×

LingQ'yu daha iyi hale getirmek için çerezleri kullanıyoruz. Siteyi ziyaret ederek, bunu kabul edersiniz: çerez politikası.

image

Travel Stories, Travel Story1 Q&A

Travel Story1 Q&A

یک [1]

ایالت اوتار پرادش شمال هند هست، نزدیک رشته کوه های هیمالیا.

ایالت اوتار پرادش کجاست؟

ایالت اوتار پرادش شمال هند هست، نزدیک رشته کوه های هیمالیا.

دو [2]

بعضی روزها آلودگی و مه غلیظ با هم قاطی می شد و توی خیابون چشم چشم رو نمی دید.

آیا آلودگی اونجا زیاد بود؟

بله، بعضی روزها آلودگی و مه غلیظ با هم قاطی می شد و توی خیابون چشم چشم رو نمی دید.

سه [3]

راننده بی احتیاط و با سرعت نامطمئن رانندگی می کرد و سبقت های غیر مجاز می گرفت.

آیا راننده طبق اصول و قوانین رانندگی می کرد؟

خیر، راننده بی احتیاط و با سرعت نامطمئن رانندگی می کرد و سبقت های غیر مجاز می گرفت.

چهار [4]

مدیر و ناظم مدرسه با خیال راحت می نشستن و انگار که شاهد عادی ترین صحنه های زندگی شون باشن، بیرون رو تماشا می کردن.

واکنش مدیر و ناظم مدرسه چی بود؟

مدیر و ناظم مدرسه با خیال راحت می نشستن و انگار که شاهد عادی ترین صحنه های زندگی شون باشن، بیرون رو تماشا می کردن.

پنج [5]

وقتی می رسیدیم مدرسه و از ماشین پیاده می شدیم، بچه ها یکی یکی بهم صبح به خیر می گفتن.

آیا وقتی به مدرسه می رسیدی بچه ها بهت صبح به خیر می گفتن؟

بله، وقتی می رسیدیم مدرسه و از ماشین پیاده می شدیم، بچه ها یکی یکی بهم صبح به خیر می گفتن.

شش [6]

هر روز مدیر یا ناظم مدرسه تعیین می کرد که چه نیایشی سر صف صبحگاهی خونده بشه.

چه کسی تعیین می کرد که چه نیایشی سر صف صبحگاهی خونده بشه؟

هر روز مدیر یا ناظم مدرسه تعیین می کرد که چه نیایشی سر صف صبحگاهی خونده بشه.

هفت [7]

با اینکه هوا خیلی سرد بود هیچ وسیلۀ گرمایشی ای توی مدرسه پیدا نمی شد.

آیا توی سرما وسیلۀ گرمایشی توی مدرسه پیدا می شد؟

خیر، با اینکه هوا خیلی سرد بود هیچ وسیلۀ گرمایشی ای توی مدرسه پیدا نمی شد.

هشت [8]

تنها ابزار گرمایشی تکه چوب هایی بود که توی روزهای خیلی سرد یک گوشه از حیاط جمع می کردن و آتش می زدن.

تنها ابزار گرمایشی مدرسه چی بود؟

تنها ابزار گرمایشی تکه چوب هایی بود که توی روزهای خیلی سرد یک گوشه از حیاط جمع می کردن و آتش می زدن.

نه [9]

انرژی توی هند گرونه و اون مدرسه از پس تأمین هزینه ش برنمیومد.

آیا اون مدرسه می تونست هزینۀ تأمین انرژی رو پرداخت کنه؟

خیر، انرژی توی هند گرونه و اون مدرسه از پس تأمین هزینه ش برنمیومد.

ده [10]

آلودگی های کارخونۀ کاغذسازی مستقیم به سمت مدرسه می رفت.

آیا آلودگی های کارخونۀ کاغذسازی به سمت مدرسه می رفت؟

بله، آلودگی های کارخونۀ کاغذسازی مستقیم به سمت مدرسه می رفت.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

Travel Story1 Q&A Reisegeschichte1 Fragen und Antworten Travel Story1 Q&A Récit de voyage1 Q&R Storia di viaggio1 domande e risposte Historia podróży1 Pytania i odpowiedzi Perguntas e respostas sobre história de viagem 1

یک [1]

ایالت اوتار پرادش شمال هند هست، نزدیک رشته کوه های هیمالیا. |Uttar|Pradesh||||||||Himalayas تقع ولاية أوتار براديش في شمال الهند، بالقرب من سلسلة جبال الهيمالايا. The state of Uttar Pradesh is north of India, near the Himalayas. L'état de l'Uttar Pradesh se trouve dans le nord de l'Inde, près de la chaîne de montagnes de l'Himalaya.

