×

Vi använder kakor för att göra LingQ bättre. Genom att besöka sajten, godkänner du vår cookie-policy.

image

The Iranians, Parham

Parham

سلام. اسم من پرهامه. فامیلیم آتشیه و در یک خانواده ۴ نفری همراه پدر و مادر و برادر کوچکترم به دنیا اومدم.

که ۲۵ سال هم سنمه و اینکه در خانواده ای تقریبا متوسط رو به بالا متولد شدم در منطقه ای به اسم تهران و در جایی به نام تهرانپارس.

و از زمان بچگی که دیگه کم کم بزرگ شدیمو وارد مدرسه شدم فهمیدم که خیلی توانایی, البته من که نفهمیدم, خونوادم فهمیدن, که تو درس اینا خیلی خوبم و استعدادم بالا و اینکه هیچی مقطع های مختلف مثل راهنمایی و دبیرستان طی کردم تا اینکه فهمیدم توی کامپیوتر علاقه زیادی دارم.

به کلا به کامپیوتر و رشتمو کامپیوتر انتخاب کردم تو دانشگاه آزاد تهران و ۴ سال بعد از اینکه اونجا درس خوندم تونستم که لیسانسمو بگیرم. و بعدش از کشور خارج شدم و به جای دیگه رفتم. و در مورد اینکه بهتون بگم که چه شغل هایی حالا مرتبط با این چیزی که انتخاب کردم. این رشتمو درسشوخوندم دوست دارم، شاید یه خورده بی ربط باشه، ولی از همه مهم تر دوست دارم که یک گیمر حرفه ای باشم چون خیلی علاقه دارم و استعداد زیادی دارم. و اگر نشد گیمربشم دیگه بعد از اون دوست دارم که مهندس برنامه نویس یا آی تی باشم که اونم دیگه اون مرتبط به همون کامپیوتره, رشته کامپیوتره.

و باز هم از بچگی ورزش هایی که خیلی توشون باز استعداد داشتم و حرفه ای بودم فوتبال و والیبال بود و همچنین بازیای ویدیویی. مثلا همین بازی های کامپیوتری و گیم و پلی استیشن و اینا. توشون کلا کارم خیلی خوب بود و اینکه عرضم به خدمتتون فوتبال و والیبالم که عرض کردم. بعد چیزای دیگه از بچگی باز دنبال کردم که یکیش گیتار بود که یه چند وقت ادامه دادم ولی چونکه کلاس هاش گرون بود و آموزش هاش مثلا اون تایمی که من میرفتم خیلی گرون درمیومد و وقتشو نداشتم تداخل پیدا کرده بود با درسم دیگه متاسفانه نتونستم ادامش بدم فقط ۱ سال ادامه دادم که تو اون ۱ سال هم به جاهای خوبی رسیده بودم ولی نشد که یکی بشم مثل شادمهر عقیلی.

بعد جونم براتون بگه غذاهایی که دوست دارم غذاهای کلا ایرانی ها خب همشون غذاهاشون فوق العادس ولی خب بخوام فیوریت بگم چی دوست دارم غذاهای که خیلی مورد علاقم باشه لازانیا،پیتزا که جفتشون ایتالیایی ان و بعدش کبابه ،جوجه،قیمه،قرمه سبزی و کله پاچه و اینا که غذاهای مورد علاقه من خیلی زیاده .موسیقیم که بخوام مثلا بهتون بگم کیو خیلی دوست دارم.

اگه تو غالب مثلا بند بخوام بهتون بگم تو خارجیا گروه قدیمی آلفاویل دوست دارم و تو ایرانیا تو شاخه رپ مثلا زد بازی دوست داشتم و تو شاخه پاپ هم که شادمهر دوست داشتم بخوام دوباره خارجی بهتون بگم مثلا خواننده ها کیو باید بگم خواننده های خارجی در حال حاضر چیزی به ذهنم نمیرسه از موسیقی اونور آب زیاد ولی خب فیلم وسریال خیلی بهتون میتونم بگم از فیلمای مورد علاقه من به تازگی یکی از فیلم هایی که دیدم جوکر بود که خیلی فیلم قشنگی بود و سریال مورد علاقه خارجیم سوپرنچرال با اررو و فیلم ایرانی بخوام بهتون بگم باحالترین فیلم ایرانی که دیدم فیلم البته سریال ایرانی سریال ایرانی بخوام بهتون بگم سریال عاشقانه و الانم در حاضرمانکن و سریال دل این ۳ تا سریالای خوبی بودن که دوتاشون جدیدن و بقیشون قدیمی.

بعد در مورد جاییم که بزرگ شدم تو تهرانپارس بزرگ شدم که منطقه ای توی شرق تهران خب دیگه پایتخت ایران بعد تو تهران بودیم سمت فلکه اولش اونجا زندگی میکردیم تهرانپارس منطقه بسیار خوبی بود و خیلی اونجارو دوست داشتم ولی خب متاسفانه الان اونجا نیستم الان توی انگلیس ساکنم توی شهر لندن الان مسیر زندگیم عوض شده بعد از سن ۲۳ سالگی الان دو ساله تقریبا اینجام توی انگلیسم و زندگی خوبی دارم با اینکه دلم برای خونوادم تنگ شده و دوستا و فامیل و اینا ولی خب دیگه چه میشه کرد.

مسیر زندگی آدم عوض میشه و اینکه الان اینجام و به شغل یوتیوبری و گیم و استریمری فعالم که شغل های خوبین که ولی هنوز به اون درآمد مورد نظر من نرسیده ولی با امید به خدا و توکل بهش بهش حتما میرسیم .

