چند شنبه با سینــا | فصل چهـارم | قسمت 3 | با حضور گـروه هَــزار آوا (3)
و نام گروهشونم هَزار آواست
که در ابتدا
یکی از اجراهای فوق العاده شون رو می بینیم و در ادامه در خدمتشون خواهیم بود
ایران هنگام کار است
برخیزو ببین
ایران
بختت در انتظارست از پا منشین
ایران
ایران هنگام کار است برخیز و ببین
ایران
بختت در انتظارست از پا منشین
ایران
از شوق فراوان
هر گوشه شوری
به پاست
خون ها شده پا مال
آزادیش خونبهاست
ممنون
- خیلی خوشومدید - مرسی خیلی لطف کردید
- خیلی محبت کردید - مرسی
ممنون
پگاه
بنفشه
آتوسا شادی
اون منم، خوشبختم
- زنان ایرانی - خیلی خوشبختم
زنان ایرانی که ما بهشون افتخار می کنیم
قربان شما ممنون
- و مردمی که همیشه همراه ما هستن - همراه ما هستن
- خیلی لطف کردید اومدین -خیلی ممنون
- به افتخار شما - خیلی دمتون گرم
- چه آهنگ زیبایی بود و چقدر عالی بود - ممنون
یه کم راجع به خودتون بگید
چه جوری شد اصلا یک گروه را تشکیل دادین
چه جوری اصلا همدیگه رو میشناسین
چه جوری شروع کردین یه کم راجع به خودتون بگید
قبل از اینکه درمورد خودمون بگم
راجع به آهنگی که، قطعه ای که پخش شد توضیح بدم که
قطعه ساخته درویش خان هستش
وشعر از ملک الشعرای بهار
و این اجرایی که ما کردیم در حقیقت تنظیم جدیدی بود
- توسط استاد امیر اسلامی - به به
که ما براتون اجرا کردیم
- بسیار زیبا بود - خیلی ممنون
- بسیار زیبا بود - بعدم
در مورد گروهمون ما "هَزار آوا" هستیم
سال ۲۰۱۶ توسط آقای امیر اسلامی
ما دور همدیگه جمع شدیم
ایشون به ما پیشنهاد تشکیل یه گروه رو دادن
خب هر کدوم به صورت جداگانه داشتیم کار می کردیم
-خیلی شناخته به اون صورت نسبت به هم
- کار موسیقی میکردین جداگونه - بله جداگونه
بعد با هم که آشنا شدیم
خب صداهای همدیگهر رو مسلما خیلی خوشمون اومد
دوست داشتیم و بعد
این ایده رو که ایشون به ما دادند که گروه رو تشکیل بدیم
خیلی باهاش موافق بودیم
و به نظرمون اومد ایده خوبیه
و در حقیقت هدف هزار آوا
از ارائه موسیقی
موسیقی اجرای قطعات موسیقی کلاسیک ایرانی
به صورت همنوایی و به صورت هارمونی هستش
- فوق العاده زیبا فوق العاده - ولی شما کارتون که موسیقی نیست
- هرکدوم یه تحصیلات دیگه ای دارین - بله
چرا به موسیقی رو آوردین
و چیکار می کنین در زندگی روزمرتون
همه رشته هاتون
خب من خودم به شخصه چون توی یه خانواده ای بزرگ شدم
شدم که موسیقی نقش خیلی مهمی توش بازی میکرد
و احترام بسیاری برای موسیقی قائل بودند
در عین حال که هم پدر هم مادر
شغل دولتی داشتن و کار اصلیشون موسیقی نبود
نبود ولی همیشه به اصطلاح موسیقی در خونه ما جریان داشت
به همین شکل ما هم از کودکی با موسیقی بزرگ شدیم
ولی یه نکته متاسفانه بود که
هیچوقت موسیقی رو به عنوان یک کار جدی
جدی به عنوان یه کاری که شما شغل می تونید
- در صورتیکه در جاهای دیگهی دنیا شغله - در واقع تلقی کنید، بله
در ایران متاسفانه مرسوم نبود
و همه باید می رفتند یک رشته دیگه و تحصیل می کردن
- به خصوص خانم ها - و اگر دوست داشتن
موسیقی رو ادامه می دادن در هر صورت من خودم
طراحی داخلی رو در اتریش به اصطلاح تحصیل کردم
- دکتر یعنی نیستی؟ زدی توی کار هنری که - نه
کار هنری بدون دکتر مهندس شدن ارزشی نداره
نه دیگه، نه
ولی اتریش یعنی موسیقی رو هم همونجا توی اتریش...
