×

我們使用cookies幫助改善LingQ。通過流覽本網站,表示你同意我們的 cookie 政策.

image

Famous Iranian Poets and Authors, Ferdowsi

Ferdowsi

ایرانیان فردوسی را بزرگ‌ترین شاعر فارسی زبان می دانند. حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال نهصد و چهل میلادی در روستایی در خراسان، شمال شرقی ایرن، به دنیا آمد. او آغاز زندگی را در دوران سامانیان و همزمان با جنبش استقلال‌خواهی و هویت‌طلبی ایرانیان سپری کرد. پس از تصرف ایران به دست عرب ها در قرن هفتم میلادی یکی از تاریک‌ترین دوره های تاریخ ایران آغاز شد. و زبان فارسی، دین زردشتی و فرهنگ بومی ایران با سلطۀ اعراب در خطر نابودی قرار گرفت. در همین دوران فردوسی با حمایت سامانیان که حامی احیای فرهنگ فارسی بودند، سرودن اثری بسیار مهم را آغاز کرد.

شاهنامه که در انگلیسی کتاب شاهان نامیده می شود، اثر برجستۀ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات فارسی است. شاهنامه کتابی است دربارۀ اسطوره‌ها و افسانه‌های پیش از اسلام و رخدادهای تاریخی مربوط به دوران ایرانی آریایی. فردوسی هنگامی سرودن شاهنامه را آغاز کرد که زبان پارسی هنوز در سراسر سرزمین‌های پارسی‌زبان به‌گونه‌ای یکدست و یکسان درنیامده‌ بود. و در لهجهٔ هر شهر و ناحیه، واژه‌ها و تعبیرهای ویژه وجود هر. شهر فردوسی در شاهنامه فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند داده است.

این اثر را که در بیشتر از پنجاه هزار بیت سروده شده، از بلندترین منظومه‌هایی می‌دانند که تا کنون نویسنده‌ای به تنهایی خلق کرده است.

در شاهنامه، قهرمانان ملی و پهلوانان اساطیری در مقابل نادرستی می ایستند. انسان‌های نیک در شاهنامه هرگز در برابر ستمگری سر خم نمی‌کنند، و از فدا شدن نمی ترسند.

درون مایۀ شاهنامه بر اساس آزادی خواهی و آزادگی مردم ایران است. پهلوانان شاهنامه مانند فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز ، کاوه، سهراب، اسفندیار و افراسیاب در جنگ دائمی برای کسب آزادی و آزادگی هستند.

فردوسی ویرایش اول شاهنامه را سه سال پیش از بر تخت ‌نشستنِ سلطان محمود غزنوی به‌ پایان رساند. او نزدیک به شانزده سالِ بعد، ویرایش دوم شاهنامه را در هفتاد و یک سالگی تمام کرد. فردوسی سرودن شاهنامه را تنها به دلیل علاقۀ شخصی به تاریخ ایران آغاز كرد. اما چون در طی این كار به تدریج ثروت و جوانی خود را از دست داد، به فكر افتاد كه آن را به نام پادشاه بزرگی درآورد. فردوسی با این تصور كه سلطان محمود، قدر او را خواهد دانست، شاهنامه را به نام او كرد. و به دربار او رفت. اما سلطان محمود كه بیشتر از تاریخ و داستان های پهلوانی، به اشعار ستایش آمیز شاعران علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را آنچنان كه شایسته اش بود، تشویق نكرد.

سرودن شاهنامه سی سال طول کشید. فردوسی در پایان شاهنامه، فردوسی با زیبایی تمام اثر خود را توصیف می‌کند. بنا بر گفتۀ او، شاهنامه اثری استوار از فرهنگ پارسی است که هم‌چون کاخی عظیم، پیکر فرهنگ پارسی را قوی نگه خواهد داشت.

