×

Utilizziamo i cookies per contribuire a migliorare LingQ. Visitando il sito, acconsenti alla nostra politica dei cookie.

image

About Iranian Movies, نقد فیلم - گزارش - کارگردان عباس کیارستمی

نقد فیلم - گزارش - کارگردان عباس کیارستمی

نقد و بررسی فیلم گزارش

گزارش فیلمی است از عباس کیارستمی محصول 1356 شمسی

که تهیه کنند ه گی آن بر عهده ی بهمن فرمان آرا بوده است

سکانس تیتراژ به صورت گزارش گونه همزمان با تایپ اسامی عوامل تولید و دست اندرکاران فیلم

توسط ماشین تایپ به رویت مخاطب می رسد

که در نوع خودش تیتراژ متفاوتی است

پیش از ساخت این فیلم، کیارستمی برای فیلم قیصر مسعود کیمیایی تیتراژی را تهیه کرده بود

که آنهم در خور تعمق بود

همانطورکه از عنوان فیلم پیداست

رویکرد کیارستمی در این فیلم گزارشی و فاقد هر گونه سوء گیری است

او فاصله ی دوربین خود را با سوژه حفظ می کند تا لحن گزارشی فیلم حفظ شود

و داستان بیش از اندازه دراماتیزه نشود

بی طرفی کیارستمی و دوربینش، فرصت قضاوت را به مخاطب می دهد

بدون این که برای او تکلیف معین کند

در صد قابل توجهی از فیلم، در لوکیشن مورد علاقه ی کیارستمی یعنی ماشین می گذرد

همان لوکیشنی که بعدها کیارستمی در فیلم " ده " آن را به بلوغ تازه ای می رساند

کیارستمی در فیلم " ده روی ده " که به نوعی مانیفست سینمایی اوست، می گوید:

لوکیشن ماشین را دوست دارم، چون

در یک ماشین طرفین گفتگو در جای راحت نشسته اند و نمی توانند از یکدیگر و واقعیت فرار کنند

علاوه بر لوکیشن، بارقه هایی از ایده های فیلم سازی کیارستمی

که در سال های بعد به بلوغ می رسد، در این فیلم دیده می شود

یکی از این ایده ها، تحریک حس کنجکاوی از طریق نشان ندادن است

پرهیز و طفره رفتن از نمایش صحنه هایی که مخاطب مایل است ببیند

علاوه بر تحریک کنجکاوی در راستای رویکرد مینی مالیستی است که

کیارستمی از اولین حضورهایش بر پرده نقره ای سینما تعقیب کرده است

معمولا در فیلم نامه نویسی و فیم سازی و این جمله رایج است

به جای گفتن نمایش بده و با الهام از سبک فیلم سازی کیارستمی میتوان این جمله را به آن افزود

حتی اگه تونستی نشون هم نده

به یاد بیاوریم صحنه ای را که کودک تنها داخل ماشین است

و مستمرا نمای لانگ شات از ماشین را داریم که اطلاعات زیادی به ما نمی دهد

به عنوان مخاطب این سوال ها به ذهن ما خطور می کند

آیا بچه حالش خوب است؟ ممکن است ترسیده باشد! ممکن است کسی او را دزدیده باشد

و در همین حال پدر داخل ساندویچی نشسته است

و در حالی که آبجو می نوشد، به حرف های ظاهرا بی ربط مشتتریان آن کافه ارمنی گوش می کند

حرف هایی که اگر چه ظاهرا بی ربط هستند، اما حال و هوای گزارشی و اسنادی دارند

دیالوگ ها نیز بی طرفانه برنامه ریزی شده اند

احساس خود را هنگام تماشای فیلم به خاطر بیاورید

دائما مایلیم دوربین این کافه لعنتی با آن حرف های صد تا یک غاز

مشتریان را رها کند و به سراغ بچه برود

و یا در صحنه مشابه دیگری وقتی فیروزکوهی داخل بیمارستان چرت می زند

و کودک در ماشین تنها مانده است

داستان دیگری به صورت موازی در ذهنمان در حال شکل گیری است

کودکی که در یک شب سرد داخل ماشین رها شده

ترس های کودک، سرمای هوا، احتمال دزدیده شدن

این داستانی است که کیارستمی آن را نساخته ولی در عین حال ما را به تماشایش دعوت کرده است

