×

LingQをより快適にするためCookieを使用しています。サイトの訪問により同意したと見なされます クッキーポリシー.

image

History of Iran, History of Iran 8

History of Iran 8

سلام. توی این اپیزود با جزئیات بیشتری دربارۀ تخت جمشید یا پارسه حرف می زنم. تخت جمشید در دامنۀ کوه ساخته شده. معماران و کارگران بخش بزرگی از این دامنۀ نامنظم سنگی را تا ارتفاع معینی که موردنظرشان بود تراشیدند. و کوتاه و صاف کردند. و گودی های آن را پر کردند. پس از چندین سال تلاش و آماده کردن سطح زیرین بنا، شروع به ساخت پارسه یا تخت جمشید کردند. این معماران و هنرمندان از ملل مختلفِ زیر نفوذ شاهان هخامنشی بودند. تمامی دیوارهای کاخ‌ها از خشت خام ساخته شده بود که امروزه اثری از این دیوارهای خشتی باقی نمانده. روی این دیوارها را با گچ پوشانده بودند. بیرون دیوار‌ها سفید رنگ و درون آن‌ها سبز کمرنگ بود. کف تالار نیز با گچ قرمز رنگ پوشانده شده بود که هنوز هم در کف بعضی از کاخ‌ها، بخش‌های بسیار کوچکی از این گچ قرمز رنگ به چشم می‌خورد. یکی از کاخ های پارسه، کاخ دروازۀ ملل یا دروازۀ خشایارشا است. که یکی از کوچکترین کاخ های تخت جمشید است. نمایندگان کشورهای تابع، پس از گذشتن از پلکان بزرگ ورودیِ تخت جمشید، به کاخ دروازه‌ی کشورها وارد می‌شدند تا پس از اندکی استراحت در این مکان به کاخ آپادانا وارد شوند. کاخ آپادانا یکی از کاخ‌های اندورنی تخت جمشید است. ساختِ این کاخ به دستور داریوش بزرگ آغاز شد. و سی سال طول کشید. و در زمان پادشاهی خشایارشا به اتمام رسید. این کاخ محلی بود که نمایندگان کشورهای تابع، پس از گذشتن از «دروازۀ کشورها» در آنجا پذیرفته می‌شدند. آپادانا برای اینکه جلوۀ باشکوه‌تری داشته باشد، دو و نیم متر بلندتر از سطح سکوی تخت جمشید ساخته شده است. کاخ آپادانا دو مجموعه پلکان معروف دارد. روی دیوارۀ کناری پلکان، نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی مادی و پارسی دیده می شود. در جلوی فرماندهان نظامی، افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. در ردیف بالایی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود. همان طور که در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از کشورهای گوناگون در تخت جمشید جمع می‌شدند. و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند. کاخ صد ستون دومین کاخ بزرگ در میان کاخ های تخت جمشید است. این کاخ در شرق کاخ آپادانا قرار گرفته و تالار مرکزی آن صد ستون با ارتفاع چهارده متر داشته. ستون‌های این کاخ، چوبی بوده و همگی در آتش سوخته‌اند. و تنها پایه‌های سنگی آن‌ها به جا مانده است. سرستون‌ها هم به شکل گاو دو سر بوده‌اند. کاخ تالار شورا در مقابل پلکان شرقی کاخ آپادانا قرار دارد. و نسبت به دیگر کاخ های تخت جمشید کوچک‌تر است. با توجه به نقوش برجستۀ این کاخ، این طور به نظر می‌رسد که محلی برای ملاقاتِ شاه با سران و بزرگان کشور و مشورت و تبادل نظر با آن‌ها بوده است. از جمله کاخ های دیگر تخت جمشید کاخ آینه، کاخ هدیش، کاخ تچر و کاخ ملکه هستند. در سنگ‌نگاره‌های تخت‌جمشید هیچ‌کس را نمی‌توان در حالت خضوع یا سرافکنده دید. و نمایندگان ملل نه به عنوان شکست خوردگان یا برده، بلکه همه به‌طور یکسان عضو جامعه بزرگ جهانی هستند.

