نقد فیلم - شیرین - کارگردان عباس کیارستمی
critique|film|Shirin|Director 1||
映画評論|映画|シーリーン|監督|アッバス|キアロスタミ
|film||||
Filmkritik – Shirin – Regisseur Abbas Kiarostami
Film review - Shirin - director Abbas Kiarostami
Reseña de la película - Shirin - director Abbas Kiarostami
Critique du film - Shirin - réalisateur Abbas Kiarostami
Recensione del film - Shirin - regista Abbas Kiarostami
映画レビュー - シリン - アッバス・キアロスタミ監督
Filmrecensie - Shirin - regisseur Abbas Kiarostami
Film eleştirisi - Şirin - yönetmen Abbas Kiarostami
电影评论 - Shirin - 导演阿巴斯·基亚罗斯塔米
داستان جاودانه خسرو و شیرین نظامی
tale|Eternal|Khosrow|||Nizami
物語|永遠の| خسرو|と|シーリーン|ニザーミー
با حضورجمعی از بازیگران خاطره انگیز زن سینمای ایران
|with a group||actresses|memorable|memorable|||
と共に|多くの حضور|の中の|女優たち|思い出|懐かしい|女性|映画界|イラン映画
With the presence of a group of memorable female actors of Iranian cinema
شیرین- فیلمی از عباس کیارستمی
シーリーン|映画|による|アッバス|キアロスタミ
در فیلم شیرین کیارستمی و د رسکانس تیتراژ
||||||resonance|credits
シーンの中で|映画|シーリーン|キアロスタミ|および|「の」|シーン|オープニングシーン
In the film Shirin Kiarostami and the credits
منظومه خسرو و شیرین نظامی در قالب چند نقاشی ارائه می شود
epic poem|Khosrow|||Nizami||format|several|paintings|presented|is|will be presented
物語|ホスロー|と|シーリーン|ニザーミー|において|形式|いくつかの|絵画|提示される|提供される|提供される
به دنبال آن تصاویر نمای نزدیک یا کلوز آپ حدود یکصد زن را نظاره گریم
|||images (1)|view|close-up||close-up||||||we observe|
その後|追いかける|その|クローズアップ写真|クローズアップ|クローズアップ|または|クローズアップ|クローズアップ|境界|百人|女性|を|観察する|見守る
After that, we watched close-up pictures of about a hundred women
که به نمایش یا فیلم روبه رویشان واکنش نشان می دهند
|||||in front of|in front of them|reaction|||
「〜に」|に対して|上映|または|映画|向かい合う|彼らの前に|反応|反応する|に|反応する
who react to the show or movie in front of them
در طول زمان هشتاد و چند دقیقه ای فیلم کیارستمی
|||||||||Kiarostami
映画の中で|長さ|時間|80分|および|数分|分間|の|映画|キアロスタミ
حتی از نمایش یک پلان از فیلم یا نمایش خسرو و شیرین طفره می رود
||||scene||||||||evades||
さえも|から|上映|一つの|シーン|から|映画|または|上映| خسرو|および|シーリーン|回避します|避ける|避ける
He even avoids showing a shot of the movie or showing Khosrow and Shirin
و هیچ کدام از زنانی که ما در کل فیلم تنها و فقط نمای عکس العمل آنها را می بینیم
|||||||||||||shot||reaction||||
そして|何も|どの女性|の中で|女性たち|~するところの|私たち|の中で|全体の|映画|唯一の|および|だけ|ショット|写真|反応|彼女たちの|を|見ることが|見ます
And none of the women whose reactions we only see in the entire film
حتی یک کلمه دیالوگ ندارند
さえ|一つの|言葉|セリフ|持っていない
They don't even have a single word of dialogue
شیرین در ادامه کارهای کیارستمی اثری به شدت مینی مالیستی است
||||||||minimalist|minimalist|
|における|続く|作品|キアロスタミ|作品|非常に|非常に|ミニマリスト|ミニマリスト|です
Following Kiarostami's works, Shirin is a highly minimalist work
که بیشتر از طریق کاهش خلق می کند، و درام زدایی از ویژگی های آن است
|||||mood||||drama||||||
「という」|より多く|から|方法で|減少|気分|することが|減少させる|および|ドラマ|ドラマ排除|から|特徴|特徴|その特徴|です
which mostly creates through reduction, and de-dramatization is one of its characteristics
