도 재미있는 인터뷰를 많이 했던 거 같은데
اخیراً|در جام جهانی هم|جالب|مصاحبه ها|زیاد|انجام شده|چیز|به نظر می رسد
به نظر میرسد اخیراً در جام جهانی نیز مصاحبههای جالبی داشته است
Impact 선수의 첫인상에 대해서 자세하게 여쭤보고 싶네요
ایمپکت|بازیکن|درباره اولین برداشت|درباره|به طور دقیق|از شما سوال کنم|میخواهم
میخواهم درباره اولین برداشت از بازیکن Impact به طور دقیق بپرسم
일단 지금은 제가 마음의 짐을 많이 덜고
اولاً|در حال حاضر|من|ذهنی|بار|خیلی|سبک کردم
در حال حاضر، من بار سنگینی را از دوش خود برداشتهام
그때 제가 잘했다는 확신이 생겨가지고 좀 괜찮은데
آن زمان|من|خوب عمل کردن|اطمینان|به وجود آمد و|کمی|خوب است
در آن زمان من مطمئن شدم که کار خوبی انجام دادهام و اوضاع کمی بهتر است.
제가 롤드컵을 보지 못했어요
من|جام جهانی لیگ قهرمانان را|دیدن|نتوانستم
من نتوانستم جام جهانی را تماشا کنم.
그때 당시에는 상처도 있었어가지고
آن زمان|در آن زمان|زخم هم|وجود داشت
در آن زمان زخمهایی هم داشتم.
근데 기존에 아무리 뭐 대단하고
اما|قبلا|هرچقدر|چیزی|بزرگ و مهم
اما حتی اگر کسی فوقالعاده باشد و
커리어가 좋은 그런 사람이더라도
شغل|خوب|آنچنانی|حتی اگر فردی باشد
سابقه خوبی داشته باشد.
저는 직접 대화하기 전까지는
من|به طور مستقیم|صحبت کردن|تا قبل از
من تا زمانی که به صورت مستقیم صحبت نکنم
함부로 생각을 하지 않는 편인데
بیملاحظه|فکر|نمی|نمیکند|عادت دارم
به طور معمول بیملاحظه فکر نمیکنم، اما
아까 얘기했듯이 VicLa, Impact 그리고 저
قبلاً|همانطور که صحبت کردیم|VicLa|Impact|و|ما
||VicLa|||
همانطور که قبلاً گفتم، من، VicLa و Impact
한국인 선수 셋이서 얘기를 해봤는데
کره ای|بازیکن|سه نفره|صحبت|کردند
با هم صحبت کردیم، سه بازیکن کرهای
롤 얘기할 때는 진짜 그냥 무아지경에 빠져서
LOL|صحبت کردن|وقتی|واقعا|فقط|در حالت بیخیالی|غرق میشوم
وقتی درباره بازی LOL صحبت میکنیم، واقعاً در حالت بیخود و بیخبر فرو میرویم.
'상황이 어땠고 아이템은 어떻고-
وضعیت|چطور بود|آیتم|چطور بود
'وضعیت چطور بود و آیتمها چطور بودند-
카밀 갱플랭크 요즘 해신 작쇼가 어쨌네'
کامیل|گنگ پلنک|این روزها|خدای دریا|نمایش|چه خبر
کامل گنگ پلنک این روزها چه کارهایی انجام میدهد'
이런 얘기하는 모습도 보니까
این|صحبت کردن|ظاهر|وقتی دیدم
دیدن این صحبتها هم جالب است
'롤에 대한 열망? 합격' 이렇게 하고
رول|درباره|آرزو|قبول||
'آرزو برای لول؟ قبول شد' اینطور میگویند و
이제 팀의 입장에서 봤을 땐
حالا|تیم|از دیدگاه|دیده|زمانی که
حالا از دید تیم به قضیه نگاه کنیم
처음에 얘기한 게.. 뭐 지금 모든 걸 얘기할 순 없지만
در ابتدا|گفته شده|چیز|چه|الان|همه|چیزها|گفتن|به طور|نیست اما
در ابتدا گفتم.. نمیتوانم همه چیز را بگویم اما
'굉장히 팀의 방향을 좋은 방향성으로 끌고 가고-
بسیار|تیم|جهت|خوب|به سمت|هدایت|می رود
'خیلی خوب است که تیم به سمت خوبی هدایت میشود-
그걸 바꾸려고 하는 데에 굉장히 노력을 사람이구나'
آن را|تغییر دادن|انجام دادن|در|بسیار|تلاش|آدمی است
و این که فردی است که برای تغییر آن بسیار تلاش میکند'
'발로 직접 뛰는 사람이구나' 그게 느껴져 가지고
با پا|مستقیماً|پریدن|آدمی هستی|آن|احساس میشود|به خاطر داشتن
'فردی است که به طور مستقیم در میدان فعالیت میکند' این را احساس کردم و
'굉장히 마인드 셋을 배울 게 많구나' 그렇게 느꼈던 거 같아요
خیلی|ذهن|تنظیم|یاد|چیز|زیادی|آنطور|احساس|چیز|به نظر میرسه
'خیلی چیزها برای یادگیری در مورد طرز فکرش وجود دارد' به همین دلیل احساس میکنم.
아직은 첫인상이지만 Prince 선수의 FLY 선수들
هنوز|اولین برداشت است|پرنس|بازیکن|FLY|بازیکنان
هنوز اولین برداشت است اما بازیکنان FLY پرنس
그리고 코치진의 평가를 들으니까
و|کادر مربیگری|ارزیابی|وقتی شنیدم
و وقتی ارزیابی کادر مربیگری را میشنویم
저희도 자연스럽게 23년도 LCS 스프링이 기대가 됩니다
ما هم|به طور طبیعی|سال 2023|لیگ قهرمانان|بهار|انتظار|می شود
ما نیز به طور طبیعی منتظر LCS بهار 23 هستیم
사실은 이번 오프시즌이 많은 화제가 되었던 것 같아요
واقعیت این است|این بار|فصل خارج از مسابقه|بسیاری از|موضوعات|شده بود|چیز|به نظر می رسد
در واقع به نظر میرسد این فصل نقل و انتقالات موضوعات زیادی را به خود جلب کرده است
TL도 한국인 로스터를 구성했고
TL هم|کره ای|فهرست بازیکنان|تشکیل داد
TL نیز یک فهرست بازیکن کرهای تشکیل داده است
100는 Bjergsen, Doublelift의 선수 복귀를 알리기도 했었고
100|بیجرسن||بازیکن|بازگشت|همچنین اعلام کرد|کرده بود
|Bjergsen|||||
100 به بازگشت بازیکنان Bjergsen و Doublelift اشاره کرده بود.
그런데 그 와중에 Prince 선수가 FLY에 이적한 것도
|آن|در حین|پرنس|بازیکن|به FLY|منتقل شده|هم
اما در این میان، انتقال بازیکن Prince به FLY نیز
많은 화제가 되었던 것 같아요
بسیاری از|موضوع|شده بود|چیز|به نظر میرسد
به نظر میرسد که خبرساز شده است.
22년도에 워낙 좋은 모습을 보여주시고
در سال 2022|به طرز قابل توجهی|خوب|ظاهر|نشان دادید
در سال 22، او نمایش بسیار خوبی داشت.
북미로 이적하게 되었는데
به شمال آمریکا|منتقل شوم|شده است
و به شمال آمریکا منتقل شد.
