×

Ми використовуємо файли cookie, щоб зробити LingQ кращим. Відвідавши сайт, Ви погоджуєтесь з нашими правилами обробки файлів «cookie».

image

History of Iran, History of Iran 19

History of Iran 19

سلام. امروز دربارۀ یک انقلاب در دوران قاجار حرف می زنم. در دورۀ پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار، اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران به دلیل مشکلات داخلی و افزایش نفوذ و دخالت روسیه و انگلستان آشفته شد. مردم ایران برای رهایی از آن وضع نابسامان، جنبش عظیمی به پا کردند. هدف این جنبش تغییر شیوهٔ حکومت و ایجاد امنیت، عدالت، آزادی، پیشرفت کشور و رهایی از استبداد داخلی و سلطهٔ خارجی بود. این جنبش، که به انقلاب مشروطه معروف شد، دلایل و زمینه های متعددی داشت. زمینه های سیاسی و اقتصادی و همچنین زمینه های فکری و فرهنگی داخلی و خارجی. همان طور که قبلاً گفتم، به دلیل ناتوانی حکومت قاجار در برابر روسیه و انگلستان، قسمت های زیادی از خاک ایران جدا شد. از سوی دیگر، واگذاری امتیازهای بسیار به انگلیس و روسیه، علاوه بر اینکه باعث تسلط آن ها بر منابع ثروت اقتصادی کشور شد، ضربهٔ شدیدی به صنعت، کشاورزی و بازرگانی ایران وارد کرد. و بیکاری را در سراسر کشور گسترش داد. همچنین، روحانیون با آموزه های دینی مردم را به مبارزه با ظلم و تلاش برای برقراری عدالت دعوت می کردند. یکی دیگر از علل مهم انقلاب مشروطه، آشنایی ایرانیان با افکار و دستاوردهای تمدن جدید اروپا بود. همزمان با تأسیس حکومت قاجار، انقلاب کبیر فرانسه رخ داد. این انقلاب، باعث گسترش اندیشهٔ آزادی خواهی و حکومت مشروطه در سراسر اروپا شد. درنتیجه، عده ای از ایرانیان که در جست و جوی دلایل عقب ماندگی ایران و پیشرفت کشورهای اروپایی بودند، متوجه نظام مشروطه و حکومت قانونمند در آن کشورها شدند. آنان سرانجام به این نتیجه رسیدند که ایران هم با داشتن حکومت مشروطه می تواند در مسیر پیشرفت قرار گیرد. این عده که اغلب تحصیلکرده های اروپا و مدرسهٔ دارالفنون بودند، و به روشنفکران معروف شدند، تلاش می کردند که از طریق کتاب و روزنامه، مردم را با مزایای حکومت قانون مدار و معایب حکومت استبدادی آشنا کنند. علاوه بر علما و روشنفکران که رهبری انقلاب مشروطه را عهده دار بودند، گروه ها و قشرهای اجتماعی مختلف مانند تجار و کارگران هم در این انقلاب نقش مؤثری داشتند. سرانجام، مظفرالدین شاه تسلیم خواسته های ملت شد. و فرمان مشروطه را در سال هزار و نهصد و شش میلادی صادر کرد. پس از آن، مجلس شورای ملی تشکیل شد. و برای اولین بار ایران دارای قانون اساسی شد. اما حکومت مشروطه از همان ابتدای پیروزی با مشکلات مختلف داخلی و خارجی روبرو شد. و هدف های اصلی آن تحقق نیافت. مهم ترین این مشکلات مخالفت طرفداران حکومت استبدادی، اختلاف میان مشروطه خواهان، افزایش دخالت های خارجی، و وقوع جنگ جهانی اول بود. مظفرالدین شاه مدت کوتاهی پس از صدور فرمان مشروطه درگذشت. محمدعلی شاه، جانشین او، تصمیم گرفت حکومت مشروطه را نابود کند. و نظام پادشاهی استبدادی را دوباره برقرار کند. به دستور او مجلس به توپ بسته شد. و منحل گردید. جنگ جهانی اول در سال هزار و نهصد و چهارده میلادی آغاز شد. دولت ایران در ابتدای جنگ بی طرفی کامل خود را اعلام کرد. اما انگلستان، روسیه و عثمانی این بی طرفی را نادیده گرفتند. و نیروهای خود را وارد ایران کردند.

