پول چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ Geld||Eigenschaften|Merkmale||haben|sein ||Characteristics|||| Welche Eigenschaften sollte Geld haben? What characteristics should money have? ¿Qué características debe tener el dinero? Quelles caractéristiques l'argent doit-il avoir ? Vilka egenskaper ska pengar ha? Paranın hangi özelliklere sahip olması gerekir?

بیشتر ما فکر میکنیم می دونیم پول چیه. meist|wir|denken|denken||wissen||ist most|we|think|think|I|know||is

همون سکه ها و اسکناسایی که هممون das gleiche|||||| the same|coins|plural suffix|and|banknotes|that|all of us

از بچگی یاد گرفتیم برای خریدن from|childhood|learned|we learned|for|buying We learned from childhood to buy

کالاهای مورد نیازمون باید به فروشنده بدیم. goods||our needs||||give to We have to give the goods we need to the seller.

اما واقعیت اینه که خیلی از ما دقیقاً نمی دونیم پول چیه و از کجا اومده. But the fact is that many of us do not know exactly what money is and where it came from.

پول در اصل یه کالای واسطه س ||principle|"a"||intermediary| Money is basically an intermediary product

که به عنوان میانجی و برای تسهیل مبادله استفاده می شه. |||mediator|||facilitating|exchange||| which is used as a mediator and to facilitate the exchange.

البته این روزها این تنها نقش پول نیست ||"these days"|||||

ولی دلیل به وجود اومدن پول توی تاریخ همین بوده.

اجازه بدین نقش پول رو به عنوان کالایی که |||||||commodity|

باعث می شه مبادله ها راحت تر اتفاق بیفته بیشتر توضیح بدم. ||||||||"happen"||explanation| Es macht den Austausch einfacher, ich werde mehr erklären. Det gör utbyten lättare, jag kommer att förklara mer.

فرض کنین شما یه باغذار هستین و توی باغتون مقدار زیادی توت فرنگی کاشتین Assume||||gardener||||your garden|||strawberry|strawberry|planted Suppose you are a gardener and you planted a lot of strawberries in your garden Anta att du är en trädgårdsmästare och att du planterat många jordgubbar i din trädgård

این مقدار قطعاً بیشتر از مصرف خود شماست. |||||||"your own" This amount is definitely more than your own consumption.

شما نمی تونین با توت فرنگی زنده بمونین ||"can"|||||stay alive You can't survive on strawberries Man kan inte överleva på jordgubbar

و لازمه که مقداری از توت فرنگی اضافه ی خودتون رو

در قبال مایحتاج دیگه ی زندگی مبادله کنین. |"in exchange for"|necessities|||||

فرض کنین الآن یه دست لباس نو نیاز دارین.

برای مبادله ی یه مقدار توت فرنگی با لباس

شما باید دنبال کسی بگردین که نیازمند ||||"look for"||in need Du borde leta efter någon som behöver det

توت فرنگی های شما باشه

و در عین حال لباس های زیادی دوخته باشه |||||||sewn|

و بخواد اون ها رو با کالای شما عوض کنه. |want||||||||

پیدا کردن همچین کسی ممکنه سخت باشه Att hitta en sådan person kan vara svårt

چون شما باید دنبال خیاطی بگردید که ||||tailor|look for|

دقیقاً به همون میزان که شما میخواین، توت فرنگی لازم داشته باشه. ||||||"you want"|||||

اگه خیاط محل شما به توت فرنگی آلرژی داشته باشه |tailor||||||allergic to strawberries||

دیگه رسماً بدشانسی آوردین. |officially|bad luck|had bad luck

یه راه ساده تر برای مبادله و تأمین مایحتاج |||||||procuring|supplies

اینه که مردم توافق کنن |||agree| Det är upp till folk att hålla med

که به جای مبادله ی کالا به کالا |||||goods||

کالای مورد نیاز خودشون رو با یه کالای مشخص واسطه مبادله کنن. |||||||||as an intermediary||

مثلاً اگه شما توت فرنگی رو با یه مقدار گندم مبادله کنین |||||||||wheat||

حتی اگه گندم لازم نداشته باشین ||||not need|

می تونین برین سراغ خیاط و در ازای |You can|go to|"Go to"||||in exchange for

لباس بهش گندم بدین.