어떤 계기로 북미 그리고 FLY로 이적을 결심하게 되셨는지
چه|بهانه|شمال آمریکا|و||انتقال|تصمیم به|گرفتید
چه دلیلی باعث شد که به شمال آمریکا و FLY منتقل شوید؟
솔직히 많은 팬들이 궁금해할 부분인 것 같거든요
صادقانه|بسیاری از|طرفداران|کنجکاو خواهند بود|بخشی از|چیز|به نظر میرسد
صادقانه بگویم، به نظر میرسد که این موضوع برای بسیاری از طرفداران جالب باشد.
스토브리그를 처음부터 되짚어보면은
استوب لیگ را|از ابتدا|اگر دوباره بررسی کنیم
اگر از ابتدا به استوربریگ نگاه کنیم،
(시즌이) 딱 끝나고 이제 팀한테 사전 접촉 허가도 받고
فصل|دقیقا|بعد از اتمام|حالا|از تیم|پیش|تماس|اجازه هم|دریافت کردم
(فصل) به طور کامل تمام شد و حالا اجازه تماس پیش از موعد با تیم را گرفتم.
아니면 팀이 '알아봐 주겠다' 그런 식으로 얘기가 돼가지고
یا|تیم|شناسایی|خواهد داد|آنچنانی|به شیوه|صحبت|پیش رفت
یا اینکه تیم گفت 'ما بررسی خواهیم کرد' و به این شکل صحبتها پیش رفت.
한국 팀이나 중국 팀
کره|یا تیم|چین|تیم
تیم کره یا تیم چین
그리고 FLY를 포함한 여러 팀에서 연락이 왔었는데
و||شامل|چندین|از تیم|تماس|آمده بود
و چندین تیم از جمله FLY با من تماس گرفتند
저를 메인으로 원하는 팀들도 꽤 있었고
مرا|به عنوان اصلی|خواهان|تیم ها هم|نسبتاً|بودند
تیمهایی بودند که من را به عنوان بازیکن اصلی میخواستند
그리고 제가 딱 봐도 세컨으로 보이는
و|من|دقیقا|حتی اگر ببینم|به عنوان دومین|به نظر می رسد
و همچنین تیمهایی که به وضوح به عنوان گزینه دوم به نظر میرسیدند
대안 차선책으로 보이는 팀한테도 연락들이 오고
گزینه|به عنوان راه حل دوم|به نظر می رسد|به تیم هم|تماس ها|می آیند
هم با من تماس گرفتند که به عنوان گزینه جایگزین به نظر میرسیدند
그래서 기분 좋은 것도 있고 기분 나쁜 것도 있었는데
بنابراین|احساس|خوب|چیزهای|وجود داشتند|احساس|بد|چیزهای|وجود داشتند
بنابراین احساسات خوب و بدی وجود داشت.
저는 굳이 따지자면 기분이 굉장히 좋았어요
من|به زور|اگر بخواهیم دقیقاً بگوییم|حال|بسیار|خوب بود
اگر بخواهم دقیق بگویم، احساس بسیار خوبی داشتم.
왜냐면은 이전에는 '팀 구할 수 있을까?' 그런 느낌으로 있다가
چون|قبلاً|تیم|پیدا کردن|توانستن|باشد|آنچنانی|از نظر احساسی|بود
چرا که قبلاً احساس میکردم که آیا میتوانم تیمی پیدا کنم؟
이번에는 아무래도 많은 팀에서 연락도 오고
این بار|به هر حال|بسیاری از|از تیم|تماس هم|خواهد آمد
اما این بار به هر حال از تیمهای زیادی تماس آمد.
좋은 조건에 저를 원하는 팀 매니저들이나 선수들
خوب|در شرایط|مرا|خواهان|تیم|مدیران یا|بازیکنان
مدیران تیم یا بازیکنانی که من را با شرایط خوب میخواستند.
그런 경우도 있어가지고
آنچنانی|مواردی|وجود دارد
در چنین مواردی هم وجود دارد
FLY가 아무래도 가장 먼저 연락도 오고
|anyway|most|first|contact also|comes
FLY به هر حال اولین کسی بود که تماس گرفت و
근데 처음에 연락왔을 때는
اما|در ابتدا|تماس گرفته شده بود|زمانی که
اما وقتی اولین بار تماس گرفتند
'응? 얘네 뭐 하는 애들이지?이런 생각이 들었어요
هان؟|این بچه ها|چه|انجام دادن|بچه هایی هستند|اینطور|فکر|به ذهنم رسید
فکر کردم: 'اوه؟ اینها چه کسانی هستند؟
왜냐면은 롤을 어떻게 시작했는지부터 시작해서
چون|بازی را|چگونه|از زمانی که شروع کرد|شروع می شود
چون از اینکه چطور بازی را شروع کردم شروع میشود.
'처음 한 게임은 뭐였냐' 아니면 '티어는 어떻게 올렸냐'
اولين|يك|بازي|چه بود|يا|رتبه|چگونه|بالا بردي
'اولین بازی که کردی چه بود؟' یا 'چطور تیره رو بالا بردی؟'
'뭐가 중요하다고 생각하냐'
چه چیزی|مهم است|فکر میکنی
'به چه چیزی اهمیت میدی؟'
'너 희생하는 원딜(역할)시켜도 잘 할 거냐'
تو|فداینده|||اگر بگذاری|خوب|انجام|می کند
'آیا میتونی به عنوان یک ADC فداکار خوب عمل کنی؟'
이런 거까지 다 물어 봤어요
این|چیزها را|همه|پرسیدم|دیدم
اینها رو هم پرسیدند.
아니 그거를 처음 만난 2시간 동안 그걸 물어보는 거예요
نه|آن را|اولین|ملاقات|2 ساعت|در طول|آن را|پرسیدن|چیزی است
نه، در دو ساعت اولی که همدیگه رو دیدیم، اینها رو پرسیدند.
뭐 당연히 최선을 다해서 대답했지만
خب|البته|بهترین|با تمام|پاسخ دادم اما
البته که من بهترین تلاشم را کردم تا پاسخ دهم.
'아 별난 놈들이다, 보통 놈들은 아니구나' 생각했는데
آ|عجیب|بچه ها|معمولی|بچه ها|نیستند|
فکر کردم: 'آه، چه آدمهای عجیبی هستند، اینها آدمهای معمولی نیستند.'
그다음 날에 예비 로스터를 저한테 보여줬어요
روز بعد|در|اولیه|فهرست|به من|نشان داد
روز بعد، فهرست پیشنویس را به من نشان دادند.
그만큼 진심이기도 했던 거죠
به همان اندازه|هم واقعی بود||درست
این نشاندهندهی جدیت آنها بود.
근데 로스터가 좀.. 그래서 한동안 연락을 안 받았습니다
اما|فهرست|کمی|بنابراین|برای مدتی|تماس را|نه|دریافت کردم
اما فهرست کمی... بنابراین مدتی تماس نگرفتم.
이게 좀.. 마음에 안 들어가지고 한동안 연락을 안 받았는데
این|کمی|به ذهن|نه|وارد شد|برای مدتی|تماس را|نه|دریافت کردم
این موضوع کمی.. به دلم نمینشست و مدتی تماسها را پاسخ ندادم.
