×

Utilizziamo i cookies per contribuire a migliorare LingQ. Visitando il sito, acconsenti alla nostra politica dei cookie.

image

History of Iran, History of Iran 3 Q&A

History of Iran 3 Q&A

یک [1]

آریایی‌ها مردم کوچ‌نشین و دامدار ساکن سیبری، جنوب روسیه و شمال قفقاز بودند.

آریایی ها قبل از مهاجرت ساکن کجا بودند؟

آریایی‌ها مردم کوچ‌نشین و دامدار ساکن سیبری، جنوب روسیه و شمال قفقاز بودند.

دو [2]

گروهی از مهاجران از دو طرف دریای خزر وارد سرزمین ایران شدند. گروه‌های دیگری هم به سمت هند و اروپا رفتند.

مهاجران آریایی به سمت چه مناطقی رفتند؟

گروهی از مهاجران از دو طرف دریای خزر وارد سرزمین ایران شدند. گروه‌های دیگری هم به سمت هند و اروپا رفتند.

سه [3]

زبان نوادگان آریایی ها در منطقۀ هندواروپایی دارای یک ریشه است. که به آن «زبان‌های هندواروپایی» گفته می‌شود.

آیا زبان نوادگان آریایی ها دارای یک ریشه است؟

بله، زبان نوادگان آریایی ها در منطقۀ هندواروپایی دارای یک ریشه است. که به آن «زبان‌های هندواروپایی» گفته می‌شود.

چهار [4]

یکی از اقوام آریایی به نام قوم پارت‌ در مناطق شمال شرقی ایران، یعنی خراسان و گرگان امروزی، ساکن شدند.

پارت ها در کدام مناطق ایران ساکن شدند؟

یکی از اقوام آریایی به نام قوم پارت‌ در مناطق شمال شرقی ایران، یعنی خراسان و گرگان امروزی، ساکن شدند.

پنج [5]

اولین حکومت قدرتمند آریایی ها در ایران، به دست مادها پایه گذاری شد.

اولین حکومت قدرتمند آریایی ها در ایران، به دست کدام قوم پایه گذاری شد؟

اولین حکومت قدرتمند آریایی ها در ایران، به دست مادها پایه گذاری شد.

شش [6]

آریایی ها تا مدت ها به زندگی کوچ نشینی و دامداری ادامه دادند.

آیا آریایی ها به زندگی کوچ نشینی و دامداری ادامه دادند؟

بله، آریایی ها تا مدت ها به زندگی کوچ نشینی و دامداری ادامه دادند.

هفت [7]

آریایی ها با گذشت زمان، رفته رفته به اهمیت کشاورزی پی بردند. و شیوۀ زندگی آنها به ترکیبی از دامداری و کشاورزی تبدیل شد .

شیوۀ زندگی آریایی ها با گذشت زمان چطور تغییر کرد؟

آریایی ها با گذشت زمان، رفته رفته به اهمیت کشاورزی پی بردند. و شیوۀ زندگی آنها به ترکیبی از دامداری و کشاورزی تبدیل شد .

هشت [8]

زرتشت پیامبر ایران باستان است. و کتاب مقدس زرتشتیان اوستا نام دارد.

زرتشت کیست و کتاب مقدس زرتشتیان چه نام دارد؟

زرتشت پیامبر ایران باستان است. و کتاب مقدس زرتشتیان اوستا نام دارد.

نه [9]

یکی از علل تسلط آریایی ها بر حکومت‌های بومی و محلی، فن سوارکاری و چگونگی به کارگیری اسب بود.

دلیل تسلط آریایی ها بر حکومت‌های بومی و محلی چه بود؟

یکی از علل تسلط آریایی ها بر حکومت‌های بومی و محلی، فن سوارکاری و چگونگی به کارگیری اسب بود.

ده[10]

رئیس یکی از قبایل مهم قوم پارس،فردی به نام هخامنش بود.

آیا هخامنش رئیس یکی از قبایل قوم ماد بود؟

خیر، رئیس یکی از قبایل مهم قوم پارس،فردی به نام هخامنش بود.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

History of Iran 3 Q&A Geschichte des Iran 3 Fragen und Antworten History of Iran 3 Q&A Historia de Irán 3 Preguntas y respuestas Histoire de l’Iran 3 Questions et réponses Geschiedenis van Iran 3 Vragen en antwoorden História do Irã 3 Perguntas e Respostas

یک [1] One [1]

آریایی‌ها مردم کوچ‌نشین و دامدار ساکن سیبری، جنوب روسیه و شمال قفقاز بودند. |||nomadic migration|nomadic||herders||Siberia|||||Caucasus| Die Arier waren Nomadenvölker und Viehzüchter, die in Sibirien, Südrussland und im Nordkaukasus lebten. The Aryans were nomadic and herdsmen living in Siberia, southern Russia, and the northern Caucasus. Les Aryens étaient des nomades et des éleveurs vivant en Sibérie, dans le sud de la Russie et dans le nord du Caucase.