در صحنه ایی دیگر همسر فیروزکوهی شهره آق داشلو داخل اتاق است

در قفل است، فیروزکوهی با شکستن پنجره وارد اتاق می شود

او همسرش را بر روی دوش به ماشین منتقل می کند

در ترافیک سنگین گیر افتاده، و هنوز نمی دانیم چه اتفاقی برای همسر فیروزکوهی افتاده است

برای خودمان فرضیه بافی و تئوری پردازی می کنیم

همان عکس العملی که به احتمال زیاد مورد نظر کیارستمی بوده است

آیا فیلم سازی که تایم قابل ملاحظه ای را اختصاص داده

تا مرتب کردن فیروزکوهی در جلوی آینه را به صورت کلوزآپ نمایش دهد

فراموش کرده صحنه دعوا و کتک کاری این زوج را به جای نشان دادن از لای در

از داخل اتاق و در نمای نزدیک تر به تصویر بکشد

اگر قرار بود زن خودکشی کرده باشد، مانند موارد مشابه در بسیاری از فیلم ها

نمای دیتیل از قوطی قرص به خورد مخاطب می داد

اینقد دوربین بیرون از آن پنجره لعنتی و پشت آن کرکره لعنتی تر نمی ایستاد

و کفر ما را این قدر در نمی آورد

شاید همین کفری کردن است که باعث می شود؛ طیفی از مخاطبان

از تماشای فیلم ناراحت و ناخرسند باشند

اما همین مخاطب ناراحت چه بداند و چه نداند، اثر کاملا موثری را تجربه کرده است

تاثیری که فیلم ساز خواست و فضاسازی را بر مبنای آن انجام داده است

بازی گرفتن از کودک خردسال فیلم نیز به نوبه خود قابل تامل است

کاری که کیارستمی در ادامه جریان فیلم سازی، تبحر و استادی خود را در آن نشان داده است

بازی گرفتن از کودکان فیلم تحسین شده ی " خانه ی دوست کجاست؟ " و یا

فیلم " ده " و نظایر قبلی و بعدی آن

خانمی در طول هفته به رتق و فتق امور منزل مشغول بوده

بچه را تر و خشک کرده، پختن و شستن و رفتن را عهده دار بوده

چکه کردن شیر آب خراب مثل پتک روی اعصابش بوده

طول هفته را در انتظار آخر هفته خانوادگی گذرانده و

و در همان حال لطافت و ظرافت زنانه را نیز دارد

به دنبال ست کردن رنگ بلوز با دامن است

به دنبال درست کردن سرپناه رویاهایش به هر طریق ممکن

حتی با گرو گذاشتن خانه مادری

کدام؟ این یا این

همون؛ همون..کدام؟ این، این

ببین،یک کاموا یه جای دیگه دیدم، رنگش از هر دوی این ها بهتره

رنگ او بلوز آبی مریم که کهنه شده، اونم ببینیم

خیلی خب، ببین اینم که تو میگی خوبه، حسنش اینه که با همه دامن هام میتونم بپوشمش

خیلی خب، هرکاری می خوای بکنی ، زود باش

فهم سرگشتگی این زن در خیابان زندگی

فهم میزان تحقیر زنی که از ماشین زندگی به بیرون پرتاب شده، برای مرد سخت است

در مقابل او مردی قرار دارد که با رویه شاید سخت تر و خشن تر زندگی مواجه است

به تاخیر افتادن اجاره منزل، تعلیق از کار، خرابی ماشین

در این میان خیابان زندگی به او اجازه لختی توقف، کمی آرامش و کمی آسایش را نمیدهد

او باید حرکت کند و در حرکت هم به دور خود می چرخد و به محل اولیه برمی گردد

زن معترض است، حرکت او از زاویه ی دید زن غیر مسولانه و سبکسرانه است

چون نتیجه ای در برنداشته است

تلاش طرفین برای فهمیدن و فهمیده شدن کافی نیست

اینها حدیث نفس ماست، بدون دخل و تصرف فیلم ساز و به دور از هرگونه قضاوت و موضع گیری