این در صورتی ممکنه که همه ی مردم بین خودشون |||||||||among themselves

گندم رو به عنوان یه کالای واسطه قبول داشته باشن

و مطمئن باشن که اگه از شما گندم بگیرن

دیگران هم این گندم رو از اونا قبول می کنن

و بالاخره همه می تونن مایحتاج خودشون رو ||||||their own needs|

با این گندم مبادله کنن.

پس اینجا گندم یک کالای واسطه است

و در نقش پول عمل می کنه.

توی مثالی که گفتم، لباس و توت فرنگی اصطلاحاً ||||||||"so to speak"

ارزش مصرف داره. یعنی

مردم خواهان این چیزها هستن چون می خوان اون ها رو مصرف کنن. |desire||||||want to|||||

اما خود این کالای واسطه یعنی پول

نیازی نیست ارزش مصرف داشته باشه.

بنابراین توی اون مثال به جای گندم

می تونه یه تیکه فلز مثل طلا یا نقره یا |||piece|a piece of metal||gold||silver|

حتی یه تیکه کاغذ باشه که ما امروز بهش می گیم اسکناس. |||paper||||||||banknote

حتی اگه این فلزات و کاغذپاره ها به مصرف مردم درنیان، |||metals||scrap paper|||||"are not used" Även om dessa metaller och pappersrester inte är för folks konsumtion,

بازم میشه از اونا در نقش پول برای تسهیل مبادله استفاده کرد. again||||||||facilitating|||

شما وقتی کالای خودتون رو می فروشین، ||||||sell

به یه تیکه اسکناس یا فلز سکه نیازی ندارین. |||a piece of banknote||metal|||you don't have

شاید از شنیدن این حرف تعجب کنین

اما به لحاظ نظری هر چیزی ||regard|||

توی این دنیا می تونه به عنوان پول مورد استفاده قرار بگیره

حتی یک تکه سنگ معمولی.

اما هر کالا یا شیء گزینه ی مناسبی ||||object|||suitable option

برای استفاده شدن به عنوان پول نیست.

برای این که یه کالا یا شیء به عنوان پول مورد استفاده قرار بگیره ||||||item|||||||

باید دو تا ویژگی رو داشته باشه |||features|||

یک این که کمیاب باشه |||rare|

و دیگه این که قابل انتقال و حمل و نقل باشه.

اول از همه یه کالا برای این که بتونه گزینه ی خوبی برای پول باشه

باید نسبتاً کمیاب باشه. |relatively||

اگه خیلی کمیاب باشه به درد نمی خوره |||||of use||isn't useful

چون مردم باید به اندازه ی کافی از این شیء

برای مبادله در اختیار داشته باشن

و گسترش مبادلات نیازمند تولید بیشتر اون شیء هست. ||trade exchanges||||||

به همین خاطر مردم الماس رو به عنوان پول استفاده نمی کنن. ||||diamond|||||||

در مقابل فلزاتی مثل طلا و نقره ||metals such as||||

از زمان های خیلی قدیم به عنوان پول مورد استفاده قرار می گرفتن

چونکه اگرچه کمیاب هستن because|although||

اما نادر نیستن و به عبارت دیگه می شه گفت |rare||||"in other words"||||

نسبتن کمیاب هستن. "relatively"|rarely found|

دومین ویژگی پول اینه که قابل حمل و نقل باشه.

همونطور که گفتم، حتی از یه تیکه سنگ هم میشه به عنوان پول استفاده کرد.

سنگ معمولی کمیاب نیست بنابراین

هرکسی می تونه مقداری سنگ رو از زمین برداره و به عنوان پول استفاده کنه Anyone||||||||pick up||||||

اما برای این که بشه سنگ ها رو به عنوان پول استفاده کرد

باید حجم زیادی از اون ها رو در اختیار داشته باشیم. |amount|||||||||have

یعنی مثلا برای خریدن یک دست کت و شلوار

احتمالاً به یه گاری سنگ احتیاج می شه. |||cart||need||

پس کمیاب نبودن پول باعث می شه که

به حجم عظیمی از اون نیاز داشته باشیم ||huge amount|||||

که این کار عملاً امکان پذیر نیست. ||||possible||

پول باید هم کمیاب باشه و هم قابل حمل و نقل

پس قطعاً سنگ معمولی گزینه ی مناسبی برای پول نیست.