من موسیقی اصیل رو در واقع پیش پدرم کار کردم
چون ایشان استاد آواز هستن و خب ردیف رو در واقع نزد...
استاد کریمی، دوامی، بنان
پدرم شاگرد این اساتید بودن و من این شانس رو داشتم که تونستم
در واقع ردیف آوازی موسیقی ایرانی رو
که در واقع پایه و اساس موسیقی اصیل و کلاسیک هست رو پیش پدرم یاد بگیرم
و اونو در کانادا یاد گرفتم،نه اتریش اتریش فقط درس خوندنم، متاسفانه
کاشکی اونجام یه کاری کرده بودم
خیلی سال هم هست که از ایران اومدی فکر می کنم
بله، بله، من حدود سی و شش سال هست که از ایران خارج شدم
- پدرم توی همون کانادا بودن - بله پدرم، همهی خانواده کانادا هستن
ﯾﺎﺭ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﯾﺎﺭ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ
نگاهی به ماهی
ﺍﺯ ﺷﺐ ﻏﻢ ﻣﻦ ﺁﻥ ﻣﻪ ﺯﺩﺍﯾﺪ ﺳﯿﺎﻫﯽ
زداید سیاهی
زداید سیاهی
خانواده شما چه جوری بوده؟
نه خانوادهی من خیلی خداروشکر خیلی همیشه منو ساپورت می کردن از اول
من طراحی پارچه و لباس دانشگاه هنر درس خوندم
از قبلش هم یادمه من نمره هام خیلی خوب بود و همیشه معدل بالایی داشتم
همه به مامانم میگفتن که نذار بنفشه بره مثلا
همینجوری هنر اینا بخونه چون خانواده ام خیلی هنری بودن
مثلا خالهم نقاش بود منم ناخودآگاه دوست داشتم اینجوری باشم
فکر می کردم خب بهترینم اینه ولی خب اولش
من یادمه مثلا جلسه میذاشت مدیر مدرسه مون
یا ناظم مدرسه مون که مثلا بنفشه رو نذارین بره هنر بخونه
- ولی، آره - چرا آخه؟
نمی دونم مثلا میگفت حیفه حیفه این، این کلمه حیفه رو...