دیگه براتون بخوام بگم من کلا سختی های زیادی کشیدم تو زندگیم که الان اینجام مثلا پول تحصیل خودم دادم کسی کمکم نکرد و در حال حاضر متاهل هستم که بازم خرج تمام زندگی و اینا رو خودم دادم بعد یعنی باز کسی کمکم نکرد چون کلا سیستم یجوری بود که هرکی میخواست تو خونواده ما نه تنها حالا من دورو وری ها مثلا دایی ، عمو،خاله هم همینجوری بودن بچه هاشون یا خودشون هرکی میخواست به یه جایی برسه باید خودش کار میکرد یعنی از اینکه بشینه یه گوشه یا براش پول برسه خبری نبود که خب این حالا باعث شد که ما بیشتر به فکر باشیم و بیشتر تلاش بکنم شاید اگر این محدودیت ها برام نبود الان مثلا اینجا نبودم به اینجا نمیرسیدم و انقدر موفق نبودم.

در مورد آینده و هدفم چیه هدفم قبلا این بود که الانم هست در واقع ولی خب یخورده فرق ها کرده به طور کلی بخوام بگم دو مدل هدف دارم دیگه حالا اگه به این رسیدم که هیچی اگه به اون رسیدم که دیگه فبها.

یکی از هدفام که از قبل بود این بود که یه کمپانی نرم افزاری یه چیزی حالا یا فرقی نمیکرد یه چیزی باشه که مثلا مثل اسپاتیفای یا نمیدونم مایکروسافت یا مثلا ادوب یکی ازین کمپانیای که خیلی موفق هستند تو حوزه خودشون یا کمپانیای مثلا گیم سازی حتی که خب خیلی عظیمن ولی واقعا دوست داشتم که یه همچنین کمپانی داشته باشم و رئیسش باشم و بعد بقیه رو بهشون انرژی بدم و بتونیم بهترین چیزی که هست بتوتیم بسازیم و ارائه بدیم و ازش لذت ببریم و پول دراریم.

بعد بزرگ ترین هدفم این بود ولی الان در حال حاضر یخورده فرق کرد که هدفم تغییر پیدا کرد به کسی که این نرم افزازها یا این بازی ها رو بشینه انجام بده به صورت حرفه ای که همون اول یخورده قبل تر بهتون گفتم که الان در حال حاضر توی انگلیس من شغلم گیمر و یوتیوبر و استریمره که اینا دقیقا کسایی هستند که گیمرا گیم های حرفه ای میشینن انجام میدن به صورت حرفه ای و اونو استریم میکنن بر بستر اینترنت بر شبکه هایی مثل یوتیوب و توییچ و جاهای دیگه که خب من الان دوست دارم این کارو بکنم میگم.

دیگه دوتا آرزو دارم که فرق اون اولیه با این دومیه اینه که اون رئیس بودی ولی اینجا رئیس کسی نیستی خودتی فقط باید یه سری آیتم ها بلد باشی حرفه ای باشی بازی کنی که مخاطبا بیان تورو ببینن و اینکه بتونی پول در بیاری خب مرسی که به صحبت های من گوش دادید دوستون دارم مواظب خودتون باشید.

پرهام آتشی

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

Parham Parham(1) Parham Parham Parham parham Parham Parham Parhama Parham Парэм Parham

سلام. اسم من پرهامه. فامیلیم آتشیه و در یک خانواده ۴ نفری همراه پدر و مادر و برادر کوچکترم به دنیا اومدم. |||||||||gezin||||||||||| Hallo|Name|mein|||||||||||||||||| Hello|name|my name|Parhame|my last name|Ateshiyeh|and|"in"|a|family|member family|with|father||mother||younger brother|my younger brother|"into the world"|was born|was born Hallo, mein Name ist Parham Fire Atamil und ich wurde in einer vierköpfigen Familie mit meinen Eltern und meinem jüngeren Bruder geboren. Hello, my name is Parham, my family is Atashi, and I was born in a family of 4 with my parents and my younger brother. Bonjour, je m'appelle Parham Atashi et je suis né dans une famille de quatre personnes avec mon père, ma mère et mon petit frère. Hallo, mijn naam is Parham, mijn achternaam is Atashi, en ik ben geboren in een gezin van vier met mijn ouders en jongere broer.

که ۲۵ سال هم سنمه و اینکه در خانواده ای تقریبا متوسط رو به بالا متولد شدم در منطقه ای به اسم تهران و در جایی به نام تهرانپارس. |||alt||dass||Familie||fast|durchschnittlich|||||||Bezirk 1|||mit dem Namen|Teheran||||||Tehranpars |years old|"also"|my age||"the fact that"|"in"|family||"almost"|middle-class|toward||upper|born|"I was born"||area||||Tehran|||place called|||Tehran Pars |||||||||bijna|gemiddeld||||geboren|||gebied|||||||plaats|||Tehranpars Ich wurde vor fünf Jahren geboren und in einer bürgerlichen Familie in einem Gebiet namens Teheran und an einem Ort namens Teheranpars geboren. I am 25 years old and that I was born in an almost upper middle class family in an area called Tehran and in a place called Tehranpars. J'ai 25 ans et je suis né dans une famille plutôt aisée dans la région de Téhéran, plus précisément à Téhéranpars. Ik ben 25 jaar oud en ik ben geboren in een bijna middenklasse gezin in een gebied dat Teheran heet en ergens Tehranpars.