هیچ‌کس سوار بر اسب نیست، هیچ‌گونه سعی در برتر نشان دادن یا تفاخر پارسی‌ها نسبت به ملل دیگر را نمی‌توان دید. نمایندگان ملل دست‌هایشان را به نشانۀ دوستی به طرف همدیگر دراز کرده‌اند. به روایت مورخین، پس از سقوط تخت جمشید، اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانۀ تخت جمشید را که بزرگترین خزانۀ هخامنشیان بوده ‌است، با سه هزار شتر و تعداد زیادی اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داده ‌است. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی، جشن‌های دو هزار و پانصد سالۀ شاهنشاهی ایران در کنار تخت جمشید با حضور سران کشورهای گوناگون جهان برگزار ‌شد. و سران و پادشاهان شصت و نه کشور جهان، به کوروش بزرگ ادای احترام کردند.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

History of Iran 8 History of Iran 8 Historia de Irán 8 Histoire de l'Iran 8 Geschiedenis van Iran 8 História do Irã 8

سلام. Bonjour. Hello. Hallo. Hello. Bonjour توی این اپیزود با جزئیات بیشتری دربارۀ تخت جمشید یا پارسه حرف می زنم. ||||détails supplémentaires|plus de détails|||||Persépolis||| "In"|||with|more details|more detailed|about|||or||talk about|| In dieser Folge werde ich ausführlicher auf Persepolis oder Parse eingehen. In this episode, I will talk in more detail about Persepolis or Parseh. Dans cet épisode, je parlerai plus en détail de Persépolis ou de Parse. تخت جمشید در دامنۀ کوه ساخته شده. |||au pied de||construit| |||foothills of|mountain|built| Persepolis wurde am Fuße des Berges erbaut. Persepolis is built on a mountain slope. Persépolis a été construite au pied de la montagne. Persepolis is gebouwd aan de voet van de berg. معماران و کارگران بخش بزرگی از این دامنۀ نامنظم سنگی را تا ارتفاع معینی که موردنظرشان بود تراشیدند. Les architectes||ouvriers|section||||pente rocheuse irrégulière|irrégulier|pierreux|||hauteur déterminée|hauteur déterminée||à leur convenance||ont taillé Architects||workers|section|large part|||range|irregular|rocky slope||up to|height|specific height|that|their desired height|was|carved out Architekten und Arbeiter schnitzten einen großen Teil dieses unregelmäßigen Steinhangs auf die gewünschte Höhe. Architects and workers carved a large portion of this irregular rocky slope to the desired height. Les architectes et les ouvriers ont sculpté une grande partie de ce domaine en pierre irrégulière à une certaine hauteur qu'ils souhaitaient. Architecten en arbeiders hebben een groot deel van dit onregelmatige stenen domein uitgehouwen tot een bepaalde hoogte die ze wilden. و کوتاه و صاف کردند. |court||et lissèrent| |short|and|straightened| Und verkürzt und geglättet. And they made it short and smooth. Et ils l'ont rendu court et droit. و گودی های آن را پر کردند. |les creux|||||filled and|hollows||||filled| Und füllte seine Gruben. And they filled in the gaps. et rempli ses creux. ,وگودی های آن. را کرد پس از چندین سال تلاش و آماده کردن سطح زیرین بنا، شروع به ساخت پارسه یا تخت جمشید کردند. ||plusieurs||efforts||||niveau|inférieur||||construction|Persépolis||trône|| ||several||effort||preparing||foundation surface|underlying layer|structure|began||||||| Nachdem sie mehrere Jahre lang versucht hatten, den Keller vorzubereiten, begannen sie mit dem Bau von Parseh oder Persepolis. After several years of trying and preparing the lower surface of the building, they began to build a gambler or Persepolis. Après plusieurs années d'efforts et de préparation de la surface inférieure du bâtiment, ils commencèrent à construire Parse ou Persépolis. Na een aantal jaren van inspanning en voorbereiding van de onderkant van het gebouw, begonnen ze met de bouw van Parse of Persepolis. پاس از چندین سال تلاش و آماده کردن سطح زیرین بنا، شوخ به ساخت پارس یا تخت جوشید کردند این معماران و هنرمندان از ملل مختلفِ زیر نفوذ شاهان هخامنشی