نام شاهنامه را خود فردوسی بر اثرش نگذاشته است. به‌ دلیل شرح مفصل از پادشاهان دوره‌های مختلف در این کتاب، این نام را پس از مرگ فردوسی بر کتابش گذاشتند.

از خصوصیات شاهنامه، مصور بودن شعرهای آن است. فردوسی جزئیات وقایع شعرهایش را چنان دقیق به تصویر می‌کشد که خواننده خود را در کنار پهلوان شاهنامه می‌بیند.

شاهنامه سه بخش کلی دارد که سه دورۀ اساطیری، پهلوانی و تاریخی را شامل می‌شوند. فردوسی تاریخ ایران باستان از زمان آغاز تمدن ایرانیان تا انقراض حکومت ساسانیان توسط اعراب را در شاهنامه به تصویر می‌کشد. شاهنامه فردوسی با حملۀ اعراب به ایران زمین و غلبه آن‌ها بر ساسانیان خاتمه می‌یابد.

با وجود قدمت بیش از هزار سالۀ شاهنامه فردوسی، این کتاب برای مردم ایران همچنان دلنشین و قابل فهم است. شاهنامه خوانی سنتی است كه از قدیم در نقاط مختلف ایران اجرا می شود. طبق این رسم، گروهی دور هم می نشینند و قصه های شاهنامه را با وزن آهنگین می خوانند.

از زمان پا گرفتن هنر تئاتر در ایران، شاهنامه فردوسی منبعی برای علاقه‌مندان خلق آثار نمایشی بوده. و هنرمندان بزرگی بهترین آثار خود را با الهام از شاهنامه خلق کرده‌اند.

شاهنامه شناسان وجود قدیمی ترین نسخۀ خطی از شاهنامه فردوسی را در فلورانس ایتالیا تایید کرده‌اند. در ادبیات جهان، افراد بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از فردوسی به نیکی یاد کرده‌اند. در ایران روز بیست و پنجم اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نام‌گذاری شده ‌است. آرامگاه فردوسی در مجموعه ای فرهنگی در نزدیکی شهر مشهد است. شاهنامه چنان در قلب ایرانیان جای دارد که اسامی شخصیت های آن را بر روی فرزندان خود می گذارند، و آنان را از کودکی با داستان های شاهنامه آشنا می کنند.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