و از زمان بچگی که دیگه کم کم بزرگ شدیمو وارد مدرسه شدم فهمیدم که خیلی توانایی, البته من که نفهمیدم, خونوادم فهمیدن, که تو درس اینا خیلی خوبم و استعدادم بالا و اینکه هیچی مقطع های مختلف مثل راهنمایی و دبیرستان طی کردم تا اینکه فهمیدم توی کامپیوتر علاقه زیادی دارم. |||||||||we|intraduceren|||ik begreep|||vaardigheid||||ik begreep het niet||||||||||mijn talent|||||||||middelbare school||middelbare school|||||||computer||| und|||||schon|||groß|wir wurden|in die|Schule|ich wurde|ich verstand|||Fähigkeit||ich||ich nicht|meine Familie|verstehen|||Fach (1)|diese Dinge||gut bin||mein Talent|||dass|nichts||||||||||||||||| |||childhood||"anymore" or "no longer"|little|||we|entered|||I realized|||capability|of course|||I didn't understand|my family|understand|||subject|these things|very|||my talent||||nothing special|grade levels||different||guidance||high school|completed||||||computer||| Und da ich klein war, als ich aufwuchs und zur Schule ging, wurde mir klar, dass ich die Fähigkeit hatte, meine Familie natürlich nicht zu verstehen, zu verstehen, dass ich gut in dieser Lektion war und dass ich eine hohe Begabung hatte und dass ich nicht die ganze Highschool und Highschool durchlief, bis ich Interesse an Computern fand. Ich habe viel And since I was a child, when we gradually grew up and entered school, I realized that I was very capable, although I didn't realize it, my family realized that I was very good at this subject and that I have high talent and that I went through different stages like middle school and high school until I realized that I am very interested in computers. Depuis mon enfance, j'ai grandi et suis entré à l'école, où j'ai découvert mes capacités. Bien que je ne le réalisais pas moi-même, ma famille a remarqué que j'étais très doué pour les études et que j'avais un bon potentiel. J'ai parcouru différents niveaux d'éducation, du collège au lycée, jusqu'à ce que je réalise que j'ai une grande passion pour l'informatique. En sinds ik een kind was, toen we opgroeiden, ging ik naar school en besefte ik dat ik heel capabel was, ik heb veel.

به کلا به کامپیوتر و رشتمو کامپیوتر انتخاب کردم تو دانشگاه آزاد تهران و ۴ سال بعد از اینکه اونجا درس خوندم تونستم که لیسانسمو بگیرم. و بعدش از کشور خارج شدم و به جای دیگه رفتم. و در مورد اینکه بهتون بگم که چه شغل هایی حالا مرتبط با این چیزی که انتخاب کردم. این رشتمو درسشوخوندم دوست دارم، شاید یه خورده بی ربط باشه، ولی از همه مهم تر دوست دارم که یک گیمر حرفه ای باشم چون خیلی علاقه دارم و استعداد زیادی دارم. و اگر نشد گیمربشم دیگه بعد از اون دوست دارم که مهندس برنامه نویس یا آی تی باشم که اونم دیگه اون مرتبط به همون کامپیوتره, رشته کامپیوتره. |||Informatik||mein Studienfach||Studienrichtung||||||||nach||ich||Studium|studiert habe||||||danach||Land|aus dem Land|verlassen||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| |in general|to|||my major||major||||||||||||||||my bachelor's degree|I get||after that||||||||||||||you||||job|||related to|||||major|||my major|studied its courses|||"maybe"||"a bit"||related to||||all||more|I like||||Professional gamer|profession||||||||talent|||||didn't become|become a gamer|"anymore" or "then"|||||||engineer|programming|write||IT|IT|||that too|||related to||same|computer|field of study| |opleiding|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||studie||||een|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||schrijven|||||||||verwandt|||computer|| Im Allgemeinen habe ich mich für Computer und Informatik an der Teheraner Azad-Universität entschieden und vier Jahre nach meinem Studium dort meinen Bachelor-Abschluss machen können. Dann habe ich das Land verlassen und bin an einen anderen Ort gegangen Ich mag es, vielleicht ist es ein bisschen irrelevant, aber am wichtigsten ist, dass ich ein professioneller Spieler werden möchte, weil ich sehr interessiert bin und viel Talent habe, und wenn ich kein Spieler werde, dann würde ich es gerne tun Programmierer, Ingenieur oder IT sein I chose computers as my major in Tehran Azad University and 4 years after studying there I was able to get my bachelor's degree. And then I left the country and went to another place. And about telling you what jobs are now related to what I chose. I studied this subject, I like it, maybe it is a bit irrelevant, but most importantly, I like to be a professional gamer because I am very interested and have a lot of talent. And if I don't become a gamer, then I would like to be a programmer or IT engineer, which is also related to computers, computer science. J'ai choisi l'informatique comme domaine d'études au Collège libre de Téhéran, et 4 ans plus tard, après avoir suivi des cours là-bas, j'ai pu obtenir ma licence. Ensuite, j'ai quitté le pays pour aller ailleurs, et en ce qui concerne les emplois liés à ce domaine que j'ai étudié, j'aimerais vous dire que j'aime peut-être un peu être hors sujet, mais ce qui est le plus important pour moi, c'est que je veuille être un joueur professionnel car j'ai beaucoup d'intérêt et de talent. Et si je ne peux pas être joueur professionnel, alors après cela, j'aimerais être ingénieur en programmation ou dans le domaine de l'informatique. Over het algemeen koos ik computer- en informatica aan de Azad Universiteit van Teheran, en 4 jaar nadat ik daar studeerde, kon ik mijn bachelordiploma halen, daarna verliet ik het land en ging ik naar een andere plek om je te vertellen welke banen nu zijn gerelateerd aan dit. Wat ik koos om op dit gebied te studeren, ik zou willen dat het een irrelevante maaltijd is, maar het belangrijkste is dat ik graag een professionele gamer wil worden omdat ik erg geïnteresseerd ben en veel talent heb, en als Ik kan het niet, ik zal daarna een gamer worden.