بودند. |architectes||artistes||nations|différentes|under|sous l'influence|rois achéménides|perses| |architects and artists||artists||nations|different|under the influence|under influence|the kings|Achaemenid| Diese Architekten und Künstler stammten aus verschiedenen Nationen und standen unter dem Einfluss der achämenidischen Könige. These architects and artists from different nations were under the influence of the Achaemenid kings. Ces architectes et artistes étaient issus de différentes nations sous l'influence des rois achéménides. Deze architecten en kunstenaars kwamen uit verschillende landen onder invloed van de Achaemenidische koningen. تمامی دیوارهای کاخ‌ها از خشت خام ساخته شده بود که امروزه اثری از این دیوارهای خشتی باقی نمانده. tous les|murs|palais|||brique crue|cru|construit||||aujourd'hui|trace|||murs|en briques crues|restant|resté all|walls|palace|palaces||Unbaked brick|unbaked||||||trace|||walls of|mud-brick|remains|remains of Alle Wände der Paläste bestanden aus rohem Ton, aber heute sind keine Spuren dieser Backsteinmauern mehr vorhanden. All the walls of the palaces were made of raw clay, and today there are no traces of these brick walls. Tous les murs des palais étaient en argile brute, et aujourd'hui il n'y a aucune trace de ces murs en argile. Alle muren van de paleizen waren gemaakt van ruwe klei, maar vandaag is er geen spoor meer van deze bakstenen muren. روی این دیوارها را با گچ پوشانده بودند. ||murs|||plâtre|recouvert| ||walls|||plaster|covered| Diese Wände wurden mit Gips bedeckt. The walls were covered with plaster. Ces murs étaient recouverts de plâtre. بیرون دیوار‌ها سفید رنگ و درون آن‌ها سبز کمرنگ بود. dehors|mur|||||à l'intérieur||||vert pâle| outside|walls||white|color||inside|||light green|light green| Die Außenwände waren weiß und die Innenseite hellgrün. The outside of the walls was white and the inside was pale green. L’extérieur des murs était blanc et l’intérieur vert pâle. کف تالار نیز با گچ قرمز رنگ پوشانده شده بود که هنوز هم در کف بعضی از کاخ‌ها، بخش‌های بسیار کوچکی از این گچ قرمز رنگ به چشم می‌خورد. sol|salle|aussi||plâtre|rouge||recouvert|||||||sol|certains||palais|les|section||très|petites portions|||plâtre||||œil||se voit floor|hall|"also"||plaster|red plaster||covered||||still|||floor|||||section|||||this red plaster|||||can be seen||is visible Der Boden der Halle war ebenfalls mit rotem Putz bedeckt, der auf dem Boden einiger Paläste noch immer sichtbar ist, nur sehr kleine Teile dieses roten Putzes. The floor of the hall was covered with red plaster, and there are still very small parts of this red plaster on the floor of some palaces. Le sol de la salle était également recouvert de plâtre rouge, encore visible sur le sol de certains palais. De vloer van de hal was ook bedekt met rood pleisterwerk en op de vloer van sommige paleizen zijn nog heel kleine delen van dit rode pleisterwerk te zien. یکی از کاخ های پارسه، کاخ دروازۀ ملل یا دروازۀ خشایارشا است. ||palais||Persépolis|palais|porte|nations|or|porte|Xerxès| ||||Persepolis|palace|Gate|Nations||Gate of|Xerxes| Einer von Parses Palästen ist der Palast des Tores der Nationen oder das Tor von Xerxes. One of the palaces is the Palace of the Gates of the Nations or the Gate of Xerxes. L'un des palais de Parse est le Palais de la Porte des Nations ou Porte de Xerxès. Een van de paleizen van de gamers is het paleis van de poort der naties of de poort van Xerxes. که یکی از کوچکترین کاخ های تخت جمشید است. |||plus petit||||| |||smallest||||| Dies ist einer der kleinsten Paläste in Persepolis. Which is one of the smallest palaces in Persepolis. qui est l'un des plus petits palais de Persépolis. نمایندگان کشورهای تابع، پس از گذشتن از پلکان بزرگ ورودیِ تخت جمشید، به کاخ دروازه‌ی کشورها وارد می‌شدند تا پس از