Ferdowsi Ferdowsi Ferdowsi Ferdowsi Ferdowsi Ferdowsi Фирдоуси Firdevsi

ایرانیان فردوسی را بزرگ‌ترین شاعر فارسی زبان می دانند. Iranians|Ferdowsi||the greatest||poet|Persian-speaking|Persian-speaking||consider |||||şair||||bilirler Iranians consider Ferdowsi to be the greatest Persian poet. Iraniërs beschouwen Ferdowsi als de grootste Perzische dichter. ایرانیان فردوسی دا. بزرگ‌ترین شاعر فارسی ذبان. می دانند حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال نهصد و چهل میلادی در روستایی در خراسان، شمال شرقی ایرن، به دنیا آمد. "Sage"|Abul-Qasim|Ferdowsi|||Nine hundred||940|AD||a village||Khorasan||northeastern|Iran||| Hekim|||||dokuz|||||||Horasan|||||| Hakim Abolghasem Ferdowsi was born in the year 940 AD in a village in Khorasan, northeastern Iran. او آغاز زندگی را در دوران سامانیان و همزمان با جنبش استقلال‌خواهی و هویت‌طلبی ایرانیان سپری کرد. He/She/It|beginning||||era|Samanid dynasty||at the same time||movement|independence-seeking|independence-seeking||identity-seeking|identity seeking||spent| ||||||Samaniler||aynı zamanda||hareketi|bağımsızlık|||kimlik|talebi||geçirdi| Er begann sein Leben während der samanidischen Ära und gleichzeitig mit der iranischen Unabhängigkeit, Identität und Identitätsbewegung. He spent the beginning of his life during the Samanid era and at the same time as the independence and identity seeking movement of Iranians. Hij begon zijn leven tijdens het Samanid-tijdperk en tegelijkertijd met de Iraanse onafhankelijkheid, identiteit en identiteitsbeweging. پس از تصرف ایران به دست عرب ها در قرن هفتم میلادی یکی از تاریک‌ترین دوره های تاریخ ایران آغاز شد. ||conquest||||Arabs||||seventh century AD||||darkest||||||| ||fetih||||Arap||||||||karanlık||||||| After the capture of Iran by the Arabs in the 7th century AD, one of the darkest periods in the history of Iran began. Na de bezetting van Iran door de Arabieren in de zevende eeuw na Christus begon een van de donkerste periodes in de geschiedenis van Iran. و زبان فارسی، دین زردشتی و فرهنگ بومی ایران با سلطۀ اعراب در خطر نابودی قرار گرفت. |||Zoroastrian religion|Zoroastrian religion||culture|native culture|||domination|the Arabs||"in danger"|destruction|was placed| |||||||yerel||||||tehlike|yok olma|| Und die persische Sprache, die zoroastrische Religion und die indigene Kultur des Iran waren durch die Herrschaft der Araber vom Aussterben bedroht. And the Persian language, Zoroastrian religion and the native culture of Iran were in danger of being destroyed by the domination of the Arabs. En de Perzische taal, de religie van Zarathoestra en de inheemse cultuur van Iran werden met uitsterven bedreigd door de overheersing van de Arabieren. در همین دوران فردوسی با حمایت سامانیان که حامی احیای فرهنگ فارسی بودند، سرودن اثری بسیار مهم را آغاز کرد. |this||||support|Samanid dynasty||supporter|revival of|||were|composing|important work||||began| |||||desteği|||destekçisi|canlandırma||||yazmak|eser||||| During this period, Ferdowsi, with the support of Samanis, who supported the revival of Persian culture, began to compose a very important work. Tegelijkertijd begon Ferdowsi, met de steun van de Samaniden, die de heropleving van de Perzische cultuur steunden, een zeer belangrijk werk te componeren.

شاهنامه که در انگلیسی کتاب شاهان نامیده می شود، اثر برجستۀ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات فارسی است. Book of Kings|||English||Kings|called|||work|prominent|||||||writings|of|literature|| |||||şahlar|adlandırılır|||eser|önemli|||||||eser|||| The Shahnameh, which is called the Book of Kings in English, is the prominent work of Ferdowsi and one of the greatest works of Persian literature. شاهنامه کتابی است دربارۀ اسطوره‌ها و افسانه‌های پیش از اسلام و رخدادهای تاریخی مربوط به دوران ایرانی آریایی. Shahnameh|a book|||myths|||Legends||||||historical events||||||Aryan Iranian era ||||mitoloji|||masallar||||||olaylar||ait||||Ariya Shahnameh is a book about pre-Islamic myths and legends and historical events related to the Aryan Iranian era. Shahnameh is een boek over pre-islamitische mythen en legendes en historische gebeurtenissen met betrekking tot de Arische Perzische periode. فردوسی هنگامی سرودن شاهنامه را آغاز کرد که زبان پارسی هنوز در سراسر سرزمین‌های پارسی‌زبان به‌گونه‌ای یکدست و یکسان درنیامده‌ بود. |"when"|composing|Shahnameh|||||language|Persian language|still||throughout|lands|of the lands|||in|in a way||uniform||uniform|had not unified| |zamanında||||||||Farsça|||bütününde||||||||tekdüze||aynı|gelişmemişti| Ferdowsi begann mit dem Komponieren des Shahnameh, als die persische Sprache im gesamten persischsprachigen Land noch nicht einheitlich verstanden wurde. Ferdowsi started composing the Shahnameh when the Persian language had not yet spread uniformly throughout the Persian-speaking lands. Ferdowsi begon met het samenstellen van de Shahnameh toen de Perzische taal nog niet uniform werd begrepen in de Perzisch-sprekende landen. و در لهجهٔ هر شهر و ناحیه، واژه‌ها و تعبیرهای ویژه وجود هر. شهر and||dialect|every|city||region|words|||expressions|distinctive|||city ||şehrin aksanı||||bölge|kelime|||ifadeler|||| And in the dialect of each city and region, there are special words and interpretations of each existence. city En in het dialect van elke stad en elk district waren er speciale woorden en uitdrukkingen. و. در لهجه هر. شهر و ناحیه واثها و تعبیرای ویژه. وجود هر شهر فردوسی در شاهنامه فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند داده است. ||||||||||culture|Iran|after|||connected|| |||||||||||||||bağlamak|bağlamak| In Shahnameh, Ferdowsi has linked the culture of Iran before Islam with the culture of Iran after Islam. In Shahnameh heeft Ferdowsi de pre-islamitische Iraanse cultuur gekoppeld aan de post-islamitische Iraanse cultuur.