و باز هم از بچگی ورزش هایی که خیلی توشون باز استعداد داشتم و حرفه ای بودم فوتبال و والیبال بود و همچنین بازیای ویدیویی. مثلا همین بازی های کامپیوتری و گیم و پلی استیشن و اینا. توشون کلا کارم خیلی خوب بود و اینکه عرضم به خدمتتون فوتبال و والیبالم که عرض کردم. بعد چیزای دیگه از بچگی باز دنبال کردم که یکیش گیتار بود که یه چند وقت ادامه دادم ولی چونکه کلاس هاش گرون بود و آموزش هاش مثلا اون تایمی که من میرفتم خیلی گرون درمیومد و وقتشو نداشتم تداخل پیدا کرده بود با درسم دیگه متاسفانه نتونستم ادامش بدم فقط ۱ سال ادامه دادم که تو اون ۱ سال هم به جاهای خوبی رسیده بودم ولی نشد که یکی بشم مثل شادمهر عقیلی. ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||bin||||||||| |again|also|from||||||"in them"|again|talent||||||||volleyball|||also|video games|video|||||computer games||game||PlayStation|PlayStation||these|them|overall|I was good||||||"I mean"||"to inform you"|||volleyball||mention|||things|||||pursued|||"one of them"|guitar||that|||||||because|||expensive|||||||time period|||I used to|||"turned out"||its time||Conflict||||||||I couldn't|continue it||||||||||||places|||||||||for example|Shadmehr Aghili|Shadmehr Aghili |||||||||erin|||||||||||||ook|||||||||||Play|PlayStation|||||||||||mijn aanbod||uw dienst|||||was||||||||||||gitar|||||||||||||||opleiding|was|||||||||||||interferentie|||||||helaas|ik kon niet|||||verder||||||||||||||||||Shadmehr| was mit dem gleichen Computer zusammenhängt, dem Computerbereich, und wiederum waren die Sportarten, in denen ich seit meiner Kindheit sehr talentiert war und Profi war, Fußball und Volleyball, aber auch Videospiele wie diese Computerspiele und PlayStation, und das sind alles meine Arbeiten. Es war sehr gut und wie gesagt, ich habe Fußball und Volleyball gespielt, dann habe ich seit meiner Kindheit andere Dinge gemacht, darunter Gitarre, die ich eine Zeit lang weitergeführt habe, aber weil das Der Unterricht war zum Beispiel sehr teuer und ich hatte keine Zeit. Leider konnte ich ihn nicht weiterführen In diesem Jahr hatte ich gute Plätze erreicht, aber es hat nicht geklappt. And again, since I was a child, the sports in which I was very talented and I was a professional were soccer and volleyball, as well as video games. Like computer games and PlayStation games and so on. I was great at them, and I told you about my football and volleyball service. and then I followed other things from my childhood, one of which was a guitar that I went on for a while, but because of the expensive classes and the training, for example, the time I was going to get was very expensive. And I didn't have the time to interfere with the other text. Unfortunately, I couldn't keep up with it; I continued the year when I had reached the good places in those two years but it didn't. Et ce domaine est également lié à l'informatique, c'est le domaine de l'informatique, et encore depuis mon enfance, j'avais des compétences professionnelles dans des sports tels que le football et le volleyball, ainsi que dans les jeux vidéo comme ces jeux informatiques, les jeux et la Playstation, dans lesquels je m'en sortais vraiment bien. Et je tiens à mentionner ma passion pour le football et le volleyball que j'ai pratiqués, puis j'ai cherché d'autres choses depuis mon enfance, dont l'une était la guitare. J'ai continué pendant un certain temps, mais comme ses cours étaient chers et la qualité de l'enseignement, par exemple à l'époque où j'y allais, coûtait très cher et je n'avais pas le temps car cela entrait en conflit avec mes autres cours, malheureusement je n'ai pas pu continuer, j'ai seulement continué pendant 1 an et j'avais progressé beaucoup mais cela n'a pas marché. Die is gerelateerd aan dezelfde computer, hetzelfde computerveld, en nogmaals, sinds ik een kind was, waren de sporten waar ik erg getalenteerd was en ik een professional was voetbal en volleybal, evenals videogames zoals dit computerspel, spel , en PlayStation, en dat is alles wat ik doe. Het was erg goed en dat ik je mijn voetbal- en volleybalservice aanbood, daarna volgde ik andere dingen uit mijn jeugd, waaronder een gitaar, waar ik een tijdje mee doorging, maar omdat de lessen duur waren en de opleiding, bijvoorbeeld, de tijd die ik ging erg duur was en ik geen tijd had, het interfereerde met mijn andere cursus, helaas kon ik die niet voortzetten.