درست به همین دلیل حوصله مان را سر می برد

این ها برشی از زندگی روزمره ماست و خسته کننده است و ملال آور

چون بیشتر ما دوست داریم سینما رویاهایمان را باز آفرینی کند نه واقعیت تلخ و گزنده زندگی را

شاید تک گویی توام با تزویر ارباب رجوع

آن جا که از معایب رشوه و محاسن پرداخت مالیات می گوید

کمی اغراق آمیز و شعاری باشد

شاید شخصیت پردازی ارباب رجوع

جایی که خود را به موش مردگی زده و تمارض می کند که کتک خورده، کاریکاتوری باشد

شاید گفت و گو های داخل اغذیه فروشی، کش دار و غیر لازم باشد

اما با توجه به این که " گزارش" اولین اثر بلند کیارستمی با مخاطب بزرگسال است

این به نظر نقایص از ارزش های فیلم سازی او چیزی کم نمی کند

اگر از این ویدیو لذت بردید، کانال ما را در یوتیوب سابسکرایب کنید

و با کلیک کردن روی آیکون زنگوله از جدیدترین ویدیو های ما آگاه شوید

سپاس از همراهی تان

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

نقد فیلم - گزارش - کارگردان عباس کیارستمی Filmkritik – Bericht – Regisseur Abbas Kiarostami Film review - report - director Abbas Kiarostami Reseña de la película - reportaje - director Abbas Kiarostami Critique du film - reportage - réalisateur Abbas Kiarostami Recensione del film - reportage - regista Abbas Kiarostami 映画レビュー - レポート - アッバス・キアロスタミ監督 Filmrecensie - verslag - regisseur Abbas Kiarostami Recenzja filmu - relacja - reżyseria Abbas Kiarostami Film eleştirisi - rapor - yönetmen Abbas Kiarostami

نقد و بررسی فیلم گزارش

گزارش فیلمی است از عباس کیارستمی محصول 1356 شمسی

که تهیه کنند ه گی آن بر عهده ی بهمن فرمان آرا بوده است |||||||||||Farahani||

سکانس تیتراژ به صورت گزارش گونه همزمان با تایپ اسامی عوامل تولید و دست اندرکاران فیلم Sequence||||||||||||||| ||||||||||||||participants|

توسط ماشین تایپ به رویت مخاطب می رسد

که در نوع خودش تیتراژ متفاوتی است

پیش از ساخت این فیلم، کیارستمی برای فیلم قیصر مسعود کیمیایی تیتراژی را تهیه کرده بود ||||||||Qeysar (film)||||||| ||||||||Qaisar|Masoud|Kimiayi|title sequence||||

که آنهم در خور تعمق بود |that too|||reflection| which was also worthy of contemplation

همانطورکه از عنوان فیلم پیداست

رویکرد کیارستمی در این فیلم گزارشی و فاقد هر گونه سوء گیری است |||||report||||||| Kiarostami's approach in this film is a report and does not contain any exploitation

او فاصله ی دوربین خود را با سوژه حفظ می کند تا لحن گزارشی فیلم حفظ شود ||||||||||||tone||||

و داستان بیش از اندازه دراماتیزه نشود |||||overly dramatized| |||||dramatized|

بی طرفی کیارستمی و دوربینش، فرصت قضاوت را به مخاطب می دهد

بدون این که برای او تکلیف معین کند ||||||assignment|

در صد قابل توجهی از فیلم، در لوکیشن مورد علاقه ی کیارستمی یعنی ماشین می گذرد |||||||location||||||||

همان لوکیشنی که بعدها کیارستمی در فیلم " ده " آن را به بلوغ تازه ای می رساند |||||||||||maturity||||

کیارستمی در فیلم " ده روی ده " که به نوعی مانیفست سینمایی اوست، می گوید:

لوکیشن ماشین را دوست دارم، چون

در یک ماشین طرفین گفتگو در جای راحت نشسته اند و نمی توانند از یکدیگر و واقعیت فرار کنند

علاوه بر لوکیشن، بارقه هایی از ایده های فیلم سازی کیارستمی

که در سال های بعد به بلوغ می رسد، در این فیلم دیده می شود |||years|||maturity||||||||