나중에 (팀에서)'이제 마지막으로 연락하는 건데-
بعدا|از تیم|حالا|آخرین بار|تماس گرفتن|اما
بعداً (از تیم) گفتند: 'این آخرین تماسی است که میزنیم-
우리 로스터 이렇고 어떻게 해줄 거다'
ما|فهرست|اینطوری|چگونه|انجام خواهد داد|خواهد شد
لیست بازیکنان ما اینگونه است و چه کار میخواهید انجام دهید'
근데 로스터 보니까 진짜 좋은 거에요
اما|فهرست|وقتی نگاه کردم|واقعاً|خوب|چیزیه
اما وقتی لیست بازیکنان را دیدم، واقعاً خوب بود.
Impact 있고 VicLa 있고
تأثیر|و|ویکلا|و
تأثیرگذار و VicLa وجود دارد.
그리고 이렇게 얘기해 버려서 좀 그런데
و|اینطور|صحبت کرد|به طور ناخواسته|کمی|عجیب است
و اینطور که صحبت کردم کمی عجیب است
저 오면은 오기로 한 선수도 있고
آن|بازیکنی که قرار است بیاید|به آمدن|یک|بازیکن دیگر|وجود دارد
وقتی من میآیم، بازیکنانی هستند که قرار است بیایند
'그래서 너가 진짜 중요하다' 이렇게까지 얘기한 팀은 없었고
بنابراین|تو|واقعا|مهم است|تا این حد|صحبت کرده||نبودند
هیچ تیمی تا این حد نگفته است 'بنابراین تو واقعاً مهمی' و اینطور صحبت کرده است
다 고려했을 때 FLY가 제일 좋았던 거 같아요
all|considered|when||the most|was good|thing|seems
به طور کلی به نظر میرسد FLY بهترین گزینه بوده است
왜냐면 멤버만 봐도 이거는 진짜
چون|فقط اعضا|ببینی|این|واقعی
چرا که فقط با نگاه به اعضا، این واقعاً واضح است
'우리가 시너지도 내고 팀워크만 잘 맞는다면..'
ما|هم افزایی|داشته باشیم|فقط کار تیمی|خوب|هماهنگ باشند
'اگر ما همافزایی داشته باشیم و فقط تیمورکمان خوب باشد..'
제가 Worlds(롤드컵)에 가본 적은 없지만
من||||رفتن|تجربه|اما
||||||but
من هرگز به Worlds (جام جهانی) نرفتهام اما
Worlds에서도 충분히 경쟁력이 있을 것 같고
|sufficiently|competitiveness|will be|thing|seems
به نظر میرسد که در Worlds هم به اندازه کافی رقابتی خواهیم بود
그만큼 저를 모든 팀원들이 좋아하고
به همان اندازه|مرا|همه|اعضای تیم|دوست دارند
به همین اندازه همه اعضای تیم من را دوست دارند و
그런 부분에서 제일 끌렸던 거 같습니다
آنچنانی|در بخش|خیلی|جذب شده بود|چیز|به نظر می رسد
به نظر میرسد که این بخش بیشترین جذابیت را برای من داشت.
'여러모로 FLY의 진심이 느껴졌다' 이런 식으로 표현을 해주셨는데
از جهات مختلف||صداقت|احساس شد||||
"به هر حال، احساس کردم که FLY واقعاً صادق است" اینطور بیان کردید.
한편으로는 고민도 많이 하셨을 것 같아요
از طرف دیگر|نگرانی ها|زیاد|کرده بودند|چیز|به نظر می رسد
از طرفی، به نظر میرسد که شما هم خیلی فکر کردهاید.
왜냐하면 중국에 가 보신 적 있고
چون|به چین|رفتن|دیدن|تجربه|دارید
چرا که شما قبلاً به چین رفتهاید.
한국 팀에서 활동해 보신 적도 있지만
کره|در تیم|فعالیت کرده|دیده|تجربه|هست اما
و همچنین تجربه فعالیت در تیم کرهای را دارید.
미국은 한국(선수)의 입장에서는 더 먼 곳이라고 생각이 되고
آمریکا||||از نظر ورود|بیشتر|دورتر|جایی که|فکر|می شود
اما از نظر بازیکنان کرهای، آمریکا به نظر مکان دورتری میآید.
미국 리그에 대한 여러 가지 의문점이
آمریکا|لیگ|درباره|چندین|نوع|سوالات
سوالات مختلفی در مورد لیگ آمریکا وجود دارد.
조금은 있는 것도 사실이잖아요
کمی|موجود|چیز|واقعیت داره
این واقعیت دارد که کمی وجود دارد.
적응 문제도 고려를 해야 되고 다양한 것들이 있을 텐데
سازگاری|مسئله هم|در نظر گرفتن|باید|باشد|مختلف|چیزها|وجود داشته|داشته باشند
باید به مسائل سازگاری نیز توجه کرد و چیزهای مختلفی وجود دارد.
어떤 부분에서 이런 점들을 고려하셨고
چه|در بخش|این|نکات|در نظر گرفتید
در چه زمینههایی این نکات را در نظر گرفتهاید؟
어떤 점에서 이런 생각들에도 불구하고
چه|از نظر|این|افکار|با وجود
در چه جنبههایی با وجود این افکار، این موارد را در نظر گرفتهاید؟
FLY행을 고려하게 되신 걸까요?
پرواز FLY|در نظر بگیرید|شده|سوالی است
آیا شما در حال فکر کردن به پرواز هستید؟
일단 팬분들이나 시청자분들이 가장 걱정하는 건
اولاً|طرفداران یا|بینندگان|بیشتر|نگران کننده|چیز
در ابتدا، طرفداران و بینندگان بیشتر نگران این هستند که
아무래도 북미에 가면 선수가 조금 망가지는 그런..
به هر حال|به شمال آمریکا|اگر برود|بازیکن|کمی|خراب می شود|از این قبیل
به هر حال، وقتی به آمریکای شمالی میروند، بازیکن کمی خراب میشود...
전문 용어가 있더라고요
تخصصی|اصطلاحات|وجود داشت
یک اصطلاح تخصصی وجود دارد.
- '북적화'라고 아시나요? - 네네 알죠
|آیا می دانید؟|بله بله|می دانم
- آیا شما 'شلوغی' را میشناسید؟ - بله، بله، میدانم.
북적화라는 말이 있더라고요, 되게 웃겼는데
به نام شلوغی|حرف|بود|خیلی|خندهدار بود
میگویند که واژه «شلوغی» وجود دارد، خیلی خندهدار بود.
뭐 그런 부분에서는 저는 따로 걱정 안 하는 게
چه|آن|در زمینه|من|جداگانه|نگرانی|نه|کردن|چیز
در این زمینه من واقعاً نگران نیستم.
자세하게 풀 수는 없지만
به طور دقیق|توضیح دادن||وجود ندارد اما
نمیتوانم به طور دقیق توضیح دهم.
굉장히 많은 위기가 있었는데 제 프로게이머 인생에
بسیار|زیاد|بحران ها|بودند|من|بازیکن حرفه ای|در زندگی
در زندگی حرفهای گیمری من بحرانهای زیادی وجود داشت.
물론 당시에는 엄청 힘들고
البته|در آن زمان|خیلی|سخت بود
البته در آن زمان خیلی سخت بود.
