×

Używamy ciasteczek, aby ulepszyć LingQ. Odwiedzając stronę wyrażasz zgodę na nasze polityka Cookie.


image

Arantik | Science and Technology, فضا-زمان و انواع ستاره ها (2)

فضا-زمان و انواع ستاره ها (2)

اما اتفاق جالبی که میفته اینه که این لایه‌های بیرونی دیگه مث

هسته‌ی ستاره نیستن که یه نیروی خیلی شدیدی بهشون به سمت مرکز ستاره وارد میشه.

پس اون تعادل هیدروستاتیکی که قبلا ازش صحبت کردیم اینجا به هم میخوره.

مقدار نیرویی که لایه‌های بیرونی رو به سمت مرکز ستاره میکشه کمتر از اون نیرویی

هست که بر اثر همجوشی ایجاد شده و میخواد این

لایه‌های بیرونی رو به سمت خارج از ستاره هل بده.

اینجاست که ستاره شروع میکنه به باد کردن.

لایه‌های بیرونی همینطور که میسوزن متورم میشن.

همینطور که ستاره میسوزه دماشم پایین و پایین‌تر میاد که باعث میشه رنگش قرمز بشه.

به این ستاره میگن غول سرخ.

ستاره‌ای که تبدیل میشه به غول سرخ، میشه گفت به مرحله‌ی میانسالی رسیده.

بعضیاشونم خیلی بزرگن که بهشون گفته میشه ابرغول سرخ

که اینا از نظر اندازه بزرگترین ستاره‌های جهانن.

مث ستاره‌ی بِتِل‌جُوز یا اِبط‌الجوزا تو صورت فلکی شکارچی. یا همون اوریون.

این ستاره‌ی بتل‌جوز اینقد بزرگه که اگه بذاریمش جای خورشید، تقریبا تا مشتری میرسه.

خیلی از این ستاره‌های پرنوری که تو آسمون می‌بینیم در واقع غول سرخن.

پس ستاره‌ها بعد از میلیون‌ها یا میلیاردها سال عمر با عزت

وارد دوره‌ی میانسالی میشن و تبدیل میشن به غول سرخ یا ابرغول سرخ.

بعدش چه اتفاقی براشون میفته؟

از این به بعد سرنوشت ستاره بستگی به این داره که جرمش چقد باشه.

ستاره‌های کم‌جرم‌تر، یعنی ستاره‌هایی که جرمشون در حد و اندازه‌ی

خورشید خودمونه، وقتی به مرحله‌ی غول سرخ رسیدن، بعد از اینکه هلیم هسته‌شون

مصرف شد و تبدیل به کربن و عناصر دیگه شد، هسته‌شون رمبش میکنه.

بر اثر این انفجار رو به داخل، لایه‌های خارجی ستاره

به فضا پرتاب میشن و یه سحابی زیبا اطراف ستاره میسازن.

اما قضیه به همینجا ختم نمیشه.

لایه‌های بیرونی ستاره تو فضا پراکنده میشن اما

هسته‌ش تبدیل میشه به چیزی به نام کوتوله‌ی سفید.

کوتوله‌ی سفید سایزش تقریبا اندازه‌ی زمینه، اما به شدت متراکمه

جوری که گفته میشه یه فنجون ازش میتونه صد تن وزن داشته باشه.

ولی چون دیگه هیچ سوختی براش باقی نمونده، کم‌کم حرارتش از بین میره

و سرد میشه تبدیل میشه به چیزی به نام کوتوله‌ی سیاه.

این زمانیه که ستاره دیگه برای همیشه مرده و خاموش شده.

همون چیزی که خورشید خودمون چیزی حدود ۵ میلیارد سال دیگه بهش دچار میشه.

این سرنوشت ستاره‌های کم‌جرم‌تره که جرمشون

تقریبا از یک و نیم برابر جرم خورشید کمتره.

اما ستاره‌های پرجرم‌تر سرنوشتشون کلا فرق میکنه.

ستاره‌های پرجرم بعد از تبدیل شدن به غول سرخ، وقتی که

هسته‌شون رمبش میکنه، گرفتار انفجار سوپرنوا میشن که قبلا ازش حرف زدم.

یعنی با یه انفجار خیلی خیلی وحشتناک، لایه‌های بیرونی ستاره به فضا پرتاب میشن.