بعد جونم براتون بگه غذاهایی که دوست دارم غذاهای کلا ایرانی ها خب همشون غذاهاشون فوق العادس ولی خب بخوام فیوریت بگم چی دوست دارم غذاهای که خیلی مورد علاقم باشه لازانیا،پیتزا که جفتشون ایتالیایی ان و بعدش کبابه ،جوجه،قیمه،قرمه سبزی و کله پاچه و اینا که غذاهای مورد علاقه من خیلی زیاده .موسیقیم که بخوام مثلا بهتون بگم کیو خیلی دوست دارم. |"My dear"|"for you"|"tell"|foods|||||||||"All of them"|their food|"super"|amazing|||want|favorite||||||||favorite|dear to me||Lasagna|pizza||both of them||are|||Kebab|Chicken kebab|Gheymeh stew|stew|herbs||head, skull|Trotters||||||interest|||a lot|music|||for example|||"Who"|||I ||voor jullie||gerechten|||||||||||boven|geweldig||||favoriet||||||||||||||beide||||||||||||||||||||||muziek||||||kiu||| Um einer wie Shadmehr Aghili zu werden, wird meine Seele dir sagen, welche Lebensmittel ich mag, alle iranischen Lebensmittel, nun ja, sie sind alle wunderbar, aber wenn ich mein Lieblingsessen sagen möchte, was mag ich, die Lebensmittel, die ich mag Die meisten sind Lasagne, Pizza, die mit Italienisch kombiniert wird, und dann Kebab, Hühnchen, Gheeme, Sabzi-Creme und Kalbfleisch, und das sind meine Lieblingsspeisen. Ich möchte Ihnen zum Beispiel sagen, warum ich wie Musik. To be one like Shadmehr Aghili then tell you about the foods I love whole Iranian food Well their food is wonderful but let's just say Fiorit what I love the foods that I love very much Lasagna, pizza that paired with Italian, and then barbecue, Chewing gum, chickpeas, and beans, and my favorite foods are too much. Je voulais être comme Shadmehr Aghili, puis parler de mes plats préférés. Les plats iraniens sont tous incroyables mais si je dois donner mes favoris, j'adore les lasagnes, les pizzas, qui sont tous deux italiens, puis les kebabs, le poulet, les ragoûts, les épinards et la tête et pieds de mouton, qui sont mes plats préférés. En ce qui concerne ma musique, par exemple, j'adore Kiyu. Om iemand te zijn zoals Shadmehr Aghili, dan zal mijn leven je vertellen welk voedsel ik lekker vind. Het eten van alle Iraniërs is goed, maar ze zijn allemaal geweldig, maar ik wil zeggen wat ik lekker vind. Vulling, plantaardige kruimels en bijproducten , en dit zijn mijn favoriete gerechten. Er is veel muziek.

اگه تو غالب مثلا بند بخوام بهتون بگم تو خارجیا گروه قدیمی آلفاویل دوست دارم و  تو ایرانیا تو شاخه رپ مثلا زد بازی دوست داشتم و تو شاخه پاپ هم که شادمهر دوست داشتم بخوام دوباره خارجی بهتون بگم مثلا خواننده ها کیو باید بگم خواننده های خارجی در حال حاضر چیزی به ذهنم نمیرسه از موسیقی اونور آب زیاد ولی خب فیلم وسریال خیلی بهتون میتونم بگم از فیلمای مورد علاقه من به تازگی یکی از فیلم هایی که دیدم جوکر بود که خیلی فیلم قشنگی بود و سریال مورد علاقه خارجیم سوپرنچرال با اررو و فیلم ایرانی بخوام بهتون بگم باحالترین فیلم ایرانی که دیدم فیلم البته سریال ایرانی سریال ایرانی بخوام  بهتون بگم سریال عاشقانه و الانم در حاضرمانکن و سریال دل این ۳ تا سریالای خوبی بودن که دوتاشون جدیدن و بقیشون قدیمی. ||"category" or "context"||band|||||foreign|Band|old|Alphaville|||||Iranians||genre|Rap music||Zed Bazi||friend|||||pop|||Shadmehr|||||foreign||||singer||"for example"|||singer||||||comes to mind||my mind|doesn't come to mind|||"over there"|overseas music|a lot|||movie|film and series|||can I|||movies||interest|||recently|||||||Joker|||||Very beautiful|||TV series|||foreign favorite series|Supernatural||Arrow|||||||The coolest|||||||TV series||||"I want to"||||Romantic series||"right now"||Currently, Mannequin|||heart|||series||||Both of them|recently||The rest| ||als|||||||buitenlanders|||Alphaville||||||||||||||||||||||||||||||||||||buitenlandse||||||mijn geest||||||||||||||||films||||||||||||||||||||||||Supernatural|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| Wenn ich zum Beispiel in Ghalib bin, möchte ich Ihnen sagen, dass ich im Ausland die alte Gruppe Alphaville mag, und im Iran mochte ich zum Beispiel den Rap-Zweig, Zed Game, und im Pop-Zweig, also Shadmehr, Ich möchte Ihnen noch einmal sagen, ausländische Sänger, warum sollte ich ausländische Sänger sagen? Im Moment fällt mir nichts über die Musik von Onor Ab Ziyad ein, aber ich kann Ihnen viel über Filme und Serien erzählen Mein Lieblingsfilm in letzter Zeit war „Joker“, ein sehr schöner Film, und meine liebste ausländische Serie ist „Supernatural“ mit iranischen Filmen. Ich möchte Ihnen den coolsten iranischen Film nennen, den ich je gesehen habe, natürlich eine iranische Serie , eine iranische Serie, ich möchte Ihnen eine romantische Serie erzählen, und ich bin gerade anwesend, und die Del-Serie, das sind 3 gute Serien, von denen zwei neu und der Rest alt sind. I like to tell you abroad if I have a band like that, I love the old band Alphaville, and in Iran, I like to play rap, for example, and I like the pop band that I like to tell you again, for example, foreign singers. At the moment nothing comes to mind from the music of Onor, but I can tell you a lot about my favorite movie recently. One of the films I saw was Joker, which was a great movie, and our favorite foreign superhero series with Arro and Iranian film. Let me tell you, the coolest Iranian movie I've ever seen, of course, Iranian Serial El Iranian I want to tell you about the romantic series and now we have both Dell and Serial so good they are both new and old. Si je veux vous dire que j'aime les anciens groupes Alphaville chez les étrangers et, chez les Iraniens, j'aimais le rap comme Zedbazi et dans la section pop, j'aimais Shadmehr. En ce qui concerne les chanteurs étrangers actuels, rien ne me vient à l'esprit en musique de l'autre côté, mais en films et séries, je peux certainement vous dire. Récemment, l'un de mes films préférés que j'ai vu était Joker, qui était un très beau film, et ma série étrangère préférée est Supernatural avec Arrow. En ce qui concerne les films iraniens, le film iranien le plus cool que j'ai vu était El. En ce qui concerne les séries iraniennes, je peux vous dire que j'aime la série romantique, et en ce moment, Mannequin, Deldad, c'étaient trois bonnes séries, deux d'entre elles sont nouvelles et les autres sont anciennes. Als je je vooral over Band wilt vertellen, ik hou van de oude Alfaville-band in het buitenland, en in Iran, in de rapbranche bijvoorbeeld, speelde ik graag, en in de popbranche, die ik leuk vond, Shadmehr, zou ik graag vertel het je opnieuw buitenland, bijvoorbeeld zangers, ik moet het buitenlandse zangers vertellen in Op dit moment kan ik niets bedenken over de muziek van Onur Ab, maar ik kan je veel vertellen over de film en serie. Een van mijn favoriete films was onlangs de Joker, wat een heel mooie film was, en onze favoriete buitenlandse serie is Bovennatuurlijk met Arrow en Iraanse films. Ik wil je de coolste Iraanse film vertellen die ik heb gezien. De Iraanse tv-serie is natuurlijk een Iraanse tv serie.

