×

Używamy ciasteczek, aby ulepszyć LingQ. Odwiedzając stronę wyrażasz zgodę na nasze polityka Cookie.


image

Arantik | Science and Technology, سفر به اعماق زمین (2)

سفر به اعماق زمین (2)

چگالی بیشتری داشته باشه، سرعت انتشارشون بالاتر میره.

برای همینه که مثلا سرعت انتشار صوت داخل آب تقریبا چهار برابر هواست،

چون چگالی آب از هوا خیلی بیشتره، خیلی غلیظ‌تره.

این اختلاف سرعت باعث میشه که وقتی یه زلزله‌ای توی نقطه از زمین اتفاق میفته،

امواج طولی زودتر از امواج عرضی برسن به اون محلی که زلزله رو تشخیص میدن.

همین اختلاف سرعت هم باز باعث شده که اطلاعات بیشتری از جنس مواد

داخل زمین و حالتشون و ویژگی‌های دیگه‌شون به دست بیاریم.

یعنی در واقع ما با شنیدن سیاره‌مون تونستیم بهتر بشناسیمش، نه با دیدنش.

با بررسی همین امواج لرزه‌ای نتیجه گرفتیم که از زیر پوسته‌ی زمین

تا عمق 3000 کیلومتری سنگ‌هایی وجود دارن که به خاطر گرمای زیاد

در حالت مذاب قرار گرفتن اما اینطور نیست که کاملا مایع باشن و آزادانه

داخل زمین حرکت کنن، ولی اگه سوراخی به بیرون پیدا کنن، جریان پیدا می‌کنن.

یعنی در واقع به صورت جامد عمل می‌کنن، برای همینه که

امواج عرضی می‌تونن توی این قسمت منتشر بشن.

به این قسمت، گوشته گفته میشه، که بزرگترین لایه‌ی زمینه.

بعد از گوشته هم یه هسته‌ی مایع شروع میشه.

بررسی‌های دقیق‌تر نشون داد که داخل اون هسته‌ی مایع، یه هسته‌ی جامد هم وجود داره.

فشار خیلی زیادی که از طرف لایه‌های بالایی وارد میشه، باعث میشه که

از یه جایی به بعد، این آهن مذاب از حالت مایع خارج بشه و به صورت جامد دربیاد.

اندازه‌ی فشار تو مرکز زمین تقریبا 3.5 میلیون برابر فشار هوا روی سطح زمینه.

یعنی تقریبا به اندازه‌ی اینه که 3500 تن وزن

رو قرار بدی روی یه سانتی‌متر مربع، که خیلی فشار وحشتناکیه.

دمای مرکز زمین هم طبق تحقیقاتی که انجام شده، حدود 6000

درجه‌ست یعنی تقریبا به اندازه‌ی سطح خورشید.

اما این گرمای مرکز زمین از کجا میاد؟ قضیه برمی‌گرده به زمان پیدایش زمین.

حدود ۴.۵ میلیارد سال پیش که زمین ما تازه در حال متولد شدن بود،

گردوغباری که باعث شکل‌گرفتن سیاره‌ی ما شدن یه مقدار زیادی مواد رادیواکتیو داشتن.

با تشکیل کره‌ی زمین، این مواد رادیواکتیو

انرژی خیلی زیادی آزاد کردن که تا همین امروزم ادامه داره.

غیر از این، همون فرایند تشکیل و فشرده شدن کره‌ی زمین،

خودش باعث شد که گرمای زیادی داخلش ایجاد بشه.

درسته که امروز زمین نسبت به زمان تولدش گرمای خیلی زیادی

از دست داده و خیلی خنک‌تر شده اما این کاهش دما

همچنان تا میلیاردها سال دیگه هم ادامه داره.

یعنی نیازی نیست نگران سرد شدن زمین باشیم چون خیلی قبل‌تر از اینکه

زمین گرماشو به طور کامل از دست بده و سرد بشه،

خورشید تبدیل به یه غول سرخ شده و زمین رو بلعیده.

