1. هنر تجسمی معاصر ایران Contemporary Visual Art of Iran (1)
art|visuel|contemporain||||||
|visual|contemporary||||||
1\. Contemporary Visual Art of Iran (1)
1\. Arte visual contemporáneo de Irán (1)
1\. Art visuel contemporain d'Iran (1)
1. Arte visiva contemporanea dell'Iran (1)
1. Współczesna sztuka wizualna Iranu (1)
مجری: در هنر تجسمی معاصر ایران چه می بینیم؟ این هنر برای کیست؟ آیا حراج های سال های اخیر با مبالغ هنگفت برای آثار ایرانی نشانۀ جهانی شدن این هنر است؟
animateur|||visuel|contemporain||||||||||enchères||||||montants|énormes|||||||||
host||||||||||||Who is it for?||auction||||||amounts|significant amounts||||sign of|global||||
Moderator: What do we see in contemporary Iranian visual art? Who is this art for? Are recent auctions of huge sums for Iranian works a sign of globalization of this art?
Moderador: ¿Qué vemos en el arte visual iraní contemporáneo? ¿Para quién es este arte? ¿Son las subastas de los últimos años con grandes sumas de dinero para obras iraníes una muestra de la globalización de este arte?
Modérateur : Que voit-on dans l'art visuel contemporain de l'Iran ? A qui s'adresse cet art ? Les ventes aux enchères de ces dernières années avec des sommes faramineuses pour des œuvres iraniennes sont-elles un signe de la mondialisation de cet art ?
سلام.
Hi.
Hola.
Bonjour.
هنر تجسمی معاصر از نقاشی و مجسمه سازی فراتر رفته و چنان تنوعی یافته که حتی تعریف هنر را هم با دشواری مواجه کرده.
||||||||beyond|||such a|diversity|found|||definition of|||||difficulty|confront|
Contemporary visual art has gone beyond painting and sculpture to such a degree that it is even difficult to define art.
L'art visuel contemporain a dépassé la peinture et la sculpture et a acquis une telle diversité qu'il rencontre même des difficultés à définir l'art.
نگاهی به یکی از نشریات اینترنتی که نمایشگاه های جاری در لندن را معرفی می کند کافی است تا این تنوع را دریابیم.
||||publications|||exhibition||current|||||||||||diversity||understand
Take a look at one of the online journals that feature current exhibitions in London.
Un aperçu d'une des publications en ligne qui présente les expositions en cours à Londres suffit pour saisir cette diversité.
به جز دو نمایشگاه در انگلیس که یکی به نقاشی های ویلیام بلیک هنرمند رمانتیک بریتانیایی و دیگری به مرور کاباره های مورد علاقۀ هنرمندان قرن بیست اختصاص یافته، بقیۀ این لیست را می توان در ردیف هنر تجسمی معاصر قرار داد.
With the exception of two exhibitions in England, one devoted to the paintings of British romantic artist William Blake and the other to the cabaret of favorite artists of the twentieth century, the rest can be found in contemporary visual art.
À l'exception de deux expositions en Angleterre, dont l'une est consacrée aux peintures de William Blake, l'artiste romantique britannique, et l'autre est consacrée à passer en revue les cabarets préférés des artistes du XXe siècle, le reste de cette liste peut être classé comme art visuel contemporain.
و این ترکیب گویاست، نشانۀ آن که گالری ها و موزه ها به تسخیر هنری در آمده که دریافت مفهومش برای مخاطب معمولی دشوار است.
And this combination seems to indicate that art galleries and museums have conquered art that is difficult to grasp for the ordinary audience.
اما در حوزۀ هنر تجسمی معاصر ایرانی چه خبر است؟ آثاری که در ایران آفریده می شود یا توسط ایرانی ها در خارج آفریده می شود چه مخاطبی دارد؟ یک جستجوی اینترنتی با درج هنر تجسمی معاصر ایران به زبان انگلیسی در گوگل این صفحه و این آثار را در صدر آدرس های دیگر به ما نشان می دهد.
But what about contemporary Iranian visual art? What audience does the work created in Iran or created by Iranians abroad? A web search featuring the contemporary visual arts of Iran in English on Google shows this page and these works at the top of other addresses.
