×

Vi använder kakor för att göra LingQ bättre. Genom att besöka sajten, godkänner du vår cookie-policy.

image

LingQ Mini Stories - Formal, 57 - ترافیک

این داستان در مورد نوید میباشد که در ترافیک گیر کرده است.

الف) نوید از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرود و برمیگردد. او فکر می کند که یک راه برای کاهش ترافیک این است که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت؛ چرا که این کار به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است.

هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شد، اما بسیاری از مردم از استفاده از این روش امتناع کردند چونکه آنها بیشترشانمیخواستند حریم خصوصی خود را در هنگام رانندگی داشته باشند.

بعضی از افراد هم ممکن است نگران بوده اند که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشوند، سفر کنند.

در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود دارد. تنها اتومبیل هایی با دو، سه یا تعدادسرنشین بیشتر می توانند در این خطوط رانندگی کنند.

هم مسیری می تواند به شما کمک کند که سریعتر به سر کار برسید، هرچند مردم نیاز به تغییر برخی از عادت های خود دارند.

طی چند سال گذشته، هم مسیریتوسعه یافته است، زیرا ترافیک در حال بدتر شدن است.

هم مسیری می تواند زمان و پول مسافران را نجات دهد، اما شاید مهمتر از آن، استفاده از این روش برای محیط زیست خوب باشد.

این داستان همانند داستان بالا بوده و توسط نوید نقل میشود.

ب) من از اینکه در ترافیک گیر کنم متنفر بودم، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرفتم و برمیگشتم. من فکر کردم که یک راه برای کاهش ترافیک این بود که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت؛ چرا که این کار به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده بود.

هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شده بود، اما بسیاری از مردم از استفاده از این روش امتناع کرده بودند چونکه بیشتر آنها میخواستند حریم خصوصی خود را در هنگام رانندگی داشته باشند.

من همچنین کمی نگران بوده ام که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند، سفر کنم.

در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود داشت.

تنها اتومبیل هایی با دو، سه یا تعداد سرنشین بیشتر می توانستند در این خطوط رانندگی کنند.

من این جریان را دوست دارم. هم مسیری به من کمک میکند که سریع تر به سر کار برسم، هرچند نیاز بود که من برخی از عادت های خود را تغییر دهم.

طی چند سال گذشته، هم مسیری توسعه یافته است، زیرا ترافیک در حال بدتر شدن بوده است.

هم مسیری توانسته است زمان و پول مسافران را نجات دهد، اما شاید مهمتر از آن، استفاده از این روش برای محیط زیست خوب بوده است.

این سوالات مربوط به دو داستان بالا میباشند. میتوانید آنها را حل کنید یا فقط به صدای جواب آنها گوش دهید.

سوالات:

الف) 1) نوید از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرود و برمیگردد. نوید به طور خاص چه زمانی از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است؟ او از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرود و برمیگردد.

2) او فکر می کند که یک راه برای کاهش ترافیک این است که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت. نوید فکر می کند که یک راه برای اینکه ترافیک کاهش یابد چیست؟ او فکر می کند که یک راه برای کاهش ترافیک این است که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت.

3) به اشتراک گذاشتن یک ماشین با شخصی دیگر به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است. به اشتراک گذاشتن یک ماشین با شخصی دیگر به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است یا بیشتر؟ به اشتراک گذاشتن یک ماشین با شخصی دیگر به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است.

4) هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شده بود. آیا هم مسیری سال پیش آغاز شد؟ نه،هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شده بود.

ب) 5)من همچنین کمی نگران بوده ام که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند، سفر کنم. من در مورد سفر با خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند چه حسی داشتم؟ من کمی نگران بوده ام که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند، سفر کنم.

6)در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود داشت. برخی از شهرها چه چیزی داشتند؟ در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود داشت.

7) تنها اتومبیل هایی با دو، سه یا تعداد سرنشین بیشتر می توانند در این خطوط رانندگی کنند. اتومبیل هایی که می توانند در این خطوط رانندگی کنند چه تعداد سرنشین را باید داشته باشند؟ اتومبیل هایی با دو، سه یا تعداد سرنشین بیشتر می توانند در این خطوط رانندگی کنند.

8) طی چند سال گذشته، هم مسیری توسعه یافته است، زیرا ترافیک در حال بدتر شدن بوده است. چرا طی چند سال گذشته، هم مسیری توسعه یافته است؟ آن توسعه یافته است زیرا ترافیک در حال بدتر شدن بوده است.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

این داستان در مورد نوید میباشد که در ترافیک گیر کرده است. ||||Navid||||||| ||||노이드||||교통체증||| ||||Navid|"is about"|||traffic|stuck|| Diese Geschichte handelt von Björn, der im Verkehr steckt. This is a story about Bill getting stuck in traffic. Esta es la historia de Carlos, un hombre que odia estar atrapado en el tráfico. Cette histoire parle de Jules, qui est coincé dans la circulation. Questa è la storia di Bill e del car pooling. 다음은 카풀링에 관심을 갖기 시작한 철수에 관한 이야기다. Que tal você oferecer uma carona para diminuir o engarrafamento Эта история о Василий, который застрял в пробке. 这个故事是关于的。

الف) نوید از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرود و برمیگردد. ||||||||hasst es|||wenn||||||| |Navid||||traffic|get stuck||hates||especially when|when|||||goes||comes back |||||||||||때||||||| أ) يكره نافيد أن يكون عالقًا في زحمة السير ، خاصة عندما يذهب من وإلى العمل. A) Björn hasst es, im Verkehr steckenzubleiben, besonders wenn er zur Arbeit pendelt. A) Bill hates being stuck in traffic, especially when commuting to and from work. A) Carlos odia estar atrapado en el tráfico, especialmente cuando se viaja hacia y desde el trabajo. A) Jules déteste être coincé dans la circulation, en particulier lors des trajets entre son domicile et le travail. A) Bill odia essere bloccato nel traffico, soprattutto durante il trasferimento da e per il lavoro. A) 철수는 특히 회사 출퇴근길의 교통 정체를 싫어한다. A) Navid heeft een hekel aan vastlopen in het verkeer, vooral als hij naar zijn werk en weer terug gaat. A) Bil odeia estar preso no trânsito, especialmente quando vai para o trabalho. А) Василий ненавидит застревать в пробках, особенно по дороге на работу и с работы. A) 比尔 不 喜欢 堵车 , 尤其 是 上下班 的 时候 。 او فکر می کند که یک راه برای کاهش ترافیک این است که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت؛ چرا که این کار به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است. ||||||||||||||||||||teilen|||||||||Auto||weniger||| ||||||||reduce|traffic congestion||"is"||||||another person|another person||share|shared|because|||||means|"there being"|automobiles||fewer||road| ||||||||||||||||||||공유|||||||||자동차||적은||도로| يعتقد أن إحدى الطرق لتقليل حركة المرور هي مشاركة السيارة مع شخص آخر ؛ لأن هذا يعني عددًا أقل من السيارات على الطريق. Er denkt, dass eine Möglichkeit, den Verkehr zu reduzieren, darin besteht, ein Auto mit jemand anderem zu teilen, da dies weniger Autos auf der Straße bedeuten würde. He thinks that one way to reduce traffic is to share a car with someone else, since that would mean fewer cars on the road. Él piensa que una forma de reducir el tráfico es compartir el auto con otra persona, ya que eso significaría menos autos en la carretera. Il pense qu'une bonne façon de réduire le trafic serait de partager une voiture avec quelqu'un d'autre, car cela signifierait moins de voitures sur les routes. Pensa che un modo per ridurre il traffico sarebbe quello di condividere una macchina con qualcun altro poiché ciò significherebbe meno auto sulla strada. 그는 교통 체증을 줄이는 하나의 방법은 다른 사람과 차를 함께 타는 것이라고 생각한다왜냐하면 그렇게 하면 도로 위에 차가 줄어들 것이기 때문이다. Hij denkt dat een manier om het verkeer te verminderen, is door een auto met iemand anders te delen; Omdat het betekent dat er minder auto's op de weg rijden. Ele acha que uma maneira de reduzir o tráfego é compartilhar o carro com outra pessoa, pois isso significaria menos carros na rua. Он думает, что один из способов уменьшить трафик – подвозить кого-нибудь на своей машине, так как это значило бы меньше машин на дороге. 他 认为 减缓 交通拥堵 的 一个 方法 是 和 别人 拼车 , 这样 路上 的 车 就 会少 一些 。

هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شد، اما بسیاری از مردم از استفاده از این روش امتناع کردند چونکه آنها بیشترشانمیخواستند حریم خصوصی خود را در هنگام رانندگی داشته باشند. |Mitfahrgelegenheit||||Jahrzehnte|||||||||||||verzichteten||||die meisten wollten|Privatsphäre|Privatsphäre||||||| "also"|ride-sharing|first time|time||decades ago|ago|began|||||||use of|||method|refused||because||"most wanted"|privacy|privacy||||while|driving|have|be |||||년||||||||||||방법|거부||||대부분|프라이버시|사생활||||||| بدأ استخدام Carpooling لأول مرة منذ بضعة عقود ، لكن العديد من الناس رفضوا استخدامه لأنهم أرادوا خصوصيتهم أثناء القيادة. Fahrgemeinschaften wurden vor einigen Jahrzehnten eingeführt, aber viele Menschen wehrten sich dagegen, vor allem, weil sie ihre Privatsphäre während der Fahrt schätzten. Carpooling first started a few decades ago but many people resisted it mostly because they liked their privacy while driving. El uso compartido de autos empezó hace algunas décadas pero muchas personas se resistieron principalmente porque disfrutaban de su privacidad mientras conducían. Le covoiturage a fait irruption il y a quelques décennies, mais beaucoup de personnes y ont résisté principalement parce qu'elles tenaient à leur intimité en conduisant. Il car pooling è iniziato qualche decennio fa, ma molte persone lo rifiutarono soprattutto perché amavano la loro privacy durante la guida. 카풀링은 수십년 전에 처음 시작되었지만 많은 사람들이 거부감을 가졌다그 주된 이유는 사람들이 차를 탈 때 자기만의 프라이버시를 선호했기 때문이다. Co-route begon een paar decennia geleden, maar veel mensen weigerden deze methode te gebruiken omdat de meesten van hen hun eigen privacy wilden hebben tijdens het rijden. O carro compartilhado começou há algumas décadas, mas muitas pessoas resistiram principalmente porque gostaram da sua privacidade durante a condução. Карпулинг впервые появился несколько десятилетий назад, но многие сопротивлялись его распространению, главным образом из-за того, что им нравилось их ощущение приватности во время езды. 拼车 几十年 前 就 开始 了 , 但是 很多 人 拒绝 它 主要 因为 他们 喜欢 驾驶 时 的 隐私 。

بعضی از افراد هم ممکن است نگران بوده اند که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشوند، سفر کنند. |||||||||||||||Fahrzeuge|||Fremde||gefahren werden||| Some||individuals||might be||worried||||how safe|safe||||cars||by|strangers||driven|are driven|travel| |||||||||||||||자동차|||||운전되는||| قد يشعر بعض الأشخاص بالقلق أيضًا بشأن مدى أمان السفر في سيارات يقودها غرباء. Einige Leute sorgten sich vielleicht auch darum, wie sicher es ist,in Autos unterwegs zu sein, die von Fremden gesteuert werden. Some people might also have been concerned about how safe it would be if they traveled in cars driven by strangers. Algunas personas también podrían haber estado preocupadas acerca de la seguridad de viajar en autos conducidos por extraños. Certaines personnes s'inquiétaient aussi par rapport à la sécurité durant le trajet dans des voitures conduites par des inconnus. Alcune persone avrebbero anche potuto essere preoccupate circa la sicurezza di viaggiare in macchine guidate da sconosciuti. 어떤 사람들은 남이 운전하는 차를 타는 것이 안전한지에 대해서 또한 우려했을지도 모른다. Sommige mensen maken zich misschien ook zorgen over hoe veilig het is om te reizen in auto's die worden bestuurd door vreemden. Algumas pessoas também poderiam ter se preocupado com o quão seguro seria se eles viajassem em carros conduzidos por estranhos. Некоторые могли также быть обеспокоены тем, насколько безопасно ездить в машинах, управляемых незнакомцами. 有些 人 也 担心 坐 陌生人 开 的 车 的 安全性 。

در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود دارد. |||Städte|||||||| |some||cities|lanes|carpool|carpool lane|dedicated||highway|exist| |||도시들|노선|||특별한|||| في بعض المدن ، توجد ممرات خاصة على الطريق السريع. In einigen Städten gibt es spezielle Fahrspuren für Fahrgemeinschaften. In some cities, there are special carpooling lanes on the highway. En algunas ciudades, hay carriles especiales en las carreteras para los autos compartidos. Dans certaines villes, il y a des voies spéciales réservées au covoiturage sur l'autoroute. In alcune città, ci sono corsie speciali per il car pooling sulle autostrade. 몇몇 도시에는 고속도로에 카풀링 특별 차선이 있다. In sommige steden zijn er ook rijstroken langs de snelweg. Em algumas cidades, há pistas especiais de carona na rodovia. В некоторых городах на шоссе есть специальные полосы движения. 在 有 的 城市 , 在 高速 路上 已经 有 特殊 的 拼车 通道 。 تنها اتومبیل هایی با دو، سه یا تعدادسرنشین بیشتر می توانند در این خطوط رانندگی کنند. only|automobiles||||||Number of passengers|more passengers|can|can|in||carpool lanes|| |||||||승객 수|||할 수 있다||||| يمكن فقط للسيارات التي تقل شخصين أو ثلاثة ركاب أو أكثر القيادة في هذه المسارات. Nur Autos mit zwei, drei oder mehr Personen dürfen auf diesen Spuren fahren. Only cars with two ,three or more people can drive in those lanes. Solo los autos con dos, tres o más personas pueden conducir en esos carriles. Seules les voitures avec deux, trois personnes ou plus peuvent rouler sur ces voies. Solo machine con 2,3 o più persone possono viaggiare in quelle corsie. 두세 명 혹은 그 이상의 사람들이 탄 차들만 이 차선을 달릴 수 있다. Alleen auto's met twee, drie of meer passagiers kunnen op deze rijstroken rijden. Somente carros com duas, três ou mais pessoas podem dirigir nessas pistas. В этих полосах движения могут ездить только автомобили с двумя, тремя или более людьми. 只有 载有 两三名 或者 更 多 乘客 的 车 可以 通行 。