واضح است گرایش حداقلی و تمایل به حذف ارکان اصلی سینمای کلاسیک
clear|||minimalist||tendency|||elements|||
明らか|です|傾向|最小限の|および|傾向|への|排除|主要要素|主要な|映画産業|クラシック
It is clear the minimalist trend and the desire to remove the main elements of classical cinema
مخاطب عام را از سینمای کیارستمی دور کرده است
audience|general audience|||||||
観客|一般大衆|を|から|映画|キアロスタミ|遠ざけた|遠ざけた|しています
It has alienated the general audience from Kiarostami cinema
و طیف مخاطبین او را کوچک و کوچک تر می کند
|the spectrum of|audience|||||smaller|||
と|範囲|観客層|彼の|を||と|小さく|より小さく|している|小さくします
And the range of his contacts is smaller and smaller
بررسی اجمالی فیلم هایی نظیر ده، پنج، بیست و چهار فریم و شیرین
|overview|||such as||||||Frame||
概要|概要|映画|映画など|のような|10|5つの|20|および|四つの|フレーム|および|シーリーン
An overview of films such as ten, five, twenty-four frames and Shirin
این مدعا را ثابت می کند که کیارستمی فیلم سازی تجربه گراست
|claim||||||||||experiential
この|主張|を|証明する|証明する|証明する|ということを|キアロスタミ|映画|映画制作|実験的|実験的な
This proves that Kiarostami is an experimental filmmaker
که نه تنها قواعد سینمای کلاسیک را جدی نمی گیرد
|||rules||||||
というのは|いいえ|唯一の|規則|映画の|クラシック|を|真剣に|真剣に受け入れない|守らない
بلکه در موارد متعددی آن را نادیده انگاشته است
|||multiple cases|||ignored|considered|
むしろ|において|場合|多くの場合|それを|それを|無視した|無視した|無視している
به همین دلیل فیلم های او به خصوص آثار متاخرش
|||||||||his later works
特に|この|理由|映画|映画作品||特に|特に|作品|後期の作品
For this reason, his films, especially his latest works
به شدت مخاطب گریز و در عین حال بحث برانگیز است
||audience-averse|avoidant|||||||
非常に|非常に|観客|避ける|および|において|同時に|同時に|議論|議論を呼ぶ|です
It is highly evasive and at the same time controversial
شاید نیاز به یادآوری نباشد که محدودیت های فرهنگی چامعه ایران
|||||||||society|
おそらく|必要性|必要がある|思い出すこと|必要ないかもしれない|ということは|文化的制約|制限事項|文化的な|社会|イラン社会
Perhaps there is no need to remind that the cultural limitations of Iran's society
در سال های قبل و بعد از ساخته شدن فیلم شیرین
年の前後|年|年々|前|および|後|の|作られた|作られること|映画|シリン
In the years before and after the making of Shirin movie
امکان دیده شدن زن به خصوص احساسات و عواطفش را به حداقل ممکن رسانده است
||||||emotions||her emotions||||||
可能性|視覚|なること|女性|に|特に|感情|と|感情|それを|に|最小限に|||
The possibility of seeing a woman, especially her feelings and emotions, has been minimized
فیلم ساز در این فیلم و در ضیافتی با شکوه
||||||"in"|lavish banquet||glorious
The filmmaker in this film and in a magnificent banquet
به بازیگران چند نسل سینمای ایران امکان دیده شدن و بروز عواطف می دهد
|||||||||||emotions||
It allows actors of several generations of Iranian cinema to be seen and show emotions
و نکته قابل توجه این است که از میان این زنان فقط ژولیت بینوش ملیت غیر اایرانی دارد
||||||||||||Juliet Binoche|Juliette Binoche|nationality||non-Iranian|
And the remarkable thing is that among these women, only Juliette Binoche has a non-Iranian nationality
ژولیت بینوش را پیش از این در نقش اصلی فیلم کپی برابر اصل کیارستمی دیده بودیم
|Binoche|||||||||Copy||main|||