اندکی استراحت در این مکان به کاخ آپادانا وارد شوند. représentants|pays|sous domination|||après avoir passé||escalier||entrée||||palais|porte||pays|entrer||devenaient||||un peu|repos||||||palais d'Apadana|entrer| representatives||subject nations|||passing through||"staircase"||entrance of|||||Gate||Nations|enter||they entered|"in order to"|then||a brief|rest|||place|||Apadana Palace|entered|would become Die Vertreter der untergeordneten Länder betraten, nachdem sie die große Eingangstreppe von Persepolis passiert hatten, den Palast des Tores der Länder und nach einer kurzen Rast an diesem Ort den Apadana-Palast. After passing through the large entrance staircase of Persepolis, the representatives of the subordinate countries entered the Gate Palace of the countries to enter the Apadana Palace after a short rest in this place. Les représentants des pays subordonnés, après avoir franchi le grand escalier d'entrée de Persépolis, entrèrent dans le Palais de la Porte des Pays, et après un court repos en ce lieu, ils entrèrent dans le Palais Apadana. De vertegenwoordigers van de ondergeschikte landen gingen, nadat ze de grote toegangstrap van Persepolis waren gepasseerd, de paleispoort van de landen binnen om het paleis van Apadana binnen te gaan na een korte rust op deze plaats. کاخ آپادانا یکی از کاخ‌های اندورنی تخت جمشید است. palais|Apadana|||||intérieur||| |Apadana|||||inner palace||| Der Apadana-Palast ist einer der inneren Paläste von Persepolis. Apadana Palace is one of the Andorran palaces of Persepolis. Le palais Apadana est l'un des palais intérieurs de Persépolis. ساختِ این کاخ به دستور داریوش بزرگ آغاز شد. ||||ordre|||| construction of||||order of|Darius||began| Der Bau dieses Palastes wurde auf Befehl von Darius dem Großen begonnen. Construction of the palace began by order of Darius the Great. La construction de ce palais a été commencée sur ordre de Darius le Grand. و سی سال طول کشید. ||||duré |thirty||| Und es dauerte dreißig Jahre. And it took thirty years. Et cela a pris trente ans. و در زمان پادشاهی خشایارشا به اتمام رسید. |||règne|Xerxes||finition|arrivé |||reign|Xerxes|"under"|completion|was completed Und es wurde während der Herrschaft von Xerxes fertiggestellt. And it ended during the reign of Xerxes. Et elle fut achevée sous le règne de Xerxès. این کاخ محلی بود که نمایندگان کشورهای تابع، پس از گذشتن از «دروازۀ کشورها» در آنجا پذیرفته می‌شدند. ||local|||représentants||sujets|||passer||porte|pays||là|accueillis|| |palace|local place|||representatives||subordinate|||passing||gate|countries|||were received|was|were received Dieser Palast war der Ort, an dem die Vertreter der unterworfenen Länder empfangen wurden, nachdem sie das „Tor der Staaten“ passiert hatten. It was the local palace where the representatives of the subordinate countries were admitted after passing through the "Gates of the States." Ce palais était le lieu où étaient reçus les représentants des pays sujets après avoir franchi la « Porte des États ». آپادانا برای اینکه جلوۀ باشکوه‌تری داشته باشد، دو و نیم متر بلندتر از سطح سکوی تخت جمشید ساخته شده است. Apadana|||splendeur|majestueux||||||||plus haut||niveau|plateforme||||| Apadana|||majestic appearance|majestic|triumph|have||two||and a half|meters|taller||level|platform||||| Apadana ist zweieinhalb Meter höher als die Plattform von Persepolis gebaut, um eine prächtigere Fassade zu erhalten. Apadana is two and a half meters taller than the Persepolis platform in order to have a more magnificent front. Apadana a été construite deux mètres et demi plus haut que le niveau de la plate-forme de Persépolis afin d'avoir une apparence plus magnifique. Apadana werd twee en een halve meter hoger gebouwd dan het niveau van het platform van Persepolis