شهر زیرزمینی و ممنوعه چین
|underground|||
Chinas unterirdische und verbotene Stadt
China's underground and forbidden city
La ciudad subterránea y prohibida de China
La ville souterraine et interdite de Chine
La città sotterranea e proibita della Cina
Podziemne i zakazane miasto w Chinach
وقتی بیماری هایی مثل کرونا به مردم حمله میکنن
Wenn Krankheiten wie Corona Menschen befallen
بهترین پیشنهاد اینه که مردم از داخل خونه ها بیرون نیان
||||||||||come out
Der beste Vorschlag ist, dass die Leute ihre Häuser nicht verlassen
The best suggestion is that people don't come out of their houses
ولی وقتی قرار باشه از خودمون در مقابل جنگ دفاع کنیم
but|||||||in front of|||
Aber wenn wir uns gegen den Krieg verteidigen müssen
But when we have to defend ourselves against war
دیگه تو خونه موندن فایده نداره، تو خیابون رفتن هم که بدتره
||||no use|||||||
Es nützt nichts mehr, zu Hause zu bleiben, noch schlimmer ist es, auf die Straße zu gehen
It's no use staying at home anymore, going out on the street is even worse
شاید خیلیا که حیاتی دارن میتونن به زیرزمینای خونشون پناه ببرن
|||vital||||the basements|||
Vielleicht können viele, die Leben haben, im Keller ihres Blutes Zuflucht suchen
Maybe many who have life can take refuge in the basement of their blood
یکی از جاهای امن توی خونه ها همون زیرزمیناست
||||||||the basement
Einer der sicheren Orte im Haus ist der Keller
One of the safe places in the house is the basement
اما نه دیگه وقتی که قرار باشه بمب هسته ای رو سر مردم ریخته بشه
Aber nicht mehr, wenn die Atombombe auf die Menschen abgeworfen wird
But not anymore when the nuclear bomb is going to be dropped on the people
این نگرانی بود که در دهه 60 میلادی برای مردم چین بوجود اومد
Dies war die Sorge, die das chinesische Volk in den 60er Jahren hegte
اینجا پاراگراف، من علی هستم، تو این ویدئو به شهر زیرزمینی پکن در چین می پردازیم.
Hier ist der Absatz „Ich bin Ali“, in diesem Video werden wir über die unterirdische Stadt Peking in China sprechen.
Here is the paragraph, I am Ali, in this video we will talk about the underground city of Beijing in China.
اواخر دهه 1950 میلادی، روابط بین دو کشور چین و شوروی
|||||||||Soviet Union
In den späten 1950er Jahren begannen die Beziehungen zwischen China und der Sowjetunion
In the late 1950s, relations between China and the Soviet Union
به دلیل اختلافات ایدئولوژی بهم خورد
|||ideological||
Es scheiterte an ideologischen Differenzen
It broke down due to ideological differences
مدتی چنان تنشی بین این دو کشور بود که به نظر میرسید جنگی در راهه
for a while||tension||||||||||||
Eine Zeit lang herrschte eine solche Spannung zwischen den beiden, dass es schien, als stünde ein Krieg bevor
For a while, there was such tension between the two that it seemed like a war was on the way
و اگر هم جنگ اتفاق میوفته هیچکدوم از دو کشور در استفاده از بمب هسته ایشون دریغ نمیکنن
||||||none||||||||||hesitate|
Und wenn es dazu kommt, wird keines der beiden Länder zögern, seine Atombomben einzusetzen
And if it happens, none of the two countries will hesitate to use their nuclear bombs
این نگرانی باعث شد که در سال 1969 رئیس دولت چین، مائو ژدانگ
|||||||||||Zedong
به مردم دستور بده برای حفاظت از حملات احتمالی شوروی، در زیر خونه هاشون تونل حفر کنن
مردم هم اونقدر سریع دست به کار شدند که گزارش شده تا پایان سال 1970
||||||||that|||||
یعنی یکسال بعدش، 75 شهر بزرگ چین
|one year||||
اونقدر زیر زمین رو حفر کردن که تا 60 درصد جمعیتشون رو میتونستن توش جا بدن
that much||||dug|||||||could fit|||
Sie gruben so viel unter der Erde, dass bis zu 60 % ihrer Bevölkerung darin Platz fanden
They dug so much underground that they could fit up to 60% of their population
در بین شهرهای چین، پکن هم جا نمونده بود
|||||||behind|
Among the cities of China, Beijing was left behind
حدود 300 هزار نفر در پکن زمین هارو حفر کرده بودند
||||||the ground|||
About 300,000 people had dug the ground in Beijing
و تخمین زده میشه که حدود 10 تا 20 هزار پناهگاه محافظ بمب رو تونستن بسازن
|||||||||protective||||build
Und es wird geschätzt, dass sie etwa 10.000 bis 20.000 Luftschutzbunker bauen konnten
