×

Ми використовуємо файли cookie, щоб зробити LingQ кращим. Відвідавши сайт, Ви погоджуєтесь з нашими правилами обробки файлів «cookie».

image

Learn Persian With Majid, Takumi from Japan speaks Persian fluently - Part 2

Takumi from Japan speaks Persian fluently - Part 2

آنچه در قسمت اول مصاحبه دیدید، لینک قسمت اول زیر این ویدیو

آنچه در این قسمت خواهید دید

خب با نگین

آیا به تفاوتهای فرهنگی هم رسیدید؟

که همون تفاوت فرهنگی میان ایران و ژاپن شاید باشه؟

به مثلا شکل مشکل نمیاد

یعنی مشکل نمیشه

چون که مثلا من میدونم فرهنگ ایرانی آشنا شدم

و نگینم فرهنگ ژاپن رو خیلی خوب آشنا شده

و ولی کاهی هم هست مثلا نگین

همیشه مثلا آهنگ هارو خیلی بلند پلی می کنه

ژاپنی ها اینطوری نیستند؟

اص...

آره اینجوری نیست

ایران خیلی همه واقعا همه خیلی بلند آهنگ میزنن مثلا تو ماشین

مهمونی

واقعا همه جا ولی ژاپن اصلا اینجوری نیست

خب تو 8 ماه هم تو ایران بودی

حالا هم با نگین هستی هم 8 ماه تو ایران بودی

این تفاوت هارو خیلی بیشتر دیدی

آیا باز هم چیزی می تونی برامون بگی از این تفاوت های بین دو کشور؟ فرهنگی؟

ژاپنی خیلی خجالتی ام(ان)

و ایرانی پرحرفم(فن)

ژاپنی ها واقعا کم حرف اند. راست میگی

چیزی که من خیلی دوست داشتم درباره ایرانی ها اینه که

رابطه بین خانواده ایرانی خیلی قویه

خیلی ارتباط او داخل خانواده خیلی قویه

خونواده اولویته

با خانوادشون با دوستاشون خیلی ارتباط دارن

شما هم ما خیلی خانواده برای ما خیلی جای مهمی داره

اینو خیلی دوست داشتم

این کاملا برعکسش برای ژاپنی هاست

جدا؟یعنی در ژاپن

آره مثلا نگین مثلا هر روز به خانوادش پیام میده

ولی مثلا وقتی من ایران بودم مثلا هفته ای یه بار حرف میزدم با خانوادم

اینا مثلا زیاده

ایرانیا خیلی مثلا هر آخر هفته مثلا جمع میشن با هم

اینجوری با تلفن صحبت می کنند خیلی تعجب کردم

اولین مشکل غذا بود

دومین مشکل چی بود؟

دستشویی

مشکل بعدی خیابونای ایران بود

حالا از شباهت های فرهنگی هم چیزی می تونی بگی که مشابه باشه؟

هم ایرانی هم ژاپنی بدبین هستم(هستند) مردم بدبین هستن

ژاپنی هاهم بدبین اند؟

آره آره آره خیلی

حالا تو به نظرت تو بیشتر ایرانی شدی یا نگین بیشتر ژاپنی شده؟

نگین بیشتر ژاپنی شده

جدا؟ من از روی ویدیوهاتون حدس میزنم تو بیشتر ایرانی شدی

شما تووی خونه باهم فارسی، انگلیسی یا ژاپنی حرف میزنید؟کدومش؟

سه تاش قاطیه یعنی آره

تو زبان فارسی وقتی بخوای نگین رو صدا کنی

چه کلمات واژه های عاشقانه یا شیرینی می گی؟

همین مثلا عزیزم اینا

آها فقط عزیزم و اینا

همین عزیزم معادلش در ژاپنی

ژاپنی

ژاپنی نداره

اصلا عزیزم

عاشقانه کلمه عاشقانه خیلی کمه ژاپن

جدا؟چرا؟

چون

ما نشون نمیدیم عشقمون رو به همدیگه زیاد

جالبه خیلی جالبه

یعنی کلمه واقعا عزیزم که تو اکثر زبان ها هست تو ژاپنی عزیزم هم نیست؟

اصلا

باورم نمیشه فکر می کردم که خیلی ابراز احساسات بکنید

ابراز اخساسات نمی کنید کلمه هم براش ندارید!