ایالت اوتار پرادش کجاست؟ Où est l'état de l'Uttar Pradesh ?

ایالت اوتار پرادش شمال هند هست، نزدیک رشته کوه های هیمالیا. The state of Uttar Pradesh is north of India, near the Himalayas. L'état de l'Uttar Pradesh se trouve dans le nord de l'Inde, près de la chaîne de montagnes de l'Himalaya.

دو [2]

بعضی روزها آلودگی و مه غلیظ با هم قاطی می شد و توی خیابون چشم چشم رو نمی دید. في بعض الأيام، يختلط التلوث والضباب الكثيف معًا ولا يمكنك رؤية وجهاً لوجه في الشارع. Some days the pollution and fog were blurred together and he could not see eye to eye on the street. Certains jours, la pollution et le brouillard épais se mélangeaient et vous ne pouviez pas vous voir dans la rue. Sommige dagen vermengden vervuiling en dichte mist zich met elkaar en kon hij niet op straat kijken.

آیا آلودگی اونجا زیاد بود؟ Was the pollution there high? Y avait-il beaucoup de pollution là-bas ?

بله، بعضی روزها آلودگی و مه غلیظ با هم قاطی می شد و توی خیابون چشم چشم رو نمی دید. Yes, some days the pollution and fog were blurring together and you could not see eye to eye on the street. Oui, certains jours, la pollution et le brouillard épais se mélangeaient et vous ne pouviez pas vous voir dans la rue.

سه [3]

راننده بی احتیاط و با سرعت نامطمئن رانندگی می کرد و سبقت های غیر مجاز می گرفت. |||||speed|unsteady|||||overtaking||||| The driver was driving recklessly and at an unreliable speed and overtaking was prohibited. Le conducteur conduisait imprudemment et à une vitesse dangereuse et dépassait illégalement. De chauffeur reed roekeloos en met een onzekere snelheid en haalde illegaal in.

آیا راننده طبق اصول و قوانین رانندگی می کرد؟ Did the driver drive according to the rules? Le conducteur a-t-il conduit selon les principes et les règles ?

خیر، راننده بی احتیاط و با سرعت نامطمئن رانندگی می کرد و سبقت های غیر مجاز می گرفت. No, the driver was driving recklessly and at unreliable speeds and was taking unauthorized overtakes. Non, le conducteur conduisait imprudemment et à une vitesse dangereuse et dépassait illégalement.

چهار [4]

مدیر و ناظم مدرسه با خیال راحت می نشستن و انگار که شاهد عادی ترین صحنه های زندگی شون باشن، بیرون رو تماشا می کردن. ||supervisor||||||||as if||witness|ordinary||scenes||||||||| The headmaster and school superintendent sat safely watching as they watched the most mundane scenes of their lives. Le directeur et le surveillant de l'école étaient confortablement assis et regardaient l'extérieur comme s'ils assistaient aux scènes les plus ordinaires de leur vie. De schooldirecteur en supervisor zaten comfortabel en keken naar buiten, alsof ze getuige waren van de meest gewone scènes van hun leven.

واکنش مدیر و ناظم مدرسه چی بود؟ What was the reaction of the school principal and supervisor? Quelle a été la réaction du directeur de l'école ?

مدیر و ناظم مدرسه با خیال راحت می نشستن و انگار که شاهد عادی ترین صحنه های زندگی شون باشن، بیرون رو تماشا می کردن. Le directeur et le surveillant de l'école étaient confortablement assis et regardaient l'extérieur comme s'ils assistaient aux scènes les plus ordinaires de leur vie.

پنج [5]

وقتی می رسیدیم مدرسه و از ماشین پیاده می شدیم، بچه ها یکی یکی بهم صبح به خیر می گفتن. Quand nous sommes arrivés à l'école et que nous sommes sortis de la voiture, les enfants m'ont dit bonjour un par un.

آیا وقتی به مدرسه می رسیدی بچه ها بهت صبح به خیر می گفتن؟ |||||arrived|||||||| Les enfants vous ont-ils dit bonjour à votre arrivée à l'école ?