مورد بعدی اینکه اون هسته‌ی خارجی مذاب، باعث ایجاد یکی از حیاتی‌ترین

ویژگی‌های سیاره‌ی ما شده، یعنی میدان مغناطیسی زمین.

نظری که وجود داره اینه که حرکت آهن مایع داخل هسته‌ی خارجی زمین،

یه جریان الکتریکی عظیمی ایجاد می‌کنه که این جریانم در نهایت باعث میشه که

یه میدان مغناطیسی بزرگی اطراف زمین ایجاد بشه.

مهمترین مزیتی که این میدان مغناطیسی داره، اینه که

جلوی ذرات مضری که از طرف خورشید میاد رو می‌گیره.

خورشید همینطور که فرایندهای هسته‌ای داخلش اتفاق میفته،

محصولات جانبی این فرایندها رو با یه سرعت خیلی زیادی

اطراف خودش پخش می‌کنه که بهش میگن بادهای خورشیدی.

این بادهای خورشیدی معمولا از الکترون‌ و پروتون‌ و هسته‌ی هلیوم تشکیل شدن.

میدان مغناطیسی زمین این ذرات باردار رو منحرف می‌کنه، اما اگه این میدان

وجود نداشت، بادهای خورشیدی باعث از بین رفتن لایه‌ی اوزون میشدن.

لایه‌ی اوزون هم که می‌دونید اگه نباشه جلوی پرتوهای مضر فرابنفش خورشید

گرفته نمیشه، در نتیجه هیچ زندگی‌ای روی سیاره‌ی ما باقی نمی‌مونه.

پس اون هسته‌ی مایع آهنی-نیکلی، یکی از اصلی‌ترین دلایل به وجود اومدن زندگی روی زمینه.

در مورد سیاره‌ی مرده‌ای مثل مریخ هم یه نظری که وجود داره اینه که

قبلا مثل زمین میدان مغناطیسی داشته که ازش در برابر بادهای خورشیدی

محافظت می‌کرده، اما بعد از اینکه مریخ سرد شده، هسته‌ی مذابش جامد شده

درنتیجه میدان مغناطیسیش از بین رفته و اتمسفرش تو فضا پراکنده شده.

یعنی در واقع قلب مریخ یخ زده و مرده.

خیلی جالبه ما الان ربات‌های کاوشگرمون میلیاردها کیلومتر تونستن فاصله بگیرن،

حتی تونستن از منظومه‌ی شمسی خارج بشن، یا اصلا همین تصاویری که

هابل از کهکشان‌های دوردست برامون گرفته، یا تصاویری که جیمز وب قراره از اعماق فضا

برامون بگیره، ولی تو خونه‌ی خودمون هنوز بیشتر از دوازده کیلومتر نتونستیم پایین بریم!

یعنی اینقدر کار سختیه نفوذ کردن داخل زمین؟

یا اینکه کلا ما آدم‌ها ترجیح میدیم بیشتر نگاهمون به بالا باشه تا به پایین؟

چون به هر حال برای رفتن به عمق زمین هم وقتی که

هزینه بشه حتما پیشرفت‌های خیلی بیشتری اتفاق میفته.

شایدم کلا ارزش آنچنانی نداره، نسبت به پروژه‌های فضایی. نظر شما چیه؟

لطفاً نظرتونو توی کامنت‌ها بنویسید.

تا ویدیوی بعدی یادت باشه که بدون هیچ ترسی سوال بپرس!


سفر به اعماق زمین (2) Journey to the depths of the earth (2) Viaje a las profundidades de la tierra (2) Voyage dans les profondeurs de la terre (2) Resa till jordens djup (2)

چگالی بیشتری داشته باشه، سرعت انتشارشون بالاتر میره. The higher the density, the higher the speed of their release.