پس کالایی می تونه به عنوان پول استفاده بشه که

کمیاب باشه و قابل حمل و نقل rare||||||

البته بهتره ویژگی سومی هم داشته باشه و اون دوام و ماندگاریه |||||||||durability||durability

اگه مردم توت فرنگی یا گندم رو بخوان به عنوان پول استفاده کنن |||||||want|||||use

هیچ وقت نمی تونن اون رو ذخیره کنن چون ||||||save it||

این چیزها بعد از یه مدت می گنده و فاسد می شه. |||||||rots||spoils||

چیزی که گفتم نشون می ده که چرا

اسکناس می تونه به عنوان پول مورد استفاده قرار بگیره. banknote|||||||||

دولت ها کمیابی این پول رو با ایجاد محدودیت توی چاپ اون تضمین می کنن ||scarcity||||||restriction||printing||ensure||

یه تیکه کاغذ مثل اسکناس

به این دلیل می تونه مورد استفاده قرار بگیره

که اولاً ما اصلاً نیازی به ارزش مصرف اون نداریم |"first of all"||at all||||||

و دوم اینکه کمیابی نسبی و کنترل شده ی اون توسط دولت ||||Relative|||||||

با انحصار توی چاپ اون تضمین شده است. |monopoly||||||

بنابراین چرا دیگه طلا به عنوان پول رایج از مد افتاد؟ |||||||common currency||fashion|

جواب اینه: چون طلا خیلی کمیاب بود و

کم کم خودش ارزش مصرف پیدا کرد

و همینطور کم کم مستهلک می شد ||||worn out||

و زود از بین می رفت.

به همین دلیل بعد از مدتی سکه ها از

قلع، مس و نیکل ساخته شدن Tin|Copper||Nickel||

اما یه نکته ی مهم دیگه اینه که

پول فقط برای مردم کمیابه و نه دولت و بانک مرکزی. ||||scarce for people|||||central bank|central bank

بانک مرکزی یه کشور می تونه هر چقدر دلش بخواد اسکناس تولید بکنه.

با این کار ثروت خودش یا مردمش رو افزایش نداده بلکه ||||||his people||||

مثل همون مثال تیکه سنگ

صرفاً کمیابی پول رو کاهش داده

و باعث کاهش ارزش پول خودش میشه.

اگه بانک مرکزی ایران چند میلیارد ریال اسکناس بیشتر چاپ کنه ||||||rial||||

چند میلیارد ریال ثروتمندتر نشده |||richer|

فقط باعث شده که

اون پول دیگه نسبتاً کمیاب نباشه

و این باعث ایجاد تورم میشه.

در مورد تورم به زودی یه ویدیوی دیگه درست می کنم

اما همونطور که گفتم مقدار زیاد پول در گردش ||||||||circulation

توی جامعه در مقابل تولیدات محدود |||against|limited production|

یکی از دلایل ایجاد تورم هست.

بنابراین پول یک کالا یا شیئه |||||object

که به عنوان واسطه توی مبادلات |||intermediary||exchanges

و برای تسهیل و تسریع شدن مبادلات به کار گرفته میشه. ||facilitation||acceleration||||||

مردم خود پول رو مصرف نمی کنند. بنابراین

بر خلاف کالاهای دیگه پول نیازی نیست ارزش مصرف داشته باشه. |"unlike"|||||||||

هرچند اگه همه ی مردم موافق باشن although|||||agree|

خیلی از چیزها و کالاهای دیگه مثل اوراق بهادار رو هم |||||||securities|securities||

می شه به عنوان پول مورد استفاده قرار داد.

اما برای آسون شدن کارها، پول باید دو ویژگی کمیاب بودن و قابل حمل بودن رو داشته باشه. ||easier||||||feature|scarcity||||||||

تعریف پول و ارزش مصرف برای ویدیوهای بعدی که توشون definition of|||||||||them

قراره در مورد مسايل اقتصادی بیشتر صحبت کنیم لازم بود. we will|||economic issues||||||

به زودی در مورد تورم، نقش بانک مرکزی توی تولید و کنترل فساد، ||||||||||||corruption

و تأثیر اقتصاد توی سیاست و جامعه

ویدیوهای جدیدی می سازم.

پس اگه هنوز مشترک این کانال نیستین |||subscribed|||"are not"

همینجا سابسکرایب کنین تا ویدیوهای جدید رو از دست ندین. right here|||||||||miss out on

مرسی از منبع عظیم انرژیتون و این که اون رو به اشتراک میگذارید! ||||||||||||share