آیا می توان با نگاهی به آثار این چنینی که در نمایشگاه ها و حراج های هنری با استقبال مواجه می شود از جهانی شدن هنر تجسمی حال حاضر ایران صحبت کرد؟ آیا هنر ایرانی به گونۀ خاص و با اهدافی خاص گزینش می شود و در انظار جهانی قرار می گیرد؟ آیا پذیرش جهانی به شکل مبالغ هنگفت برای آثار ایرانی نشانه ای از پیشرفت در هنر یا ارائۀ هنر ایرانی در جهان است؟ این موضوع را با مهمان های این هفته در میان می گذاریم.
Can one look at the globalization of present-day visual art in Iran by looking at works such as these that are welcomed at art exhibitions and auctions? Is Iranian art selected in a specific way and with a specific purpose and made available to the world? Is the worldwide acceptance of huge sums for Iranian works a sign of progress in art or the presentation of Iranian art in the world? We are sharing this with guests this week.
رز عیسی، عرضه کنندۀ آثار هنر تجسمی معاصر ایرانی در گالری های مختلف دنیاست و کتابی هم با روئین پاکباز دربارۀ هنر تجسمی معاصر ایران نوشته و سلمان متین فر، مدیر گالری آب انبار از گالری های مطرح ایرانی در تهران است.
Rose Issa is a presenter of contemporary Iranian visual art in various galleries around the world, and she has written a book on Iranian contemporary visual art with Rooyen Pakbaz, and Salman Matinfar, director of Anbar Water Gallery, a leading Iranian galleries in Tehran.
خیلی خوش آمدید.
||vous êtes venu
Welcome.
عیسی: مرسی.
مجری: خانم عیسی، شما وضعیت حال حاضر هنرهای تجسمی معاصر ایرانی رو چطور می بینید؟ چطوری ارزیابیش می کنید؟
Moderator: Miss Isa, how do you see the current state of contemporary Iranian visual arts? How do you rate it
Modératrice : Mme Isa, comment voyez-vous l’état actuel des arts visuels iraniens contemporains ? Quelle note donneriez-vous?
ببینید، یک فرقی هست بین حال حاضر و معاصر.
You see, there is a difference between present and contemporary.
وقتی می گن هنرهای معاصر می تونه تا شصت سال باشه.
When they say contemporary art can be up to sixty years old.
در این شصت سال اخیر دوره ها خیلی تغییر کرد.
Courses have changed a lot in the last sixty years.
دوره هایی بود مثلاً دورۀ زنده رودی خیلی فرق می کنه با دورۀ شادی غدیریان یا فرهاد مشیری یا حالا.
There were times, for example, Rudy's life is very different from that of Ghadirian or Farhad Moshiri, or now.
هر ده سال می شه گفت ربطی به اقتصاد داره، ربطی به سفر داره، ربطی به توجه سیاسی و اجتماعی مردم دنیا داره به ایران و خود ایرانی ها به خودشون.
Every ten years it can be said that it has something to do with the economy, it has to do with travel, it has to do with the political and social attention of the people of the world to Iran and the Iranians themselves.
مثلاً ده سال پیش مطمئنم گالری های زیادی تو ایران نبود.
For example ten years ago I am sure there were not many galleries in Iran.
در صورتی که حالا تقریباً سیصد تا گالری در تهران وجود داره.
If there are now about three hundred galleries in Tehran.
خیلی سخته من به شما بگم چه آرتیست های جدیدی حالا وجود دارن تو ایران.
It's so hard for me to tell you what new artists are out there in Iran.
چون که هر بار می رم اونجا بیشتر وقتمون تو راهیم.
Because every time I go there, we spend most of our time there.
تا برسیم به یه گالری نمایشگاه ها تموم شده و کارها رو نمی شه دید.
To get to a gallery of exhibitions is over and things can't be seen.
مجری: شما اخیراً گفتید هنر تجسمی معاصر ایران پیشرفت کرده.
Moderator: You recently said that contemporary Iranian visual art has progressed.