om een meer magnifieke uitstraling te hebben. کاخ آپادانا دو مجموعه پلکان معروف دارد. |||ensemble|escaliers|célèbre| |||complex|staircase|famous| Der Apadana-Palast hat zwei berühmte Treppen. Apadana Palace has two famous staircases. Le palais Apadana possède deux séries d'escaliers célèbres. Apadana Palace heeft twee beroemde trappen. روی دیوارۀ کناری پلکان، نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی مادی و پارسی دیده می شود. sur|mur|latéral|escalier|sculptures|des||commandants|excellent|haut rang|militaire|Médical|||vu|se trouve|se trouve |side wall|side wall|staircase|depictions|||high-ranking commanders|high-ranking|high-ranking|military commanders|Median||||| An der Seitenwand der Treppe befinden sich Karten mit hochrangigem Material und persischen Militärkommandanten. On the side wall of the staircase are maps of high-ranking material and Persian military commanders. Sur la paroi latérale de l'escalier se trouvent des images des commandants militaires de haut rang des Mèdes et des Perses. Op de zijmuur van de trap hangen kaarten van hoogstaand materiaal en Perzische militaire commandanten. در جلوی فرماندهان نظامی، افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. ||commanders|militaires|les membres|garde|éternel|||rendre hommage|respect militaire|||deviennent |in front of|military commanders|military|individuals|Imperial Guard|Immortal Guard||in the process|paying respect|salute|are seen||are seen Vor den Militärkommandanten werden die Mitglieder der Ewigen Garde gesehen, wie sie ihren Respekt erweisen. In front of the military commanders, members of the Eternal Guard are seen paying their respects. Devant les commandants militaires, les gardes immortels rendent hommage. In het bijzijn van de militaire commandanten zien we de onsterfelijke bewakers hun respect betuigen. در ردیف بالایی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود. |rang|supérieur||mur|scène|des personnes||en train de||cadeaux||avec|ont|||palais|proche|||est visible||devenir in|top row|"upper"|"this very"|wall|the depiction of|people||"in the act"||gifts||"with them"|"are carrying"|||the palace|||||| In der oberen Reihe derselben Wand sind Figuren von Menschen zu sehen, die Geschenke tragen und sich dem Palast nähern. In the upper row of the same wall, the role of people can be seen as they bring gifts and approach the palace. Dans la rangée supérieure du même mur, on peut voir les figures de personnes portant des cadeaux et s'approchant du palais. همان طور که در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از کشورهای گوناگون در تخت جمشید جمع می‌شدند. même|façon|||premier||||groupe|beaucoup de|||countries|divers||||se rassembler||became "Just as"|way|||first|day||New Year|groups|||||various countries||||gather|| Wie am ersten Tag des neuen Jahres versammelten sich viele Gruppen aus verschiedenen Ländern in Persepolis. As on the first day of the new year, many groups from different countries gathered in Persepolis. Comme au premier jour de la nouvelle année, de nombreux groupes de différents pays se sont rassemblés à Persépolis. Net als op de eerste dag van het nieuwe jaar kwamen veel groepen uit verschillende landen samen in Persepolis. و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند. |les cadeaux|||||offraient||faisaient |gifts|||||presented|"would"|"would present" Und sie brachten dem König ihre Geschenke dar. And they presented their gifts to the king. Et ils offrirent leurs cadeaux au roi. کاخ صد ستون دومین کاخ بزرگ در میان کاخ های تخت جمشید است. ||colonne|deuxième||||parmi||||| palace|Hundred|Column|second|palace|||||||| Der Hundert-Säulen-Palast ist der zweitgrößte Palast unter den Palästen von Persepolis. The Hundred Pillars Palace is the second