این اثر را که در بیشتر از پنجاه هزار بیت سروده شده، از بلندترین منظومه‌هایی می‌دانند که تا کنون نویسنده‌ای به تنهایی خلق کرده است. |work|(accusative particle)|||most||fifty thousand||verses|composed|||most significant|epic poem|||they consider|||"until now"|author|||alone|created|has created| ||||||||||||||şiir külliyatı||||||şimdiye kadar||||yalnızlık||| This work, composed in more than fifty thousand verses, is considered one of the longest poems ever created by a single writer. Dit werk, geschreven in meer dan vijftigduizend verzen, wordt beschouwd als een van de hoogste gedichten die ooit door één auteur zijn geschreven.

در شاهنامه، قهرمانان ملی و پهلوانان اساطیری در مقابل نادرستی می ایستند. |Shahnameh|heroes|national||legendary heroes|mythical|In|against|injustice||stand against ||kahramanlar||||mitolojik|||haksızlık||dururlar In Shahnameh stehen Nationalhelden und mythische Helden der Lüge entgegen. In the Shahnameh, national heroes and mythological warriors stand against injustice. In Shahnameh verzetten nationale helden en mythische helden zich tegen valsheid. انسان‌های نیک در شاهنامه هرگز در برابر ستمگری سر خم نمی‌کنند، و از فدا شدن نمی ترسند. Human beings||good|||never||against|oppression|head|bow down|||||sacrifice themselves|||are not afraid insan|||||||karşısında|zulüm||eğilmek|||||fedakarlık|||korkmazlar Good people in the Shahnameh never bow down to oppression, and are not afraid of sacrifice. Goede mensen in Shahnameh buigen nooit voor onderdrukking en zijn niet bang voor opoffering.

درون مایۀ شاهنامه بر اساس آزادی خواهی و آزادگی مردم ایران است. essence|theme|||the basis of|Freedom|"seeking"||nobility||| |maddesi||||özgürlük|||özgürlük||| Das Thema Shahnameh basiert auf dem Wunsch nach Freiheit und Freiheit des iranischen Volkes. The content of the Shahnameh is based on the desire for freedom and freedom of the Iranian people. Het thema van Shahnameh is gebaseerd op het verlangen naar vrijheid en vrijheid van het Iraanse volk. پهلوانان شاهنامه مانند فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز ، کاوه، سهراب، اسفندیار و افراسیاب  در جنگ دائمی برای کسب آزادی و آزادگی هستند. Heroes||like|Fereydun|Siavash|Kay Khosrow|Rostam|Goudarz|Kaveh|Sohrab|Esfandiar||Afrasiab||war|perpetual||gain|freedom||freedom| |||Fereydun|Siyavuş|Keyhüsrev||Güderz|Kave||İsfendiyar||Afrasyab||savaş|daimi||kazanmak|||| Shahnameh-Helden wie Fereydoun, Siavash, Kaykhosrow, Rostam, Goodarz, Kaveh, Sohrab, Esfandiar und Afrasiab kämpfen ständig um Freiheit und Freiheit. The heroes of Shahnameh, such as Fereydon, Siavash, Ki Khosro, Rostam, Guderz, Kaveh, Sohrab, Esfandiar and Afrasiab, are in a constant war for freedom. Shahnameh-helden zoals Fereydoun, Siavash, Kaykhosrow, Rostam, Goodarz, Kaveh, Sohrab, Esfandiar en Afrasiab zijn in een constante strijd voor vrijheid en vrijheid.