یعنی تو در نظر بگیر علاوه بر دخالت توی مو ، لباس، پوشش
و موسیقی، خوندن، رقصیدن، همه چی
می خواسته بره هنر بخونه خود دانشگاه هنرم داشته برای دخترا
می تونستن برن میگفته نرو
یعنی یه فرمی، هرجوری شده باید این سانسوره رو انجام بدن
ولی خب پدر مادرم خداروشکر گوش نکردن
بعد دیدن من واقعا استعداد دارم گفتن خب برو کاری که میخوای بکن
خوب از همون زمانی که دیگه شروع کردم
چه هنرستان نقاشی می خوندم بعدشم که رفتم دانشگاه
- شروع کرده بودم موسیقی رو دنبال کردن - توی هنریتان هنر هم بودی
یعنی هنر میخوندی، بعد اون مدیر اینا جلسه گذاشته بودن که نرو هنر
اصلا قبل از اینکه ما انتخاب رشته کنیم برای هنرستان
میگن شما نمره هات خوبه یا معدلت خوبه نرو هنرستان
- به خدا - آره، آره اینو شنیدم
تو میگن کسایی که درس نخونن برن
یعنی تعاریفی که... کسی که درس نخونه میره هنرستان، مثلا
چرا؟
بعد همهم این ایده رو دارن دیگه فکر میکنن
یعنی ماها کلی هم درس می خونیم میریم دانشگاه های خوب هنر دیگه
باید رتبه های خوب داشته باشیم
اصلا تمرینش، درسش باید کلی ساعت ها وقت بذارین
به هر حال اون زمان اینجوری بود و بعد
همون زمان هم شروع کردم به خوندن
خب مامانم همیشه میخوند صداشو دوست داشتم ولی بیشترموسیقی پاپ می خوندن
ولی من نمی دونم چرا، ناخودآگاه دلم با اون اشعار موسیقی سنتی بیشتر یکی میشد
نمی دونم چرا، همیشه می شستم این شعرها رو می نوشتم که حفظ کنم
این سلیقهست دیگه سه نفر آدم
سه تفکر و سلیقه مختلف کنار هم جمع شدن این خودش خیلی قشنگه، تفکراتشون و نگاهشون
بعد دیگه از اون موقع، مثلا شاید از زمانی که هیجده تا بیست سالم بود
شروع کردم یه ذره جدی تر موسیقی رو یاد گرفتن
بعد از اون ردیف های موسیقی رو به صورت خیلی جدی تر یاد گرفتم
تا اینکه اومدم ونکور بعد هم با بچه ها آشنا شدم
و تو چی؟
منم با عرض شرمندگی هنر خوندم
ای داد بیداد نشد اینا همه هنر خوندن
دیگه شطرنجی کنید ما رو
شما به خاطر حجاب و پوشش و اینا که شطرنجی باید میشدید از ابتدا،
ولی خب الان برای هنر خوندنم اضافه
بله هنرستانی بودم طراحی گرافیک خوندم
- توی ایران؟ - بله، حدود ده سال توی این زمینه کار کردم
به عنوان طراح گرافیک
و بعد که مهاجرت کردم به ونکوور اینجا رفتم توی شاحهی طراحی داخلی
الان به عنوان طراح داخلی دارم کار می کنم
ولی گروه موسیقی تون رو هم دارید چجوری شد که به موسیقی علاقه مند شدی؟
من هم از همون ایران به قول آتوسا جون از بچگی می خوندیم همه مون
ولی موسیقی سنتی رو از همون ایران کلاس ها رو رفتم، ردیف ها رو کامل یاد گرفتم
ساز تار رو شروع کردم یاد گرفتم همزمان
- تو هم ساز میزنی؟ -نه
- شروع کردم ولی ادامه ندادم - اشکالی نداره
بعد دیگه، فعالیت های تک و توکی داشتم
آهنگ هایی اجرا کردم ولی با گروه آشنا شدن خودش خیلی...
- توی ایران فعالیت داشتی؟ - توی ایران خیلی به سختی
یعنی واقعاً یکی از دلایلی که همه ما به نوعی مهاجرت می کنیم
همین محدودیت ها و سانسور هاست
فرار از سانسور و خفقانه دیگه وگرنه میموند توی کشور خودش میخوند
بله فقط همین سانسور کردن صدا و به عنوان بک بوکال میتونی بخونی
بک وکال هم من خودم به شخصه شاهدم که
مثل سارا نائینی رو نمی دونم میشناسین یا نه بک وکال نمیذاشتن
صدای سار رو قطع میکردن توی کنسرت های علیرضا عصار
تجربهش رو داشتم بک وکال که خوندم میکروفونمو انقدر صداش رو آورده بودن پایین