و همینطور مسیر زیرزمینی 30 کیلومتر تونل داشت رو زیر زمین بهم وصل کرده بودن
||route|||||||||||
Und auch 30 Kilometer Tunnel unter der Erde verbinden
گفته شده همه برای ساخت این پناهگاه ها دست به کار شدن
Es heißt, dass alle daran arbeiten, diese Unterkünfte zu bauen
It is said that everyone is working to build these shelters
از افراد بالغ و قوی گرفته تا دانش آموزای مدرسه
||||||||students|
Von reifen und starken Menschen bis hin zu Schülern
From mature and strong people to school students
حتی برای تامین مصالح مورد نیاز این پناهگاه ها
||providing|materials|||||
Sogar um die für diese Unterkünfte benötigten Materialien bereitzustellen
از دیوارها و برج های قدیمی شهر اومدن خراب کردن و از مصالحش استفاده کردن
|the walls|||||||||||its materials||
Sie kamen, um die alten Mauern und Türme der Stadt abzureißen und deren Materialien zu verwenden
They came to demolish the old walls and towers of the city and use their materials
این تونل ها و پناهگاه های حفر شده در زیر پکن مساحت 85 کیلومتر مربعی دارن
|||||||||||||square kilometer|
Diese gegrabenen Tunnel und Unterstände haben eine Fläche von 85 Quadratkilometern
که از تپه های غربی تا مرزهای حاشیه شهر رو شامل میشن
||hill|||||||||
die von den westlichen Hügeln bis zum Stadtrand reichen
تخمین زده شده در اون زمان، جمعیت 8 میلیون نفری پکن
میتونستن به این پناهگاه ها برن و تا 4 ماه اونجا بمونن
Sie können in diese Unterkünfte gehen und dort bis zu 4 Monate bleiben
تا هوای سطح شهر که احتمالا اگر بمب هسته ای یا شیمیایی منفجر میشد، تمیز بشه
|||||||||||chemical|explodes|||
To clean the air of the city surface, which would probably be cleaned if a nuclear or chemical bomb were to explode
چیزی نگذشت که در سال 1976، مائو ژدانگ فوت کرد
something|passed|||||||
Soon after, in 1976, Mao Zedong died
و جانشینش، دِنگ شیائوپینگ روی کار اومد
|his successor|||||
And his successor, Deng Xiaoping came to work
و تمام سیاست های دولت رو برای اصلاحات اقتصادی عوض کرد
Und änderte die gesamte Regierungspolitik zugunsten wirtschaftlicher Reformen
همین کار باعث شد تمام سیستم زیرزمینی شهرها از کار بیوفته و ادامه کار لغو بشه
||caused||||||||stop working||||cancelled|
Dies führte zum Ausfall des gesamten U-Bahn-Systems der Städte und die Fortsetzung der Arbeiten wurde abgebrochen
از طرفی دفتر دفاع مدنی کشور
||||Civil|
Zum anderen das Zivilschutzamt des Landes
برای اینکه اینهمه تلاشی که برای ساخت تونل ها انجام شده، به هدر نره
||this much|||||||||it||
به مردم دستور داد پناهگاه ها رو به مناطق تجاری تبدیل کنن تا بشه ازش سودی کسب کرد
||||||||commercial||||||it|profit||
مردم هم از پناهگاه ها رو اجاره میدادن برای مردم دیگه برای زندگی
|||||||were renting|||||
بعضیاشونو به سوپرمارکت تبدیل کردند، بعضیا هم به مدرسه، تئاتر، درمانگاه، رستوران، انبار و خیلی چیزای دیگه تبدیل شدن
some of them||||||||||clinic||||||||
دولت چین، هنوز هم وجود پناهگاه های زیرزمینی رو از ضروریات شهر ها میدونه
||||||||||necessities|||
سال 1996، قانون دفاع هوایی مدنی تصویب کرد
|law|||||
ساختمان هایی که جدید ساخته میشن هم باید پناهگاه های زیرزمینی داشته باشند
تا در شرایط بحرانی بشه ازشون استفاده کرد
To use them in critical situations
اما از تجربه ای که داشتن استفاده کردن و دستور دادن
||experience||that|they had||||instruction (1)|
که هر پناهگاه باید به گونه ای باشه که بشه در زمان صلح هم ازش استفاده تجاری کرد
تا به الان تخمین زده میشه حدود 1 میلیون نفر از جمعیت پکن
در این پناهگاه های زیرزمینی زندگی می کنند
چرا که اجاره زندگی توی اون ها خیلی کمتر از جاهای دیگست
Because the living rent in them is much lower than in other places
مردم محلی چین اسم این پناهگاه ها رو قبیله موش گذاشتن
و اغلب به اجاره مهاجران جوانی در میاد که از روستاها به پکن مهاجرت می کنن
در نهایت سال 2010 مقامات چین
با اشاره به خطرات ایمنی مثل آتش سوزی یا سیل
|||||||fire||
استفاده مسکونی از این فضاهارو ممنوع اعلام کرد
||||spaces|||
و تا سال 2012 هم زندگی در اونجا غیرقانونی شد
هنوز بخش هایی از این شهر زیرزمینی
به عنوان جاذبه گردشگری برای بازدید عموم آزاده.
|||tourism||||
امیدوارم از این ویدئو لذت برده باشن
اگر این ویدئو رو دوست داشتید لطفا لایکش کنید
و اگر تا الان کانال رو سابسکرایب نکردین، به جمع ما بپیوندین
تا ویدئوی بعد، خداحافظ