فردوسی ویرایش اول شاهنامه را سه سال پیش از بر تخت ‌نشستنِ سلطان محمود غزنوی به‌ پایان رساند. |edition||||||||on|throne|ascending to the throne|Sultan|Mahmud|Ghaznavid||completion|completed |editi||||||||||oturması|Sultan|Mahmud|Gazneli|||rende Ferdowsi vollendete die erste Ausgabe des Shahnameh drei Jahre vor der Inthronisierung von Sultan Mahmud von Ghazni. Ferdowsi finished the first edition of Shahnameh three years before Sultan Mahmud of Ghaznavi ascended the throne. Ferdowsi voltooide de eerste editie van de Shahnameh drie jaar voor de troonsbestijging van Sultan Mahmud van Ghazni. او نزدیک به شانزده سالِ بعد، ویرایش دوم شاهنامه را در هفتاد و یک سالگی تمام کرد. |close to||sixteen years later|years of||second edition|||||seventy|||at the age of seventy-one|| Nearly sixteen years later, he finished the second edition of the Shahnameh at the age of seventy-one. Bijna zestien jaar later voltooide hij de tweede editie van de Shahnameh op eenenzeventigjarige leeftijd. فردوسی سرودن شاهنامه را تنها به دلیل علاقۀ شخصی به تاریخ ایران آغاز كرد. |composing|||||reason|personal interest|personal interest|||||began |||||||ilgi||||||başladı Ferdowsi started writing the Shahnameh only because of his personal interest in the history of Iran. Ferdowsi begon de Shahnameh uitsluitend uit persoonlijke interesse in de Iraanse geschiedenis te componeren. اما چون در طی این كار به تدریج ثروت و جوانی خود را از دست داد، به فكر افتاد كه آن را به نام پادشاه بزرگی درآورد. |||during|this|work|in|gradually|wealth||youth|||||lost||thought of|he thought|"to"|||||king|great king|"make it for" |||||iş||||||||||||fikir||ki|||||||çıkarma Aber als er allmählich seinen Reichtum und seine Jugend verlor, dachte er daran, ihn nach einem großen König zu benennen. But because during this work he gradually lost his wealth and youth, he thought of naming it after a great king. Maar toen hij geleidelijk zijn rijkdom en jeugd verloor, dacht hij erover om het naar een grote koning te vernoemen. فردوسی با این تصور كه سلطان محمود، قدر او را خواهد دانست، شاهنامه را به نام او كرد. |||belief|that|Sultan||appreciate|him||"will"|would appreciate||||||did |||düşünce||||||||bilecektir|||||| Ferdowsi made the Shahnameh in his name with the idea that Sultan Mahmud would appreciate him. Ferdowsi, ervan uitgaande dat Sultan Mahmud hem zou waarderen, noemde de Shahnameh naar hem. و به دربار او رفت. ||to his court|| and went to his court. En ging naar zijn hof. اما سلطان محمود كه بیشتر از تاریخ و داستان های پهلوانی، به اشعار ستایش آمیز شاعران علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را آنچنان كه شایسته اش بود، تشویق نكرد. |Sultan|Mahmud|that|||||epic tales||heroic tales||poems|praise-filled|praiseful|poets|interest|liked|value|speech|Ferdowsi||did not appreciate||||as much as|as|deserved|||encourage|did not ||||||||||kahramanlık||şiirler|övgü|övgü dolu||||||||bilmedi||||öyle||layık|||teşvik|etmedi Aber Sultan Mahmud, der sich mehr für die lobenswerten Gedichte der Dichter als für die Geschichte und die Geschichten des Heldentums interessierte, schätzte Ferdowsis Worte nicht und ermutigte ihn nicht so, wie er es verdient hatte. But Sultan Mahmud, who was more interested in the praise poems of poets than history and heroic stories, did not appreciate Ferdowsi's words and did not encourage him as he deserved. Maar Sultan Mahmud, die meer geïnteresseerd was in de prijzenswaardige gedichten van dichters dan in de geschiedenis en verhalen van heldendom, waardeerde Ferdowsi's woorden niet en moedigde hem niet aan zoals hij verdiende.