اما اون چیزی که از این انفجار بزرگ باقی میمونه، یعنی هسته‌ی ستاره،

دیگه مثل ستاره‌های کم‌جرم‌تر تبدیل به کوتوله‌ی سفید نمیشه.

بلکه بر اساس مقدار جرمش دو تا اتفاق مختلف براش میفته.

اگه این چیزی که باقی مونده، جرمش تقریبا بین 1.5 تا 3 برابر جرم خورشید باشه،

تبدیل میشه به یه نوع ستاره به نام ستاره‌ی نوترونی.

اما اگه جرمش بیشتر از سه برابر جرم خورشید باشه، تبدیل میشه به سیاهچاله.

خب اول ببینیم ستاره‌ی نوترونی چیه.

ستاره‌های بزرگی که به شکل سوپرنوا منفجر میشن

بعضی وقتا هسته‌شون میتونه باقی بمونه.

همونطور که گفتم اگه جرم این هسته بین 1.5 تا 3 برابر جرم خورشید باشه

گرانش عظیمش باعث میشه که حتی از کوتوله‌ی سفیدم متراکم‌تر بشه.

به حدی متراکم میشه که پروتونا و الکترونا با هم ترکیب میشن و نوترونا رو بوجود میارن.

برای همینه که بهش میگن ستاره‌ی نوترونی.

چگالی ستاره‌ی نوترونی واقعا وحشتناکه:‌

یه حبه قند از ستاره‌ی نوترونی میتونه یک میلیارد تن وزن داشته باشه!

یعنی یه ستاره‌ای که مثلا 1.5 برابر خورشیده

اینقد فشرده‌ش کنیم که قطرش بشه 20 کیلومتر.

یه تعدادی از این ستاره‌های نوترونی با یه سرعت خیلی زیادی

دور خودشون میچرخن که بهشون میگن تپ‌اختر یا Pulsar .

بعضیاشون تو هر ثانیه یه دور میچرخن ولی خب

بعضیاشونم میتونن تا 700 بار در ثانیه بچرخن.

این ستاره‌های تپنده موقع چرخش، پالسای خیلی قوی

مغناطیسی یا تابشی از خودشون منتشر میکنن.

این از ستاره‌های نوترونی، اما اگه جرم هسته‌ی باقی‌مونده از غولای سرخ،

بیشتر از سه برابر خورشید باشه، همونطور که گفتم تبدیل میشه به سیاهچاله

یعنی مقدار گرانش به حدی زیاد میشه که به اون نیروی دافعه‌ی بین پروتونا و الکترونا

و نوترونا غلبه میکنه، در نتیجه هسته‌ی ستاره توسط خودش بلعیده میشه.

جاذبه‌ی وحشتناک سیاهچاله حتی به پرتوهای الکترومغناطیسی مثل نورم اجازه‌ی فرار نمیده.

مث یه هیولای گرسنه‌ی ترسناک هر چیزی که بهش نزدیک میشه رو می‌بلعه.

در واقع سیاهچاله یه خمیدگی وحشتناک تو بافت فضازمان ایجاد میکنه

که هر چیزی که از یه حدی بهش نزدیک‌تر میشه دیگه به هیچ وجه راه فرار نداره.

این محدوده‌ی مشخصو بهش میگن افق رویداد.

برای درک افق رویداد یه سیاهچاله می‌تونیم به یه آبشار فکر کنیم.

یه قایق که داره به سمت آبشار حرکت میکنه، وقتی از یه حد مشخصی

به لبه‌ی آبشار نزدیک میشه دیگه راه فرار نداره سقوط میکنه داخل آبشار.

پس سرنوشت نهایی بعضی از ستاره‌های بزرگم میرسه به سیاهچاله.

دو نوع ستاره‌ی دیگه هم داریم به نام کوتوله‌ی قهوه‌ای و کوتوله‌ی سرخ.

کوتوله‌های قهوه‌ای، اجرامی هستن که از ستاره‌ها کوچیکترن و از سیاره‌ها بزرگتر.

به خاطر اندازه‌ی کوچیکی که دارن فرایند همجوشی داخلشون

اتفاق نمیوفته برای همین نمیتونن مثل بقیه‌ی ستاره‌ها درخشش داشته باشن.

فقط بر اثر نیروی جاذبه‌ی خودشون گرم میشن و یه مقداری امواج فروسرخ منتشر میکنن.