هم مسیری می تواند به شما کمک کند که سریعتر به سر کار برسید، هرچند مردم نیاز به تغییر برخی از عادت های خود دارند. |||||||||schneller||||ankommen||||||||||| |carpooling||"can"||||||faster|||work|get to|"although"|people|need to change||change|some of||habits|"can"|their habits| |||||||||더 빨리||||도착하다||||||||||| يمكن أن يساعدك التنقل على العمل بشكل أسرع ، على الرغم من أن الناس بحاجة إلى تغيير بعض عاداتهم. Fahrgemeinschaften können einem helfen, schneller zur Arbeit zu kommen, aber dafür müssen die Menschen einige ihrer Gewohnheiten ändern. Carpooling can help you get to work faster, however it does require people to change some of their habits. El uso compartido de autos puede ayudarlo a llegar más rápido al trabajo,sin embargo, requiere que las personas cambien algunos de sus hábitos. Le covoiturage peut vous aider à vous rendre au travail plus vite, cependant cela oblige les gens à changer certaines de leurs habitudes. Il car pooling può aiutarti ad arrivare a lavoro più rapidamente, tuttavia, richiede alle persone il cambiamento di alcune abitudini. 카풀링을 하면 직장에 더 빨리 도착할 수 있다 하지만 사람들이 자신의 기존의 버릇을 바꾸는 것을 필요로 한다. Hetzelfde pad kan u helpen sneller aan het werk te gaan, hoewel mensen sommige van hun gewoonten moeten veranderen. A carona pode ajudá-lo a chegar ao trabalho mais rápido, no entanto, exige que as pessoas mudem alguns dos hábitos delas. Карпулинг может помочь добираться до работы быстрее, хотя для этого людям придётся изменить свои привычки. 拼车 可以 帮 你 更 快 到达 工作 , 但是 它 需要 人们 改变 一些 他们 的 习惯 。

طی چند سال گذشته، هم مسیریتوسعه یافته است، زیرا ترافیک در حال بدتر شدن است. |||||Entwicklungsweg||||||||| "Over"|||past few years|"also"|route development|has developed||because|traffic||getting|worse|getting worse| |||||개발 관리|||||||악화|| على مدى السنوات القليلة الماضية ، تم تطوير المسار حيث تزداد حركة المرور سوءًا. In den letzten Jahren ist die Anzahl der Fahrgemeinschaften gestiegen, weil sich der Verkehr immer weiter verschlechtert hat. Over the past few years carpooling has grown, because the traffic has just kept on getting worse. En los últimos años, el uso compartido de autos ha crecido porque el tráfico ha seguido empeorando. Au cours des dernières années, le covoiturage a augmenté, car le trafic n'a cessé de s'accroitre. Negli ultimi anni il car pooling è cresciuto perché il traffico ha continuato a peggiorare. 지난 몇 년간 카풀링은 증가했는데 이는 교통상황이 계속 최악을 치달았기 때문이다. Ao longo dos últimos anos, o carona aumentou, porque o tráfego simplismente continuou a piorar. За последние несколько лет карпулинг вырос, потому что проблемы с трафиком только ухудшаются. 在 过去 的 几年 拼车 增多 了 , 因为 交通 情况 一直 恶化 。

هم مسیری می تواند زمان و پول مسافران را نجات دهد، اما شاید مهمتر از آن، استفاده از این روش برای محیط زیست خوب باشد. also||can||time|||travelers||save|||"perhaps"|more important||that|use|||method||environment|environment||be |||||||여행자들||구하다||||더 중요한||||||||환경||| يمكن أن توفر إحدى الطرق الوقت والمال للمسافرين ، ولكن ربما الأهم من ذلك ، أن استخدام هذه الطريقة مفيد للبيئة. Mit Fahrgemeinschaften können Pendler Zeit und Geld sparen, aber vielleicht noch wichtiger ist es, dass es die Umwelt schont. Carpooling can save commuters time and money, but perhaps even more important, it is good for the environment. El uso compartido de autos puede ahorrar tiempo y dinero a los que viajan diariamente, pero quizás lo más importante es que ayuda a mejorar el medio ambiente. Le covoiturage peut faire gagner du temps et de l'argent aux gens, mais surtout il est encore plus important carbon pour l'environnement. Il carpooling può far risparmiare tempo e denaro ai pendolari, ma forse anche più importante, fa bene all'ambiente. 카풀링은 통근자들이 시간과 돈을 절약할 수 있게 해주지만 아마 그보다 중요한 것은 그것이 환경에 도움이 된다는 점일 것이다. Co-route kan reizigers tijd en geld besparen, maar misschien nog wel belangrijker: het gebruik van deze methode is goed voor het milieu. O compartilhamento pode economizar tempo e dinheiro para viajantes, mas talvez o que seja ainda mais importante, é que é bom para o meio ambiente. Карпулинг может сэкономить время и деньги, но, что более важно, он полезен окружающей среде. 拼车 可以 省去 通勤 的 人 时间 和 金钱 , 但是 可能 更 重要 的 是 , 对 环境 很 好 。

این داستان همانند داستان بالا بوده و توسط نوید نقل میشود. هذه القصة شبيهة بالقصة أعلاه وقد رواها نافيد. Diese Geschichte ist wie die obige und wird von Björn erzählt. This story is like the story above and is quoted by Bill. Ahora la misma historia contada por Carlos. Cette histoire est comme celle ci-dessus et est racontée par Jules. Questa è la stessa storia raccontata da Bill. 이번에는 철수의 입을 통해 이야기를 들어보자. Agora o Bil vai falar sobre o engarrafamento Эта история похожа на рассказанную выше и рассказана Василий. 这个故事就像上面的故事一样,由讲述。