منظورتون هنری هست که در حال حاضر ارائه می شه، تولید می شه، منظورتون از پیشرفت چیه؟ پیشرفت... همیشه هنرمندان وجود داشتند، پیشرفت از...به معنای معرفی کردن این کارها.
You mean the art that is being presented, produced, what do you mean by progress? Progress ... There have always been artists, progress from ... means introducing these works.
چون که از زمان اینترنت که حالا باز شده، شما مثلاً راجع به کتاب باربیکان من صحبت کردید، من مسئولیتش رو خودم می گیرم چون بیچاره آقای روئین پاکباز بیشترش چند تا بیوگرافی برام درست کرد ولی هنرمندانی که انتخاب کردم مسئولیتش رو خودم می گیرم.
Because since the Internet has now opened, you have been talking about my book Barbican, for example, I take responsibility for myself because poor Roin Pakistani has done most of my biography, but the artists I have chosen take responsibility for myself.
اون موقع اینترنت زیاد نبود، مثلاً آرتیست ها نمی تونستن برای خودشون وبسایت درست کنن، خودشون رو معرفی کنن و یه نمایشگاهی دارن مردم بتونن باهاشون تماس بگیرن و اینا.
Back then, the Internet wasn't great, for example, artists couldn't create a website for themselves, introduce themselves, and have an exhibition where people could get in touch with them.
از اون موقع خیلی فرق کرده.
کسی که مثلاً در اروپا می گه من می خوام با آرتیست های ایرانی آشنا بشم کارش خیلی آسون تره امروز، می تونه آشنا بشه.
Someone in Europe who says I want to get to know Iranian artists is much easier to do today.
می تونه گالری های زیادی از این دهه در ده سال اخیر به خاطر اقتصاد هنر ایران...چون که [Christie's sale auction]...
There can be many galleries of this decade in the last ten years because of the art economy of Iran ... because [Christie's sale auction] ...
مجری: حراج کریستی...
Moderator: Christie's auction ...
عیسی: ... حراج های کریستی در دبی مطرح کرد که هنرهای ایرانی وجود داره، مشتری ها هستن، مردم می خرن، و خیلی از این گالری ها خواستن بپرن رو...خب می گن اگه ما می توانیم پول دربیاریم چرا با این هنرمندای ایرانی کار نکنیم؟ می تونیم پول دربیاریم.
Jesus: ... Christian auctions in Dubai suggest that there is Iranian art, there are customers, people buy, and many of these galleries want to pop ... well they say if we can make money why with this Let's not work Iranian artists? We can make money.
مجری: پس اینترنت و پول باعث شده هنرِ...
Moderator: So the Internet and money have made art ...
عیسی: همیشه اقتصاد پشت این بود.
ببینید، اگر... بعد از جنگ جهانی دوم در امریکا به دلایلی که اروپا خیلی واقعاً افتاده بود و خراب شده بود و اینا، با پول امریکا، با قدرت امریکای اون موقع، اندی وارهول اینا به جلو رفتن وگرنه هیچ کس قبل از اون نمی دونست هنرهای امریکا چیه.
Look, if ... after the Second World War in America for some reason Europe was really broken and ruined and that, with American money, with American power at that time, Andy Warhol going forward, or no one else before that. He didn't know what American art was.
همیشه اقتصاد خیلی مهمه.
همون طور هم که در دهۀ هزار و نهصد و شصت و هفتاد، دلارهای نفتی خیلی کمک کرد که ایران نه فقط کارهای خارجی ها رو بخره ولی تشویق کنه کارهای... هنرمندان ایرانی رو بخرن بذارن تو موزه ها و حتی گالری های فرانسوی در هزار و نهصد و شصت و هفتاد مثل گالری استدلر شروع کردن مثلاً کارهای زنده رودی رو نشان بدن.
As in the 1930s, the oil dollars helped Iran not only to buy foreign works but to encourage the work of ... Iranian artists to buy in museums and even French galleries in the thousands And the ninety-six-seventy, like Stedler's gallery, start showing Rudy's live work, for example.
اقتصاد خیلی مهمه.