خیلی جالبه خیلی جالبه

پس توام فقط همین عزیزم رو شاید بگی درسته؟بیشتر نه

آره فقط آره فارسی می تونم بگم

یا انگلیسی

به ژاپنی نمی تونم بگم

بیچاره نگین

در مورد اصطلاح ویدیو زیاد ساختید اون ویدیو هم دیدیم باهم

اما اصطلاح مورد علاقه تو همین الان چیه که بیشتر از همه خیلی استفاده می کنی؟

وقتی به فارسی صحبت می کنم خیلی می گم

مثلا

چشم

فدای سرت

این که جیگرتو بخورم

یه کلیپی از گزارشگر فوتبال ایران آقای خیابانی پخش شد

که به زبان زاپنی سعی می کرد پیامی رو برای ژاپنی ها بفرسته

که متاسفانه خیلی مورد تمسخر قرار گرفت

من قبلا هم یک ویدیو که به زبان آلمانی سعی کرده بود صحبت بکنه رو شنیده بودم

به زبان آلمانی کسی که سعی می کنه زبانی رو که بلد نیست بگه قابل قبول بود

حالا این کلیپ ژاپنی رو یه تیکشو باهم ببینیم

تو به ما بگو که چقدر برای یه ژاپنی این صحبتی که آقای خیابانی کرد قابل فهم بود؟

به نظرت اوکی بود؟ خوب بود؟

در واقع کاملا فهمیدم چی می خواست بگه

خیلی خوب نبود ولی قابل فهم بود

قابل فهم بود همین قابل فهم بودن از نظر من قابل قبوله

خب بریم یکم درباره سفرت به ایران بپرسیم

کجاهای ایران رو دیدی؟ کدوم شهرها؟

یعنی تاحالا خیلی رفتم از شمال تا جنوب

مثلا شمال رفتم به تبریز رشت و اردبیل

و این جاها رفتم و مثلا جنوب رفتم

بندرعباس هرمز

و البته اصفهان شیراز یزد

کرمان

خوب خیلی جاها رفتی

جذابیت جاهایی که رفتی واست چیا بودن اگه بخوای چندتا چیز رو بگی؟

خب مثلا من خیلی دوست دارم مثلا مسجدای شیراز

چون رنگشون خیلی خوشگله زیباست

و اینم خیلی دوست دارم که مثلا

طراح مسجد توی همه شهر مثلا یه یه جوری داره

که شیراز این طوریه شمال این طوری جنوب این طوری

و خیلی جذابه برام میرم مسجدا

معماریشون متفاوته و همین برات جذابه

از این همه شهرایی که رفتی تو ایران کدومش از همه بیشتر دوست داشتی؟

میگم اصفهان و شیراز نمی تونم انتخاب کنم

خیلی هردوتا خیلی دوست دارم

مثلا اصفهان خیلی دوست دارم

نصف جهان

نقش جهان خیلی دوست دارم

خیلی آرامش داره

یکم درمورد غذای ایرانی بپرسیم

غذای ایرانی و ژاپنی خیلی باهم فرق دارند؟

خیلی فرق دارند

چه جوری؟

چه جوری چه جوری

چون شما هم برنج زیاد می خورید درسته؟

برنج زیاد می خوریم

ولی گوشت خیلی زیاد می خورن تو غذای ایرانی

و توی ژاپن کم

ماهی زیاده

ولی برنج ایرانی چقدر با برنج ژاپنی با هم برای تو فرق داشت؟

خیلی فرق داره اصلا ... آره

اصلا شبیه نیست شبیه هم نیست

کدومش خوشمزه تره الان می تونی بهمون بگی؟

هردوتاش خیلی دوست دارم

یعنی بستگی داره مثلا وقتی غذای ژاپنی می خورم برنج ژاپنی بهتره

و وقتی غذای ایرانی میخورم برنج ایرانی خیلی بهتره

خب برنج ایرانی رو می تونی با این چابستیکا بخوری با این چوبای ژاپنی؟

نمیشه نمیشه

کدوم غذای ایرانی رو از همه بیشتر دوست داری؟

بیشتر قرمه سبزی دوست دارم

کدوم غذای ایرانی هست که اصلا نمی تونی بخوریش دوست نداری ؟

اصلا نمی تونم بخورم نیست ولی کمتر دوست دارم

کله پاچه و

حلیم

دوغ چی؟ نظر تو درباره دوغ چیه؟

ها دوغ

اولین بار خیلی

خوشمزه نبود برام ولی

یواش یواش خوشم اومد و الان خیلی دوست دارم

الان دوست داری می خوری

به موزیک ایرانی هم علاقه داری میشناسی؟

آره آره آره دوست دارم

چه خواننده هایی گوش میدی؟

دوست دارم اندی

اندی

سوگند،25 بند

درآخر می خوام درباره ی کانال باحال یوتوبتون بپرسم چون خودم خیلی دوست دارم

چرا یکم ویدیو کم میذارید و قراره که چه برنامه هایی داشته باشید؟

کم میذاریم بخاطر اینکه

سرمون شلوغه

هردوتامون کار می کنیم

سعی می کنیم بیشتر ویدیو بذاریم ولی وقت کم داریم

خب برنامتون چیه چون سبک ویدیوهاتون سبکیه که من خودم دوست دارم

به زبان برمی گرده به فرهنگ بر می کرده چیزهای فان هم توش هست

دیگه چه ویدیوهایی می خواید بسازید هدفتون چیه برنامتون چیه از این کانال یوتیوب

ما می خوایم صحبت کنیم درمورد فرهنگ و زبون

و اینها یعنی ژاپن ایران

تا اینکه ژاپن به رابطه بین ژاپن و ایران چیز بهتر کنیم

خیلی امیدوارم این کانالتون خیلی رشد بکنه

امیدوارم که ویدیوهای بیشتری هم بذارید

ما که دنبال می کنیم. امیدوارم همه بچه ها برن و حتما این کانال شمارو دنبال کنند

خیلی ممنون

چون هردوتاتون خیلی بامزه و ویدیوهاتون خیلی بامزه است خیلی باحاله

مرسی خیلی ممنون

امیدوارم که بیشتر و بیشتر شما رو ببینند

مرسی ازینکه توو این مصاحبه شرکت کردید

خیلی ممنون خیلی لذت بردم خیلی خوشحال شدم

مرسی خداحافظ

خداحافظ

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