We have already seen Juliette Binoche in the main role of Kiarostami's copy of the original
گوی حضور او حالا و در فیلم شیرین و در میان این حجم از زنان بازیگر ایرانی
Like her presence now and in the movie Shirin and among this volume of Iranian actresses
حکم ناظری بیرونی و بی طرف را دارد
|external observer||||||
It has the authority of an external and impartial observer
کیارستمی خود گفته است : که بازیگران فیلم در زمان و مکان واقعی در کنار یکدیگر قرار نگرفته اند
|||||actors||||||||||||
Kiarostami himself said that the actors of the film were not together in the real time and place
و پلان های مربوط به هریک به صورت مجزا فیلم برداری شده است
|||||each one|||separately||||
And the plans related to each one have been filmed separately
علاوه بر این فکر استفاده از داستان خسرو و شیرین بعد از فیلم برداری به فکر کیارستمی خطور کرده است
||||||story|||||||||||occurred to||
In addition to this, Kiarostami thought of using the story of Khosrow and Shirin after filming
او با طفره رفتن از نمایش بصری فیلم اصلی یعنی خسرو و شیرین
||evasion||||visual||||||
By avoiding the visual representation of the original film, Khosrow and Shirin
و با نمایش رادیویی قصه و از طریق بازتاب فیلم در فضای مخاطب
|||radio play|||||reflection of||||audience
هنر بارها ستوده شده سینما را به روش خود می ستاید
||praised||||||||praises
The often praised art praises cinema in its own way
این شکل از ادای دین به سینما توسط کیارستمی
|||paying tribute|||||
سکانس پایانی سینما پاردادیزو اثر تحسین شده ی جوزپه تورناتوره کارگردان ایتالیایی تبار را یادآوری می کند
scene|||Paradiso Cinema||acclaimed|||Giuseppe|Tornatore|||Italian descent||reminds||
آن جایی که شخصیت اصلی فیلم در سینمایی خالی از تماشاگر نشسته
||||||||||audience|
و با چشمانی اشکبار پلان های سانسور شده ی تاریخ سینما را نظاره می کند
||tearful eyes|tearful|||||||||watches||
پلان هایی سرشار از عواطف و احساسات که گویی منتظر دیده شدن مانده اند
plans||full||emotions||feelings|||||||
دیدن حضور این زنان در نمای نزدیک دوربین کیارستمی حس نوستالژ یمان را نوازش می دهد
|||||view|||||nostalgic|our nostalgia||caresses||
فیلم هایی که درآن نقش آفرینی کرده اند، جلوی چشمانمان رژه می روند
|||||acting|||||parade||
و چه بسا فیلم هایی که ساخته نشده تا در آن نقش آفرینی کنند
||it is likely|||||||||||
به قول بهرام بیضایی: فیلم ساز نام آشنای ایرانی
|||||||familiar|
تاریخ سینمای ایران، تاریخ فیلم های ساخته نشده است
این زن ها تاریخ سینمای ایرانند و هرکدام در دل خود قصه ها دارند
|||||are Iran's||each of them||||||
و به این ترتیب کیارستمی ذائقه مخاطب خارج از تصویر را شیرین می کند
|||order||taste of the audience||||||||
مخاطبی که اشباع از تصویر است ، اشباع از تصویر از این نظر که
||saturated||||saturated||||||
رسانه های مالتی مدیا به نحو فزاینده ای اذهان مخاطب و تصویر ناخود آگاه جمعی ما را قالبی شکل می دهند
media||Multimedia|media||increasingly|increasingly||minds||||unconscious||collective unconscious|||shaped|||
Multimedia media are increasingly shaping the minds of the audience and our collective unconscious image.