실력이 진짜 막 -25% 된 적도 있고
مهارت|واقعا|به شدت|کاهش یافته|بارها و بارها|وجود دارد
واقعا یک بار تا -25% افت کردم
회복하는 데에 굉장히 오래 걸리기도 했지만
بهبودی|در|بسیار|طولانی|طول میکشد|اما
و بهبودی خیلی طول کشید اما
저는 리그가 어떻거나 환경이 어떻다고 해서
من|لیگ|هرچند|محیط|هرچند که|به خاطر
من به خاطر لیگ یا محیط فکر نمیکنم که
제가 망가질 거라는 생각은 들지 않아요
من|خراب بشم|چیزی که|فکر|بیاد|نیست
خراب بشوم
왜냐면은 이전에 겪었던 경험들도 있고
چون||تجربه شده|تجربیات دیگر|وجود دارد
چون تجربیات قبلی را دارم
이번에도 실제로 방송을 하면서 반 시즌을 쉬었는데
این بار هم|به طور واقعی|پخش را|در حین|نیم فصل|فصل را|استراحت کرد
این بار هم در حین پخش واقعی، نیم فصل را استراحت کردم.
오히려 더 잘하는 모습으로 서머에 복귀하기도 했고
بلکه|بیشتر|خوب عمل کردن|با ظاهر|در تابستان|بازگشتن|
در واقع، با نمایشی بهتر به تابستان بازگشتم.
그래서 저는 오히려 만약에 팀원들이
بنابراین|من|در عوض|اگر|اعضای تیم
بنابراین من فکر میکنم اگر اعضای تیم به سمت نادرست بروند,
잘못된 방향으로 엇나간다면
نادرست|به سمت|اگر منحرف شود
آنگاه من میتوانم در آن زمینه (اصلاح کنم) و 'تأثیر خوبی بگذارم'.
그런 부분에서 제가 (바로잡아) '좋은 영향을 줄 수 있지 않을까'
آنچنانی|در آن بخش|من|اصلاح کنم|خوب|تأثیر|دادن|توانستن|باشد|نکند
그리고 팀을 하나로 만들고
و|تیم را|به یک واحد|تشکیل میدهد
و تیم را به یک واحد تبدیل کردیم
좋은 성적을 낼 수 있지 않을까 했는데
خوب|نمره|به دست آوردن|توانستن|نیست|نکند|فکر کردم
فکر کردم که شاید بتوانیم نتایج خوبی بگیریم
이미 팀원들이 다 프로페셔널하더라고요
قبلاً|اعضای تیم|همه|حرفهای بودند
اما اعضای تیم همه حرفهای بودند
그래서 뭐 걱정하시는 부분에 대해서는
پس|چه|نگران کننده|در مورد بخش|درباره
بنابراین در مورد نگرانیهایی که دارید
저는 당연히 들리기도 하고
من|به طور طبیعی|شنیده می شود|و
من به طور طبیعی میشنوم
막 그런 얘기로 기분이 좀 신경 쓰일 수도 있겠지만
تازه|آنچنانی|با حرف|حال|کمی|نگرانی|به کار بره|ممکنه|هست ولی
شاید با چنین حرفهایی حالتان کمی خراب شود، اما
크게 걱정하지 않고 있습니다
زیاد|نگران نیستم|بدون|هستم
من خیلی نگران نیستم
Impact 선수와는 북미 적응에 대해서
ایمپکت|با بازیکن|شمال آمریکا|در سازگاری|درباره
آیا با بازیکن Impact دربارهٔ سازگاری در آمریکای شمالی
이야기를 나눠 본 적이 있으실까요?
گفتگو|تقسیم|دیده|بار|آیا وجود دارد
صحبت کردهاید؟
사실 제가 적응을 못 하는 거는 상상하기 어려운 일이라서..
در واقع|من|به سازگاری|نمی|کننده|چیز|تصور کردن|دشوار|چون چیزی است
در واقع، تصور اینکه من نتوانم سازگار شوم، دشوار است..
왜냐하면, 단도직입적으로 여쭤볼게요
چون|به طور مستقیم|میپرسم
چرا که، به طور مستقیم میپرسم
이제 북미가 한국인 용병을 매해 영입을 많이 시도를 하고 있고
حالا|شمال آمریکا|کره ای|مزدور|هر سال|استخدام|زیاد|تلاش ها|می کند|هست
حالا شمال آمریکا هر ساله تلاش زیادی برای جذب مزدوران کرهای دارد و
실제로 올해도 한국 용병들을 많이 영입해서
در واقع|امسال هم|کره|مزدوران|زیاد|جذب کرد
در واقع امسال هم مزدوران کرهای زیادی جذب شدهاند
TL라든가 FLY 같은 로스터들이 구축이 된 것도 사실이에요
مثل TL|FLY|مانند|لیست بازیکنان|ساخت|شده|همچنین|حقیقت دارد
این واقعیت است که تیمهایی مانند TL و FLY تشکیل شدهاند
그런데 현재 북미 팬들이 LCS에 대한
اما|فعلی|شمال آمریکا|طرفداران|به LCS|درباره
اما در حال حاضر طرفداران شمال آمریکا نسبت به LCS
약간 피로도가 높아져 있는 상황이거든요
کمی|خستگی|افزایش یافته|در|وضعیت
وضعیتی است که کمی خستگی افزایش یافته است.
북미의 경우에는 항상 좋은 로스터를 짜려고 구상을 많이 하지만
شمال آمریکا|در مورد|همیشه|خوب|فهرست بازیکنان|برای ساختن|برنامه ریزی|زیاد|اما
در مورد آمریکای شمالی، همیشه تلاش میشود تا یک لیست خوب از بازیکنان تهیه شود.
실제로 이런 로스터가 이루어졌을 때
در واقع|چنین|فهرست|انجام شد|زمان
اما وقتی که این لیست واقعاً تشکیل میشود,
국제 대회에서 성적을 내지는 못한다
بین المللی|در مسابقه|نمره|نمی|میگیرد
در مسابقات بینالمللی نتایج خوبی کسب نمیشود.
좀 좋은 예가 좀 안타까운 일이기는 했지만
کمی|خوب|مثال|کمی|غم انگیز|کاری|اما
یک مثال خوب، یک اتفاق ناامیدکننده بود.
22년도에 TL가 슈퍼팀을 결성을 했지만
در سال 22|TL|سوپر تیم|تشکیل|داد
در سال 22، TL یک تیم فوقالعاده تشکیل داد، اما
아쉽게도 롤드컵에 진출을 하지는 못 했고
متاسفانه|به جام جهانی|صعود|نمی|نمی|کرد
متأسفانه نتوانستند به جام جهانی راه پیدا کنند و
이게 매년 반복되다 보니까
این|هر سال|تکرار میشود|چون دیدم
این موضوع هر سال تکرار میشود و
사람들이 약간의 의구심을 가질 거 같기도 해요
مردم|کمی|تردید|داشته باشند|احتمالاً|به نظر می رسد|دارند
به نظر میرسد که مردم کمی شک و تردید داشته باشند.
매년 좋은 로스터에 매해 이런 인터뷰를 보는 거 같다,
هر سال|خوب|در فهرست|هر سال|اینگونه|مصاحبه را|دیدن|چیز|به نظر می رسد
هر سال یک لیست خوب داریم و هر سال این مصاحبهها را میبینیم.
올해가 시작할 때 '이 로스터는 다르다'
سال جاری|شروع کردن|زمان|این|فهرست|متفاوت است
وقتی سال شروع شد، 'این فهرست متفاوت است'
'이 로스터는 정말 북미에서도 좋은 모습을 보여줄 수 있다'
این|فهرست|واقعاً|حتی در آمریکای شمالی|خوب||نشان دادن|توانایی|دارد
|||||appearance|||
'این فهرست واقعاً میتواند در آمریکای شمالی هم عملکرد خوبی داشته باشد'
'하지만 그게 (현재는) 결과로 보이지는 않으니-
اما|آن|(در حال حاضر)|به عنوان نتیجه|نمی بیند|نمی کند
'اما این (در حال حاضر) به عنوان نتیجه دیده نمیشود-
어떤 면에서 우리가 FLY에 조금 더 믿음을 가져야 되는가?'