Takumi from Japan speaks Persian fluently - Part 2 ||||||قسمت دوم Takumi aus Japan spricht fließend Persisch – Teil 2 Ο Takumi από την Ιαπωνία μιλάει άπταιστα περσικά - Μέρος 2 Takumi from Japan speaks Persian fluently - Part 2 Takumi de Japón habla persa con fluidez - Parte 2 Takumi du Japon parle couramment le persan - Partie 2 Takumi dal Giappone parla fluentemente il persiano - Parte 2 日本出身のタクミはペルシア語を流暢に話す - パート 2 Takumi uit Japan spreekt vloeiend Perzisch - Deel 2 Takumi z Japonii mówi płynnie po persku – część 2 Takumi, do Japão, fala persa fluentemente - Parte 2 Такуми из Японии свободно говорит на персидском языке. Часть 2. Takumi från Japan talar persiska flytande - del 2 Japonya'dan Takumi Farsçayı akıcı bir şekilde konuşuyor - Bölüm 2 來自日本的 Takumi 能說流利的波斯語 - 第 2 部分

آنچه در قسمت اول مصاحبه دیدید، لینک قسمت اول زیر این ویدیو What||part||interview|saw|link|episode||below||video What you saw previously in the first episode Lo que viste en la primera parte de la entrevista, el link de la primera parte está debajo de este video Ce que vous avez vu dans la première partie de l'interview, le lien de la première partie est en dessous de cette vidéo

آنچه در این قسمت خواهید دید what|||part|will see| What you see in this video Ce que vous verrez dans cet épisode

خب با نگین well with Negin Bueno, con Nagin Eh bien, avec Nagin

آیا به تفاوتهای فرهنگی هم رسیدید؟ ||cultural differences|cultural differences||Did you reach Did you come to cultural differences? ¿Entendiste las diferencias culturales? Avez-vous compris les différences culturelles ?

که همون تفاوت فرهنگی میان ایران و ژاپن شاید باشه؟ |"the same"|cultural difference||between||||| which are maybe the differences between Japanese and Iranian culture Quelle pourrait être la même différence culturelle entre l’Iran et le Japon ?

به مثلا شکل مشکل نمیاد ||form|problem|doesn't seem For example, not in a form of problem Par exemple, il n'y a aucun problème

یعنی مشکل نمیشه That means it is not a problem Cela signifie que ce ne sera pas un problème

چون که مثلا من میدونم فرهنگ ایرانی آشنا شدم ||for example|||culture||| Because, for example, I know I got acquainted with Iranian culture Parce que, par exemple, je connais la culture iranienne

و نگینم فرهنگ ژاپن رو خیلی خوب آشنا شده |"my dear"||||||familiar with| And Negin is very familiar with Japanese culture too Et n'oublions pas qu'il connaît très bien la culture japonaise.

و ولی کاهی هم هست مثلا نگین ||"at times"|||| and but sometimes it happens that for example Negin Mais il y a aussi de la paille, par exemple Negin

همیشه مثلا آهنگ هارو خیلی بلند پلی می کنه ||songs||||plays|| for example, she always plays the song very loudly Par exemple, il joue toujours des chansons très fort

ژاپنی ها اینطوری نیستند؟ ||like this| Aren't the Japanese like that? Les Japonais ne sont-ils pas comme ça ?

اص... Origin of... not...

آره اینجوری نیست Yes, it is not like that Oui, ce n'est pas comme ça

ایران خیلی همه واقعا همه خیلی بلند آهنگ میزنن مثلا تو ماشین |||really||||music|play music|for example|| Iran,really everyone plays very loudly, for example, in the car En Iran, tout le monde chante très fort, par exemple dans la voiture

مهمونی Party party faire la fête

واقعا همه جا ولی ژاپن اصلا اینجوری نیست |||||"at all"|| Really everywhere, but Japan is not like that at all Vraiment partout, mais le Japon n'est pas du tout comme ça

خب تو 8 ماه هم تو ایران بودی Well, you were in Iran for 8 months Eh bien, tu étais en Iran pendant 8 mois

حالا هم با نگین هستی هم 8 ماه تو ایران بودی Now you are with Negin and you have been in Iran for 8 months Maintenant tu es avec Nagin et tu es resté en Iran pendant 8 mois

این تفاوت هارو خیلی بیشتر دیدی |differences||||"you saw" You saw these differences much more Vous avez beaucoup plus vu ces différences

آیا باز هم چیزی می تونی برامون بگی از این تفاوت های بین دو کشور؟ فرهنگی؟ |again|||||for us||||differences||between||| Can you tell us something more about these differences between the two countries? Cultural? Pouvez-vous nous parler des différences entre les deux pays ? Culturel?