ربط دارد با چیز و...وقتی یه گالری می تونه...می دونه که می تونه با فروش یه هنر مند ایرانی یا ژاپنی یا چینی پول در بیاوره اینا رو می گیرن.
It has to do with things and ... when a gallery can ... they know they can make money by selling an Iranian, Japanese or Chinese artist.
مجری: بله.
آقای متین فر، مقایسۀ اون دو تا لیستی که توی مقدمه من نشون دادم، لیست کارهایی که در لندن در نمایشگاه ها داره ارائه می شه و لیستی که از کارهای هنرمندان ایرانی نشون دادیم با یه جستجوی اینترنتی، از یک جهت دیگه هم جالبه، توی کارهای ایرانی ای که تو اون لیست دیدیم، تو مقدمه، ما می بینیم خیلی کارهاش، خیلی از اون ها، فحوای کاملاً واضح سیاسی دارن، این به ما چی می گه، این مقایسه؟
Mr. Matinfar, comparing the two lists I have presented in my introduction, the list of works in London at exhibitions, and the list of works by Iranian artists with an online search, in another interesting way The Iranian works that we saw in that list, in the introduction, we see a lot of them, a lot of them, they have a very clear political context, what does this comparison tell us?
متین فر: ببینید، مهم ترین تفاوت آشکاری که توی این دو تا لیست می شه...آدم اولین چیزی که به چشمش میاد و به ذهنش میاد اینه که شما وقتی یکی از لیست هایی که نمایشگاه هایی که تو لندن هست یا تو نیویورک هست رو وقتی ورق می زنید، نمی تونین تصور کنین که این هنرمند اهل کجاست ولی شما وقتی یه سرچ ساده می کنین در مورد هنر معاصر ایران، اون صفحه ای که باز می شه گویای اینه که اون [identity] و اون هویت ایرانی و اون نشانه های تجسمی ایرانی رو توش می بینید.
Matinfar: Look, the most obvious difference between the two lists is ... The first thing that comes to mind is that when you're on one of the lists of exhibitions in London or New York When you browse, you can't imagine where this artist is from, but when you take a simple look at contemporary Iranian art, the page that pops up shows that he has [identity] and that Iranian identity and that sign You can see Iranian visuals in it.
و خب این به نظر من خیلی...من خودم خیلی مخالف این نوع نگاه هستم که حتماً الزاماً هنر معاصر باید نشانگر ایرانی بودن و یا اهل یه جایی بودن رو نشان بده.
And so it seems to me very much ... I myself am very much against the kind of view that contemporary art must necessarily show that it is Iranian or that it is from somewhere.
برای اینکه این روزها شما اگر نگاه بکنین هیچ کس نمی پرسه که پیکاسو اهل کجا بوده یا متولد کجا بوده یا...یعنی مهم اون [quality] و اون در واقع کیفیت کار و اون کاریه که هنرمند کرده نه اهل جایی بودنش.
Because, these days, if you look at it, no one will know where Picasso was, where he was born, or ... that matters, and that is actually the quality of the work and what the artist did, not where he was.
مجری: پس چرا سریع مشخص می شه که این هنرمندها اهل ایران هستن، یعنی چه مکانیسمی پشتشه؟
Moderator: So why does it quickly become clear that these artists are from Iran, what kind of mechanism is behind it?
متین فر: ببینید، خب متأسفانه...من فکر می کنم مهم ترین و غالب ترین چیز یعنی دلیلی که می تونم برای این ماجرا بیارم اینه که یه مقدار هنر سفارشی بازار بهتری داره.
Matinfar: See, well unfortunately ... I think the most important and most important thing I can bring to this story is that there is a better market for custom art.
یعنی هنری که از ما خواستن، هنر مطلوب غربی هاست، یعنی اون نگاه در واقع اورینتالیستی و شرق گرایانه ای که حالا در واقع از قرن هجده و نوزده یا از...بهتر بگم مثلاً از دورۀ صفوی به این ور مستشرق هایی که به ایران سفر می کردن دقیقاً همن نگاه الان تو قرن بیست و یکم هم هنوز وجود داره نسبت به هنر ایران.