برای همینه که مثلا سرعت انتشار صوت داخل آب تقریبا چهار برابر هواست، That is why, for example, the speed of sound propagation in water is almost four times that of air.

چون چگالی آب از هوا خیلی بیشتره، خیلی غلیظ‌تره. Because the density of water is much higher than air, it is much thicker.

این اختلاف سرعت باعث میشه که وقتی یه زلزله‌ای توی نقطه از زمین اتفاق میفته، This speed difference causes that when an earthquake occurs at a point on the earth,

امواج طولی زودتر از امواج عرضی برسن به اون محلی که زلزله رو تشخیص میدن. Longitudinal waves reach the place where the earthquake is detected earlier than transverse waves.

همین اختلاف سرعت هم باز باعث شده که اطلاعات بیشتری از جنس مواد The same speed difference has caused more information about the material

داخل زمین و حالتشون و ویژگی‌های دیگه‌شون به دست بیاریم. Let's get inside the ground and their state and other characteristics.

یعنی در واقع ما با شنیدن سیاره‌مون تونستیم بهتر بشناسیمش، نه با دیدنش. It means that we could know our planet better by hearing it, not by seeing it.

با بررسی همین امواج لرزه‌ای نتیجه گرفتیم که از زیر پوسته‌ی زمین By examining these seismic waves, we concluded that from under the earth's crust

تا عمق 3000 کیلومتری سنگ‌هایی وجود دارن که به خاطر گرمای زیاد There are rocks up to a depth of 3000 km, which due to high heat

در حالت مذاب قرار گرفتن اما اینطور نیست که کاملا مایع باشن و آزادانه Being in a molten state, but not completely liquid and freely

داخل زمین حرکت کنن، ولی اگه سوراخی به بیرون پیدا کنن، جریان پیدا می‌کنن. They move inside the ground, but if they find a hole to the outside, they will flow.

یعنی در واقع به صورت جامد عمل می‌کنن، برای همینه که That is, they actually act as a solid, that's why

امواج عرضی می‌تونن توی این قسمت منتشر بشن. Transverse waves can propagate in this part.

به این قسمت، گوشته گفته میشه، که بزرگترین لایه‌ی زمینه.

بعد از گوشته هم یه هسته‌ی مایع شروع میشه.

بررسی‌های دقیق‌تر نشون داد که داخل اون هسته‌ی مایع، یه هسته‌ی جامد هم وجود داره.

فشار خیلی زیادی که از طرف لایه‌های بالایی وارد میشه، باعث میشه که

از یه جایی به بعد، این آهن مذاب از حالت مایع خارج بشه و به صورت جامد دربیاد.

اندازه‌ی فشار تو مرکز زمین تقریبا 3.5 میلیون برابر فشار هوا روی سطح زمینه.

یعنی تقریبا به اندازه‌ی اینه که 3500 تن وزن

رو قرار بدی روی یه سانتی‌متر مربع، که خیلی فشار وحشتناکیه.

دمای مرکز زمین هم طبق تحقیقاتی که انجام شده، حدود 6000

درجه‌ست یعنی تقریبا به اندازه‌ی سطح خورشید.

اما این گرمای مرکز زمین از کجا میاد؟ قضیه برمی‌گرده به زمان پیدایش زمین.

حدود ۴.۵ میلیارد سال پیش که زمین ما تازه در حال متولد شدن بود،

گردوغباری که باعث شکل‌گرفتن سیاره‌ی ما شدن یه مقدار زیادی مواد رادیواکتیو داشتن.

با تشکیل کره‌ی زمین، این مواد رادیواکتیو

انرژی خیلی زیادی آزاد کردن که تا همین امروزم ادامه داره.

غیر از این، همون فرایند تشکیل و فشرده شدن کره‌ی زمین،

خودش باعث شد که گرمای زیادی داخلش ایجاد بشه.