چه|از نظر|ما|به FLY|کمی|بیشتر|اعتماد|باید داشته باشیم|باشد
در چه جنبهای باید به FLY کمی بیشتر اعتماد کنیم؟'
인터뷰를 보면서 이런 질문을 하는 팬들이 있다면
مصاحبه را|در حین دیدن|چنین|سوالات|می کنند|طرفداران|اگر وجود داشته باشند
اگر طرفدارانی وجود داشته باشند که این سوالات را در حین تماشای مصاحبه مطرح کنند
그건 어떻게 답변하시겠어요?
آن را|چگونه|پاسخ میدهید؟
شما چگونه به این پاسخ میدهید؟
일단은 걱정하시는 부분이 LCS의 전체적인 성적이나
در حال حاضر|نگرانید|بخش|LCS|کلی|نمره یا
در ابتدا، نگران کننده این است که عملکرد کلی LCS یا
'소위 수퍼팀이라고 말하는 강력한 로스터를 결성했음에도-
به اصطلاح|به عنوان سوپر تیم|می گویند|قوی|فهرست بازیکنان|با وجود اینکه تشکیل دادند
با وجود تشکیل یک لیست قوی که به اصطلاح "سوپر تیم" نامیده میشود-
좋은 성적을 내지 못하고-
خوب|نمره|به دست|نتوانست
نتایج خوبی کسب نمیکند-
매해 같은 결과가 반복되는 것에 대해 좀 지쳤다'
هر سال|همان|نتیجه|تکرار شونده|به|درباره|کمی|خسته شدم
و هر سال همان نتایج تکرار میشود، کمی خسته کننده است.
이런 식으로 좀 생각이 드는데요
این|اینطور|کمی|فکر|میرسه
به این شکل فکر میکنم.
근데 그런 부분에서 저는 솔직히 크게 생각이 없었어요
اما|آنچنانی|در مورد آن|من|صادقانه|به طور قابل توجهی|فکر|نداشتم
اما در این مورد، من honestly فکر زیادی نداشتم.
LCS 전체에 대해서는
LCS|به کل|در مورد
در مورد کل LCS.
왜냐면은 '뭐 우리만 잘해서 좋은 성적내고-
چون|چه|فقط ما|به خوبی|خوب|نمره میگیره
چرا که فکر میکردم 'خب، اگر ما خوب عمل کنیم و نتایج خوبی بگیریم-
그럼 어차피 좋아하지 않을까' 했는데
پس|به هر حال|دوست داشته باشد|نکند|گفت
پس در هر صورت خوشحال نخواهند بود'.
이제 Impact 선수랑 얘기를 나눠보니까
حالا|ایمپکت|با بازیکن|صحبت|صحبت کردیم
حالا که با بازیکن Impact صحبت کردم
저 혼자였으면 이런 생각을 못 했을 거예요
من|اگر تنها بودم|اینطور|فکر|نمی|میکرد|خواهد بود
اگر تنها بودم، هرگز به این فکر نمیافتادم
약간 LCS 전체의 실력을 좀 걱정도 하고
کمی|LCS|کل|مهارت|کمی|نگرانی هم|و
کمی نگران سطح کلی LCS هستم
(리그의) 흐름이나 방향성에 대해서
لیگ|جریان یا|در مورد جهت گیری|درباره
در مورد جریان یا جهتگیری (لیگ)
굉장히 많은 생각을 가지고 있더라고요
بسیار|زیاد|فکرها|داشتن|بود
خیلی فکرهای زیادی در سرش دارد
예를 들어서 스크림 시간이 좀 비효율적이라거나
برای مثال|به|اسکرین|زمان|کمی|غیر کارآمد باشد
به عنوان مثال، اگر زمان تمرین کمی ناکارآمد باشد
아니면 대회를 치른 날이랑 그다음 연습날이랑
یا|مسابقه|برگزار شده|روز|بعدی|روز تمرین
یا روز برگزاری مسابقه و روز بعدی تمرین
밸런스가 안 맞는 날에는 연습 일정을 수정을 한다거나
تعادل|نه|درست|در روز|تمرین|برنامه|اصلاحات|یا انجام میدهد
در روزهایی که تعادل ندارند، برنامه تمرین را اصلاح میکنیم
그런 부분에서 아예 문화를 바꾼다고 해야 되나 전체적인
آنچنانی|در آن بخش|به طور کامل|فرهنگ|تغییر دادن|باید|بشود|کلی
آیا باید به طور کلی فرهنگ را تغییر دهیم؟
그래서 저는 실제로.. 아 이거 얘기해도 되나?
پس|من|در واقع|آ|این|صحبت کردنش|ممکنه
بنابراین من واقعاً... آیا میتوانم این را بگویم؟
- 스크림 시간이 막 바뀌고 한다고 하더라고요 올해부터 - 아 이거 말씀하셔도 돼요 전혀 문제없어요
اسکرین|زمان|به تازگی|تغییر کرده|میگویند|میبینید|از امسال|آ|این|اگر بگویید|اشکالی ندارد|اصلاً|مشکلی نیست
- زمان اسکرین به تازگی تغییر کرده است - آ، شما میتوانید این را بگویید، هیچ مشکلی نیست.
그래서 그런 부분에서 '진짜 이 형(Impact)이랑 몇몇 사람들이-
بنابراین|آن|در آن بخش|واقعاً|این|برادر بزرگتر|Impact|با|چند نفر|مردم
بنابراین در این زمینه، "واقعاً این برادر (Impact) و چند نفر دیگر -
진짜 발전을 시키려고 하는구나'
واقعا|پیشرفت|میخواهی|میکنی
واقعاً در حال تلاش برای پیشرفت هستند"
저는 뭔가를 많이 바꿀 수 없을 수도 있고 하지만
من|چیزی|زیاد|تغییر دادن|توانستن|نبودن|احتمال|دارد|اما
من ممکن است نتوانم چیزهای زیادی را تغییر دهم، اما
이게 선수들은 실제로 '굉장히 안 보이는 곳에서 노력을 하고 있다'
این|بازیکنان|در واقع|بسیار|نه|قابل دیدن|در جایی|تلاش|می کنند|هستند
اینکه بازیکنان واقعاً "در جاهایی که به شدت دیده نمیشود، در حال تلاش هستند".
이렇게 알고 계셨으면 좋겠고
اینطور|بدانید|بودند|خوب است
امیدوارم اینگونه بدانید و
이번에 TL로 가신 MaRin 감독님이나
این بار|به TL|رفتن|MaRin|یا مربی
این بار مربی MaRin که به TL رفته است یا
우리 팀에 Impact나 아니면 저도 있고
ما|در تیم|یا Impact|یا|من هم|هست
تیم ما شامل Impact و یا من هم هستیم و
우리 감독님인 Ssong 감독님도 전부다
ما|مربی|سونگ|مربی هم|همه
||Director||
مربی ما Ssong نیز همه از
롤에 대한 열망이 뛰어나신 분이기 때문에
رول|درباره|آرزو|برجسته|فردی|به خاطر
افرادی هستند که اشتیاق زیادی به بازی League of Legends دارند.
