سفر در زمان و پارادوکس های آن (2)
پس طبق قانون دوم ترمودینامیک جهان هیچوقت نمیتونه
به وضعیتی که قبلا توش بوده برگرده. پس سفر به گذشته فعلا منتفیه.
اما حالا میخوام کلا از یه دید دیگه به همه چی نگاه کنم.
اگه کلا چیزی به نام زمان وجود خارجی نداشته باشه چی؟
اگه زمان فقط زاییدهی ذهن ما باشه چی؟
یکی از نظریات جدیدی که سعی کرده جهانو توصیف کنه،
نظریهی Block Universe یا جهان توده هست.
طبق این نظریه، کل زمان و کل فضا به صورت یه تودهی فضا-زمانه،
یعنی گذشته و حال و آینده همه با هم هم زمان وجود دارن،
اینجوری نیست که گذشته دیگه از بین رفته باشه یا آینده هنوز ایجاد نشده باشه.
گذر زمانم فقط یه توهمه.
با یه مثال سعی میکنم یه مقدار قضیه رو روشنترش کنم.
فرض کنید من از اراک سوار ماشین میشم حرکت میکنم برم به سمت تهران.
وسطای راه میرسم به قم. الان قم میشه زمان حال.
اراک میشه زمان گذشته، تهرانم میشه زمان آینده.
اما اراک یعنی گذشته، الان دیگه از بین رفته؟
نه، هنوزم هستش، فقط من ازش اومدم بیرون.
تهران یا آینده چی؟ اونم همین الان وجود داره فقط من هنوز بهش نرسیدم.
این نظریهی بلاک یونیورس هم یه همچین ایدهای داره.
یعنی گذشته و حال و آینده همه با هم همزمان وجود دارن، این ماییم که داریم توی این
زمانا جابجا میشیم، دقیقا مث همون حالتی که بین مکانای مختلف جابجا میشیم.
ایدهی جالبیه اما یه سوالی که پیش میاره اینه که اگه آیندهی جهان
همین الان دقیقا تعیین شده، پس دیگه چیزی به نام اختیار دیگه معنی نداره دیگه؟
یعنی همه چیز از قبل تعیین شده، من دیگه هیچ اختیاری از خودم ندارم،
همهچیز دقیقا همونجوری میشه که باید بشه.
یه موضوعی که خیلی ذهن دانشمندا رو مشغول کرده، پیدا کردن یه ارتباطی
بین دو تا از بزرگترین نظریههای فیزیکه، یعنی نسبیت و کوانتوم.
نسبیت با اجسام خیلی بزرگ کار داره مث ستارهها و سیارات و گرانش بین اینا،
اما کوانتوم با چیزای خیلی کوچیک سروکار داره مث اتما و ذرات زیراتمی.
بین این دو تا نظریه یه اختلافاتی وجود داره برای همین دانشمندا فکر میکنن اگه بتونن
یه چیز واحدی بدست بیارن که هم شامل نسبیت باشه هم شامل کوانتوم،
احتمالا جواب خیلی از سوالای اساسیمونو میتونیم بگیریم.
تو دههی 1960 دو تا دانشمند آمریکایی به نام جان ویلر (John Archibald Wheeler)
و برایس دویت (Bryce DeWitt) سعی کردن این کارو انجام بدن.
ویلر و دویت تونستن یه معادلهی پیچیده به دست بیارن که
یه ارتباطی بین جهان هستی و کوانتوم برقرار میکرد.
اما این وسط یه اتفاق خیلی عجیبی افتاد. زمان از تو این معادله حذف شده بود!
یعنی بعد از اینکه سعی کردن یه ارتباطی بین نسبیت و
کوانتوم بدست بیارن، دیگه عملا نیازی به زمان نبود.
هرچند این معادله که معروف به معادلهی ویلر-دویت،
مخالفم داره اما اگه واقعا درست باشه چی؟
یعنی فرض کنید این نظریههای نسبیت و کوانتوم رو وقتی که تکتک
کشف کردیم، زمان توشون دخیل بوده، بدون زمان بیمعنی بودن اما وقتی که
یه نظریهی کاملتر کشف بکنیم که شامل هردوی اینا باشه و یه دید خیلی کاملتری از دنیا
به ما بده، زمان از توش حذف میشه یعنی عملا چیزی به نام زمان توی دنیا وجود نداشته.
فعلا که هیچکس جواب این سوالا رو نمیدونه،
همچنان مجبوریم صبر کنیم ببینیم در آینده چی پیش میاد.
حالا بریم یه نگاهی بندازیم به تناقضاتی که سفر تو زمان میتونه برامون پیش بیاره.
یعنی اگه بخوایم به گذشته یا آینده سفر کنیم چه پارادوکسهایی پیش میاد.
همین پارادوکسا از نظر منطقی میتونن سفر در زمانو منتفی کنن،
هرچند برای بعضیاشونم یه جوابایی پیدا شده که البته بعضا خیلی هم دقیق نیستن.
شمارهی یک: پارادوکس پدربزرگ:
پارادوکس پدربزرگ یکی از معروفترین پارادوکسایی
که تو بحث سفر به گذشته وجود داره.