آریایی ها قبل از مهاجرت ساکن کجا بودند؟ ||||migration||| Wo lebten die Arier vor der Migration? Où vivaient les Aryens avant la migration ?

آریایی‌ها مردم کوچ‌نشین و دامدار ساکن سیبری، جنوب روسیه و شمال قفقاز بودند. |||nomadic migration|nomadic||herders|||||||the Caucasus| Arier waren Nomaden und Hirten, die in Sibirien, Südrussland und dem Nordkaukasus lebten. The Aryans were nomadic and ranchers living in Siberia, southern Russia and northern Caucasus. Les Aryens étaient des nomades et des éleveurs vivant en Sibérie, dans le sud de la Russie et dans le nord du Caucase.

دو [2] two

گروهی از مهاجران از دو طرف دریای خزر وارد سرزمین ایران شدند. a group||migrants|||sides|Caspian Sea|Caspian Sea|entered||| Eine Gruppe von Einwanderern reiste von beiden Seiten des Kaspischen Meeres in den Iran ein. A group of immigrants came to Iran from both sides of the Caspian Sea. Un groupe d'immigrants est entré en Iran des deux côtés de la mer Caspienne. گروه‌های دیگری هم به سمت هند و اروپا رفتند. ||||||India||| Andere Gruppen gingen nach Indien und Europa. D'autres groupes sont allés en Inde et en Europe. Andere groepen gingen naar India en Europa.

مهاجران آریایی به سمت چه مناطقی رفتند؟ |||||regions|went to In welche Gebiete gingen die arischen Einwanderer? What Are the Areas of Aryan Immigrants? Dans quelles régions les immigrants aryens sont-ils allés ?

گروهی از مهاجران از دو طرف دریای خزر وارد سرزمین ایران شدند. ||migrants|||||Caspian Sea|||| Eine Gruppe von Einwanderern reiste von beiden Seiten des Kaspischen Meeres in den Iran ein. A group of immigrants came to Iran from both sides of the Caspian Sea. Un groupe d'immigrants est entré en Iran des deux côtés de la mer Caspienne. Een groep immigranten kwam van beide kanten van de Kaspische Zee Iran binnen. گروه‌های دیگری هم به سمت هند و اروپا رفتند. Andere Gruppen gingen nach Indien und Europa. Other groups moved to India and Europe. D'autres groupes sont allés en Inde et en Europe.

سه [3] drei [3]

زبان نوادگان آریایی ها در منطقۀ هندواروپایی دارای یک ریشه است. language|descendants|||||Indo-European|"has"||root| Die Sprache der Nachkommen der Arier im indogermanischen Raum hat eine Wurzel. The language of Aryan descendants has its roots in the Hindu-European region. La langue des descendants des Aryens dans la région indo-européenne a une racine. De taal van de Arische afstammelingen heeft zijn wortels in de Indo-Europese regio. که به آن «زبان‌های هندواروپایی» گفته می‌شود. |||||Indo-European||| die „Indogermanische Sprachen“ genannt wird. Which are called "Indo-European languages". qu'on appelle "langues indo-européennes".

آیا زبان نوادگان آریایی ها دارای یک ریشه است؟ ||descendants|||||root| Hat die Sprache der Nachkommen der Arier eine Wurzel? Does the language of the Aryan descendants have a root? La langue des descendants des Aryens a-t-elle une racine ?

بله، زبان نوادگان آریایی ها در منطقۀ هندواروپایی دارای یک ریشه است. Ja, die Sprache der Nachkommen der Arier im indoeuropäischen Raum hat eine Wurzel. Yes, the language of the Aryan descendants has its roots in the Indo-European region. Oui, la langue des descendants des Aryens dans la région indo-européenne a une racine. که به آن «زبان‌های هندواروپایی» گفته می‌شود. die „Indogermanische Sprachen“ genannt wird. Which are called "Indo-European languages". qu'on appelle "langues indo-européennes".

چهار [4]

یکی از اقوام آریایی به نام قوم پارت‌ در مناطق شمال شرقی ایران، یعنی خراسان و گرگان امروزی، ساکن شدند. ||tribes||||tribe|Parthian tribe|||||||Khorasan||Gorgan||| Einer der arischen Stämme namens Parther ließ sich in den nordöstlichen Regionen Irans nieder, nämlich im heutigen Khorasan und Gorgan. L'un des peuples aryens appelé les Parthes s'est installé dans les régions du nord-est de l'Iran, c'est-à-dire le Khorasan et le Gorgan d'aujourd'hui.

پارت ها در کدام مناطق ایران ساکن شدند؟ the Partians|||||||they settled In welchen Regionen Irans siedelten sich die Parther an? In which parts of Iran did the Parthians settle? Dans quelles régions d'Iran les Parthes se sont-ils installés ?