سرودن شاهنامه سی سال طول کشید. composing||||| |||||aldı Es dauerte dreißig Jahre, um das Shahnameh zu komponieren. It took thirty years to compose Shahnameh. Het duurde dertig jaar om de Shahnameh samen te stellen. فردوسی در پایان شاهنامه، فردوسی با زیبایی تمام اثر خود را توصیف می‌کند. ||end||Ferdowsi||beauty||work|||describes||describes ||||||güzellik|||||tanımlar|| Ferdowsi Am Ende von Shahnameh beschreibt Ferdowsi seine gesamte Arbeit wunderschön. At the end of Shahnameh, Ferdowsi beautifully describes his entire work. Ferdowsi Aan het einde van Shahnameh beschrijft Ferdowsi prachtig zijn hele werk. بنا بر گفتۀ او، شاهنامه اثری استوار از فرهنگ پارسی است که هم‌چون کاخی عظیم، پیکر فرهنگ پارسی را قوی نگه خواهد داشت. According to|on|"statement"|||work|solid||||||also|like|palace|grand|body|culture||it|||| göre||sözü||||sağlam||||||||sarayı|büyük|bedeni||||güçlü||| Ihm zufolge ist Shahnameh ein solides Werk der persischen Kultur, das wie ein riesiger Palast den Körper der persischen Kultur stark halten wird. According to him, Shahnameh is a strong work of Persian culture, which will keep the body of Persian culture strong like a huge palace. Volgens hem is Shahnameh een solide werk van de Perzische cultuur dat, net als een enorm paleis, het lichaam van de Perzische cultuur sterk zal houden.

نام شاهنامه را خود فردوسی بر اثرش نگذاشته است. ||||||his work|has left| ||||||eserine|bırakmamış| Ferdowsi selbst hat den Shahnameh nicht nach ihm benannt. Ferdowsi himself did not put the name Shahnameh on his work. Ferdowsi zelf noemde de Shahnameh niet naar hem. به‌ دلیل شرح مفصل از پادشاهان دوره‌های مختلف در این کتاب، این نام را پس از مرگ فردوسی بر کتابش گذاشتند. ||detailed description|detailed description||kings|||||this|||||||death||||placed on |||||krallar||||||||||||ölüm|||kitabına| Because of the detailed description of the kings of different periods in this book, this name was given to his book after Ferdowsi's death. Vanwege de gedetailleerde beschrijving van de koningen uit verschillende periodes in dit boek, werd deze naam aan zijn boek gegeven na de dood van Ferdowsi.

از خصوصیات شاهنامه، مصور بودن شعرهای آن است. |characteristics||illustrated||poems||is |özellikler||resimli||şiirler|| Eine der Eigenschaften von Shahnameh ist, dass seine Gedichte illustriert sind. One of the characteristics of the Shahnameh is that its poems are illustrated. Een van de kenmerken van Shahnameh is dat de gedichten worden geïllustreerd. فردوسی جزئیات وقایع شعرهایش را چنان دقیق به تصویر می‌کشد که خواننده خود را در کنار پهلوان شاهنامه می‌بیند. |details|events|his poems||so|precisely||depict||paints||reader|||||hero of Shahnameh|||sees himself |ayrıntılar||şiirleri||öyle|doğru||görüntü||çizer|||||||pehlivan||| Ferdowsi schildert die Details der Ereignisse seiner Gedichte so genau, dass sich der Leser neben dem Helden des Shahnameh sieht. Ferdowsi depicts the details of the events of his poems so accurately that the reader sees himself next to the hero of Shahnameh. Ferdowsi geeft de details van de gebeurtenissen in zijn gedichten zo nauwkeurig weer dat de lezer naast de held van de Shahnameh staat.