این از کوتوله‌های قهوه‌ای. کوتوله‌های سرخ معمولا به ستاره‌هایی گفته میشه که

مقدار جرمشون از نصف جرم خورشید کمتر باشه.

جالبه بدونید که فراوان‌ترین نوع ستاره تو جهان هستی همین کوتوله‌های سرخن.

یعنی چیزی حدود ۷۰ درصد ستاره‌ها کوتوله‌ی سرخن.

اینکه بخوایم تمام انواع ستاره‌هایی که تو جهان وجود دارنو

توی یه ویدیو درباره‌شون حرف بزنیم عملا امکانش نیست.

از طرفی هم ستاره‌شناسا دائما در حال کشف چیزای

جدیدی تو فضا هستن که قبلا هیچ اطلاعی ازشون نداشتیم.

برای همین به نظر میاد تمام چیزای عجیبی که

تا حالا از فضا کشف کردیم فقط نوک قله‌ی یه کوه یخ بزرگه.

خورشید ما هم یه ستاره‌ی متوسطه و مث بقیه‌ی ستاره‌ها سرنوشتش تقریبا مشخصه.

شاید در طول اون چند میلیون سالی که خورشید در حال منبسط شدنه،

ما انسانا از زمین کوچ کنیم به سیاره‌های دورتر که الان یخ‌زده و

منجمدن ولی اون موقع شرایطشون برای حیات مناسب میشه.

بهرحال گفته میشه خورشید در بزرگترین حالتش تقریبا تا مدار زمین منبسط میشه.

برای همین احتمالا زمین و بقیه‌ی سیاراتو می‌بلعه، بعدش منفجر میشه.

شاید اطراف کوتوله‌ی سفیدی که از خورشید باقی میمونه

سیارات جدیدی تشکیل بشن که روی یکی از این سیارات، موجودات هوشمندی

تکامل پیدا کنن که هیچ اطلاعی از سیاره‌ای به نام زمین

که یه زمانی موجودات هوشمندی به نام انسان روش زندگی میکردن نداشته باشن.

شاید اونام فکر کنن تمام این ستاره‌ها و سیارات به خاطر اونا ساخته شده!

اگه از این ویدیو راضی بودی لایک فراموش نشه،

یادت باشه که همیشه بدون هیچ ترسی سوال بپرس.


فضا-زمان و انواع ستاره ها (2) Space-time and types of stars (2) Rumtid och typer av stjärnor (2)

اما اتفاق جالبی که میفته اینه که این لایه‌های بیرونی دیگه مث

هسته‌ی ستاره نیستن که یه نیروی خیلی شدیدی بهشون به سمت مرکز ستاره وارد میشه.

پس اون تعادل هیدروستاتیکی که قبلا ازش صحبت کردیم اینجا به هم میخوره.

مقدار نیرویی که لایه‌های بیرونی رو به سمت مرکز ستاره میکشه کمتر از اون نیرویی

هست که بر اثر همجوشی ایجاد شده و میخواد این

لایه‌های بیرونی رو به سمت خارج از ستاره هل بده.

اینجاست که ستاره شروع میکنه به باد کردن.

لایه‌های بیرونی همینطور که میسوزن متورم میشن.

همینطور که ستاره میسوزه دماشم پایین و پایین‌تر میاد که باعث میشه رنگش قرمز بشه.

به این ستاره میگن غول سرخ.

ستاره‌ای که تبدیل میشه به غول سرخ، میشه گفت به مرحله‌ی میانسالی رسیده.

بعضیاشونم خیلی بزرگن که بهشون گفته میشه ابرغول سرخ

که اینا از نظر اندازه بزرگترین ستاره‌های جهانن.

مث ستاره‌ی بِتِل‌جُوز یا اِبط‌الجوزا تو صورت فلکی شکارچی. یا همون اوریون.

این ستاره‌ی بتل‌جوز اینقد بزرگه که اگه بذاریمش جای خورشید، تقریبا تا مشتری میرسه.

خیلی از این ستاره‌های پرنوری که تو آسمون می‌بینیم در واقع غول سرخن.

پس ستاره‌ها بعد از میلیون‌ها یا میلیاردها سال عمر با عزت

وارد دوره‌ی میانسالی میشن و تبدیل میشن به غول سرخ یا ابرغول سرخ.

بعدش چه اتفاقی براشون میفته؟

از این به بعد سرنوشت ستاره بستگی به این داره که جرمش چقد باشه.