جنگ جهانی اول موجب بی ثباتی و آشفتگی بیشتر اوضاع ایران شد. دولت مرکزی به نهایت ضعف رسید. و تسلط خود را بر امور کشور از دست داد. در آن سال ها، ایرانیان دچار مصیبت های بزرگی مانند قحطی، فقر، گرسنگی و شیوع بیماری های واگیردار شدند. و افراد زیادی جان خود را از دست دادند.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

History of Iran 19 History of Iran 19 Historia de Irán 19 Histoire de l'Iran 19 Geschiedenis van Iran 19 Historia Iranu 19 História do Irã 19

سلام. Hello. امروز دربارۀ یک انقلاب در دوران قاجار حرف می زنم. today|||revolution|||||| Heute spreche ich von einer Revolution in der Kadscharen-Ära. Today I am talking about a revolution during the Qajar period. در دورۀ پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار، اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران به دلیل مشکلات داخلی و افزایش نفوذ و دخالت روسیه و انگلستان آشفته شد. |||Muzaffar al-Din|||situation||social||economic||||problems|||increase|influence||interference||||chaotic| During the reign of Muzaffar al-Din Shah Qajar, the political, social and economic situation in Iran was disturbed due to internal problems and increasing influence and intervention of Russia and Britain. مردم ایران برای رهایی از آن وضع نابسامان، جنبش عظیمی به پا کردند. |||liberation|||situation|chaotic situation|movement|great||| The Iranian people started a huge movement to get rid of that unsettled situation. Le peuple iranien a lancé un vaste mouvement pour se débarrasser de cette situation chaotique. هدف این جنبش تغییر شیوهٔ حکومت و ایجاد امنیت، عدالت، آزادی، پیشرفت کشور و رهایی از استبداد داخلی و سلطهٔ خارجی بود. ||movement|change|method of|||establishing|security|Justice|freedom|progress of the country|||liberation||tyranny|internal||domination|foreign| The aim of this movement was to change the way of governing and create security, justice, freedom, progress of the country and liberation from internal tyranny and foreign domination. Le but de ce mouvement était de changer la manière de gouverner et de créer la sécurité, la justice, la liberté, le progrès du pays et l'affranchissement de la tyrannie interne et de la domination étrangère. این جنبش، که به انقلاب مشروطه معروف شد، دلایل و زمینه های متعددی داشت. ||||Revolution|Constitutional Revolution|known as|became known|reasons||contexts||multiple| This movement, which became known as the Constitutional Revolution, had several reasons and contexts. زمینه های سیاسی و اقتصادی و همچنین زمینه های فکری و فرهنگی داخلی و خارجی. |||||||fields||intellectual||cultural||| The political and economic contexts as well as the intellectual and cultural contexts, both domestic and foreign. les domaines politiques et économiques ainsi que les domaines intellectuels et culturels nationaux et étrangers. همان طور که قبلاً گفتم، به دلیل ناتوانی حکومت قاجار در برابر روسیه و انگلستان، قسمت های زیادی از خاک ایران جدا شد. |||||||inability|||||Russia|||||||||| As I mentioned earlier, due to the inability of the Qajar government against Russia and England, large parts of Iranian territory were separated. Comme je l’ai déjà dit, en raison de l’incapacité du gouvernement Qajar face à la Russie et à l’Angleterre, de nombreuses régions de l’Iran ont été séparées. از سوی دیگر، واگذاری امتیازهای بسیار به انگلیس و روسیه، علاوه بر اینکه باعث تسلط آن ها بر منابع ثروت اقتصادی کشور شد، ضربهٔ شدیدی به صنعت، کشاورزی و بازرگانی ایران وارد کرد. ||"other"|granting|concessions||||||||"in addition to"||||||resources|||||severe blow|||industry|||trade||| On the other hand, the granting of numerous concessions to England and Russia not only led to their dominance over the economic wealth of the country but also severely harmed the industry, agriculture, and commerce of Iran. D'un autre côté, l'octroi de nombreuses concessions à l'Angleterre et à la Russie, en plus de les amener à dominer les ressources économiques du pays, a également porté un coup dur à l'industrie, à l'agriculture et au commerce iraniens. و بیکاری را در سراسر کشور گسترش داد. |unemployment|||||| And spread unemployment throughout the country. همچنین، روحانیون