شاهنامه سه بخش کلی دارد که سه دورۀ اساطیری، پهلوانی و تاریخی را شامل می‌شوند. ||part|general||||period|mythical|heroic age||||includes||are |||||||||||||||şunlar Shahnameh has three general parts that include three mythological, heroic and historical periods. De Shahnameh heeft drie algemene secties die drie mythologische, heroïsche en historische periodes omvatten. فردوسی تاریخ ایران باستان از زمان آغاز تمدن ایرانیان تا انقراض حکومت ساسانیان توسط اعراب را در شاهنامه به تصویر می‌کشد. |||ancient|||begins|civilization|||extinction|government|Sassanids|by the Arabs|||||||| |||||||||||hükümet|Sasaniler||||||||| Ferdowsi depicts the history of ancient Iran from the beginning of Iranian civilization to the extinction of Sassanid rule by Arabs in Shahnameh. Ferdowsi beschrijft de geschiedenis van het oude Iran vanaf het begin van de Iraanse beschaving tot het uitsterven van de Sassanidische heerschappij door de Arabieren in de Shahnameh. شاهنامه فردوسی با حملۀ اعراب به ایران زمین و غلبه آن‌ها بر ساسانیان خاتمه می‌یابد. Shahnameh|||attack||||||victory|them|them|||ends||ends |||saldırı||||||zafer|||||||sona erer Ferdowsi's Shahnameh ends with the Arab attack on Iran and their victory over the Sasanians. Ferdowsi's Shahnameh eindigt met de Arabische invasie van Iran en hun overwinning op de Sassaniden.

با وجود قدمت بیش از هزار سالۀ شاهنامه فردوسی، این کتاب برای مردم ایران همچنان دلنشین و قابل فهم است. ||antiquity||||centuries||||||||still|charming and pleasant||accessible, understandable|understanding| ||||||yıllık|||||||||güzel||anlaşılır|| Trotz der Tatsache, dass Ferdowsis Shahnameh mehr als tausend Jahre alt ist, ist dieses Buch für das iranische Volk immer noch angenehm und verständlich. Despite Ferdowsi's Shahnameh being more than a thousand years old, this book is still pleasant and understandable for the people of Iran. Ondanks het feit dat Ferdowsi's Shahnameh meer dan duizend jaar oud is, is dit boek nog steeds prettig en begrijpelijk voor de mensen in Iran. شاهنامه خوانی سنتی است كه از قدیم در نقاط مختلف ایران اجرا می شود. |reading of Shahnameh|traditional||that||ancient||places|||performed|| |okuma|||||eski||noktalar|||edilir|| Reading the Shahnameh is a tradition that has been performed in different parts of Iran since ancient times. Shahnameh lezen is een traditie die al heel lang in verschillende delen van Iran wordt opgevoerd. طبق این رسم، گروهی دور هم می نشینند و قصه های شاهنامه را با وزن آهنگین می خوانند. according to||tradition|group||||||tales|||||rhythmic meter|melodic||they read |||bir grup||||otururlar||||||||ahenkli|| According to this custom, a group sits together and reads the stories of the Shahnameh with melodious weight. Volgens deze gewoonte zit een groep bij elkaar en leest de verhalen van Shahnameh met melodieus gewicht.