ب) من از اینکه در ترافیک گیر کنم متنفر بودم، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرفتم و برمیگشتم. |I||"the fact that"||traffic|get stuck|get stuck|hated||especially when|when|||||was going||was coming back ||||||||||||||||||돌아오다 B) Ich hasste es früher, im Verkehr stecken zu bleiben, besonders wenn ich zur Arbeit gependelt bin. B) I used to hate being stuck in traffic, especially when commuting to and from work. B) Yo solía odiar estar atrapado en el tráfico, especialmente cuando viajaba hacia y desde el trabajo. B) J'ai toujours détesté être coincé dans la circulation, en particulier lors des trajets entre mon domicile et le travail. B) Odiavo essere bloccato nel traffico, specialmente all'andata e al ritorno da lavoro. B) 나는 특히 회사 출퇴근길의 교통 정체를 싫어하곤 했다. B) Eu odiava estar preso no trânsito, especialmente quando ia para o trabalho. Б) Раньше я ненавидел застревать в пробках, особенно по дороге на работу и домой. B) 我 不 喜欢 堵车 , 尤其 是 上下班 的 时候 。 من فکر کردم که یک راه برای کاهش ترافیک این بود که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت؛ چرا که این کار به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده بود. |||||||reduction|||||||||person||||||||||means||||||| اعتقدت أن إحدى الطرق لتقليل حركة المرور هي مشاركة السيارة مع شخص آخر ؛ لأن هذا يعني عددًا أقل من السيارات على الطريق. Ich dachte, dass eine Möglichkeit, den Verkehr zu reduzieren, darin besteht, ein Auto mit jemand anderem zu teilen, da dies weniger Autos auf der Straße bedeuten würde. I thought that one way to reduce traffic was to share a car with someone else, since that would mean fewer cars on the road. Pensé que una forma de reducir el tráfico era compartir el auto con otra persona, ya que eso significaría menos autos en la carretera. Je pensais qu'une des solutions pour réduire le trafic serait de partager une voiture avec quelqu'un d'autre, car cela signifierait moins de voitures sur les routes. Pensavo che un modo per ridurre il traffico fosse quello di condividere una macchina con qualcun altro, poi chè quello significherebbe meno macchine sulla strada. 나는 교통 체증을 줄이는 하나의 방법은 다른 사람과 차를 함께 타는 것이라고 생각했다 왜냐하면 그렇게 하면 도로 위에 차가 줄어들 것이기 때문이다. Ik dacht dat een manier om het verkeer te verminderen was door een auto met iemand anders te delen; Omdat het minder auto's op de weg betekende. Eu pensei que uma maneira de reduzir o tráfego era compartilhar um carro com outra pessoa, pois isso significaria menos carros na rua. Я думал, что одним из способов уменьшить трафик было бы подвозить кого-нибудь на своей машине, так как это значило бы меньше машин на дороге. 我 认为 减缓 交通 的 一个 方法 就是 和 别人 拼车 , 这样 路上 的 车 就 会少 一些 。

هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شده بود، اما بسیاری از مردم از استفاده از این روش امتناع کرده بودند چونکه بیشتر آنها میخواستند حریم خصوصی خود را در هنگام رانندگی داشته باشند. ||||several|decades||began|had begun|||||||||this method||refused||||||wanted to have|privacy|privacy||||while driving||| |||||||||||||||||||||||||원했다||||||||| Fahrgemeinschaften wurden vor einigen Jahrzehnten eingeführt, aber viele Menschen wehrten sich dagegen, vor allem, weil sie ihre Privatsphäre während der Fahrt schätzen. Carpooling had first started a few decades previously but many people had resisted it mostly because they liked their privacy while driving. El uso compartido de autos empezó hace algunas décadas pero muchas personas se han resistido principalmente porque disfrutaban de su privacidad mientras conducían. Le covoiturage fit d'abord irruption il y a des dizaines d'années, mais beaucoup de personnes y ont résisté principalement parce qu'elles tenaient à leur intimité en conduisant. Il carpooling iniziò qualche decina di anni prima, ma molte persone lo hanno rifiutato, soprattutto perché amavano la loro privacy durante la guida. 카풀링은 수십년 전에 처음 시작되었지만 많은 사람들이 거부감을 가졌다 그 주된 이유는 사람들이 차를 탈 때 자기만의 프라이버시를 선호했기 때문이다. O compartilhamento havia começado algumas décadas antes, mas muitas pessoas haviam resistido principalmente porque gostaram da sua privacidade durante a condução. Карпулинг впервые появился несколькими десятилетиями ранее, но многие сопротивлялись его распространению, главным образом из-за того, что им нравилось их ощущение приватности во время езды. 拼车 几十年 前 就 开始 了 , 但是 很多 人 拒绝 它 主要 因为 他们 喜欢 驾驶 时 的 隐私 。

من همچنین کمی نگران بوده ام که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند، سفر کنم. ||||||||||||||||||gefahren wurden|| |"also"||worried||||||is|||cars||||||were being driven|| ||||||||||||||||||되었는지|| لقد كنت قلقًا أيضًا بشأن مدى أمان السفر في سيارات يقودها غرباء. Ich war auch etwas besorgt darüber, wie sicher es wäre, wenn man in Autos unterwegs ist, die von Fremden gesteuert werden. I was also bit concerned about how safe it would be if I traveled in cars driven by strangers. También me preocupaba qué tan seguro seríasi viajara en autos conducidos por extraños. J'étais également un peu inquiet par rapport au danger que cela représentait de voyager dans des voitures conduites par des inconnus. Ero anche un po' preoccupato di quanto sarebbe stato sicuro se avessi viaggiato in macchine guidate da sconosciuti. 나는 남이 운전하는 차를 타는 것이 안전한지에 대해서도 또한 조금 우려를 했었다. Ik maakte me ook een beetje zorgen over hoe veilig het is om te reizen in auto's die worden bestuurd door vreemden. Eu também estava meio preocupado com o quão seguro seria se eu viajasse em carros dirigidos por estranhos. Я также был немного обеспокоен тем, насколько безопасно было бы ездить в машинах, управляемых незнакомцами. 我 也 有 一点 担心 坐 陌生人 开 的 车 的 安全性 。

در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود داشت. ||||lanes||carpooling||||| في بعض المدن ، كانت هناك ممرات خاصة على الطريق السريع. In einigen Städten gibt es bereits spezielle Fahrspuren für Fahrgemeinschaften. In some cities, there were already special carpooling lanes on the highway. En algunas ciudades, ya existían carriles especiales en las carreteras para los autos compartidos. Dans certaines villes, il existait déjà des voies spéciales pour le covoiturage sur l'autoroute. In alcune città, c'erano già delle corsie speciali per il carpooling sull'autostrada. 몇몇 도시에는 고속도로에 카풀링 특별 차선이 있었다. In sommige steden waren er rijstroken langs de snelweg. Em algumas cidades, já havia vias especiais de carona na rodovia. В некоторых городах на шоссе были уже специальные полосы движения. 在 有 的 城市 , 在 高速 路上 已经 有 特殊 的 拼车 通道 。