با آموزه های دینی مردم را به مبارزه با ظلم و تلاش برای برقراری عدالت دعوت می کردند. |clerics||teachings||||||||oppression||striving|||justice|invite|| The clerics also used religious teachings to call on the people to fight oppression and seek justice. یکی دیگر از علل مهم انقلاب مشروطه، آشنایی ایرانیان با افکار و دستاوردهای تمدن جدید اروپا بود. |||causes|important||||||ideas and achievements||achievements|||| Another important reason for the Constitutional Revolution was the familiarity of Iranians with the ideas and achievements of the new European civilization. Une autre cause importante de la révolution constitutionnelle a été la connaissance par les Iraniens des pensées et des réalisations de la nouvelle civilisation européenne. همزمان با تأسیس حکومت قاجار، انقلاب کبیر فرانسه رخ داد. |||establishment of government|||||| Simultaneously with the establishment of the Qajar government, the Great French Revolution took place. Simultanément à l’établissement du régime Qajar, la Grande Révolution française a eu lieu. این انقلاب، باعث گسترش اندیشهٔ آزادی خواهی و حکومت مشروطه در سراسر اروپا شد. |||expansion|thought of|freedom-seeking ideas|desire for freedom||||||| This revolution spread the idea of libertarianism and constitutional government throughout Europe. Cette révolution a répandu l'idée de liberté et de gouvernement constitutionnel dans toute l'Europe. درنتیجه، عده ای از ایرانیان که در جست و جوی دلایل عقب ماندگی ایران و پیشرفت کشورهای اروپایی بودند، متوجه نظام مشروطه و حکومت قانونمند در آن کشورها شدند. As a result|a number||||||search||search for|reasons|backward|backwardness|||progress|||||system||||rule of law|||| As a result, some Iranians who were looking for reasons for Iran's backwardness and the progress of European countries realized the constitutional system and the rule of law in those countries. En conséquence, certains Iraniens, qui cherchaient les raisons du retard de l'Iran et des progrès des pays européens, ont remarqué le système constitutionnel et l'État de droit de ces pays. آنان سرانجام به این نتیجه رسیدند که ایران هم با داشتن حکومت مشروطه می تواند در مسیر پیشرفت قرار گیرد. |||||"concluded"|||||||||can||path|||be placed They finally came to the conclusion that Iran, with a constitutional government, could also move forward. Ils sont finalement parvenus à la conclusion que l’Iran peut être sur la voie du progrès avec un gouvernement constitutionnel. این عده که اغلب تحصیلکرده های اروپا و مدرسهٔ دارالفنون بودند، و به روشنفکران معروف شدند، تلاش می کردند که از طریق کتاب و روزنامه، مردم را با مزایای حکومت قانون مدار و معایب حکومت استبدادی آشنا کنند. ||||educated individuals||||Dar al-Funun School|Dar al-Funun||||intellectuals||||||||means|||newspaper||||benefits||of law|rule-based||disadvantages||autocratic|| These people, who were mostly educated in Europe and the Academy of Arts, and became known as intellectuals, tried to acquaint the people through books and newspapers with the advantages of the rule of law and the disadvantages of authoritarian rule. Ces personnes, qui ont été pour la plupart éduquées en Europe et dans les écoles de Dar al-Funun, et sont devenues des intellectuels, ont tenté de faire découvrir aux gens les avantages de l’État de droit et les inconvénients d’un régime autoritaire à travers des livres et des journaux. علاوه بر علما و روشنفکران که رهبری انقلاب مشروطه را عهده دار بودند، گروه ها و قشرهای اجتماعی مختلف مانند تجار و کارگران هم در این انقلاب نقش مؤثری داشتند. ||scholars||intellectuals||leadership||||in charge of|held|||||classes||||merchants|||||||role|effective role| In addition to the ulema and intellectuals who led the Constitutional Revolution, various social groups and strata, such as businessmen and workers, also played an important role in this revolution. Outre les universitaires et les intellectuels qui ont mené la révolution constitutionnelle, différents groupes et couches sociales tels que les hommes d’affaires et les travailleurs ont également joué un rôle efficace dans cette révolution. سرانجام، مظفرالدین شاه تسلیم خواسته های ملت