درسته که امروز زمین نسبت به زمان تولدش گرمای خیلی زیادی

از دست داده و خیلی خنک‌تر شده اما این کاهش دما

همچنان تا میلیاردها سال دیگه هم ادامه داره.

یعنی نیازی نیست نگران سرد شدن زمین باشیم چون خیلی قبل‌تر از اینکه

زمین گرماشو به طور کامل از دست بده و سرد بشه،

خورشید تبدیل به یه غول سرخ شده و زمین رو بلعیده.

مورد بعدی اینکه اون هسته‌ی خارجی مذاب، باعث ایجاد یکی از حیاتی‌ترین

ویژگی‌های سیاره‌ی ما شده، یعنی میدان مغناطیسی زمین.

نظری که وجود داره اینه که حرکت آهن مایع داخل هسته‌ی خارجی زمین،

یه جریان الکتریکی عظیمی ایجاد می‌کنه که این جریانم در نهایت باعث میشه که

یه میدان مغناطیسی بزرگی اطراف زمین ایجاد بشه.

مهمترین مزیتی که این میدان مغناطیسی داره، اینه که

جلوی ذرات مضری که از طرف خورشید میاد رو می‌گیره.

خورشید همینطور که فرایندهای هسته‌ای داخلش اتفاق میفته،

محصولات جانبی این فرایندها رو با یه سرعت خیلی زیادی

اطراف خودش پخش می‌کنه که بهش میگن بادهای خورشیدی.

این بادهای خورشیدی معمولا از الکترون‌ و پروتون‌ و هسته‌ی هلیوم تشکیل شدن.

میدان مغناطیسی زمین این ذرات باردار رو منحرف می‌کنه، اما اگه این میدان

وجود نداشت، بادهای خورشیدی باعث از بین رفتن لایه‌ی اوزون میشدن.

لایه‌ی اوزون هم که می‌دونید اگه نباشه جلوی پرتوهای مضر فرابنفش خورشید

گرفته نمیشه، در نتیجه هیچ زندگی‌ای روی سیاره‌ی ما باقی نمی‌مونه.

پس اون هسته‌ی مایع آهنی-نیکلی، یکی از اصلی‌ترین دلایل به وجود اومدن زندگی روی زمینه. So that iron-nickel liquid core is one of the main reasons for life on Earth.

در مورد سیاره‌ی مرده‌ای مثل مریخ هم یه نظری که وجود داره اینه که

قبلا مثل زمین میدان مغناطیسی داشته که ازش در برابر بادهای خورشیدی

محافظت می‌کرده، اما بعد از اینکه مریخ سرد شده، هسته‌ی مذابش جامد شده

درنتیجه میدان مغناطیسیش از بین رفته و اتمسفرش تو فضا پراکنده شده.

یعنی در واقع قلب مریخ یخ زده و مرده.

خیلی جالبه ما الان ربات‌های کاوشگرمون میلیاردها کیلومتر تونستن فاصله بگیرن،

حتی تونستن از منظومه‌ی شمسی خارج بشن، یا اصلا همین تصاویری که

هابل از کهکشان‌های دوردست برامون گرفته، یا تصاویری که جیمز وب قراره از اعماق فضا

برامون بگیره، ولی تو خونه‌ی خودمون هنوز بیشتر از دوازده کیلومتر نتونستیم پایین بریم!

یعنی اینقدر کار سختیه نفوذ کردن داخل زمین؟

یا اینکه کلا ما آدم‌ها ترجیح میدیم بیشتر نگاهمون به بالا باشه تا به پایین؟

چون به هر حال برای رفتن به عمق زمین هم وقتی که

هزینه بشه حتما پیشرفت‌های خیلی بیشتری اتفاق میفته.

شایدم کلا ارزش آنچنانی نداره، نسبت به پروژه‌های فضایی. نظر شما چیه؟

لطفاً نظرتونو توی کامنت‌ها بنویسید.

تا ویدیوی بعدی یادت باشه که بدون هیچ ترسی سوال بپرس!