LCS 전체에 좋은 영향을 줄 거라고 저는 생각하고 있어요
LCS|به کل|خوب|تأثیر|خواهد داد|به نظر میرسد|من|فکر میکنم|هستم
من فکر میکنم که این تأثیر خوبی بر کل LCS خواهد داشت.
Prince 선수의 22년도에 대해서도
پرنس|بازیکن|در سال 22|درباره هم
همچنین میخواهم درباره سال 22 پرینس صحبت کنم.
조금은 이야기를 해보고 싶어요
کمی|صحبت|امتحان کردن|میخواهم
میخواهم کمی در مورد آن صحبت کنم.
스프링에 잠깐 휴식을 하셨지만
در بهار|به طور موقت|استراحت|کردند اما
او در بهار کمی استراحت کرد.
서머에 LCK 그리고 LSB에 복귀를 하셔서
در تابستان|لیگ قهرمانان کره|و|به LSB|بازگشت|شما
اما در تابستان به LCK و LSB بازگشت.
좋은 모습을 많이 보여주시고
خوب|ظاهر|زیاد|نشان دادید
شما نمایشهای خوبی را به نمایش گذاشتید و
- 정규 시즌에도 좋은 성적을 거뒀었지만 - 아 잘했죠
عادی|در فصل|خوب|نتیجه|به دست آورد اما|آ|خوب عمل کردید
- در فصل عادی هم نتایج خوبی کسب کردید - آفرین
조금 아쉽게 롤드컵 문턱인 플레이오프 선발전에서
کمی|با اندکی ناامیدی|جام جهانی|در آستانه|پلی آف|در مرحله انتخابی
کمی متاسفانه در مرحله انتخابی پلی آف که در آستانه جام جهانی بودید،
롤드컵에 진출을 하시지는 못했던 거 같아요
به جام جهانی|صعود|شما|نتوانستند|آن|به نظر میرسد
به نظر میرسد که نتوانستید به جام جهانی راه پیدا کنید.
정말 '롤러코스터 같은 시즌' 이라고 표현을 할 수 있겠네요
واقعا|ترن هوایی|مانند|فصل|می|بیان|انجام|توان|خواهد بود
واقعاً میتوان آن را یک فصل 'ترن هوایی' توصیف کرد.
좋은 점도 있었고 좀 아쉬운 부분도
خوب|نکته|بود|کمی|ناامیدکننده|بخش
نقاط مثبت هم وجود داشت و برخی قسمتها هم ناامیدکننده بود.
당연히 Prince 선수의 입장에서는 있었을 것 같은데
قطعا|پرنس|بازیکن|از دیدگاه|وجود داشت|چیز|به نظر میرسد
البته به نظر میرسد که از دیدگاه بازیکن پرنس اینطور بوده است.
Prince 선수 개인적으로는 22년도를 어떻게 돌아보고 있는지도
پرنس|بازیکن|از نظر شخصی|سال 2022|چگونه|نگاه می کند|هست
شخصاً پرنس چگونه به سال 22 نگاه میکند.
사실 많은 팬들이 궁금해 할 것 같아요
در واقع|بسیاری از|طرفداران|کنجکاو|خواهند کرد|چیز|به نظر می رسد
در واقع، به نظر میرسد که بسیاری از طرفداران کنجکاو هستند.
이제 막 경기가 끝났을 때는 진짜
حالا|به تازگی|بازی|تمام شده|زمانی که|واقعاً
زمانی که بازی تازه تمام شده بود، واقعاً...
'(우리가) 사실 질만했다' 약간 이런 느낌이었어요
ما|در واقع|شکست خورد|کمی|این|احساس میشد
'(ما) واقعاً بد بودیم' کمی این حس بود
팬들께서는 이걸 듣고 '아니 질만했다고? 장난하냐?'
طرفداران|این را|شنیدند|نه|فقط باختن را توجیه کرد؟|شوخی میکنی؟
طرفداران ممکن است با شنیدن این بگویند 'نه، بد بودیم؟ شوخی میکنی؟'
이렇게 생각하실 수도 있지만
اینطور|فکر کنید|ممکن|است اما
شاید اینطور فکر کنند اما
왜냐하면 우리가 연습하는 과정에 있어서
زیرا|ما|تمرین کردن|در فرآیند|در
||||in
چون در روند تمرین ما
연습 도중에 결과나 내용이 좋지 않았었고
تمرین|در حین|نتیجه یا|محتوا|خوب|نبود
در حین تمرین، نتایج یا محتوا خوب نبودند
저희가 나오던 실수들이 실제로 대회에서도 많이 나오고
ما|که ظاهر می شدند|اشتباهات|در واقع|در مسابقه هم|زیاد|ظاهر می شوند
اشتباهاتی که ما داشتیم در واقع در مسابقات هم زیاد اتفاق میافتد.
그 과정에서 이제 또 저는 저 스스로..
آن|در فرآیند|حالا|دوباره||من|به تنهایی
در این فرآیند، من هم به نوعی...
아무래도 제 입으로 말하기는 뭐하지만
به هر حال|من|با دهانم||هرچند که
به هر حال، گفتن این موضوع از زبان خودم سخت است.
제가 에이스 역할이었잖아요
من|آس|نقش بودم
من نقش ایست را داشتم.
그래서 여러 가지로 팀을 좀 어떻게든
بنابراین|چندین|از جهات مختلف|تیم را|کمی|به هر حال
بنابراین به هر طریقی سعی کردم تیم را مدیریت کنم.
부여잡고 (이끌어가고) 싶은 마음이 강했어요
چنگ زدن به|هدایت کردن|خواستن|احساس|قوی بود
احساس قویای برای نگهداشتن (و پیش بردن) داشتم
그래서 그런 부분에서
بنابراین|آنچنانی|در بخش
به همین خاطر در آن بخشها
끝나고 난 이후로는 자책도 많이 하고 이게
بعد از تمام شدن|من|از آن زمان به بعد|سرزنش خودم هم|زیاد|می کنم|این
بعد از تمام شدن، خیلی خودم را سرزنش کردم و این که
'그래도 나는 최선을 다 했던 거 같은데-
با این حال|من|بهترین تلاش|کاملاً|کرده بودم|چیز|به نظر می رسد
'با این حال، به نظرم بهترین تلاشم را کردم-'
내가 자책하는 게 맞나' 생각도 했는데
من|خود را سرزنش کردن|چیز|درست است|فکر کردن به|کرده بودم
فکر کردم که آیا سرزنش خودم درست است یا نه
이제 와서 생각해 보고 여러 팀들의 이야기를 들어보면
حالا|بیاید|فکر کنم|دیدن|چندین|تیم ها|صحبت ها|اگر گوش دهیم
حالا که فکر میکنم و داستانهای تیمهای مختلف را میشنوم
'정말 잘 해냈구나' 라는 생각이 들어가지고
واقعا|خوب|موفق شدی|که|فکر|وارد شد
به این فکر میکنم که 'واقعاً خوب انجام دادند' و این احساس به من دست میدهد
오히려.. 물론 결과가 더 좋았으면 또 다른 교훈이랑
برعکس|البته|نتیجه|بیشتر|خوب بود|دوباره|دیگر|درس
در واقع.. البته اگر نتیجه بهتر بود، درسهای دیگری هم میتوانستیم بگیریم و
좋은 아이디어들을 갖고 갔겠지만
خوب|ایده ها را|با خود|برده بود اما
ایدههای خوبی را به دست میآوردیم، اما
조금 더 제 자신을 믿을 수 있는 힘을 얻은 거 같아요 이번 시즌에는
کمی|بیشتر|من|خودم|اعتماد کردن|توانستن|موجود|قدرت|به دست آورده|چیز|به نظر می رسد|این|فصل
احساس میکنم که در این فصل کمی بیشتر به خودم اعتماد پیدا کردهام.