تنها اتومبیل هایی با دو، سه یا تعداد سرنشین بیشتر می توانستند در این خطوط رانندگی کنند. ||||||||Insassen|||||||| ||||two||||passenger(s)|||"could"||||| ||||||||승객|||할 수 있었다||||| يمكن فقط للسيارات التي تقل شخصين أو ثلاثة ركاب أو أكثر القيادة في هذه المسارات. Nur Autos mit zwei, drei oder mehr Personen dürfen auf diesen Spuren fahren. Only cars with two, three or more people could drive in those lanes. Solo los autos con dos, tres o más personas pueden conducir en esos carriles. Seules les voitures de deux, trois personnes ou plus pouvaient conduire dans ces voies. Solo macchine con 2,3 o più persone potevano viaggiare in quelle corsie. 두세 명 혹은 그 이상의 사람들이 탄 차들만 이 차선을 달릴 수 있었다. Apenas carros com duas, três ou mais pessoas podiam dirigir nessas pistas. По этим полосам движения могли ездить только автомобили с двумя, тремя или более людьми в салоне. 只有 载有 两三名 或者 更 多 乘客 的 车 可以 通行 。

من این جریان را دوست دارم. ||Ich mag das.||| |this|I like this situation.||| ||사건||| أنا أحب هذا التدفق. Ich mag diesen Trend. I like this trend. Me gusta esta tendencia. J'aime cette tendance. Mi piace questa tendenza. 나는 이 트렌드가 마음에 든다. Ik hou van deze stroom. Eu gosto dessa tendência. Мне нравится эта тенденция. 我 喜欢 这样 的 趋势 。 هم مسیری به من کمک میکند که سریع تر به سر کار برسم، هرچند نیاز بود که من برخی از عادت های خود را تغییر دهم. |||||||faster|||||||||||||habits||||change| |||||||빠르게|||||||||||||||||| الطريق نفسه يساعدني على العمل بشكل أسرع ، على الرغم من أنني كنت بحاجة إلى تغيير بعض عاداتي. Fahrgemeinschaften helfen mir, schneller zur Arbeit zu kommen, aber es erfordert, einige Gewohnheiten zu ändern. Carpooling helps me get to work faster, but it did require me to change some habits. El uso compartido de autos me ayuda a llegar a mi trabajo más rápido, pero también me obligó a cambiar algunos hábitos. Le covoiturage m'aide à aller au travail plus vite, mais cela m'a obligé à changer certaines habitudes. Il carpooling mi aiuta ad arrivare a lavoro più rapidamente, ma mi ha richiesto di cambiare alcune abitudini. 카풀링을 하면 직장에 더 빨리 도착할 수 있다하지만 이는 내 기존의 버릇을 바꾸는 것을 필요로 했다. A carona me ajuda a ir trabalhar mais rápido, mas exigi que eu mude alguns hábitos. Карпулинг помогает мне добираться до работы быстрее, но это потребовало изменить некоторые мои привычки. 拼车 可以 帮 你 更 快 到达 工作 , 但是 它 需要 人们 改变 一些 他们 的 习惯 。

طی چند سال گذشته، هم مسیری توسعه یافته است، زیرا ترافیک در حال بدتر شدن بوده است. |||||||||because||||||| على مدى السنوات القليلة الماضية ، تم تطوير المسار حيث كانت حركة المرور تزداد سوءًا. In den letzten Jahren ist die Zahl der Fahrgemeinschaften gestiegen, weil sich der Verkehr immer weiter verschlechtert hat. Over the past few years carpooling has grown, because the traffic has just kept on getting worse. En los últimos años, el uso compartido de autos ha crecido porque el tráfico sigue empeorando. Au cours des dernières années, le covoiturage s'est répandu, car le trafic n'a cessé de s'accroitre. Negli ultimi anni il carpooling è cresciuto, perché il traffico ha continuato a peggiorare. 지난 몇 년간 카풀링은 증가했는데 이는 교통상황이 계속 최악을 치달았기 때문이다. In de afgelopen jaren heeft zich hetzelfde pad ontwikkeld als het verkeer verslechtert. Ao longo dos últimos anos, o carona aumentou, porque o tráfego simplismente continuou a piorar. За последние несколько лет карпулинг вырос, потому что проблемы с трафиком только ухудшались. 在 过去 的 几年 拼车 增多 了 , 因为 交通 情况 一直 恶化 。

هم مسیری توانسته است زمان و پول مسافران را نجات دهد، اما شاید مهمتر از آن، استفاده از این روش برای محیط زیست خوب  بوده است. ||has been able||||money|||save||||more important|||||||||environment||| ||할||||||||||||||||||||||| طريقة واحدة كانت قادرة على توفير الوقت والمال للمسافرين ، ولكن ربما الأهم من ذلك ، أن استخدام هذه الطريقة كان مفيدًا للبيئة. Mit Fahrgemeinschaften können Pendler Zeit und Geld sparen, aber vielleicht noch wichtiger ist es, dass es die Umwelt schont. Carpooling has saved commuters, like me, time and money, but perhaps even more important, it has been good for the environment. El uso compartido de autos ha ahorrado a los viajeros como yo, tiempo y dinero, pero quizás lo más importante es que ha ayudado a mejorar el medio ambiente. Le covoiturage a permis aux gens, comme moi, d'économiser du temps et de l'argent, mais peut-être que surtout, cela a été bon pour l'environnement. Il carpooling ha fatto risparmiare ai pendolari come me, tempo e denaro, ma forse anche più importante, è stato positivo per l'ambiente. 카풀링은 나와 같은 통근자들이 시간과 돈을 절약할 수 있게 해주었지만 아마 그보다 중요한 것은 그것이 환경에 도움이 되었다는 점일 것이다. Co-route heeft passagiers tijd en geld bespaard, maar misschien nog belangrijker is dat het gebruik van deze methode goed is voor het milieu. O compartilhamento pode economizar tempo e dinheiro, mas talvez até mais importante, é que é bom para o meio ambiente. Карпулинг сэкономил таким, как я, время и деньги, но, что ещё более важно, он полезен окружающей среде. 拼车 可以 省去 通勤 的 人 时间 和 金钱 , 但是 可能 更 重要 的 是 , 对 环境 很 好 。

این سوالات مربوط به دو داستان بالا میباشند. ترتبط هذه الأسئلة بالقصتين أعلاه. Diese Fragen beziehen sich auf die beiden oben genannten Geschichten. These questions are related to the two stories above. Estas preguntas están relacionadas con las dos historias anteriores. Ces questions sont liées aux deux histoires ci-dessus. Ecco alcune domande. 이 질문들은 위의 두 가지 이야기와 관련이 있습니다. Essas perguntas estão relacionadas às duas histórias acima. Эти вопросы связаны с вышеупомянутыми двумя историями. 这些问题与以上两个故事有关。 میتوانید آنها را حل کنید یا فقط به صدای جواب آنها گوش دهید. يمكنك حلها أو الاستماع فقط إلى إجاباتهم. Sie können sie lösen oder einfach auf ihre Antworten hören. You can solve them or just listen to their answer. Puedes resolverlos o simplemente escuchar sus respuestas. Vous pouvez les résoudre ou simplement écouter leurs réponses. Puoi provare a rispondere, o semplicemente ascoltare le risposte. 당신은 그들을 해결하거나 그들의 답변을들을 수 있습니다. Você pode resolvê-los ou apenas ouvir suas respostas. Вы можете решить их или просто послушать их ответы. 您可以解决他们,也可以只听他们的答案。