ژاپنی خیلی خجالتی ام(ان) ||shy|| Japanese are really shy je suis un japonais très timide

و ایرانی پرحرفم(فن) ||talkative|art And Iranians are talkative Et mon iranien (fan) bavard

ژاپنی ها واقعا کم حرف اند. راست میگی Japanese people||||talkative||really| The Japanese are really quiet. You'r right Les Japonais sont vraiment silencieux. Tu as raison

چیزی که من خیلی دوست داشتم درباره ایرانی ها اینه که What I really liked about Iranians is that Ce que j'ai vraiment aimé chez les Iraniens, c'est que

رابطه بین خانواده ایرانی خیلی قویه relationship|||||strong The relationship between the Iranian family is very strong La relation entre les familles iraniennes est très forte

خیلی ارتباط او داخل خانواده خیلی قویه |connection|||||strong Her connection within the family is very strong Sa relation au sein de la famille est très forte

خونواده اولویته |priority Family is the priority La famille est la priorité

با خانوادشون با دوستاشون خیلی ارتباط دارن |their family||their friends||connection| They have strong connection with their family and friends Ils sont très proches de leurs familles et amis

شما هم ما خیلی خانواده برای ما خیلی جای مهمی داره ||||||||important place|| You, our family, has a very important place for us Vous êtes très important pour nous en tant que famille

اینو خیلی دوست داشتم I liked it very much J'ai beaucoup aimé ça

این کاملا برعکسش برای ژاپنی هاست |completely|the opposite||| This is quite the opposite for the Japanese C'est tout le contraire pour les Japonais

جدا؟یعنی در ژاپن separate||| really? you mean in Japan? Séparément ? C’est-à-dire au Japon

آره مثلا نگین مثلا هر روز به خانوادش پیام میده |||||||her family|message| Yes, for example, Negin, for example, sends messages to her family every day Oui, par exemple, Negin envoie chaque jour des messages à sa famille

ولی مثلا وقتی من ایران بودم مثلا هفته ای یه بار حرف میزدم با خانوادم |||||||||||talked|"would talk"||my family But when I was in Iran, for example, I talked to my family once a week Mais par exemple, quand j'étais en Iran, je parlais avec ma famille une fois par semaine

اینا مثلا زیاده These are excessive.|"For example"|too much This is too much, for example Par exemple, c'est trop

ایرانیا خیلی مثلا هر آخر هفته مثلا جمع میشن با هم ||||||for example|get together|gather together|| Iranians, for example, get together every weekend, for example Les Iraniens se réunissent chaque week-end

اینجوری با تلفن صحبت می کنند خیلی تعجب کردم ||phone|||||surprised| They talk on the phone like this, I was very surprised C'est comme ça qu'ils parlent au téléphone, j'ai été très surpris

اولین مشکل غذا بود |problem|| The first problem was food Le premier problème était la nourriture

دومین مشکل چی بود؟ what was the second problem? Quel était le deuxième problème ?

دستشویی Restroom Rest room toilettes

مشکل بعدی خیابونای ایران بود |next|streets of|| The other problem was streets of Iran Le prochain problème était Iran Street

حالا از شباهت های فرهنگی هم چیزی می تونی بگی که مشابه باشه؟ ||similarities||||something|||||similar| Now can you say something similar about cultural similarities? Maintenant, pouvez-vous dire quelque chose de similaire sur les similitudes culturelles ?

هم ایرانی هم ژاپنی بدبین هستم(هستند) مردم بدبین هستن both Iranian and Japanese people are pessimistic Les Iraniens et les Japonais sont pessimistes. Les gens sont pessimistes.

ژاپنی هاهم بدبین اند؟ |the Japanese|| Are the Japanese pessimistic too? Les Japonais sont-ils pessimistes ?

آره آره آره خیلی Yes, yes, yes, very much Oui, oui, beaucoup

حالا تو به نظرت تو بیشتر ایرانی شدی یا نگین بیشتر ژاپنی شده؟ |||opinion|||||||more|| Now, in your opinion, have you become more Iranian or has Negin become more Japanese? Pensez-vous que vous êtes devenu plus iranien ou que Nagin est devenu plus japonais ?

نگین بیشتر ژاپنی شده Negin has become more Japanese Nagin est devenu plus japonais

جدا؟ من از روی ویدیوهاتون حدس میزنم تو بیشتر ایرانی شدی "Really?"||||your videos|guess||||| Seriously? I guessed from your videos you became more Iranian séparé? Je suppose que d'après tes vidéos, tu es devenu plus iranien

شما تووی خونه باهم فارسی، انگلیسی یا ژاپنی حرف میزنید؟کدومش؟ |inside the||||||||speak|Which one? Do you speak Farsi, English or Japanese at home? Which one? Parlez-vous farsi, anglais ou japonais à la maison ? Lequel ?