ستاره‌های کم‌جرم‌تر، یعنی ستاره‌هایی که جرمشون در حد و اندازه‌ی

خورشید خودمونه، وقتی به مرحله‌ی غول سرخ رسیدن، بعد از اینکه هلیم هسته‌شون

مصرف شد و تبدیل به کربن و عناصر دیگه شد، هسته‌شون رمبش میکنه.

بر اثر این انفجار رو به داخل، لایه‌های خارجی ستاره

به فضا پرتاب میشن و یه سحابی زیبا اطراف ستاره میسازن.

اما قضیه به همینجا ختم نمیشه.

لایه‌های بیرونی ستاره تو فضا پراکنده میشن اما

هسته‌ش تبدیل میشه به چیزی به نام کوتوله‌ی سفید.

کوتوله‌ی سفید سایزش تقریبا اندازه‌ی زمینه، اما به شدت متراکمه

جوری که گفته میشه یه فنجون ازش میتونه صد تن وزن داشته باشه.

ولی چون دیگه هیچ سوختی براش باقی نمونده، کم‌کم حرارتش از بین میره

و سرد میشه تبدیل میشه به چیزی به نام کوتوله‌ی سیاه.

این زمانیه که ستاره دیگه برای همیشه مرده و خاموش شده.

همون چیزی که خورشید خودمون چیزی حدود ۵ میلیارد سال دیگه بهش دچار میشه.

این سرنوشت ستاره‌های کم‌جرم‌تره که جرمشون

تقریبا از یک و نیم برابر جرم خورشید کمتره.

اما ستاره‌های پرجرم‌تر سرنوشتشون کلا فرق میکنه.

ستاره‌های پرجرم بعد از تبدیل شدن به غول سرخ، وقتی که

هسته‌شون رمبش میکنه، گرفتار انفجار سوپرنوا میشن که قبلا ازش حرف زدم.

یعنی با یه انفجار خیلی خیلی وحشتناک، لایه‌های بیرونی ستاره به فضا پرتاب میشن.

اما اون چیزی که از این انفجار بزرگ باقی میمونه، یعنی هسته‌ی ستاره،

دیگه مثل ستاره‌های کم‌جرم‌تر تبدیل به کوتوله‌ی سفید نمیشه.

بلکه بر اساس مقدار جرمش دو تا اتفاق مختلف براش میفته.

اگه این چیزی که باقی مونده، جرمش تقریبا بین 1.5 تا 3 برابر جرم خورشید باشه،

تبدیل میشه به یه نوع ستاره به نام ستاره‌ی نوترونی.

اما اگه جرمش بیشتر از سه برابر جرم خورشید باشه، تبدیل میشه به سیاهچاله.

خب اول ببینیم ستاره‌ی نوترونی چیه.

ستاره‌های بزرگی که به شکل سوپرنوا منفجر میشن

بعضی وقتا هسته‌شون میتونه باقی بمونه.

همونطور که گفتم اگه جرم این هسته بین 1.5 تا 3 برابر جرم خورشید باشه

گرانش عظیمش باعث میشه که حتی از کوتوله‌ی سفیدم متراکم‌تر بشه.

به حدی متراکم میشه که پروتونا و الکترونا با هم ترکیب میشن و نوترونا رو بوجود میارن.

برای همینه که بهش میگن ستاره‌ی نوترونی.

چگالی ستاره‌ی نوترونی واقعا وحشتناکه:‌

یه حبه قند از ستاره‌ی نوترونی میتونه یک میلیارد تن وزن داشته باشه!

یعنی یه ستاره‌ای که مثلا 1.5 برابر خورشیده

اینقد فشرده‌ش کنیم که قطرش بشه 20 کیلومتر.

یه تعدادی از این ستاره‌های نوترونی با یه سرعت خیلی زیادی

دور خودشون میچرخن که بهشون میگن تپ‌اختر یا Pulsar .

بعضیاشون تو هر ثانیه یه دور میچرخن ولی خب

بعضیاشونم میتونن تا 700 بار در ثانیه بچرخن.

این ستاره‌های تپنده موقع چرخش، پالسای خیلی قوی

مغناطیسی یا تابشی از خودشون منتشر میکنن.