인터뷰 초반에 '저런 힘든 상황에서도-
مصاحبه|در اوایل|آنچنان|سخت|در چنین شرایطی
در اوایل مصاحبه گفتید: 'به خاطر تجربهای که در شرایط سخت داشتم-
헤쳐나간 경험이 있기 때문에 북미 같은 새로운 환경에서도-
عبور کرده|تجربه|وجود دارد|به خاطر|آمریکای شمالی|مانند|جدید|در محیط
میتوانم در محیطهای جدیدی مانند آمریکای شمالی-
좋은 모습을 보여줄 수 있는 자신이 있다'라고 말씀하셨어요
خوب|ظاهر|نشان دادن|توانستن|بودن|خود||فرمودند
خودم را به خوبی نشان دهم'.
이것과 좀 연결된 부분일까요?
به این|کمی|مرتبط|بخش باشد
آیا این به این موضوع مرتبط است؟
그리고 Prince 선수가 22년도를 거치면서
و|پرنس|بازیکن|سال 22|در طول
و همچنین بازیکن پرنس در سال 22 گذشت.
배운 제일 큰 한 가지 점은 무엇일까요?
آموخته|بزرگترین|بزرگ|یک|نکته|نکته|چیست
بزرگترین نکتهای که یاد گرفتم چیست؟
인터뷰 초반에 했던 말은
مصاحبه|در اوایل|گفته شده|صحبت
صحبتهایی که در اوایل مصاحبه کردم این بود که
사실 저는 매해가 못 하면 바로 은퇴할 수 있는
در واقع|من|هر سال|نمی تواند|اگر|بلافاصله|بازنشسته شود|توانایی|دارد
در واقع من هر سال اگر نتوانم، میتوانم به راحتی بازنشسته شوم.
그런 느낌의 제 입장에서는
آنچنانی|احساسی|من|از دیدگاه
از دیدگاه من که چنین احساسی دارم,
매우 다사다난했던 해들이 연속됐었는데요
بسیار|پر از حوادث و مشکلات|سالها|به طور مداوم ادامه داشتند
سالهای بسیار پرچالشی پشت سر هم گذراندهام.
실제로 은퇴도 할 뻔했죠 방송하면서 그랬었는데
در واقع|بازنشستگی هم|خواهد|تقریبا انجام داد|در حین پخش|اینطور بود
در واقع، من تقریباً بازنشسته شدم، در حین پخش اینطور بود.
올해도 포함이지만 올해는 진짜 제가 못 한 판이 없어요
امسال هم|شامل است|امسال|واقعا|من|نمی|انجام دادن|بازی|وجود ندارد
شامل امسال هم هست، اما امسال واقعاً من هیچ بازیای را از دست ندادم.
저는 못 한 판이 없다고 자부할 수 있고
من|نمی|یک|بازی|نیستم|افتخار کنم|توانم|دارم
من میتوانم با اطمینان بگویم که هیچ بازیای را از دست ندادم.
그만큼 저는 올해 결과가 어찌 됐든 간에 최선을 다했고
به همان اندازه|من|امسال|نتیجه|چگونه|باشد|در هر حال|بهترین تلاش|کردم
به همین اندازه، من امسال هر چه که نتیجه باشد، تمام تلاشم را کردم.
좀 자신을 믿을 수 있는 경험을 했다고 생각합니다
کمی|به خود|اعتماد کردن|توانستن|داشتن|تجربه|کرده است|فکر می کنم
فکر میکنم تجربهای داشتم که میتوانم به خودم اعتماد کنم.
'자신을 믿을 수 있는 경험' 이라는 건
خود|اعتماد کردن|توانستن|موجود|تجربه|که|چیز
'تجربهای که میتوان به خود اعتماد کرد' به چه معناست؟
어떤 뜻인지 자세하게 여쭤보고 싶네요
چه|معنی آن|به طور دقیق|بپرسم|میخواهم
میخواهم دقیقاً بپرسم که این چه معنایی دارد.
분명 최선을 다했는데 결과가 좋지 않아요
مطمئناً|بهترین تلاش|کرده بودم|نتیجه|خوب|نیست
مطمئناً تمام تلاشم را کردم اما نتیجه خوب نبود.
그러면은 저를 의심할 수밖에 없게 되더라고요
پس|مرا|شک کردن به|چاره ای جز|نداشته|می شود
در این صورت، نمیتوانم جز این که به خودم شک کنم.
'아 이때 내가 어떻게 더 콜을 했어야 했나'
آ|در آن زمان|من|چگونه|بیشتر|تماس را|باید می کردم|می کردم
'آه، در آن زمان باید چگونه بیشتر تلاش میکردم؟'
아니면 '내가 더 이거를 내 걸 포기하고 했어야 했나'
یا|من|بیشتر|این را|من|چیز|رها کردن|باید می کردم|می کردم
یا اینکه 'آیا باید این را فدای خودم میکردم؟'
아니면 '그냥 믿고 기다리는 그런 방법을 택했어야 했나' 등등
یا|فقط|به||آنچنانی|روش|باید انتخاب میکردم|کرده بودم|و غیره
یا اینکه 'آیا باید روش اعتماد و صبر را انتخاب میکردم؟' و غیره
그런 부분에서 결국 결과가 안 좋으니까
آنچنانی|در آن بخش|در نهایت|نتیجه|نه|خوب است
در آن بخش، در نهایت نتیجه خوب نیست پس
분명 최선을 다했음에도 후회가 되는 거죠
مطمئناً|بهترین|با وجود اینکه تلاش کرد|پشیمانی|می شود|هست
با اینکه قطعاً بهترین تلاش را کردهام، احساس پشیمانی میکنم
근데 그런 부분에서 이제..
اما|آنچنانی|در بخش|حالا
اما در آن بخش حالا..
뭐 또 그런 상황이 닥치면 그런 생각할 수도 있어요
چه|دوباره|آنچنانی|وضعیت|پیش بیاید|آنچنانی|فکر کردن|ممکن|هست
ممکن است در چنین شرایطی دوباره چنین فکری به ذهنم برسد.
하지만 '올해만큼 방황하고 힘들지는 않을 것 같다'
اما|امسال به اندازه سال|سرگردان و|سخت نخواهد بود|نخواهد|چیز|به نظر می رسد
اما فکر نمیکنم که به اندازه امسال سرگردان و سخت باشد.
그런 느낌입니다
چنین|احساسی است
I think I know what you mean.
این حس را دارم.
- 무슨 느낌인지 알 것 같아요
چه|احساسی که|می دانم|چیز|به نظر می رسد
- فکر میکنم چه حسی است.
- 아 그래요? - 네 어느 정도는요
آ|آیا درست است؟|بله|کجا|تا حدی
- اوه، واقعاً؟ - بله، تا حدی.
그럼 영상편지 잠깐.. 우리 LSB 팀원들한테요
پس|ویدئو نامه|لحظه ای|ما|LSB|به اعضای تیم
||||LSB|
خب، یک پیام ویدیویی برای اعضای تیم LSB.