یکی از این ایده ها، تحریک حس کنجکاوی از طریق نشان ندادن است One such idea is to stimulate curiosity by not showing

پرهیز و طفره رفتن از نمایش صحنه هایی که مخاطب مایل است ببیند

علاوه بر تحریک کنجکاوی در راستای رویکرد مینی مالیستی است که

کیارستمی از اولین حضورهایش بر پرده نقره ای سینما تعقیب کرده است

معمولا در فیلم نامه نویسی و فیم سازی و این جمله رایج است

به جای گفتن نمایش بده و با الهام از سبک فیلم سازی کیارستمی میتوان این جمله را به آن افزود

حتی اگه تونستی نشون هم نده Even if you could, don't show it

به یاد بیاوریم صحنه ای را که کودک تنها داخل ماشین است

و مستمرا نمای لانگ شات از ماشین را داریم که اطلاعات زیادی به ما نمی دهد

به عنوان مخاطب این سوال ها به ذهن ما خطور می کند

آیا بچه حالش خوب است؟ ممکن است ترسیده باشد! ممکن است کسی او را دزدیده باشد

و در همین حال پدر داخل ساندویچی نشسته است ||||||sandwich shop||

و در حالی که آبجو می نوشد، به حرف های ظاهرا بی ربط مشتتریان آن کافه ارمنی گوش می کند ||||beer||||||||unrelated|of the customers|||Armenian|||

حرف هایی که اگر چه ظاهرا بی ربط هستند، اما حال و هوای گزارشی و اسنادی دارند

دیالوگ ها نیز بی طرفانه برنامه ریزی شده اند

احساس خود را هنگام تماشای فیلم به خاطر بیاورید

دائما مایلیم دوربین این کافه لعنتی با آن حرف های صد تا یک غاز

مشتریان را رها کند و به سراغ بچه برود

و یا در صحنه مشابه دیگری وقتی فیروزکوهی داخل بیمارستان چرت می زند

و کودک در ماشین تنها مانده است

داستان دیگری به صورت موازی در ذهنمان در حال شکل گیری است

کودکی که در یک شب سرد داخل ماشین رها شده

ترس های کودک، سرمای هوا، احتمال دزدیده شدن

این داستانی است که کیارستمی آن را نساخته ولی در عین حال ما را به تماشایش دعوت کرده است

در صحنه ایی دیگر همسر فیروزکوهی شهره آق داشلو داخل اتاق است ||||||||Dashlu||| In another scene, Firouzkohi's wife Shahre Agh Dashlo is in the room

در قفل است، فیروزکوهی با شکستن پنجره وارد اتاق می شود |lock|||||||||

او همسرش را بر روی دوش به ماشین منتقل می کند

در ترافیک سنگین گیر افتاده، و هنوز نمی دانیم چه اتفاقی برای همسر فیروزکوهی افتاده است

برای خودمان فرضیه بافی و تئوری پردازی می کنیم

همان عکس العملی که به احتمال زیاد مورد نظر کیارستمی بوده است

آیا فیلم سازی که تایم قابل ملاحظه ای را اختصاص داده

تا مرتب کردن فیروزکوهی در جلوی آینه را به صورت کلوزآپ نمایش دهد ||||||||||close-up||

فراموش کرده صحنه دعوا و کتک کاری این زوج را به جای نشان دادن از لای در

از داخل اتاق و در نمای نزدیک تر به تصویر بکشد

اگر قرار بود زن خودکشی کرده باشد، مانند موارد مشابه در بسیاری از فیلم ها

نمای دیتیل از قوطی قرص به خورد مخاطب می داد |||the can|pill|||||

اینقد دوربین بیرون از آن پنجره لعنتی و پشت آن کرکره لعنتی تر نمی ایستاد so much||||||||||shutter||||

و کفر ما را این قدر در نمی آورد

شاید همین کفری کردن است که باعث می شود؛ طیفی از مخاطبان

از تماشای فیلم ناراحت و ناخرسند باشند |||||unhappy|

اما همین مخاطب ناراحت چه بداند و چه نداند، اثر کاملا موثری را تجربه کرده است |||||||||||effective||||