در جهان تصاویر ما با سایه ای از واقعیت سرو کار داریم نه خود واقعیت
|||||||||tree|||||
ما با کپی سروکار داریم که لزوما برابر اصل نیست
||copy|dealing with|||necessarily|||
و چه بسا ممکن است یک سند جعلی باشد
||||||document|fake|
و کیارستمی با حذف این سندهای جعلی به مدیوم سینما اعتبار تازه ای می بخشد
|||||documents|fake||medium||credibility||||
در اینجا سوژه در بیرون دنیای فیلم نیست که بازیگر نقش آن را بازی کند، سوژه خود بازیگر است
به قول سهراب: واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
احتمال جعلی بودن جهان تصاویر در فیلم هایی نظیر
نمایش ترومن اثر پیتر ویر و سیمون اثر آندرو نیکول مطرح شده است
|||Peter|Weir||Simon||||||
کیارستمی در فیلم ده روی ده که به نحوی مانیفست سینمایی او محسوب می شود
||||||||somewhat|manifest|||||
هویت صدا را از تصویر مستقل می داند
او با حذف صدا از یک صحنه و حذف تصویر از همان صحنه
||||||||removal||||
مخاطب را به قضاوت فرا می خواند
|||judgment|to judgment||
حال کیارستمی در فیلم شیرین تصویر را به طور کلی از فیلم حذف می کند
و مخاطب را به چالش می کشد
در طول تماشای فیلم بارها سردرگم می شویم
|||||confused||
مخاطب اصلی فیلم زنانی هستند که در سینما درحال تماشای فیلم خسرو شیرین هستند
و یا ما که در حال تماشای آن ها هستیم و فیلم شیرین کیارستمی را می بینیم
که البته در واقع نمی بینیم
و به این ترتیب مخاطب از جایگاه انفعالی یک تماشاگر صرف خارج شده و در اثر هنری تنیده می شود
|||||||passive||||||||||woven||
همچنین شاید گزاف نباشد در کنار نوآوری های مورد بحث
||excessive||||innovation|||
فیلم شیرین را یک اثر روان شناختی بنامیم
||||||psychological|we call
از نقطه نظر روان شناسی
واکنش افراد به مجموعه ای از رویداداها و تصاویر همیشه مورد نظر بوده است
بسیاری از تست های روان شناسی نظیر رورشاخ و تی ای تی
|||||||Rorschach test||TAT|of|
با همین رویکرد، یعنی ارتعاش در فضای مخاطب به قضاوت می نشینند
||approach||vibration|||||judgment||
چه احساس خوش آیندی است که
|||pleasant||
در سینما صندلی ات را برعکس بگذاری و به تماشاگران و عکس العمل هایشان نگاه کنی
|||||opposite|||||||reaction|||
آنها آینه ای هستند برای آنچه می بینند
|mirror||||what||
و شاید به مراتب بهتر بتوانند ژرفا و عمق اثر را نشان دهند
|||much|||depth||||||
درست به مثابه نقاشی بین رومیان و چینی ها که در مثنوی مولوی آمده است
||as|||the Romans||||||Masnavi|||
چینی ها روزها تلاش کردند تا نقاشی زیبایی را بر دیوار ترسیم کنند
و در مقابل رومیان بر دیوار روبه رو فقط دیوار را صیقل می زدند
|||the Romans||||||||polished||
و در نهایت بازتاب نقاشی چینی ها بر روی دیوار صیقل خورده رومیان، برنده این مسابقه بود
|||reflection|||||||polished||||||
کیارستمی در فیلم شیرین چنین تجربه ی شیرینی را به ما هدیه می دهد
کیارستمی که در بسیاری از فیلم های پیشین
نمای عکس العمل را از برداشت های سینمایی خود حذف کرده بود در این جا
view|||||interpretations||||remove|||||
به اندازه تمام آن حذفیات و بیشتر از آن نمای عکس العمل را در فیلم خود گنجانده است
||||deletions||||||||||||included|
شاید شنیدن این جمله دیوید برودول خالی از لطف نباشد
||||||||pleasure|
اگر به نمای واکنشی ( ریورس شات ) علافه مندید این گفته درایر را به خاطر بسپارید
||||||interest|you are interested|||dryer||||remember
چهره انسان چشم اندازی است که هیچ گاه از کنکاش درآن خسته نخواهید شد
|||||||||exploration||||
آگر از این ویدیو لذت بردید کانال مارا در یوتیوب سابسکرایب کنید
و با کلیک کردن روی آیکون زنگوله از جدیدترین ویدیوهای ما آگاه شوید
||||||bell||||||
سپاس از همراهی تان