از زمان پا گرفتن هنر تئاتر در ایران، شاهنامه فردوسی منبعی برای علاقه‌مندان خلق آثار نمایشی بوده. ||standing|taking|art|theater|||||source|||enthusiasts|creating|works|theatrical|has been ||adım|||tiyatro||||||||ilgilenenler|||gösteri sanatları| Seit der Gründung der Theaterkunst im Iran ist Ferdowsis Shahnameh eine Quelle für diejenigen, die sich für Theaterstücke interessieren. Since the beginning of theater art in Iran, Ferdowsi's Shahnameh has been a source for those interested in creating dramatic works. Sinds de oprichting van theatrale kunst in Iran is Ferdowsi's Shahnameh een bron voor diegenen die geïnteresseerd zijn in het maken van toneelstukken. و هنرمندان بزرگی بهترین آثار خود را با الهام از شاهنامه خلق کرده‌اند. |artists|||works||||inspiration|||created|| ||||||||ilham||||| And great artists have created their best works inspired by Shahnameh.

شاهنامه شناسان وجود قدیمی ترین نسخۀ خطی از شاهنامه فردوسی را در فلورانس ایتالیا تایید کرده‌اند. |scholars|scholars|||copy|manuscript||||||Florence||confirm|| |şairler|||||eli yazma||||||Floransa||onaylamak|| Shahnameh-Gelehrte haben die Existenz des ältesten Manuskripts von Ferdowsis Shahnameh in Florenz, Italien, bestätigt. Shahnameh scholars have confirmed the existence of the oldest manuscript of Ferdowsi's Shahnameh in Florence, Italy. Shahnameh-geleerden hebben het bestaan van het oudste manuscript van Ferdowsi's Shahnameh in Florence, Italië, bevestigd. در ادبیات جهان، افراد بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از فردوسی به نیکی یاد کرده‌اند. |literature||individuals||such as|Goethe||Victor|Hugo||||goodness||| ||||||Goethe|||Hugo||||iyilik||| In world literature, great people like Goethe and Victor Hugo have mentioned Ferdowsi well. In de wereldliteratuur hebben grote mensen als Goethe en Victor Hugo Ferdowsi geprezen. در ایران روز بیست و پنجم اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نام‌گذاری شده ‌است. ||||||May||||commemoration|||naming|| |||||||||||||verme|| Im Iran wird der 25. Ordibehesht als Ferdowsi-Gedenktag bezeichnet. In Iran, the 25th of May is named as Ferdowsi Commemoration Day. In Iran wordt de 25e van Ordibehesht Ferdowsi Herdenkingsdag genoemd. I Iran er 25. mai kalt Ferdowsi-minnedagen. آرامگاه فردوسی در مجموعه ای فرهنگی در نزدیکی شهر مشهد است. tomb|||complex||||||Mashhad| mezar |||||||||| Das Ferdowsi-Grab befindet sich in einem Kulturkomplex in der Nähe der Stadt Mashhad. Ferdowsi's tomb is in a cultural complex near the city of Mashhad. Ferdowsi Tomb bevindt zich in een cultureel complex nabij de stad Mashhad. شاهنامه چنان در قلب ایرانیان جای دارد که اسامی شخصیت های آن را بر روی فرزندان خود می گذارند، و آنان را از کودکی با داستان های شاهنامه آشنا می کنند. |such||heart|||||names|character||||||children|||they name||they|them||childhood||||||| |||||||||||||||||||||||çocukluk|||||tanıştırıyorlar|| Die Shahnameh sind so tief in den Herzen der Iraner verwurzelt, dass sie ihre Charaktere nach ihren Kindern benennen und ihnen die Geschichten der Shahnameh von Kindheit an vorstellen. The Shahnameh is so deeply in the hearts of Iranians that they name their children after its characters, and introduce them to the stories of the Shahnameh from childhood. De Shahnameh is zo diep geworteld in de harten van Iraniërs dat ze de personages naar hun kinderen vernoemen en hen kennis laten maken met de verhalen van de Shahnameh van kinds af aan.