سه تاش قاطیه یعنی آره |Three of them|Mixed up|that is| It's mixture of them three, yes Trois mots consécutifs signifient oui

تو زبان فارسی وقتی بخوای نگین رو صدا کنی |||"When"|"you want to"|||sound| In Farsi, when you want to call Negin En langue farsi, lorsque vous souhaitez appeler Negin

چه کلمات واژه های عاشقانه یا شیرینی می گی؟ |words|words||romantic words|||| What romantic or sweet words do you say? Quels sont les mots d'amour ou de douceur ?

همین مثلا عزیزم اینا This, for example,"azizam" (my darling) Par exemple, ma chère Ina

آها فقط عزیزم و اینا ||||"and stuff" Aha just "azizam" (my darling) and these things Oh, juste ma chérie et ça

همین عزیزم معادلش در ژاپنی ||its equivalent|| the equivalent of this "azizam"(my darling) in Japanese C'est l'équivalent en japonais

ژاپنی Japanese Japonais

ژاپنی نداره Japanese doesn't have it Il n'a pas de japonais

اصلا عزیزم Not at all "azizam"(my darling) pas du tout chérie

عاشقانه کلمه عاشقانه خیلی کمه ژاپن ||||very few| Romantic romatic words are really few in Japanese Le mot romance est très rare au Japon

جدا؟چرا؟ Really| Seriously?why? se séparer ? pourquoi ?

چون Because Parce que

ما نشون نمیدیم عشقمون رو به همدیگه زیاد |show|"we don't show"|our love|||| We do not show much love for each other Nous ne nous montrons pas beaucoup notre amour

جالبه خیلی جالبه interesting very interesting Intéressant, très intéressant

یعنی کلمه واقعا عزیزم که تو اکثر زبان ها هست تو ژاپنی عزیزم هم نیست؟ ||||||most|||||||| You mean,word like "azizam"(my darling), which is in most languages,it is not in Japanese? Cela signifie-t-il que le mot « vraiment cher » qui apparaît dans la plupart des langues n'est pas « chéri » en japonais ?

اصلا Not at all not at all du tout

باورم نمیشه فکر می کردم که خیلی ابراز احساسات بکنید I can't believe|||||||expressing|emotions|"would express" I cannot believe it I thought you express so much emotion Je ne peux pas y croire, je pensais que tu exprimerais tellement tes sentiments

ابراز اخساسات نمی کنید کلمه هم براش ندارید! Expressing|Feelings||||||don't have You do not express emotions, you do not have a word for it! Vous n’exprimez pas vos sentiments, vous n’avez même pas de mots pour les exprimer !

خیلی جالبه خیلی جالبه Very interesting Very interesting Très intéressant, très intéressant

پس توام فقط همین عزیزم رو شاید بگی درسته؟بیشتر نه |"you also"||||||||| So you can just say that,"aziam" (my darling), right? No more Donc tu ne peux que dire ça ma chérie, n'est-ce pas ?

آره فقط آره فارسی می تونم بگم Yes, I can only say it in Farsi Oui, je ne parle que le farsi

یا انگلیسی or in English ou anglais

به ژاپنی نمی تونم بگم I can't say it in Japanese Je ne peux pas parler en japonais

بیچاره نگین Poor Negi| Poor Negin Pauvre Négin

در مورد اصطلاح ویدیو زیاد ساختید اون ویدیو هم دیدیم باهم ||term|||"have made"||||| You made many videos about the expression, we saw that video together Vous avez beaucoup parlé du terme vidéo, nous avons regardé cette vidéo ensemble

اما اصطلاح مورد علاقه تو همین الان چیه که بیشتر از همه خیلی استفاده می کنی؟ |phrase|favorite|favorite||||||||||use|| But what is your favorite term right now that you use the most? Mais quel est votre terme préféré en ce moment et celui que vous utilisez le plus ?

وقتی به فارسی صحبت می کنم خیلی می گم When I speak Farsi, I say a lot Je perds beaucoup quand je parle farsi

مثلا "masalan" (for example) Par exemple

چشم "chashm" (sure) Œil

فدای سرت Never mind|your head "Fadaye saret" (no problem) ce n'est pas important

این که جیگرتو بخورم ||Eat you up|I eat "jigareto bokhoram"(eat your liver) manger ton foie

یه کلیپی از گزارشگر فوتبال ایران آقای خیابانی پخش شد |a clip||sports commentator|||Mr|"Khiabani"|aired| A clip of Mr. Khiabani, an Iranian football reporter, was broadcasted Un extrait du journaliste de football iranien M. Khabani a été diffusé

که به زبان زاپنی سعی می کرد پیامی رو برای ژاپنی ها بفرسته |||Japanese||||a message|||||send Who tried to send a message to the Japanese in Japanese qui essayait d'envoyer un message aux Japonais en japonais

که متاسفانه خیلی مورد تمسخر قرار گرفت |Unfortunately||subject|ridicule|| Which was unfortunately ridiculed very much qui a malheureusement été beaucoup ridiculisé

من قبلا هم یک ویدیو که به زبان آلمانی سعی کرده بود صحبت بکنه رو شنیده بودم |before|||||||German|||||speak||had heard| I had already heard a video of him trying to speak German J'avais déjà entendu une vidéo où il essayait de parler en allemand