سوالات: أسئلة: Fragen: Questions: Preguntas: Questions: Domande: 질문 : Questões: Вопросы: 问题:

الف) 1) نوید از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرود و برمیگردد. أ) 1) يكره نافيد أن يكون عالقًا في زحمة السير ، خاصة عندما يذهب من وإلى العمل. A) 1) Björn hasst es, im Verkehr steckenzubleiben, besonders wenn er zur Arbeit pendelt. A) 1) Bill hates being stuck in traffic, especially when commuting to and from work. A) 1) Carlos odia estar atrapado en el tráfico, especialmente cuando viaja hacia y desde el trabajo. A) 1) Jules déteste être coincé dans la circulation, en particulier lors des trajets entre son domicile et le travail. A) 1) Bill odia essere bloccato nel traffico, soprattutto durante il trasferimento da e per il lavoro. A) 1) 철수는 특히 회사 출퇴근길의 교통 정체를 싫어한다. A) 1) Bil odeia estar preso no trânsito, especialmente quando se desloca para o trabalho. А) 1) Василий ненавидит застревать в пробках, особенно по дороге на работу и с работы. A) 1) 比尔 不 喜欢 堵车 , 尤其 是 上下班 的 时候 。 نوید به طور خاص چه زمانی از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است؟ ||particularly|particularly|||||||||| |||특히|||||||||| Wann hasst Björn den Verkehr besonders? When does Bill especially hate traffic? ¿Cuándo odia Carlos especialmente estar atrapado en el tráfico? Qu'est-ce que Jules déteste-t-il précisément ? Quando odia di più il traffico, Bill? 철수는 특히 어떨 때 교통 정체를 싫어하는가? Wanneer heeft Navid een hekel aan vastlopen in het verkeer? Quando Bil especialmente odeia o tráfego? Когда Василий особенно ненавидит пробки? 比尔 尤其 什么 时候 讨厌 堵车 ? او از اینکه در ترافیک گیر کند متنفر است، مخصوصا هنگامی که به سر کار میرود و برمیگردد. |||||||||||||||"goes"|| Besonders hasst er den Verkehr,wenn er zur Arbeit pendelt. He especially hates traffic when commuting to and from work. Carlos odia estar atrapado en el tráfico, especialmente cuando viaja hacia y desde el trabajo. Il déteste particulièrement la circulation lors des trajets entre son domicile et le travail. Odia essere bloccato nel traffico, soprattutto durante il trasferimento da e per il lavoro. 그는 특히 회사 출퇴근길의 교통 정체를 싫어한다. Ele especialmente se aborrece no trânsito quando vai para o trabalho. Он особенно ненавидит пробки по дороге на работу и домой. 他 尤其 是 上下班 的 时候 讨厌 堵车 。

2) او فکر می کند که یک راه برای کاهش ترافیک این است که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت. 2) Er denkt, dass eine Möglichkeit, den Verkehr zu reduzieren, darin besteht, ein Auto mit jemand anderem zu teilen. 2) He thinks that one way to reduce traffic is to share a car with someone else. 2) Él piensa que una forma de reducir el tráfico es compartir el auto con otra persona. 2) Il pense qu'une bonne façon de réduire le trafic serait de partager une voiture avec quelqu'un d'autre. 2) Pensa che un modo per ridurre il traffico sarebbe quello di condividere una macchina con qualcun altro. 2) 그는 교통 체증을 줄이는 하나의 방법은 다른 사람과 차를 함께 타는 것이라고 생각한다. 2) Ele acha que uma maneira de reduzir o tráfego é compartilhar um carro com outra pessoa. 2) Он думает, что один из способов уменьшить трафик – подвозить кого-нибудь на своей машине. 2) 他 认为 减缓 交通 的 一个 方法 就是 和 别人 拼车 。 نوید فکر می کند که یک راه برای اینکه ترافیک کاهش یابد چیست؟ ||||||||||reduce|"be reduced"| Was denkt Björn,wäre eine Möglichkeit den Verkehr zu reduzieren? What is one way Bill thinks will reduce traffic? ¿Cuál es una de las formas en la que Carlos piensa que se podría reducir el tráfico? De quelle façon Jules pense-t-il qu'il réduira le trafic? In quale modo Bill pensa che si possa diminuire il traffico? 철수가 생각하는 교통 체증을 줄이는 하나의 방법은 무엇인가? O que é uma possibilidade que Bil pensa que irá reduzir o tráfego? Что, по мнению Василия, уменьшило бы трафик? 比尔 认为 什么 方法 可以 减缓 交通 ? او فکر می کند که یک راه برای کاهش ترافیک این است که یک ماشین را با شخص دیگری به اشتراک گذاشت. Er denkt, dass eine Möglichkeit, den Verkehr zu reduzieren, darin besteht, ein Auto mit jemand anderem zu teilen. He thinks that one way to reduce traffic is to share a car with someone else. Él piensa que una forma de reducir el tráfico es compartir el auto con otra persona. Il pense qu'une bonne façon de réduire le trafic serait de partager une voiture avec quelqu'un d'autre. Pensa che un modo per ridurre il traffico sarebbe quello di condividere una macchina con qualcun altro. 그는 교통 체증을 줄이는 하나의 방법은 다른 사람과 차를 함께 타는 것이라고 생각한다. Ele acha que uma maneira de reduzir o tráfego é compartilhar um carro com outra pessoa. Он думает, что один из способов уменьшения трафика – подвозить кого-нибудь на своей машине. 他 认为 减缓 交通 的 一个 方法 就是 和 别人 拼车 。