یکی از اقوام آریایی به نام قوم پارت‌ در مناطق شمال شرقی ایران، یعنی خراسان و گرگان امروزی، ساکن شدند. ||tribes||||tribe||||||||||Gorgan||| Einer der arischen Stämme namens Parther ließ sich in den nordöstlichen Regionen Irans nieder, nämlich im heutigen Khorasan und Gorgan. One of the Aryan tribes called the Parthians settled in the northeastern regions of Iran, namely Khorasan and Gorgan today. L'une des tribus aryennes appelées les Parthes s'est installée dans les régions du nord-est de l'Iran, à savoir Khorasan et Gorgan aujourd'hui. Een Arische stam genaamd de Parthen vestigde zich in het noordoosten van Iran, namelijk Khorasan en het huidige Gorgan.

پنج [5]

اولین حکومت قدرتمند آریایی ها در ایران، به دست مادها پایه گذاری شد. ||powerful||||||by|Medes|foundation|founded| Die erste mächtige Regierung der Arier im Iran wurde von den Medern gegründet. The first powerful Aryan government in Iran was founded by the Medes. Le premier gouvernement puissant des Aryens en Iran a été fondé par les Mèdes. De eerste krachtige Arische heerschappij in Iran werd opgericht door de Meden.

اولین حکومت قدرتمند آریایی ها در ایران، به دست کدام قوم پایه گذاری شد؟ ||powerful||||||||||established| Von welchem Stamm wurde die erste mächtige arische Regierung im Iran gegründet? By which ethnic group was the first powerful Aryan government in Iran founded? Le premier gouvernement puissant des Aryens en Iran a été fondé par quelle tribu ? Door welke etnische groep werd de eerste machtige Arische regering in Iran gesticht?

اولین حکومت قدرتمند آریایی ها در ایران، به دست مادها پایه گذاری شد. |||||||||||establishment| Die erste mächtige Regierung der Arier im Iran wurde von den Medern gegründet. Le premier gouvernement puissant des Aryens en Iran a été fondé par les Mèdes. De eerste krachtige Arische heerschappij in Iran werd opgericht door de Meden.

شش [6]

آریایی ها تا مدت ها به زندگی کوچ نشینی و دامداری ادامه دادند. ||||||||nomadic life||herding|continued| Die Arier führten noch lange Zeit ein Nomaden- und Hirtenleben. The Aryans continued to live and move for a long time. Pendant longtemps, les Aryens ont continué à mener une vie nomade et pastorale.

آیا آریایی ها به زندگی کوچ نشینی و دامداری ادامه دادند؟ ||||||||herding|continue| Lebten die Arier weiterhin als Nomaden und Hirten? Les Aryens ont-ils continué à vivre des vies nomades et pastorales ?

بله، آریایی ها تا مدت ها به زندگی کوچ نشینی و دامداری ادامه دادند. ||||||||||||continued| Ja, die Arier lebten noch lange Zeit als Nomaden und Hirten. Yes, the Aryans continued to live and move for a long time. Oui, les Aryens ont longtemps continué à vivre une vie nomade et pastorale. Ja, de Ariërs zetten hun nomadische en pastorale leven nog lang voort.

هفت [7] Seven [7]

آریایی ها با گذشت زمان، رفته رفته به اهمیت کشاورزی پی بردند. |||passage of time|||||importance of|agriculture|became aware of|realized Mit der Zeit erkannten die Arier nach und nach die Bedeutung der Landwirtschaft. As time went on, the Aryans began to realize the importance of agriculture. Au fil du temps, les Aryens ont progressivement réalisé l'importance de l'agriculture. و شیوۀ زندگی آنها به ترکیبی از دامداری و کشاورزی تبدیل شد . |way of life||||a combination|||||turned into| Und ihre Lebensweise wurde zu einer Kombination aus Tierhaltung und Landwirtschaft. And their way of life became a combination of animal husbandry and agriculture. Et leur mode de vie est devenu une combinaison d'élevage et d'agriculture. En hun manier van leven werd een combinatie van veeteelt en landbouw.

شیوۀ زندگی آریایی ها با گذشت زمان چطور تغییر کرد؟ "way"||||||||changed| Wie hat sich die Lebensweise der Arier im Laufe der Zeit verändert? Comment le mode de vie des Aryens a-t-il changé au fil du temps ?