largest palace among the palaces of Persepolis. Le Palais des Cent Piliers est le deuxième plus grand palais parmi les palais de Persépolis. این کاخ در شرق کاخ آپادانا قرار گرفته و تالار مرکزی آن صد ستون با ارتفاع چهارده متر داشته. |palais|||||se trouve|situé||salle||||colonne||hauteur|quatorze|| |||east||Apadana Palace|is located|located||hall|||hundred|columns||height|fourteen meters|meter| Dieser Palast befindet sich im Osten des Apadana-Palastes und seine zentrale Halle verfügt über einhundert Säulen mit einer Höhe von vierzehn Metern. The palace is located to the east of Apadana Palace and its central hall has 100 columns with a height of fourteen meters. Ce palais est situé à l'est du palais Apadana et sa salle centrale comporte une centaine de colonnes d'une hauteur de quatorze mètres. ستون‌های این کاخ، چوبی بوده و همگی در آتش سوخته‌اند. colonne|||||||all|||brûlé| column||||wooden|||all of them||fire|burned down| Die Säulen dieses Palastes bestehen aus Holz und alle sind im Feuer verbrannt. The columns of this palace are made of wood and all of them are burnt in the fire. Les colonnes de ce palais sont en bois et elles ont toutes brûlé dans l'incendie. De kolommen van dit paleis zijn van hout en ze zijn allemaal verbrand in het vuur. و تنها پایه‌های سنگی آن‌ها به جا مانده است. |seulement|supports||rock||||endroit|resté| ||base|of|stone||their|||remained| Und nur ihre steinernen Fundamente sind noch übrig. And only their stone foundations are left. Et il ne reste que leurs fondations en pierre. En alleen hun stenen fundamenten zijn over. سرستون‌ها هم به شکل گاو دو سر بوده‌اند. colonne|||||vache|||été|verbe auxiliaire Double-headed capital||||shape|Two-headed bull|||| Die Hauptstädte hatten ebenfalls die Form einer zweiköpfigen Kuh. The heads were also in the shape of two-headed cows. Les chapiteaux avaient également la forme d'une vache à deux têtes. Ook de kapitelen hadden de vorm van een tweekoppige koe. کاخ تالار شورا در مقابل پلکان شرقی کاخ آپادانا قرار دارد. |salle|conseil||in front of|escalier|est|||| |hall|Council Hall||in front of|stairs|||Apadana|| Der Shura Hall Palace befindet sich vor der östlichen Treppe des Apadana Palace. The Palace of the Council Hall is located opposite the eastern staircase of the Apadana Palace. Le Palais de la Salle du Conseil est situé en face de l'escalier est du Palais Apadana. Shura Hall Palace ligt tegenover de oostelijke trappen van Apadana Palace. و نسبت به دیگر کاخ های تخت جمشید کوچک‌تر است. |par rapport à|||||palais|||| |in comparison to|||||||smaller|| Und er ist kleiner als andere Paläste in Persepolis. And it is smaller than other palaces in Persepolis. Et il est plus petit que les autres palais de Persépolis. En het is kleiner dan andere paleizen in Persepolis. با توجه به نقوش برجستۀ این کاخ، این طور به نظر می‌رسد که محلی برای ملاقاتِ شاه با سران و بزرگان کشور و مشورت و تبادل نظر با آن‌ها بوده است. |en tenant compte||motifs|en relief||||de cette façon||semble||atteint||local||rencontre|||dirigeants||grands dignitaires|||consultation||échange d'idées|opinion||||| |attention||reliefs|relief carvings||||seems||||||||meeting with|||leaders||the nobles|||consultation||exchange of ideas|seems||||| Den markanten Motiven dieses Palastes zufolge scheint es ein Ort gewesen zu sein, an dem sich der König mit den Häuptern und Ältesten des Landes traf und sich mit ihnen beriet und Ideen austauschte. Given the palace's prominent motifs, it seems to have been a place for the king to meet with the country's chiefs and elders and consult with them. D'après les motifs marquants de ce palais, il semble que c'était un lieu où le roi pouvait rencontrer les chefs et les anciens du pays, les consulter et échanger des idées avec