That is the art that we are asked to do is the Western art of the good, that is the orientalist and orientalist look that is now in fact from the eighteenth and nineteenth centuries or better ... for example, from the Safavid era to these orientalists who came to Iran. Traveling exactly the same look in the 21st century is still relevant to Iranian art.
در واقع همه دنبال یک...در خارج از ایران، در حداقل می شه گفت از سال هایی که مثلاً دو هزار و هشت که... دو هزار و شش که کریستیز مثلاً در واقع کارهای ایرانی ها رو آورد تو حراج، یه بخش عمده ای که می بینید مورد توجه واقع شد هنری بود که در واقع اون نشانه شناسی ایرانی روش خیلی پررنگه در نقاشی، خط یا مجسمه هایی که خیلی پررنگه در واقع اون بخش ایرانی خیلی مورد توجه بیشتری واقع شد...
In fact, everybody is looking for one ... outside of Iran, at least one can say from the years that, for example, two thousand and eight ... that two thousand and six that Christie, for example, actually brought the Iranians to auction, a part. The main one you see was the art that in fact, that Iranian semiotics was a very bold way of drawing, a line or sculptures that were very bold in that part of the Iranian ...
مجری: ورای سنت ایرانی یا سنت های ایرانی، چیزی که تو اون لیسته جلب توجه می کنه زن و حجاب زن و پوشش زنه در کارهایی که در خارج از ایران دیده می شه.
این متأثر از همین چیزی است که شما بهش...
متین فر: این دقیقاً همون چیزیه که به نظر من غربی ها دوست دارن بیشتر از ما ببینن.
Matinfar: This is exactly what I think Westerners like to see more of us.
ببینید، متأسفانه اون نگاه توریستی که در هنر به هنر ایران...نه به هنر خاورمیانه کلاً وجود داره، اون نگاهی که به زن وجود داره اون نگاهی که...خب مقاصد سیاسی ای که دنبال می شه همیشه بوده.
Look, unfortunately, the tourist's look at Iranian art ... not Middle Eastern art at all, that woman's look at that ... well, the political goals she's always been looking for.
ولی واقعیت اینه که متأسفانه اون اتفاقی که الان در آتلیۀ هنرمند در تهران میوفته یا در گالری های تهران میوفته یا در جامعۀ واقعی ایران میوفته الزاماً...
But the reality is that unfortunately what is happening now in the artist's studio in Tehran or in galleries in Tehran or in real Iranian society necessarily ...
مجری: این نیست
متین فر: [reflection] ش در هنر ایران اتفاق نمیوفته.
Matinfar: His [reflection] has not happened in Iranian art.
خب خیلی از هنرمندها اون در واقع روند...مثل این که وارد اون بازی ای شدن که بازار از ما چی می خواد و اون رو شروع کردن تولید کردن که خب اون خیلی به نظر من چیز ماندگاری نخواهد بود.
Well, a lot of artists are actually going ... like getting into the game that the market wants us to start producing, which in my opinion is not going to be a lasting thing.
مجری: چنینه خانم عیسی؟
Moderator: Miss Jesus?
عیسی: من به کلی موافق نیستم با شما.
چون که فکر می کنم یه هنرمند واقعی، نمی گم هنر یک نقاشی که متوسطه یا مجسمه ساز متوسط، یه هنرمند واقعی هیچ وقت برای هیچ چیز بازاری کار درست نمی کنه.
Because I think a real artist, I'm not saying the art of a painting that is secondary or a medium sculptor, a real artist will never work for anything marketable.
این درست نیست.
نمی شه [commission] کرد، سفارش داد که شما چادر بذاری یا نه.
Can't [commission], order that you put up a tent or not.
هنرمند واقعی اون چیزی که داری می گه...
The real artist what you have to say ...
متین فر: ولی هنرمند واقعی کیه؟
Matinfar: But who is the real artist?
عیسی: اگه استعداد داری به خوبی می گه...
Eesa: If you have the talent to say well ...
متین فر: ولی هنرمند واقعی رو کی معلوم می کنه؟ هنرمند واقعی رو متأسفانه الان...
Matinfar: But when does a real artist find out? Unfortunately the real artist now ...
عیسی: تاریخ!