3) به اشتراک گذاشتن یک ماشین با شخصی دیگر به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است. ||||||einer anderen Person|||||||||| ||sharing||||another person|||means||||||| ||||||사람|||||||||| 3) Ein Auto mit jemand anderem zu teilen, würde bedeuten, dass weniger Autos auf der Straße sind. 3) Sharing a car with someone else would mean fewer cars on the road. 3) El uso compartido de autos con otra persona significaría menos autos en la carretera. 3) Partager une voiture avec quelqu'un d'autre signifierait moins de voitures sur les routes. 3) Condividere una macchina con qualcun altro potrebbe significare meno macchine sulla strada. 3) 다른 사람과 차를 함께 타면 도로 위에 차가 줄어들 것이다. 3) Een auto delen met iemand anders betekent dat er minder auto's op de weg zijn. 3) Compartilhar um carro com outra pessoa significaria menos carros na via. 3) Подвозить кого-нибудь на своей машине могло бы означать меньше машин на дороге. 3) 和 别人 拼车 就 意味着 路上 的 车会少 一些 。 به اشتراک گذاشتن یک ماشین با شخصی دیگر به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است یا بیشتر؟ "for"|||||||||||||||||| Würde die gemeinsame Nutzung eines Autos mit jemand anderem mehr oder weniger Autos auf der Straße bedeuten? Would sharing a car with someone else mean more or fewer cars on the road? ¿Compartir el auto con otra persona significaría más o menos autos en la carretera? Est-ce-que partager une voiture avec quelqu'un signifierait-il plus ou moins de voitures sur la route? Condividere una macchina con qualcun altro potrebbe significare più o meno macchine sulla strada? 다른 사람과 차를 함께 타면 도로 위에 차가 줄어들까? Compartilhando um carro com alguém significaria mais ou menos carros na estrada? Подвозить кого-нибудь на своей машине означает больше или меньше машин на дороге? 和 别人 拼车 意味着 路上 的 车会 多一些 还是 少 一些 ? به اشتراک گذاشتن یک ماشین با شخصی دیگر به معنای بودن اتومبیل های کمتری در جاده است. Ein Auto mit jemand anderem zu teilen, würde bedeuten, dass weniger Autos auf der Straße sind. Sharing a car with someone else would mean fewer cars on the road. El uso compartido de autos con otra persona significaría menos autos en la carretera. Partager une voiture avec quelqu'un d'autre signifierait moins de voitures sur les routes. Condividere una macchina con qualcun altro potrebbe significare meno macchine sulla strada. 다른 사람과 차를 함께 타면 도로 위에 차가 줄어들 것이다. Een auto delen met iemand anders betekent dat er minder auto's op de weg zijn. Compartilhar um carro com outra pessoa significaria menos carros na estrada. Подвозить кого-нибудь на своей машине означало бы меньше машин на дороге. 和 别人 拼车 就 意味着 路上 的 车会少 一些 。

4) هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شده بود. 4) Fahrgemeinschaften wurden vor einigen Jahrzehnten eingeführt. 4) Carpooling had first started a few decades previously. 4) El uso compartido de autos empezó hace algunas décadas. 4) Le covoiturage a fait irruption il y a quelques décennies. 4) Il carpooling iniziò alcuni decenni prima. 4) 카풀링은 앞서서 수십년 전에 처음 시작되었다. 4) De route is een paar decennia geleden voor het eerst gestart. 4) Carona tinha começado algumas décadas antes. 4) Карпулинг впервые появился несколько десятилетий назад. 4) 拼车 几十年 前 就 开始 了 。 آیا هم مسیری سال پیش آغاز شد؟ Wurden Fahrgemeinschaften letztes Jahr eingeführt? Did carpooling start last year? ¿El uso compartido de autos empezó el año pasado? Est-ce que le covoiturage est apparu l'année dernière ? Il carpooling iniziò l'anno scorso? 카풀링은 작년에 시작되었는가? Is de route vorig jaar begonnen? O carro compartilhado começou no ano passado? Карпулинг стартовал в прошлом году? 拼车 是 去年 开始 的 吗 ? نه،هم مسیری اولین بار چند دهه پیش آغاز شده بود. Nein, Fahrgemeinschaften wurden vor einigen Jahrzehnten eingeführt. No, carpooling had first started a few decades previously. No, el uso compartido de autos empezó hace algunas décadas. Non, Le covoiturage a fait irruption il y a quelques décennies. No, il carpooling iniziò alcuni decenni prima. 아니다, 카풀링은 앞서서 수십년 전에 처음 시작되었다. Nee, de route is een paar decennia geleden voor het eerst gestart. Não, o compartilhamento de carros tinha começado algumas décadas antes. Нет, карпулинг впервые стартовал несколько десятилетий назад. 不是 , 拼车 最早 是 几十年 前 就 开始 了 。

ب) 5)من همچنین کمی نگران بوده ام که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند، سفر کنم. |||||||||safe|||||||||||| B) 5) Ich war etwas besorgt darüber, wie sicher es wäre, wenn man in Autos unterwegs ist, die von Fremden gesteuert werden. B) 5) I was also bit concerned about how safe it would be if I traveled in cars driven by strangers. B) 5) También me preocupaba qué tan seguro sería si viajara en autos conducidos por extraños. B) 5) J'étais également un peu inquiet par rapport au danger que cela représentait de voyager dans des voitures conduites par des inconnus. B) 5) Ero anche un po' preoccupato di quanto sarebbe stato sicuro se avessi viaggiato in macchine guidate da sconosciuti. B) 5) 나는 남이 운전하는 차를 타는 것이 안전한지에 대해서도 또한 조금 우려를 했었다. B) 5) Ik maakte me ook een beetje zorgen over hoe veilig het is om te reizen in auto's die worden bestuurd door vreemden. B) 5) Eu também estava meio preocupado com o quão seguro seria se eu viajasse em carros dirigidos por estranhos. Б) 5) Я также был немного обеспокоен тем, насколько безопасно было бы ездить в машинах, управляемых незнакомцами. B) 5) 我 也 有 一点 担心 坐 陌生人 开 的 车 的 安全性 。 من در مورد سفر با خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند چه حسی داشتم؟ Was hielt ich davon, in Autos unterwegs zu sein, die von Fremden gesteuert werden? How did I feel about traveling in cars driven by strangers? ¿Cómo me sentí acerca de viajar en autos conducidos por extraños? Quel était mon ressentit par rapport au fait de voyager dans des voitures conduites par des inconnus ? Come mi sarei sentito circa il viaggiare in macchine guidate da sconosciuti? 남이 운전하는 차를 타는 것에 대해서 나는 어떻게 생각했는가? Wat vond ik van reizen in auto's die door vreemden werden bestuurd? Como eu me sentia sobre viajar em carros dirigidos por estranhos? Что я чувствовал по поводу езды в машинах, управляемых незнакомцами? 我 对 坐 陌生人 开 的 车 什么 感觉 ? من کمی نگران بوده ام که چقدر امن هست که در خودروهایی که توسط غریبه ها رانده میشدند، سفر کنم. Ich war etwas besorgt darüber, wie sicher es wäre, wenn man in Autos unterwegs bin, die von Fremden gesteuert werden. I was a bit concerned about traveling in cars driven by strangers. Me preocupaba qué tan seguro sería si viajara en autos conducidos por extraños. J'étais un peu inquiet par rapport au fait de voyager dans des voitures conduites par des inconnus. Ero un po 'preoccupato di quanto sarebbe sicuro viaggiare in auto guidate da estranei. 나는 남이 운전하는 차를 타는 것이 안전한지에 대해서 조금 우려를 했었다. Ik maakte me een beetje zorgen over hoe veilig het was om te reizen in auto's die door vreemden werden bestuurd. Eu estava um pouco preocupado em viajar em carros dirigidos por estranhos. Я также был немного обеспокоен тем, насколько безопасно было бы ездить в машинах, управляемых незнакомцами. 我 也 有 一点 担心 坐 陌生人 开 的 车 的 安全性 。