eux. Volgens de prominente motieven van dit paleis lijkt het erop dat het een plek was voor de koning om de hoofden en oudsten van het land te ontmoeten en met hen te overleggen en van gedachten te wisselen. از جمله کاخ های دیگر تخت جمشید کاخ آینه، کاخ هدیش، کاخ تچر و کاخ ملکه هستند. |phrase||||||||||||||du roi| |"including"|||other||||Mirror||Hadish Palace||Tachara Palace|||Queen's Palace| Weitere Paläste in Persepolis sind der Spiegelpalast, der Hadish-Palast, der Thatcher-Palast und der Königinnenpalast. Other palaces in Persepolis include the Palace of Mirrors, Hadish Palace, Thatcher Palace and the Queen's Palace. Parmi les autres palais de Persépolis figurent le palais Aine, le palais Hadish, le palais Thatcher et le palais de la Reine. Onder andere paleizen van Persepolis zijn Aine Palace, Hadish Palace, Thatcher Palace en Queen's Palace. در سنگ‌نگاره‌های تخت‌جمشید هیچ‌کس را نمی‌توان در حالت خضوع یا سرافکنده دید. |pierre|sculpture||||aucun|personne|||peut||état|soumission||humilié| |stone carvings|relief carvings|inscriptions of Persepolis|||no one|anyone||"cannot"|can||state, position|submissive posture||"ashamed"| In den Lithographien von Persepolis ist niemand in einem Zustand der Demütigung oder Schande zu sehen. In the petroglyphs of Persepolis, no one can be seen in a state of humility or shame. Dans les pétroglyphes de Pakht Jamshid, personne ne peut être vu dans un état de soumission ou d’humilité. In de rotstekeningen van Pakht Jamshid is niemand te zien in een onderdanige of nederige staat. و نمایندگان ملل نه به عنوان شکست خوردگان یا برده، بلکه همه به‌طور یکسان عضو جامعه بزرگ جهانی هستند. |représentants|nations|||titre|défaite|vaincus||esclaves|mais|||de manière|de la même manière|membre|société||mondial| |representatives|nations|||title|defeated|defeated parties||slave|but||||equally|member|global community|great|global community| Und die Vertreter der Nationen sind keine Verlierer oder Sklaven, sondern alle gleichermaßen Mitglieder der großen Weltgemeinschaft. And the representatives of the nations, not as losers or slaves, but all are equally members of the great world community. Et les représentants des nations ne sont pas des perdants ou des esclaves, mais tous des membres égaux de la grande communauté mondiale. En de vertegenwoordigers van naties zijn niet als verliezers of slaven, maar allemaal even leden van de grote wereldgemeenschap.

هیچ‌کس سوار بر اسب نیست، هیچ‌گونه سعی در برتر نشان دادن یا تفاخر پارسی‌ها نسبت به ملل دیگر را نمی‌توان دید. |personne|sur|sur|cheval|n'est pas||aucune|effort||superior||||fierté|||par rapport||nations|autres|||pouvoir| no|no one|riding||horse|is not||kind of|attempt||superior|showing|||boasting|Persians||ratio||the nations||||can| Niemand reitet auf einem Pferd, es kann kein Versuch unternommen werden, Überlegenheit oder Stolz der Perser gegenüber anderen Nationen zu zeigen. No one can ride a horse, no attempt can be made to show superiority or pride in the Persians over other nations. Personne ne monte à cheval, il n’y a aucune tentative de montrer la supériorité ou la fierté des Perses par rapport aux autres nations. Niemand berijdt een paard, er is geen poging om superioriteit of trots van Perzen te tonen in vergelijking met andere naties. هیچکدام سوار. براساس ،،. هیچگونه سعی در برتر نشن. دادن یا تفاخر پسرها نیست به. مال. دیگر را. نمی توان دید نمایندگان ملل دست‌هایشان را به نشانۀ دوستی به طرف همدیگر دراز کرده‌اند. représentants|nations|mains||||signe|||vers|l'un l'autre|tendues|| representatives|||their hands|||sign of|friendship||toward|each other|extended|| Die Vertreter der Nationen haben einander als Zeichen der Freundschaft die Hände ausgestreckt. The representatives of the nations have extended their hands