خلاصهش اینه که شما سفر کنید به گذشته، بعد یکی از عواملی
که باعث به وجود اومدن خود شما شده رو از بین ببرید.
مثلا فرض کنید شما به گذشته سفر میکنید و پدربزرگتونو
قبل از اینکه ازدواج کنه و پدر شما رو به دنیا بیاره، میکشید!
اینجا یه تناقض پیش میاد. پدربزرگ شما مرده در نتیجه
پدر شما هم اصلا به دنیا نمیاد در نتیجه شما هم در آینده اصلا به دنیا نمیایید.
پس کی پدربزرگ شما رو کشته؟
یکی از جوابایی که به این پارادوکس میدن، جهانای موازیه.
در مورد جهانای موازی یه ویدیوی کامل دارم که لینکشو
این بالا میذارم اگه علاقه داشتید میتونید ببینید.
جوابی که به این پارادوکس میدن اینه که بعد از اینکه شما پدربزرگ خودتونو کشتید،
اگه به زمان خودتون برگردید میبینید که اصن شخصی با هویت شما وجود نداشته!
شما با حذف پدربزرگتون، اون دنیایی که توش بودیدو کاملا تغییر دادید.
در عوض یه دنیای دیگهای ایجاد شده که پدربزرگ و پدر شما اونجا وجود دارن و
شما هم اونجا هستید. همون بحثی که تو ویدیوی جهانای موازی داشتیم.
شمارهی دو: پارادوکس فرمی:
پارادوکس فرمی در اصل مربوط به یه موضوع دیگهس
اما خب تو بحث سفر در زمانم میتونیم ازش استفاده کنیم.
طبق این پارادوکس میتونیم بگیم اگه سفر به گذشته امکانپذیره،
پس چرا همین الان تعداد زیادی مسافر از آینده نداریم؟
یه جوابی که میشه بهش داد اینه که خب من اگه
از آینده اومده باشم احتمالا نیازی نیست به همه بگم.
شاید اون افرادی که از زمان آینده به زمان ما میان هویت خودشونو کاملا مخفی
نگه میدارن تا اون ماموریتی که براش اومدن لو نره.
سال 2009 استفن هاوکینگ یه آزمایشی برای رد کردن سفر به گذشته انجام داد.
یه مهمونی مخفی ترتیب داد اما تاریخ و ساعت شروع مهمونی رو به هیچکس نگفت.
فقط روی یه دعوتنامه محل دقیق برگزاری مهمونی با ساعت و تاریخشو نوشت.
هدفش این بود که فقط افرادی که در آینده از موضوع این مهمونی
با خبر میشن و توانایی سفر به گذشته هم دارن، بیان به مهمونی.
اما وقتی ساعتش گذشت و هیچکس نیومد، استفن هاوکینگ
نتیجه گرفت که هیچکس نتونسته از آینده به گذشته سفر کنه.
هرچند همونطور که گفتم به نظرم ممکنه که افرادی که از آینده میان،
به هر دلیلی تمایلی برای نشون دادن خودشون نداشته باشن.
یا شایدم سفر به گذشته واقعا غیرممکنه.
شمارهی سه: پارادوکس علیت معکوس:
طبق قانون علیت، هر معلولی یه علتی داره.
مثلا وقتی من دستامو به هم میزنم، صدا تولید میشه.
این صدا معلوله، دست زدنم علته.
تو حالت عادی همیشه اول علت میاد بعد معلول.
حالا فرض کنید من به گذشته سفر میکنم به زمانی که هنوز به دنیا نیومدم،
بعد یه کاری توی گذشته انجام میدم، یه تاثیری میذارم، مثلا یه
ساختمون تاریخی رو خراب میکنم. اینجا من علتم، خراب شدن ساختمون معلوله.
من از آینده اومدم یه ساختمون توی گذشته رو خراب کردم،
یعنی برخلاف قانون علیت که همیشه علت قبل از معلول میاد،
اینجا علت بعد از معلول اومده، علیت برعکس شده.
ساختمون توسط چیزی خراب شده که توی اون زمان
هنوز وجود نداشته. این یه تناقضه.
پارادوکسای دیگهای هم هستن برای بحث سفر در زمان
که دیگه برای طولانی نشدن ویدیو دربارهشون صحبت نمیکنم.
برای بعضیاشون جوابایی وجود داره ولی بعضیاشون همچنان بدون جواب موندن.
بحث زمان و سفر در زمان واقعا اینقد وسیع و پیچیدهس
که توی یه ویدیو نمیشه از همه چیزش حرف زد.
حتی بین دانشمندا هم اینقد نظرات مختلفی راجع به
زمان هست که آدم بیشتر سردرگم میشه.
یه دانشمند میاد یه کتاب مینویسه به نام پایان زمان،
یکی دیگه میاد یه کتاب مینویسه به نام تولد دوبارهی زمان.
اصلا نمیدونیم واقعا مفهوم زمان یه چیز واقعیه یا اینکه فقط ساختهی ذهن خودمونه.
نظر شما راجب زمان چیه؟
حتما تو کامنتا برام بنویسید که چه فکری دربارهی زمان دارید.
اگه این ویدیو رو دوس داشتی لایک یادت نره،
در آخرم مث همیشه بدون ترس سوال بپرس و دنبال جواب باش!