تاثیری که فیلم ساز خواست و فضاسازی را بر مبنای آن انجام داده است effect||||||setting the atmosphere|||the basis of||||

بازی گرفتن از کودک خردسال فیلم نیز به نوبه خود قابل تامل است ||||young||||||||

کاری که کیارستمی در ادامه جریان فیلم سازی، تبحر و استادی خود را در آن نشان داده است ||||||||expertise|||||||||

بازی گرفتن از کودکان فیلم تحسین شده ی " خانه ی دوست کجاست؟ " و یا

فیلم " ده " و نظایر قبلی و بعدی آن |||similar films||||

خانمی در طول هفته به رتق و فتق امور منزل مشغول بوده |||||management||managing|||| the lady|||||rhetoric||fixing||||

بچه را تر و خشک کرده، پختن و شستن و رفتن را عهده دار بوده ||||||cooking||||||||

چکه کردن شیر آب خراب مثل پتک روی اعصابش بوده

طول هفته را در انتظار آخر هفته خانوادگی گذرانده و

و در همان حال لطافت و ظرافت زنانه را نیز دارد

به دنبال ست کردن رنگ بلوز با دامن است ||ست|||blouse|||

به دنبال درست کردن سرپناه رویاهایش به هر طریق ممکن ||||shelter|||||

حتی با گرو گذاشتن خانه مادری ||pledging|||mother's

کدام؟ این یا این

همون؛ همون..کدام؟ این، این

ببین،یک کاموا یه جای دیگه دیدم، رنگش از هر دوی این ها بهتره

رنگ او بلوز آبی مریم که کهنه شده، اونم ببینیم

خیلی خب، ببین اینم که تو میگی خوبه، حسنش اینه که با همه دامن هام میتونم بپوشمش

خیلی خب، هرکاری می خوای بکنی ، زود باش

فهم سرگشتگی این زن در خیابان زندگی

فهم میزان تحقیر زنی که از ماشین زندگی به بیرون پرتاب شده، برای مرد سخت است

در مقابل او مردی قرار دارد که با رویه شاید سخت تر و خشن تر زندگی مواجه است

به تاخیر افتادن اجاره منزل، تعلیق از کار، خرابی ماشین |||||suspension||||

در این میان خیابان زندگی به او اجازه لختی توقف، کمی آرامش و کمی آسایش را نمیدهد

او باید حرکت کند و در حرکت هم به دور خود می چرخد و به محل اولیه برمی گردد

زن معترض است، حرکت او از زاویه ی دید زن غیر مسولانه و سبکسرانه است

چون نتیجه ای در برنداشته است

تلاش طرفین برای فهمیدن و فهمیده شدن کافی نیست

اینها حدیث نفس ماست، بدون دخل و تصرف فیلم ساز و به دور از هرگونه قضاوت و موضع گیری

درست به همین دلیل حوصله مان را سر می برد

این ها برشی از زندگی روزمره ماست و خسته کننده است و ملال آور ||slice||||||||||| ||||||||||||boredom|

چون بیشتر ما دوست داریم سینما رویاهایمان را باز آفرینی کند نه واقعیت تلخ و گزنده زندگی را

شاید تک گویی توام با تزویر ارباب رجوع

آن جا که از معایب رشوه و محاسن پرداخت مالیات می گوید |||||bribery||the benefits||||

کمی اغراق آمیز و شعاری باشد

شاید شخصیت پردازی ارباب رجوع

جایی که خود را به موش مردگی زده و تمارض می کند که کتک خورده، کاریکاتوری باشد |||||||||Feigning illness|||||||

شاید گفت و گو های داخل اغذیه فروشی، کش دار و غیر لازم باشد

اما با توجه به این که " گزارش" اولین اثر بلند کیارستمی با مخاطب بزرگسال است

این به نظر نقایص از ارزش های فیلم سازی او چیزی کم نمی کند |||flaws||||||||||

اگر از این ویدیو لذت بردید، کانال ما را در یوتیوب سابسکرایب کنید

و با کلیک کردن روی آیکون زنگوله از جدیدترین ویدیو های ما آگاه شوید |||||bell icon|bell icon|||||||

سپاس از همراهی تان