شد. |Muzaffar al||gave in to|||the people| Finally, Muzaffar al-Din Shah surrendered to the demands of the nation. Finalement, Muzaffaruddin Shah s'est rendu aux exigences de la nation. و فرمان مشروطه را در سال هزار و نهصد و شش میلادی صادر کرد. |decree|||||||||||| And issued the constitutional decree in the year one thousand nine hundred and six AD. پس از آن، مجلس شورای ملی تشکیل شد. |||National Assembly|National Assembly||| After that, the National Assembly was formed. و برای اولین بار ایران دارای قانون اساسی شد. |||||became the owner of||| And for the first time, Iran had a constitution. اما حکومت مشروطه از همان ابتدای پیروزی با مشکلات مختلف داخلی و خارجی روبرو شد. |||||||||||||faced| But from the very beginning of the victory, the constitutional government faced various internal and external problems. Mais le gouvernement constitutionnel a été confronté dès le début de la victoire à divers problèmes internes et externes. و هدف های اصلی آن تحقق نیافت. |||||materialize|was not achieved And its main goals were not achieved. Et ses principaux objectifs n’ont pas été atteints. مهم ترین این مشکلات مخالفت طرفداران حکومت استبدادی، اختلاف میان مشروطه خواهان، افزایش دخالت های خارجی، و وقوع جنگ جهانی اول بود. ||||opposition|supporters|||disagreement|||||interference||||occurrence of|||| The most important of these problems were opposition from authoritarian regimes, divisions among constitutionalists, increased foreign interference, and the outbreak of World War I. مظفرالدین شاه مدت کوتاهی پس از صدور فرمان مشروطه درگذشت. ||||||issuance||| Muzaffar al-Din Shah died shortly after the issuance of the constitutional decree. Muzaffaruddin Shah est décédé peu de temps après la publication du décret constitutionnel. محمدعلی شاه، جانشین او، تصمیم گرفت حکومت مشروطه را نابود کند. Mohammad Ali||successor|||||||destroy| His successor, Mohammad Ali Shah, decided to overthrow the constitutional government. Muhammad Ali Shah, son successeur, a décidé de détruire le gouvernement constitutionnel. و نظام پادشاهی استبدادی را دوباره برقرار کند. And re-establish an authoritarian monarchy. et rétablir le système monarchique autocratique. به دستور او مجلس به توپ بسته شد. |||||cannonball|| By his order, the parliament was closed to the ball. Sur son ordre, le parlement a été fermé. و منحل گردید. |was dissolved|was dissolved and was dissolved. جنگ جهانی اول در سال هزار و نهصد و چهارده میلادی آغاز شد. |||||||||fourteen||| World War I began in 1914. دولت ایران در ابتدای جنگ بی طرفی کامل خود را اعلام کرد. |||||non|neutrality||||declared| At the beginning of the war, the Iranian government declared its complete neutrality. Le gouvernement iranien a déclaré sa totale neutralité au début de la guerre. اما انگلستان، روسیه و عثمانی این بی طرفی را نادیده گرفتند. |||||||||ignored| But Britain, Russia and the Ottomans ignored this neutrality. و نیروهای خود را وارد ایران کردند. And they sent their forces to Iran. et ont amené leurs forces en Iran.

جنگ جهانی اول موجب بی ثباتی و آشفتگی بیشتر اوضاع ایران شد. |||||stability|||||| World War I caused further instability and turmoil in Iran. La Première Guerre mondiale a provoqué davantage d’instabilité et de chaos dans la situation en Iran. دولت مرکزی به نهایت ضعف رسید. |||the end|| The central government became extremely weak. Le gouvernement central est devenu extrêmement faible. و تسلط خود را بر امور کشور از دست داد. |||||||of|hand|lost And it lost control of the country. et a perdu le contrôle des affaires du pays. در آن سال ها، ایرانیان دچار مصیبت های بزرگی مانند قحطی، فقر، گرسنگی و شیوع بیماری های واگیردار شدند. ||||Iranians||calamities||||famine|poverty|Hunger||outbreak|||Contagious diseases| In those years, Iranians suffered great calamities such as famine, poverty, hunger and the spread of infectious diseases. Au cours de ces années, les Iraniens ont souffert de grandes calamités telles que la famine, la pauvreté et la propagation de maladies infectieuses. و افراد زیادی جان خود را از دست دادند. |||||||lost| And many people lost their lives. Et de nombreuses personnes ont perdu la vie.