به زبان آلمانی کسی که سعی می کنه زبانی رو که بلد نیست بگه قابل قبول بود |||someone|||||language skills|||know|doesn't know|speak|acceptable|acceptable| In German, for a person who does not know the language and tries to speak it, was acceptable En allemand, quelqu'un essayant de parler une langue qu'il ne connaît pas était acceptable

حالا این کلیپ ژاپنی رو یه تیکشو باهم ببینیم ||||||let's watch|| Let's watch a part of this Japanese video Maintenant, regardons ensemble ce clip japonais

تو به ما بگو که چقدر برای یه ژاپنی این صحبتی که آقای خیابانی کرد قابل فهم بود؟ |||||how much|||||conversation||Mr.|Khiabani||understandable|understandable| Tell us, how understandable was this speech that Mr. Khiabani made to a Japanese person? Pouvez-vous nous dire dans quelle mesure la conversation de M. Khabani était compréhensible pour un Japonais ?

به نظرت اوکی بود؟ خوب بود؟ Did you think it was ok? was it good? Pensez-vous que c'était ok ? c'était bon?

در واقع کاملا فهمیدم چی می خواست بگه |in fact|completely|I understood|||| In fact, I fully understood what he meant En fait, j'ai complètement compris ce qu'il voulait dire

خیلی خوب نبود ولی قابل فهم بود ||||understandable|understandable| It was not very good but it was understandable Ce n'était pas très bon, mais c'était compréhensible

قابل فهم بود همین قابل فهم بودن از نظر من قابل قبوله |understanding||||understanding|||||understandable|acceptable It was understandable, this being understandable is acceptable to me C'était compréhensible, cette compréhensibilité est acceptable à mon avis

خب بریم یکم درباره سفرت به ایران بپرسیم |||||||let's ask about Well, let's ask about your trip to Iran Eh bien, posons des questions sur votre voyage en Iran

کجاهای ایران رو دیدی؟ کدوم شهرها؟ Which parts|||have you seen|| Where did you see in Iran? Which cities? Où avez-vous vu en Iran ? Quelles villes ?

یعنی تاحالا خیلی رفتم از شمال تا جنوب It means|"so far"||||north||south I mean, I went a lot from north to south so far Jusqu'à présent, j'ai beaucoup voyagé du nord au sud

مثلا شمال رفتم به تبریز رشت و اردبیل |north|||Tabriz|Rasht||Ardabil For example, I went north to Tabriz, Rasht and Ardabil Par exemple, je suis allé vers le nord, à Tabriz, Rasht et Ardabil.

و این جاها رفتم و مثلا جنوب رفتم ||places|||for example|South| And I went to these places and, for example, I went south Et je suis allé dans ces endroits et, par exemple, je suis allé dans le sud

بندرعباس هرمز Bandar Abbas Hormoz| Bandar Abbas, Hormoz Bandar Abbas Ormuz

و البته اصفهان شیراز یزد ||||Yazd And of course Isfahan Shiraz Yazd Et bien sûr Ispahan, Shiraz, Yazd

کرمان Kerman (city) Kerman

خوب خیلی جاها رفتی ||places| Well, you went to many places Eh bien, tu es allé dans de nombreux endroits

جذابیت جاهایی که رفتی واست چیا بودن اگه بخوای چندتا چیز رو بگی؟ attractions|places you visited|that|you went|for you|things|||"you want to"|||| What is the attraction of the places you went to, if you want to say a few things? Quel est le charme des endroits que vous avez visités, si vous voulez dire quelques choses ?

خب مثلا من خیلی دوست دارم مثلا مسجدای شیراز |||||||the mosques| Well, for example, I like, for example, the mosque of Shiraz Eh bien, par exemple, j'aime beaucoup les mosquées de Chiraz

چون رنگشون خیلی خوشگله زیباست |their color||| Because their color is very beautiful pretty Parce que leur couleur est très belle

و اینم خیلی دوست دارم که مثلا |"this too"||||| And I really like that, for example Et j'aime beaucoup ça, par exemple

طراح مسجد توی همه شهر مثلا یه یه جوری داره Mosque designer|mosque designer everywhere|||||||kind of way| There is a kind of mosque designer in every city, for example Le concepteur de la mosquée de chaque ville, par exemple, a un style

که شیراز این طوریه شمال این طوری جنوب این طوری |||like this|north of Iran||like this|the south||like this That Shiraz is like this, the north is like this, the south is like this Shiraz est comme ça, le nord est comme ça, le sud est comme ça

و خیلی جذابه برام میرم مسجدا ||very attractive|"for me"|I go|mosques And I am very attracted to go to the mosque Et ça m'attire beaucoup, je vais dans les mosquées

معماریشون متفاوته و همین برات جذابه Their architecture|is different||||appealing to you Their architecture is different and that's attractive to you Leur architecture est différente et c'est ce qui vous séduit

از این همه شهرایی که رفتی تو ایران کدومش از همه بیشتر دوست داشتی؟ |||cities|||||||||| Which of all the cities you went to in Iran did you like the most? De toutes les villes que vous avez visitées en Iran, laquelle avez-vous le plus aimé ?