بعد در مورد جاییم که بزرگ شدم تو تهرانپارس بزرگ شدم که منطقه ای توی شرق تهران خب دیگه پایتخت ایران بعد تو تهران بودیم سمت فلکه اولش اونجا زندگی میکردیم تهرانپارس منطقه بسیار خوبی بود و خیلی اونجارو دوست داشتم ولی خب متاسفانه الان اونجا نیستم الان توی انگلیس ساکنم توی شهر لندن الان مسیر زندگیم عوض شده بعد از سن ۲۳ سالگی الان دو ساله تقریبا اینجام توی انگلیسم و زندگی خوبی دارم با اینکه دلم برای خونوادم تنگ شده و دوستا و فامیل و اینا ولی خب دیگه چه میشه کرد. |||"where I"|||||||||area|||East of Tehran||well|||||||"we were"|"near"|roundabout|first roundabout|||we did||||||||that place|||||||||||England|I live|||London||path|my life|changed||||age|age|||||I'm here||England|||||||||my family|miss|||friends||family|||||"anyway"||| |||||||||groot|||gebied|||||||||||||richting|plein|||||Tehranpars|gebied|||||||||||helaas||||||Engeland|ik woon|||||pad|||||||||||bijna|||||||||||||||||||||||||| Dann, ungefähr dort, wo ich aufgewachsen bin, bin ich in Teheran-Pars aufgewachsen, einem Gebiet im Osten von Teheran, nun ja, es ist die Hauptstadt des Iran, dann waren wir in Teheran, auf der Seite des ersten Blocks Ich lebe in der Stadt London, jetzt hat sich mein Lebensweg verändert. Nach meinem 23. Lebensjahr lebe ich seit fast zwei Jahren hier in England und habe ein gutes Leben, obwohl ich meine Familie, Freunde und Familie vermisse, aber was sonst Kann ich tun. Then about where I grew up I grew up in Tehranpars, a region in east of Tehran Well then we were in Tehran. I live in the city of London now My life has changed since the age of two, I am now almost two years old in England and I have a good life, though I miss my family and my friends and family and so on. Ensuite, en ce qui concerne l'endroit où j'ai grandi, j'ai grandi à Tehranpars, qui est une région à l'est de Téhéran, la capitale de l'Iran. Ensuite, nous étions du côté de la première zone. Nous vivions là-bas. Téhéranpars était une très bonne région et j'aimais beaucoup cet endroit, mais malheureusement je n'y suis plus maintenant. Maintenant je vis en Angleterre, dans la ville de Londres. Ma vie a changé de cap depuis mes 23 ans. Maintenant, je suis ici depuis environ deux ans en Angleterre et j'ai une bonne vie, même si je m'ennuie de ma famille, de mes amis et de ma famille, mais que puis-je faire.