اصلا خودم نمی دونستم دارم چیکار می کنم و چی میخونم
میدونم صدا رو میوردن پایین، نمی ذاشتن
بعد استادم هی میگفت بیا جلو، بیا جلوی میکروفن
منم نمی دونستم، تجربه های اولم هم بود که توی ایران به صورت بک وکال خوندم
ولی اون حسی که آدم باید داشته باشه رو همیشه فکر میکنی
- که خب داری یه جورایی پاک میشی دیگه - درسته
یه سر بریم به اتاق فرمان دوباره برمی گردم در خدمت شما خواهیم بود
- خیلی خوش اومدید - همچنان در خدمت گروه هزار آوا هستیم
- ممنون - هنرمندان خوب
مرسی
توی این چند روز گذشته توی شرایطی که توی ایران هست
توی شرایطی که توی کشورمون هست
و خبرهای بد هر روز و هر ساعت توی صفحات اجتماعی
قلب همهی ما رو به درد میاره
یکی دوتا کار یکی دوتا آهنگ خیلی تاثیر گذار بود
یکی اون آهنگ قدیمی "بلا چاو" که ایتالیایی هست
چند بار به مدل های مختلف اینو اجراش کردن
یکی دیگه از اجراهاش اجرای شکیب مصدق بود، خواننده افغان
که این رو دقیقا دو سال قبل از اینکه به وضعیت ما دچار بشن
خوند
خونده بود در اوج آزادی زمانی که زن و مرد می تونستن که در کنار هم بشین و لذت ببرن
حالا شما سه نفر الان اینجا این فرصت خیلی خوبیه که
این آهنگ بلا چاو رو حالا نه اون ورژن ولی یه ورژن دیگه یه فرم دیگش رو آماده کنید
می دونم هم که آماده نیستین می دونم هم که تمرین ندارید ولی خب
- این کارو برا مردم... - انجام بدید لطفا
یه ذره سعی می کنیم هزار آواییش کنیم تا جایی که بتونیم
برای همراهی واقعا
پس همراه ما باشید این اجرای فوق العاده شما رو ببینیم
ممنون
مرگ مهسا امینی پس از امتناع از حجاب کامل
زنان "ساسکاچووان" کانادا به حمایت از زنان در ایران موهای خود را کوتاه میکنند
بعد از مرگ مهسا امینی تظاهرات زیادی در سراسر دنیا در حال برگزاری است
او تحت بازداشت گشت ارشاد که در مورد قوانین حجاب و پوشش زنان است، فوت شد
خاک این گندم تو خیابونه
خوشهی خشم من و تو تشنهی بارونه
حق ما کم نیست زانوی غم نیست
قلب ما که دور از هم نیست
دنیای تاره این یه آغازه
پنجره تا رویا بازه
یا همه با هم یا همه تنها
اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو!
میپریم از خواب یک شب مهتاب
ما که بیداریم تا فردا
آخرش زنجیر ظلم عالمگیر
میشکنه با دستای ما
خاک این گندم تو خیابونه
خوشهی خشم من و تو تشنهی بارونه
حق ما کم نیست زانوی غم نیست
قلب ما که دور از هم نیست
نیای تاره این یه آغازه
پنجره تا رویا بازه
یا همه با هم یا همه تنها
اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو!
میپریم از خواب یه شب مهتاب
ما که بیداریم تا فردا
آخرش زنجیر ظلم عالمگیر
میشکنه با دستای ما
یا همه با هم یا همه تنها
اوه، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو!
میپریم از خواب یه شب مهتاب
ما که بیداریم تا فردا
آخرش زنجیر، ظلم عالمگیر
میشکنه با دستای ما
بسیار عالی تازه اینو تمرینم نداشتید
- نه دیگه - دمتون هم گرم، فوق العاده بود
لطف دارید
این هزار آوا معنی خاصی داره؟
به جز حالا اون معنی که از روی کلماتش مشخصه
شما حساسیت خاصی هم روی اسمش داشتین
معنی خاصی داره بله
در زمانی که داشتیم دنبال اسم برای گروهمون می گشتیم
به یاد بلبل هزار افتادیم
که در واقع تنها گونه ای از بلبل هست که آوازش رو خلق میکنه
و هیچوقت یک آوازی رو تکرار نمیکنه
هر بار یک نغمه جدیدی رو میسازه
فقط در صورتی که آزاد باشه و در بند نباشه