میگم اصفهان و شیراز نمی تونم انتخاب کنم I'd say|Isfahan|||||choose| I say I can not choose Isfahan and Shiraz Je dis que je ne peux pas choisir entre Ispahan et Chiraz

خیلی هردوتا خیلی دوست دارم |both of you||| I like both of them very much j'aime beaucoup les deux

مثلا اصفهان خیلی دوست دارم For example, I like Isfahan very much Par exemple, j'aime beaucoup Ispahan

نصف جهان Half of the world|half the world "Nesfe jahan" (half of the world) la moitié du monde

نقش جهان خیلی دوست دارم Naqsh-e Jahan|the world||| I like Naghshe jahan alot J'aime beaucoup le rôle de Jahan

خیلی آرامش داره |Very calming| it is really peaceful C'est très relaxant

یکم درمورد غذای ایرانی بپرسیم |about|||let's ask about Let's ask about Iranian food a little

غذای ایرانی و ژاپنی خیلی باهم فرق دارند؟ |||||with each other|differ| Are Iranian and Japanese dishes very different? La cuisine iranienne et japonaise est-elle très différente ?

خیلی فرق دارند They are very different Ils sont très différents

چه جوری؟ |How How? Comment?

چه جوری چه جوری |How|| how how Quel genre de manière

چون شما هم برنج زیاد می خورید درسته؟ |||Rice|||eat| Because you also eat a lot of rice, right? Parce que tu manges aussi beaucoup de riz, non ?

برنج زیاد می خوریم We eat a lot of rice

ولی گوشت خیلی زیاد می خورن تو غذای ایرانی |meat||||||| But they eat a lot of meat in Iranian food Mais ils mangent beaucoup de viande dans la cuisine iranienne

و توی ژاپن کم And less in Japan Et moins au Japon

ماهی زیاده Too much fish trop de poisson

ولی برنج ایرانی چقدر با برنج ژاپنی با هم برای تو فرق داشت؟ |||||||||||difference|"did differ" But how different was Iranian rice from Japanese rice for you? Mais à quel point le riz iranien était-il différent du riz japonais pour vous ?

خیلی فرق داره اصلا ... آره |||"Not at all"| It's very different at all ... yes C'est très différent... oui

اصلا شبیه نیست شبیه هم نیست Not at all|similar||similar|| it's not similar at all. it's not the same Ce n'est pas du tout semblable. Ce n'est pas semblable

کدومش خوشمزه تره الان می تونی بهمون بگی؟ which one|tasty|||||tell us| which one is more delicious now can you tell us? Lequel est le plus savoureux, pouvez-vous nous le dire maintenant ?

هردوتاش خیلی دوست دارم Both of you||| I like both of them very much j'aime beaucoup les deux

یعنی بستگی داره مثلا وقتی غذای ژاپنی می خورم برنج ژاپنی بهتره means that|depends||||||||rice|| It means it depends, for example, when I eat Japanese food, Japanese rice is better Ça dépend, par exemple, quand je mange de la nourriture japonaise, le riz japonais est meilleur

و وقتی غذای ایرانی میخورم برنج ایرانی خیلی بهتره And when I eat Iranian food, Iranian rice is much better Et quand je mange de la nourriture iranienne, le riz iranien est bien meilleur

خب برنج ایرانی رو می تونی با این چابستیکا بخوری با این چوبای ژاپنی؟ ||||||||chopsticks|eat with|||Japanese chopsticks|Japanese sticks So you can eat Iranian rice with this chopstick with this Japanese wood? Alors, peut-on manger du riz iranien avec ce chubstika avec ce chub japonais ?

نمیشه نمیشه It can't be.| I can't I can't je ne peux pas

کدوم غذای ایرانی رو از همه بیشتر دوست داری؟ Which Iranian food do you like the most? Quelle cuisine iranienne aimez-vous le plus ?

بیشتر قرمه سبزی دوست دارم I like Ghorme sabzi the most J'aime surtout les légumes

کدوم غذای ایرانی هست که اصلا نمی تونی بخوریش دوست نداری ؟ |||||at all|||eat it|| What is the Iranian food that you can not eat at all, you do not like? Quelle est la nourriture iranienne que vous ne pouvez pas manger du tout, vous ne l'aimez pas ?

اصلا نمی تونم بخورم نیست ولی کمتر دوست دارم There is nothing I can't eat at all but I like it less Je ne peux pas du tout le manger, mais je l'aime moins

کله پاچه و head|trotter| Kale pache and et

حلیم Haleem Halim doux

دوغ چی؟ نظر تو درباره دوغ چیه؟ buttermilk|||||| What about Dough? What do you think of it? Quel babeurre ? Que pensez-vous du babeurre ?