6)در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود داشت. 6) In einigen Städten gab es bereits spezielle Fahrspuren für Fahrgemeinschaften. 6) In some cities, there were already special carpooling lanes on the highway. 6) En algunas ciudades ya existían carriles especiales en las carreteras para los autos compartidos. 6) Dans certaines villes, il existait déjà des voies spéciales pour le covoiturage sur l'autoroute. 6) In alcune città, c'erano già corsie speciali per il carpooling sull'autostrada. 6) 몇몇 도시에는 고속도로에 카풀링 특별 차선이 있었다. 6) In sommige steden waren er speciale rijstroken op de snelweg. 6) Em algumas cidades, já havia pistas especiais de carona na rodovia. 6) В некоторых городах на шоссе были уже специальные полосы движения. 6) 在 有 的 城市 , 在 高速 路上 已经 有 特殊 的 拼车 通道 。 برخی از شهرها چه چیزی داشتند؟ ||cities||| Was hatten einige Städte bereits? What did some cities already have? ¿Qué tenían ya algunas ciudades? Que possédaient déjà certaines villes? Cosa avevano già alcune città? 몇몇 도시에는 이미 무엇이 있었는가? O que algumas cidades já tem? Что уже было в некоторых городах? 有 的 城市 已经 有 什么 了 ? در برخی از شهرها خطوط هم مسیری مخصوصی در بزرگراه وجود داشت. In einigen Städten gab es bereits spezielle Fahrspuren für Fahrgemeinschaften. Some cities already had special carpooling lanes on the highway. En algunas ciudades ya existían carriles especiales en las carreteras para los autos compartidos. Certaines villes possédaient déjà des voies spéciales pour le covoiturage sur l'autoroute. In alcune città, c'erano già corsie speciali per il carpooling sull'autostrada. 몇몇 도시에는 이미 고속도로에 카풀링 특별 차선이 있었다. Algumas cidades já tinham pistas especiais de carona na rodovia. В некоторых городах на шоссе были уже специальные полосы движения. 在 有 的 城市 , 在 高速 路上 已经 有 特殊 的 拼车 通道 。

7) تنها اتومبیل هایی با دو، سه یا تعداد سرنشین بیشتر می توانند در این خطوط رانندگی کنند. 7) Nur Autos mit zwei, drei oder mehr Personen dürfen auf diesen Spuren fahren. 7) Only cars with two, three or more people could drive in those lanes. 7) Solo los autos con dos, tres o más personas pueden conducir en esos carriles. 7) Seules les voitures de deux, trois personnes ou plus pouvaient rouler sur ces voies. 7) Solo macchine con 2,3 o più persone potrebbero viaggiare in quelle corsie. 7) 두세 명 혹은 그 이상의 사람들이 탄 차들만 이 차선을 달릴 수 있었다. 7) Somente carros com duas, três ou mais pessoas poderiam dirigir nessas pistas. 7) Только автомобили с двумя, тремя или более людьми в салоне могли ездить по этим полосам движения. 7) 只有 载有 两三名 或者 更 多 乘客 的 车 可以 通行 。 اتومبیل هایی که می توانند در این خطوط رانندگی کنند چه تعداد سرنشین را باید داشته باشند؟ Wie viele Personen müssen die Autos haben, die auf diesen Spuren fahren dürfen? How many people must cars that drive in those lanes have? ¿Cuántas personas deben tener los autos que conducen en esos carriles? Combien de personnes peuvaient être dans les voitures roulant sur ces voies spéciales ? Quante persone possono essere sulle auto che viaggiano in quelle corsie? 이 차선을 달리기 위해선 몇 명이 타고 있어야 하는가? Quantas pessoas devem ter os carros que conduzem nessas pistas? Сколько человек должно быть в салоне автомобилей, едущих по этим полосам? 在 特殊 通道 上 行驶 的 车要 载 多少 人 ? اتومبیل هایی با دو، سه یا تعداد سرنشین بیشتر می توانند در این خطوط رانندگی کنند. Autos, die auf diesen Spuren fahren, müssen zwei, drei oder mehr Personen haben. Cars that drive in those lanes must have two, three or more people. Solo los autos con dos, tres o más personas pueden conducir en esos carriles. Les voitures roulant sur ces voies doivent contenir au moins 2, 3 personnes ou plus. Le macchine che viaggiano in quelle corsie devono avere 2,3 o più persone. 두세 명 혹은 그 이상의 사람들이 타고 있어야 한다. Os carros que conduzem nessas pistas devem ter duas, três ou mais pessoas. Автомобили, которые едут в таких полосах, должны везти двух, трёх или более человек. 在 特殊 通道 上 行驶 的 车要 载 两三个 或者 更 多 的 人 。

8) طی چند سال گذشته، هم مسیری توسعه یافته است، زیرا ترافیک در حال بدتر شدن بوده است. during|||||||||||||||| 8) In den letzten Jahren ist die Anzahl der Fahrgemeinschaften gestiegen, weil der Verkehr immer schlimmer geworden ist. 8) Over the past few years carpooling has grown, because the traffic has just kept on getting worse. 8) En los últimos años el uso compartido de autos ha crecido porque el tráfico sigue empeorando. 8) Au cours des dernières années, le covoiturage s'est répandu, car le trafic n'a cessé de s'accroitre. 8) Negli ultimi anni il carpooling è cresciuto, perché il traffico ha continuato a peggiorare. 8) 지난 몇 년간 카풀링은 증가했는데 이는 교통상황이 계속 최악을 치달았기 때문이다. 8) In de afgelopen jaren heeft zich hetzelfde pad ontwikkeld als het verkeer verslechtert. 8) Ao longo dos últimos anos, a carona aumentou, porque o tráfego continuou a piorar. 8) За последние несколько лет карпулинг вырос, потому что проблемы с трафиком только ухудшались. 8) 在 过去 的 几年 拼车 增多 了 , 因为 交通 情况 一直 恶化 。 چرا طی چند سال گذشته، هم مسیری توسعه یافته است؟ Warum ist die Anzahl der Fahrgemeinschaften in den letzten Jahren gestiegen? Why has carpooling grown over the past few years? ¿Por qué ha crecido el uso compartido de autos en los últimos años? Pourquoi le covoiturage s'est-il répandu ces dernières années? Perché il carpooling è cresciuto negli ultimi anni? 카풀링은 지난 몇 년간 왜 증가했는가? Por que a carona cresceu nos últimos anos? Почему карпулинг вырос за последние несколько лет? 为什么 在 过去 几年 拼车 增多 了 ? آن توسعه یافته است زیرا ترافیک در حال بدتر شدن بوده است. Sie ist gestiegen, weil der Verkehr immer schlimmer geworden ist. It's grown because the traffic has just kept on getting worse. En los últimos años el uso compartido de autos ha crecido porque el tráfico sigue empeorando. Il s'est répandu, car le trafic n'a cessé de s'accroitre. È cresciuto, perché il traffico ha continuato a peggiorare. 교통상황이 계속 최악을 치달았기 때문에 카풀링은 증가했다. Cresceu porque o tráfego piorou. Он вырос, потому что проблемы с трафиком только ухудшались. 在 过去 的 几年 拼车 增多 了 , 因为 交通 情况 一直 恶化 。