مسیر زندگی آدم عوض میشه و اینکه الان اینجام و به شغل یوتیوبری و گیم و استریمری فعالم که شغل های خوبین که ولی هنوز به اون درآمد مورد نظر من نرسیده ولی با امید به خدا و توکل بهش بهش حتما میرسیم . ||||||||I'm here||||YouTuber||||streaming|active||||good|||"yet"|||income||||"hasn't reached"|||||||Trust in God|to Him||definitely|we will get there |||verandert|||||hier||||YouTuber|||||actief|||||||||||||||||||God||vertrouwen|het||zeker| Der Lebensweg eines Menschen ändert sich und jetzt bin ich hier und bin in YouTuber-, Game- und Streamer-Jobs aktiv, das sind gute Jobs, aber ich habe noch nicht das Einkommen erreicht, das ich mir wünsche, aber mit Hoffnung und Vertrauen auf Gott werden wir es schaffen erreiche es auf jeden Fall. The path of one's life is changing, and now that I am active in YouTube, gaming, and strumming, the good jobs that have not yet come to fruition, but in the hope of God and trust in him. Le chemin de la vie d'une personne change, et le fait que je sois ici maintenant, travaillant comme YouTubeur, gamer et streameur, des emplois vraiment bien, mais je n'ai pas encore atteint le niveau de revenu que je vise. Mais avec l'espoir en Dieu et en Lui faisant confiance, j'y arriverai certainement. Het pad van iemands leven verandert en dat ik hier nu ben en actief ben in YouTube-, game- en streaming-banen, wat goede banen zijn die nog niet het inkomen hebben bereikt dat ik wil, maar we zullen het zeker bereiken met hoop op God en vertrouwen in hem.

دیگه براتون بخوام بگم من کلا سختی های زیادی کشیدم تو زندگیم که الان اینجام مثلا پول تحصیل خودم دادم کسی کمکم نکرد و در حال حاضر متاهل هستم که بازم خرج تمام زندگی و اینا رو خودم دادم بعد یعنی باز کسی کمکم نکرد چون کلا سیستم یجوری بود که هرکی میخواست تو خونواده ما نه تنها حالا من دورو وری ها مثلا دایی ، عمو،خاله هم همینجوری بودن بچه هاشون یا خودشون هرکی میخواست به یه جایی برسه باید خودش کار میکرد یعنی از اینکه بشینه یه گوشه یا براش پول برسه خبری نبود که خب این حالا باعث شد که ما بیشتر به فکر باشیم و بیشتر تلاش بکنم شاید اگر این محدودیت ها برام نبود الان مثلا اینجا نبودم به اینجا نمیرسیدم و انقدر موفق نبودم. ||want||||hardships|||endured||||||||education|myself|I paid||helped me|did not||||present|Married|||again|expenses||||||||||||helped me||||system|"a certain way"|||anyone who|wanted to|in my|family||not at all||now||around me|around me|||uncle|uncle|aunt||just like that|||their||themselves||||||reach||||did||||sit idly||a corner||||reaches|news|||||||||||||be||||do||||restrictions|||||||I wasn't|||wouldn't reach||so much|successful| |||zeggen||||||||||||||||||||||||||dat|||||||||||||niemand||||||||||||||||||||||oom||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| Ich möchte Ihnen sagen, dass ich jetzt, wo ich hier bin, zum Beispiel meine Ausbildung selbst bezahlt habe, aber niemand hat mir geholfen, und jetzt bin ich mein ganzes Leben lang verheiratet Und ich habe es selbst bezahlt. Andererseits hat mir niemand geholfen, weil das System so war, nicht nur ich und andere, zum Beispiel Onkel, Onkel, Tanten, ihre Kinder oder sie selbst, jeder, der es wollte Ich wollte irgendwo hinkommen, musste alleine arbeiten, das heißt, es kam nicht in Frage, in der Ecke zu sitzen oder Geld zu bekommen. Das brachte mich jetzt dazu, mehr nachzudenken und mich mehr anzustrengen. Wenn ich diese Einschränkungen nicht hätte, würde ich es vielleicht nicht tun Wenn ich jetzt hier wäre, wäre ich nicht hierher gekommen und ich wäre nicht so erfolgreich gewesen. Let me tell you, I have been through a lot of hardship in my life, now that I have paid for my education, no one has helped me, and now I am married, I still spend all my life and I gave it to myself, which means that no one helped me again because it was just a system. Whoever wanted in our family, not only do I have to go around like, for example, uncle, aunt. Their kids or themselves. Anyone who wanted to get somewhere had to work on their own, so there was no way to get money. Now that made us think more and try harder maybe if these restrictions weren't for me now If I wasn't here I wouldn't get here and I wouldn't be so successful. Laat me je vertellen, ik heb veel geleden in mijn leven, maar nu ben ik hier, ik heb bijvoorbeeld mijn opleiding betaald, niemand heeft me geholpen, en nu ben ik getrouwd, ik heb mijn hele leven opnieuw doorgebracht en ik heb betaald hier later zelf voor, dat wil zeggen, niemand hielp me meer omdat het systeem leeg was. Wie in ons gezin wilde zijn, niet alleen nu, ik ben een huichelaar, bijvoorbeeld oom, oom, tante, hun kinderen of zijzelf zijn op deze manier moest iedereen die ergens naartoe wilde, alleen werken, dat wil zeggen, er was geen nieuws dat hij in een hoek zou gaan zitten of geld zou krijgen. Dit heeft ons ertoe aangezet meer na te denken en harder te proberen. Misschien als het niet voor deze beperkingen zou ik hier nu bijvoorbeeld niet zijn, en ik zou niet zo succesvol zijn.