این از ستاره‌های نوترونی، اما اگه جرم هسته‌ی باقی‌مونده از غولای سرخ،

بیشتر از سه برابر خورشید باشه، همونطور که گفتم تبدیل میشه به سیاهچاله

یعنی مقدار گرانش به حدی زیاد میشه که به اون نیروی دافعه‌ی بین پروتونا و الکترونا

و نوترونا غلبه میکنه، در نتیجه هسته‌ی ستاره توسط خودش بلعیده میشه.

جاذبه‌ی وحشتناک سیاهچاله حتی به پرتوهای الکترومغناطیسی مثل نورم اجازه‌ی فرار نمیده.

مث یه هیولای گرسنه‌ی ترسناک هر چیزی که بهش نزدیک میشه رو می‌بلعه.

در واقع سیاهچاله یه خمیدگی وحشتناک تو بافت فضازمان ایجاد میکنه

که هر چیزی که از یه حدی بهش نزدیک‌تر میشه دیگه به هیچ وجه راه فرار نداره.

این محدوده‌ی مشخصو بهش میگن افق رویداد.

برای درک افق رویداد یه سیاهچاله می‌تونیم به یه آبشار فکر کنیم.

یه قایق که داره به سمت آبشار حرکت میکنه، وقتی از یه حد مشخصی

به لبه‌ی آبشار نزدیک میشه دیگه راه فرار نداره سقوط میکنه داخل آبشار.

پس سرنوشت نهایی بعضی از ستاره‌های بزرگم میرسه به سیاهچاله.

دو نوع ستاره‌ی دیگه هم داریم به نام کوتوله‌ی قهوه‌ای و کوتوله‌ی سرخ.

کوتوله‌های قهوه‌ای، اجرامی هستن که از ستاره‌ها کوچیکترن و از سیاره‌ها بزرگتر.

به خاطر اندازه‌ی کوچیکی که دارن فرایند همجوشی داخلشون

اتفاق نمیوفته برای همین نمیتونن مثل بقیه‌ی ستاره‌ها درخشش داشته باشن.

فقط بر اثر نیروی جاذبه‌ی خودشون گرم میشن و یه مقداری امواج فروسرخ منتشر میکنن.

این از کوتوله‌های قهوه‌ای. کوتوله‌های سرخ معمولا به ستاره‌هایی گفته میشه که

مقدار جرمشون از نصف جرم خورشید کمتر باشه.

جالبه بدونید که فراوان‌ترین نوع ستاره تو جهان هستی همین کوتوله‌های سرخن.

یعنی چیزی حدود ۷۰ درصد ستاره‌ها کوتوله‌ی سرخن.

اینکه بخوایم تمام انواع ستاره‌هایی که تو جهان وجود دارنو

توی یه ویدیو درباره‌شون حرف بزنیم عملا امکانش نیست.

از طرفی هم ستاره‌شناسا دائما در حال کشف چیزای

جدیدی تو فضا هستن که قبلا هیچ اطلاعی ازشون نداشتیم.

برای همین به نظر میاد تمام چیزای عجیبی که

تا حالا از فضا کشف کردیم فقط نوک قله‌ی یه کوه یخ بزرگه.

خورشید ما هم یه ستاره‌ی متوسطه و مث بقیه‌ی ستاره‌ها سرنوشتش تقریبا مشخصه.

شاید در طول اون چند میلیون سالی که خورشید در حال منبسط شدنه،

ما انسانا از زمین کوچ کنیم به سیاره‌های دورتر که الان یخ‌زده و

منجمدن ولی اون موقع شرایطشون برای حیات مناسب میشه.

بهرحال گفته میشه خورشید در بزرگترین حالتش تقریبا تا مدار زمین منبسط میشه.

برای همین احتمالا زمین و بقیه‌ی سیاراتو می‌بلعه، بعدش منفجر میشه.

شاید اطراف کوتوله‌ی سفیدی که از خورشید باقی میمونه

سیارات جدیدی تشکیل بشن که روی یکی از این سیارات، موجودات هوشمندی

تکامل پیدا کنن که هیچ اطلاعی از سیاره‌ای به نام زمین

که یه زمانی موجودات هوشمندی به نام انسان روش زندگی میکردن نداشته باشن.

شاید اونام فکر کنن تمام این ستاره‌ها و سیارات به خاطر اونا ساخته شده!

اگه از این ویدیو راضی بودی لایک فراموش نشه،

یادت باشه که همیشه بدون هیچ ترسی سوال بپرس.