ها دوغ Aha dough Babeurre

اولین بار خیلی for the first time Toute première fois

خوشمزه نبود برام ولی It wasn't very delicious but Ce n'était pas savoureux pour moi

یواش یواش خوشم اومد و الان خیلی دوست دارم Slowly|Slowly||came||||| but little by little I like it and I love it Je l'ai aimé lentement et maintenant je l'aime beaucoup

الان دوست داری می خوری Now you love it you drink it Maintenant tu aimes manger

به موزیک ایرانی هم علاقه داری میشناسی؟ ||||||do you know Are you also interested in Iranian music? Do you know it? Êtes-vous intéressé par la musique iranienne?

آره آره آره دوست دارم yes yes yes I love it Oui, oui, j'aime ça

چه خواننده هایی گوش میدی؟ |singer|||you listen What singers do you listen to? Quels chanteurs écoutez-vous ?

دوست دارم اندی ||Andy (1) I love Andy J'aime Andy

اندی Andy Andy

سوگند،25 بند oath|clause Sogand, 25 band Serment, 25 paragraphes

درآخر می خوام درباره ی کانال باحال یوتوبتون بپرسم چون خودم خیلی دوست دارم finally|||||channel|cool|your YouTube|ask|because|||| Finally, I want to ask about your cool Youtube channel because I like it very much Enfin, je veux vous poser des questions sur votre superbe chaîne YouTube car je l'aime beaucoup.

چرا یکم ویدیو کم میذارید و قراره که چه برنامه هایی داشته باشید؟ ||||you post||It's going to|||schedule, plan||have|be (you) have Why do you post a few videos and what plans are you going to have? Pourquoi laissez-vous une vidéo et quels projets avez-vous ?

کم میذاریم بخاطر اینکه |we put|because of| we post a few videos because On part moins parce que

سرمون شلوغه our head| we are busy Nous sommes occupés

هردوتامون کار می کنیم both of us||| we both work Nous travaillons tous les deux

سعی می کنیم بیشتر ویدیو بذاریم ولی وقت کم داریم We try to post more videos but we have less time Nous essayons de publier plus de vidéos, mais nous avons peu de temps

خب برنامتون چیه چون سبک ویدیوهاتون سبکیه که من خودم دوست دارم |your program|||style|your videos|style||||| So what is your plan because your video style is a style that I like myself Alors, quel est ton programme, car le style de tes vidéos est celui que j'aime

به زبان برمی گرده به فرهنگ بر می کرده چیزهای فان هم توش هست ||return|||culture|on||||fun things||in it| It goes back to the language, it goes back to the culture, there are also fun things Cela renvoie à la langue, cela renvoie à la culture, et il y a des choses intéressantes là-dedans

دیگه چه ویدیوهایی می خواید بسازید هدفتون چیه برنامتون چیه از این کانال یوتیوب ||videos||you want|make|your goal||your plan|||||YouTube What other videos do you want to make, what is your goal, what is your plan for this YouTube channel? Quelles autres vidéos souhaitez-vous réaliser, quel est votre objectif, quel est votre projet depuis cette chaîne YouTube

ما می خوایم صحبت کنیم درمورد فرهنگ و زبون |||||about||| We want to talk about culture and language Nous voulons parler de culture et de langue

و اینها یعنی ژاپن ایران |these|means|| and these mean Iran and Japan Et cela signifie le Japon, l'Iran

تا اینکه ژاپن به رابطه بین ژاپن و ایران چیز بهتر کنیم ||||relationship|||||thing|| Until Japan does something better to the relationship between Japan and Iran Jusqu’à ce que le Japon fasse quelque chose de mieux dans les relations entre le Japon et l’Iran

خیلی امیدوارم این کانالتون خیلی رشد بکنه |||your channel||grows| I really hope this channel grows a lot J'espère vraiment que cette chaîne va beaucoup se développer

امیدوارم که ویدیوهای بیشتری هم بذارید ||videos||| I hope you post more videos J'espère que tu publieras plus de vidéos

ما که دنبال می کنیم. امیدوارم همه بچه ها برن و حتما این کانال شمارو دنبال کنند ||follow|||||||go||definitely|||you|follow| I subscibe it. I hope all the guys go and subscribe this channel for sure Nous suivons. J'espère que tous les enfants suivront votre chaîne

خیلی ممنون Thank you very much Merci

چون هردوتاتون خیلی بامزه و ویدیوهاتون خیلی بامزه است خیلی باحاله |both of you||funny||your videos||funny|||cool or awesome Because both of you are very funny and your videos are very funny and cute Parce que vous êtes tous les deux très drôles et vos vidéos sont très drôles, très cool

مرسی خیلی ممنون Thanks, thank you very much Merci

امیدوارم که بیشتر و بیشتر شما رو ببینند |||||||see you I hope to see you more and more J'espère qu'ils te verront de plus en plus

مرسی ازینکه توو این مصاحبه شرکت کردید |for|||interview|| Thank you for participating in this interview Merci d'avoir participé à cette interview

خیلی ممنون خیلی لذت بردم خیلی خوشحال شدم ||||I enjoyed||| Thank you very much. I had a lot of fun. I am very happy Merci beaucoup, j'ai beaucoup apprécié, j'étais très heureux

مرسی خداحافظ Thank you bye Merci, au revoir

خداحافظ goodbye Au revoir