آریایی ها با گذشت زمان، رفته رفته به اهمیت کشاورزی پی بردند. |||passage of time||||||agriculture||realized Mit der Zeit erkannten die Arier nach und nach die Bedeutung der Landwirtschaft. Over time, the Aryans gradually realized the importance of agriculture. Au fil du temps, les Aryens ont progressivement réalisé l'importance de l'agriculture. Na verloop van tijd beseften de Ariërs het belang van landbouw. و شیوۀ زندگی آنها به ترکیبی از دامداری و کشاورزی تبدیل شد . |way||||combination|||||turned into| Und ihre Lebensweise wurde zu einer Kombination aus Tierhaltung und Landwirtschaft. And their way of life became a combination of animal husbandry and agriculture. Et leur mode de vie est devenu une combinaison d'élevage et d'agriculture.

هشت [8]

زرتشت پیامبر ایران باستان است. Zoroaster|prophet||ancient| Zarathustra ist ein Prophet des alten Iran. Zarathustra is a prophet of ancient Iran. Zarathoustra est un prophète de l'ancien Iran. و کتاب مقدس زرتشتیان اوستا نام دارد. ||holy|Zoroastrians|Avesta|| Und die zoroastrische Bibel heißt Avesta. Et la Bible zoroastrienne s'appelle Avesta.

زرتشت کیست و کتاب مقدس زرتشتیان چه نام دارد؟ |"who is"||||Zoroastrians||| Wer ist Zoroastrier und wie heißt die zoroastrische Bibel? Qui est zoroastrien et quel est le nom de la Bible zoroastrienne ?

زرتشت پیامبر ایران باستان است. Zarathustra ist ein Prophet des alten Iran. Zarathustra is a prophet of ancient Iran. Zarathoustra est un prophète de l'ancien Iran. و کتاب مقدس زرتشتیان اوستا نام دارد. Und die zoroastrische Bibel heißt Avesta. And Zoroastrian Bible is called Avesta. Et la Bible zoroastrienne s'appelle Avesta.

نه [9]

یکی از علل تسلط آریایی ها بر حکومت‌های بومی و محلی، فن سوارکاری و چگونگی به کارگیری اسب بود. ||reasons|dominance||||||native and local||local or regional|art of riding|Horseback riding||manner of||use of|horse| Einer der Gründe für die Dominanz der Arier über einheimische und lokale Regierungen war die Reittechnik und der Umgang mit Pferden. One of the reasons for the Aryans' domination of indigenous and local governments was their riding skills and how to use horses. L'une des raisons de la domination des Aryens sur les gouvernements autochtones et locaux était la technique d'équitation et la façon d'utiliser les chevaux. Een van de redenen voor de overheersing van inheemse en lokale overheden door de Ariërs was hun rijvaardigheid en het gebruik van paarden.

دلیل تسلط آریایی ها بر حکومت‌های بومی و محلی چه بود؟ Reason|Dominance|||over|||native and local||local or regional|| Was war der Grund für die Dominanz der Arier über einheimische und lokale Regierungen? What was the reason for Aryans' dominance over native and local governments? Quelle était la raison de la domination des Aryens sur les gouvernements indigènes et locaux ? Wat was de reden voor de overheersing van inheemse en lokale overheden door de Ariërs?

یکی از علل تسلط آریایی ها بر حکومت‌های بومی و محلی، فن سوارکاری و چگونگی به کارگیری اسب بود. ||causes|dominance|||over||||||art|Horse riding||||use of|| Einer der Gründe für die Dominanz der Arier über einheimische und lokale Regierungen war die Reittechnik und der Umgang mit Pferden. One of the reasons for the Aryans' dominance over native and local governments was the riding technique and how to use horses. L'une des raisons de la domination des Aryens sur les gouvernements autochtones et locaux était la technique d'équitation et la façon d'utiliser les chevaux. Een van de redenen voor de overheersing van inheemse en lokale overheden door de Ariërs was hun rijvaardigheid en het gebruik van paarden.

ده[10]

رئیس یکی از قبایل مهم قوم پارس،فردی به نام هخامنش بود. |||||tribe||a man|||Achaemenid| Das Oberhaupt eines der wichtigsten Stämme von Pars war eine Person namens Achämenid. The head of one of the most important tribes of the Persian people was a man named Achaemenid. Le chef de l'une des tribus importantes de Pars était une personne nommée Achéménide. Het hoofd van een van de belangrijkste stammen van het Perzische volk was een man genaamd Achaemenid.

آیا هخامنش رئیس یکی از قبایل قوم ماد بود؟ |Hakhāmanesh||||||| War Achämenid das Oberhaupt eines der Stämme der Meder? Was Achaemenid the head of one of the tribes of the Medes? Achéménide était-il le chef d'une des tribus des Mèdes ? Was de Achaemenidische leider van een van de stammen van de Meden?

خیر، رئیس یکی از قبایل مهم قوم پارس،فردی به نام هخامنش بود. ||||tribes||tribe|||||| Nein, das Oberhaupt eines der wichtigsten Stämme des persischen Volkes war eine Person namens Achämenid. Non, le chef de l'une des tribus importantes de Pars était une personne nommée Achéménide.