to each other as a sign of friendship. Les représentants des nations se sont tendu la main en signe d’amitié. De vertegenwoordigers van de naties hebben elkaar de hand uitgestrekt als teken van vriendschap. به روایت مورخین، پس از سقوط تخت جمشید، اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانۀ تخت جمشید را که بزرگترین خزانۀ هخامنشیان بوده ‌است، با سه هزار شتر و تعداد زیادی اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داده ‌است. |récit|historiens|||chute|||Alexandre|or|argent||objets|précieux|trésor|||||la plus grande|trésor|achéménides||||||chameaux||nombre||||mules|||autre|transférer|| to|According to|Historians|||fall|||Alexander|gold|Silver||valuable items|valuable objects|treasury|||||largest|treasury|||||three|three thousand|camel||number of||||mule||place|elsewhere|transferred|transferred| Historikern zufolge transportierte Alexander nach dem Fall von Persepolis Gold, Silber und Wertsachen in die Schatzkammer von Persepolis, die mit dreitausend Kamelen und einer großen Anzahl von Pferden und Maultieren die größte Schatzkammer der Achämeniden war. According to historians, after the fall of Persepolis, Alexander transferred the gold, silver, and valuables of the Persepolis treasury, the largest Achaemenid treasury, to another location with 3,000 camels and a large number of horses and mules. Selon les historiens, après la chute de Persépolis, Alexandre a déplacé l'or, l'argent et les objets de valeur de Persépolis, qui était le plus grand trésor des Achéménides, vers un autre endroit avec trois mille chameaux et un grand nombre de chevaux et de mulets. Volgens historici vervoerde Alexander na de val van Persepolis goud, zilver en kostbaarheden naar de schatkamer van Persepolis, de grootste schatkamer van de Achaemeniden, met drieduizend kamelen en een groot aantal paarden en muilezels. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی، جشن‌های دو هزار و پانصد سالۀ شاهنشاهی ایران در کنار تخت جمشید با حضور سران کشورهای گوناگون جهان برگزار ‌شد. ||régime|dynastie|Pahlavi|fête|des||||cinq cents||royauté|||à côté||||présence|dirigeants|pays|||organisés| ||rule|dynasty|Pahlavi dynasty|celebration|||||two thousand five hundred|years old|imperial dynasty|||beside||||presence|leaders||various||were held| Während der Herrschaft der Pahlavi-Dynastie wurden in der Nähe von Persepolis in Anwesenheit der Oberhäupter verschiedener Länder der Welt die Feierlichkeiten zum 2500-jährigen Bestehen des Iranischen Reiches abgehalten. During the reign of the Pahlavi dynasty, the celebrations of the 2,500th anniversary of the Persian Empire were held next to Persepolis in the presence of the leaders of various countries of the world. Sous le règne de la dynastie Pahlavi, les célébrations des deux mille cinq cents ans de l'empire iranien ont eu lieu à côté de Persépolis avec la présence des chefs de divers pays du monde. Tijdens de heerschappij van de Pahlavi-dynastie werden de vieringen van tweeduizendvijfhonderd jaar van het Iraanse rijk naast Persepolis gehouden met de aanwezigheid van de hoofden van verschillende landen van de wereld. و سران و پادشاهان شصت و نه کشور جهان، به کوروش بزرگ ادای احترام کردند. |dirigeants||les rois|soixante||||||||hommage à|respect| |leaders||kings|sixty||||||Cyrus||tribute to|respect| Und die Häupter und Könige von neunundsechzig Ländern der Welt zollten Cyrus dem Großen Tribut. And the leaders and kings of the sixty-nine countries of the world paid their respects to Cyrus the Great. Et les chefs et rois de soixante-neuf pays du monde ont rendu hommage au grand Cyrus. En de hoofden en koningen van negenenzestig landen van de wereld brachten hulde aan de grote Cyrus. و. ساان و. پادشاه و. نه. کشور جهان به کوروش بزرگ ادای احترام. کردند ''