Jesus: History!
تاریخ فیلتر می کنه.
Date filters.
متین فر: آفرین!
Matinfar: Good!
من با این بخش موافقم.
I agree with this section.
ولی من فکر می کنم که هنرمند واقعی هنرمندی که ما الان داریم می گیم که خب مثال های خیلی زیادی هم وجود داره در حتی غرب...در غرب که یه ترند ایجاد می شه، ترند همیشه به نظر من...مد همیشه الزاماً چیز عمیقی نیست...
But I think the real artist of the artist we have right now is saying that there are so many examples in the West, even in the West ... in the West that is becoming a trend, Trend always seems to me ... fashion always necessarily Nothing deep ...
عیسی: ببینید مد زود عقب می مونه، مد زود عقب می مونه
Jesus: Look, early fashion is back, early fashion is back
متین فر: دقیقاً
عیسی: خیلی ها دارن هنوز هم که هنوزه پیکاسو رو کپی می کنن یا ماتیس رو کپی می کنن یا هزارها نفرهای دیگه.
این دلیل نمی شه که این مده.
یه نفر که یه کار خوب می کنه چه از نظر فیلم...چون که من واقعاً عاشق سینمای ایران هستم و هنر...و همۀ این ها یه دوره های خاصی داره.
Someone who does a good job in terms of film ... because I really love Iranian cinema and art ... and all of these have special periods.
همون طور که یه دوره ای بود مثلاً هزار ونهصد و شصت، هفتاد با سینمای نوین... شهید ثالث یا آقای ابراهیم گلستان با خشت و آینه فیلم هایی درست کردن که فقط...نه فقط از نظر اجتماعی خیلی مهم بود ولی از نظر شاعرانه هم خیلی شاعرانه بود و همۀ مردم می فهمیدن
As it was in a time of, for example, one hundred and sixty-six, seventy with modern cinema ... Martyr Third or Mr. Abraham Golestan made bricks and mirrors with films that were just ... not only socially important but also in terms of It was also poetic, and all people understood it
مجری: با اونا ماندگار شدن
Moderator: Stay with them
عیسی: البته ماندگار شدند... یا کیارستمی بعد از اونا...مخملباف...بهمن قبادی یا غیره
متین فر: ببینید من مثالی که می خواهم بزنم مثلاً در مورد مد یا ترند یا موضوعای سیاسی ای که خیلی باب روزه و خیلی مورد توجه، همین چند وقت گذشته کار بنکسی در پارلمان...در پارلمان انگلیس رو ده میلیون پوند، یه همچین چیزی فروختن
عیسی: به جیب خودش نرسید
متین فر: خب...خیلی ها در مورد سیاست کار کردند، خیلی در مورد جنگ کار کردند، جنگ...موضوعاتی که در مورد سیاسته می تونه تبدیل بشه به یک در واقع پروپاگاندا یا... یعنی یه هنر شعاری بشه که بعد از یه مدتی فراموش بشه یا یه هنری بشه مثل نمونۀ خیلی بارزش گرونیکای پیکاسوئه که درسته که در مورد یک واقعه و یک اتفاق بمباران شهر در دورۀ...اتفاق افتاده ولی...چون مسئلۀ اصلیش مسئلۀ خشونته مسئلۀ کلاً جنگه...چیزی که هیچ وقت از بین نمی ره، ماندگار می مونه...
Matinfar: Well ... a lot of work on politics, a lot of work on war, war ... matters about politics can be really propaganda or ... is it a slogan art that After a while, forget it or become an artist, like the very typical example of a Picasso-based Gronica that was about an incident and a bombing incident in the area ... Something that never disappears, lasts forever ...
مجری: یعنی معتقد هستید گرونیگا، گرونیکای پیکاسو سیاسی هست ولی شعاری نیست
Moderator: You mean you believe Groniga, Picasso's Gronica is political but not a slogan
متین فر: شعاری نیست
Matinfar: Not a slogan
مجری: ولی بذارید من ببینم جواب شما به اون سؤالی که از خانم عیسی پرسیدم چیه.
Moderator: But let me see what your answer to the question I asked Mrs. Esau is.