بله، وقتی می رسیدیم مدرسه و از ماشین پیاده می شدیم، بچه ها یکی یکی بهم صبح به خیر می گفتن. Oui, quand nous sommes arrivés à l'école et que nous sommes sortis de la voiture, les enfants m'ont dit bonjour un par un.

شش [6]

هر روز مدیر یا ناظم مدرسه تعیین می کرد که چه نیایشی سر صف صبحگاهی خونده بشه. Every day, the school principal or headmaster would decide what to pray for in the morning. Chaque jour, le directeur de l'école décidait quelle prière devait être récitée dans la ligne du matin. Elke dag bepaalde de directeur of directeur van de school welke gebeden er in de ochtendlijn moesten worden opgezegd.

چه کسی تعیین می کرد که چه نیایشی سر صف صبحگاهی خونده بشه؟ Who decided what prayer should be recited in the morning queue? Qui a décidé quelle prière devait être récitée dans la file d'attente du matin ?

هر روز مدیر یا ناظم مدرسه تعیین می کرد که چه نیایشی سر صف صبحگاهی خونده بشه. Every day, the principal of the school would decide what prayer should be recited in the morning line. Chaque jour, le directeur de l'école décidait quelle prière devait être récitée dans la ligne du matin.

هفت [7]

با اینکه هوا خیلی سرد بود هیچ وسیلۀ گرمایشی ای توی مدرسه پیدا نمی شد. Although the weather was very cold, no heating was found in the school. Même s'il faisait très froid, il n'y avait pas de chauffage dans l'école.

آیا توی سرما وسیلۀ گرمایشی توی مدرسه پیدا می شد؟ Y avait-il un appareil de chauffage dans l'école par temps froid ?

خیر، با اینکه هوا خیلی سرد بود هیچ وسیلۀ گرمایشی ای توی مدرسه پیدا نمی شد. Non, même s'il faisait très froid, il n'y avait pas de chauffage dans l'école. Nee, ook al was het erg koud, er werd geen verwarming gevonden in de school.

هشت [8] huit [8]

تنها ابزار گرمایشی تکه چوب هایی بود که توی روزهای خیلی سرد یک گوشه از حیاط جمع می کردن و آتش می زدن. The only heating tool was a piece of wood that would gather around a fire in the cold days and burn it. Les seuls moyens de chauffage étaient des morceaux de bois qui étaient ramassés dans un coin de la cour et incendiés lors des journées très froides.

تنها ابزار گرمایشی مدرسه چی بود؟ What was the only school heating device? Quel était le seul outil de chauffage de l'école ?

تنها ابزار گرمایشی تکه چوب هایی بود که توی روزهای خیلی سرد یک گوشه از حیاط جمع می کردن و آتش می زدن. The only heating device was a piece of wood that would collect and burn a corner of the yard on very cold days. Les seuls moyens de chauffage étaient des morceaux de bois qui étaient ramassés dans un coin de la cour et incendiés lors des journées très froides.

نه [9]

انرژی توی هند گرونه و اون مدرسه از پس تأمین هزینه ش برنمیومد. The energy in India was expensive and the school could not afford it. L'énergie est chère en Inde et cette école n'en a pas les moyens.

آیا اون مدرسه می تونست هزینۀ تأمین انرژی رو پرداخت کنه؟ Could that school pay for energy? Cette école pourrait-elle payer l'approvisionnement en énergie?

خیر، انرژی توی هند گرونه و اون مدرسه از پس تأمین هزینه ش برنمیومد. No, energy is expensive in India and that school can't afford it. Non, l'énergie est chère en Inde et cette école n'a pas les moyens de la payer. Nee, energie is duur in India en die school kon het zich niet veroorloven.

ده [10]

آلودگی های کارخونۀ کاغذسازی مستقیم به سمت مدرسه می رفت. The paper mill contamination went straight to school. La pollution de l'usine de papier est allée directement à l'école.

آیا آلودگی های کارخونۀ کاغذسازی به سمت مدرسه می رفت؟ Did the paperwork factory's pollution go to school? La pollution de la papeterie est-elle allée à l'école ?

بله، آلودگی های کارخونۀ کاغذسازی مستقیم به سمت مدرسه می رفت. Yes, the pollution of the paper mill went directly to the school. Oui, la pollution de la papeterie est allée directement à l'école.