در مورد آینده و هدفم چیه هدفم قبلا این بود که الانم هست در واقع ولی خب یخورده فرق ها کرده به طور کلی بخوام بگم دو مدل هدف دارم دیگه حالا اگه به این رسیدم که هیچی اگه به اون رسیدم که دیگه فبها. ||||my goal|what is|||||||||actually|but||"a bit"|difference|||||generally|if I want|||types of|||||||this||||||||||so be it Was meine Zukunft und mein Ziel betrifft, war mein Ziel eigentlich dasselbe wie jetzt, aber die Dinge haben sich geändert. Generell möchte ich sagen, dass ich zwei Zielmodelle habe. What about my future and my goal What was my goal before that was actually there, but well frozen in general I have to say I have two goal models now, if I came up with anything if I got it now. Hoe zit het met mijn toekomst en mijn doel? Vroeger was mijn doel dat het nu is, maar het heeft een verschil gemaakt. Over het algemeen wil ik zeggen dat ik twee doelmodellen heb.

یکی از هدفام که از قبل بود این بود که یه کمپانی نرم افزاری یه چیزی حالا یا فرقی نمیکرد یه چیزی باشه که مثلا مثل اسپاتیفای یا نمیدونم مایکروسافت یا مثلا ادوب یکی ازین کمپانیای که خیلی موفق هستند تو حوزه خودشون یا کمپانیای مثلا گیم سازی حتی که خب خیلی عظیمن ولی واقعا دوست داشتم که یه همچنین کمپانی داشته باشم و رئیسش باشم و بعد بقیه رو بهشون انرژی بدم و بتونیم بهترین چیزی که هست بتوتیم بسازیم و ارائه بدیم و ازش لذت ببریم و پول دراریم. ||goals||before|||||||company|software|software|||||difference|would not have|||||for example|like|Spotify|||Microsoft|||Adobe||"of these"|companies||||||field||||||software development|even||||huge||||||||||||||||the rest||||||we can|||||we could|build||present|||||let's take|||make money Eines meiner Ziele von früher war es, ein Softwareunternehmen zu werden, so etwas wie Spotify oder ich weiß nicht, Microsoft oder Adobe, eines dieser Unternehmen, die in ihrem Bereich sehr erfolgreich sind, oder zum Beispiel ein Spieleunternehmen Es ist sehr groß, aber ich wollte wirklich ein Unternehmen haben und dessen Chef sein und dann den anderen Energie geben, damit wir das bestmögliche Produkt schaffen und präsentieren, es genießen und Geld verdienen können. One of my goals in the past was to make a software company something different now or there, something like Spatify or I don't know Microsoft or Adobe, for example, one of those companies that are very successful in their field or even a game company like Well they are huge but I really wanted to have a company and be its boss and then energize the others and be able to build and deliver the best that we can and enjoy and make money. Een van mijn vorige doelen was dat een softwarebedrijf nu iets zou doen of niet, zoiets als Spotify of ik ken Microsoft of Adobe niet, een van die bedrijven die zeer succesvol is in hun vakgebied of een gamebedrijf dat zelfs wel, het is enorm, maar ik wilde echt een bedrijf hebben en de voorzitter zijn, en dan de rest van hen energie geven en in staat zijn om het beste wat er is te maken en te presenteren, ervan te genieten en geld te verdienen.

بعد بزرگ ترین هدفم این بود ولی الان در حال حاضر یخورده فرق کرد که هدفم تغییر پیدا کرد به کسی که این نرم افزازها یا این بازی ها رو  بشینه انجام بده به صورت حرفه ای که همون اول یخورده قبل تر بهتون گفتم که الان در حال حاضر توی انگلیس من شغلم گیمر و یوتیوبر و استریمره که اینا دقیقا کسایی هستند که گیمرا گیم های حرفه ای میشینن انجام میدن به صورت حرفه ای و اونو استریم میکنن بر بستر اینترنت بر شبکه هایی مثل یوتیوب و توییچ و جاهای دیگه که خب من الان دوست دارم این کارو بکنم میگم. |||||||||||||||||changed||||||these|software||||||||||||||||||||||||||you||||||YouTuber||streamer|||exactly||||gamers|||||sit||doing||||||it|streaming|||platform|||network|||YouTube||Twitch||||||I|||||this work||I say Then that was my biggest goal, but now it's frozen that my goal has changed to be someone who makes these software or games a profession I told you before that frozen one that now In the UK, my job is gamer and youtube and streamer, these are exactly the ones who play professional gamers doing business and streaming them on the internet over networks like youtube and twitter and elsewhere which i like right now I'll do that. Toen was mijn grootste doel dit, maar nu is het anders nu mijn doel is veranderd. In het VK zijn gamers, youtubers en streamers mijn werk, en dit zijn precies de mensen die professionele gamegames professioneel spelen en via internet streamen op netwerken zoals YouTube, Twitch en andere plaatsen die ik nu leuk vind. Ik zeg: doe dit.

دیگه دوتا آرزو دارم که فرق اون اولیه با این دومیه اینه که اون رئیس بودی ولی اینجا رئیس کسی نیستی خودتی فقط باید یه سری آیتم ها بلد باشی حرفه ای باشی بازی کنی که مخاطبا بیان تورو ببینن و اینکه بتونی پول در بیاری خب مرسی که به صحبت های من گوش دادید دوستون دارم مواظب خودتون باشید. |two|wish|||||first|||second||||||||||you are not|It's you|only||||items|||be|||||||audience|come|you|see||||||make money|||||||||gave|friends||Take care|yourself|be The other two, I wish it was different from the first one, that you were the boss, but you are not the boss here. You listened to my talk I like to take care of you. Ik heb nog twee andere wensen dat het verschil tussen de eerste en de tweede is dat jij de baas was, maar hier ben je niet de baas van iemand. Luister naar mij, mijn vriend, zorg voor jezelf.

پرهام آتشی Parham Atashi|"fiery" Fire Parham