잘 좀 하지 그랬어
خوب|کمی|میکردی|چرا
کاش کمی بهتر عمل میکردی.
이 말을 꼭 하고 싶었어요
این|حرف|حتماً|بگویم|میخواستم
میخواستم این را حتما بگویم.
내년에 LCS에도 쟁쟁한 원딜들이 많은 거 같습니다
سال آینده|در LCS هم|قوی|بازیکنان خط حمله|زیادی|چیز|به نظر می رسد
And there will be many competitive bot laners in 2023 LCS.
به نظر میرسد که در سال آینده در LCS هم بازیکنان برجستهای وجود داشته باشند.
맞죠 Berserker 선수도 북미 가기 전에도 좀
درست میگه|برزرکر|بازیکن هم|شمال آمریکا|رفتن|قبل از|کمی
|Berserker|||||
Yeah. Berserker, for example. Even before he went over to NA ...
درست است، بازیکن Berserker هم قبل از رفتن به شمال آمریکا کمی...
아무래도 T1이 명문이잖아요
به هر حال|||دانشگاه معتبر است
T1 is a powerhouse team, right?
به هر حال T1 یک تیم معتبر است.
그래서 T1 2군이었는지 연습생이었는지
بنابراین|T1|آیا در تیم دوم بود|آیا بازیکن تمرینی بود
And Berserker was ... Was he a trainee or an academy player? He was an academy player, if my memory serves right.
بنابراین نمیدانم که آیا او بازیکن تیم دوم T1 بود یا بازیکن تمرینی.
정확히 기억을 못 하지만 아마 2군이셨을 거예요
دقیقاً|به یادآوری|نمی|اما|شاید|از 2 گروه بودند|خواهد بود
دقیقاً به یاد ندارم، اما احتمالاً او بازیکن تیم دوم بود.
LCK CL을 뛰는 걸 봤기 때문에
لیگ قهرمانان لول||بازی کردن|چیزی|دیدم|به خاطر
چون او را در LCK CL دیدم.
그때도 솔랭에서 만났을 때
در آن زمان هم|در سولنگ|ملاقات کردیم|زمان
در آن زمان هم وقتی در سول رنک ملاقات کردیم.
친한 T1 선수들이 'Berserker 어때요 형?' 이런 질문도 받고
نزدیک|T1|بازیکنان|Berserker|چطوره|برادر بزرگتر|اینجور|سوالات هم|دریافت میکنند
دوستان نزدیک T1 از من میپرسند 'Berserker چطوره برادر؟'
또 이번에 복귀한 Doublelift 선수도 있고
همچنین|این بار|بازگشته|دابل لیفت|بازیکن هم|هست
و همچنین این بار Doublelift هم برگشته است
그런 부분에서 굉장히 재밌을 거 같아요
آنچنانی|در بخش|بسیار|جالب|چیز|به نظر می رسد
به نظر میرسد که این موضوع خیلی جالب خواهد بود
특히 정말 붙어보고 싶은 선수는 있으실까요 LCS에서?
به ویژه|واقعا|بازی کردن با|خواستنی|بازیکن|آیا وجود دارد|در LCS
آیا بازیکنی هست که واقعا بخواهید در LCS با او رقابت کنید؟
Doublelift 선수에 대한 얘기를 빼놓을 수 없는데요
دابل لیفت|درباره بازیکن|درباره|صحبت|حذف کردن|توانستن|نیست
نمیتوانم درباره Doublelift صحبت نکنم
저는 예전에 아예 북미 시즌만 있을 때부터
من|قبلاً|اصلاً|آمریکای شمالی|فقط فصل|بود|
من از زمانی که فقط فصل آمریکای شمالی وجود داشت شروع کردم.
PC방 아저씨가 재밌어 보이는 게임을 하고 있는 거예요
کافه بازی|آقای|جالب|به نظر می رسد|بازی|در حال|بودن|است
آقای PC Bang در حال بازی یک بازی جالب بود.
그게 롤이었고 거기서부터 배워서 시작을 했는데
آن|بازی رول بود|از آنجا به بعد|یاد گرفتم|شروع|کردم
آن بازی لیگ افسانهها بود و من از آنجا یاد گرفتم و شروع کردم.
시즌 2~3까지는 탑 라이너였는데
فصل|تا فصل 2 و 3|بالا|بازیکن خط بالا بود
تا فصل 2 تا 3 من یک تاپ لاینر بودم.
다이아1에서 원딜로 라인을 바꾸게 됐어요
||به عنوان AD Carry|خط را|تغییر دادم|شد
در دیاموند 1، من خط را به AD Carry تغییر دادم.
그게 바로 Doublelift 선수의 한국 유튜버가 편집한
آن|دقیقاً|دابل لیفت|بازیکن|کره ای|یوتیوبر|ویرایش کرده است
این دقیقاً به خاطر ویدیوهای ویرایش شده یوتیوبر کرهای Doublelift است.
매드 무비 영상 때문인데요
دیوانه|فیلم|ویدیو|
این به خاطر ویدیوهای Mad Movie است.
그 당시 기억나는 플레이들이
آن|زمان|به یاد ماندنی|بازی ها
حرکات بازی که به یاد میآورم این است که
베인 Q로 그레이브즈 Q를 피하는 건데
بین|با Q|گریوز|Q|فرار کردن|اما
با Q وین، Q گریوز را Dodge میکند.
그땐(그레이브즈 Q가) 지금의 Q가 아니라
آن زمان|گریوز|Q|حال حاضر|Q|نبود
در آن زمان (Q گریوز) مانند Q فعلی نبود.
산탄총이 나가는 스킬이었는데 피하기가 힘들었어요
شلیک شاتگان|خارج شدن|مهارت بود|فرار کردن از آن|سخت بود
این یک مهارت شلیک با شاتگان بود و فرار از آن سخت بود.
완전 잘 반응하거나 예측하는 게 아니고서는
کاملاً|خوب|واکنش نشان دهد یا|پیش بینی کند|چیز|مگر اینکه
این نه کاملاً واکنش نشان میدهد و نه پیشبینی میکند.
'이건 원딜을 안 할 수가 없다'
این|وندیل را|نه|انجام دادن||وجود ندارد
این نمیتواند بدون بازی کردن به عنوان AD Carry باشد.
아마 다들 그분보고 시작한 사람들이 꽤 있지 않을까요?
شاید|همه|به او|شروع کرده|مردم|به اندازه کافی|وجود دارند|نخواهند بود
شاید خیلیها از آن شخص شروع کرده باشند.
네 그때는 Doublelift가 원딜의 로망이었잖아요
بله|در آن زمان|Doublelift|AD Carry|رویای او بود
||Doublelift|of the ADC|was a dream
بله، در آن زمان Doublelift رویای AD Carry بود.
그 '앞구르기'의 대명사
آن|از '앞구르기'|ضمیر
|of the rolling|
آن 'چرخش به جلو' نماد است
그때 별명을 꺼내오면 '베인의 아버지'부터 여러 가지가 있는데
آن زمان|نام مستعار|بیاورد|بین||چندین||دارد
||bring out|Vain's|father|||
اگر در آن زمان نام مستعار را بیاورید، از 'پدر باین' تا موارد مختلفی وجود دارد
SENT_CWT:AFkKFwvL=5.69 PAR_TRANS:gpt-4o-mini=3.78
fa:AFkKFwvL
openai.2025-01-22
ai_request(all=393 err=0.00%) translation(all=327 err=0.31%) cwt(all=2003 err=2.55%)