×

Vi använder kakor för att göra LingQ bättre. Genom att besöka sajten, godkänner du vår cookie-policy.

image

LingQ Mini Stories - Spoken, 51- خرید آنلاین

51- خرید آنلاین

خرید آنلاین

کیوان مدتیه که داره دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گرده.

اون به خیلی از مغازه های محل زندگیش سر زده،

ولی نتونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه.

پس تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنه.

با اینکه اون واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین نداره،

ولی امیدوار بود قیمت محصولات آنلاین مناسب تر باشه.

بعد از چند ساعت جستجو و گشتن،

کیوان یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کرد که ازش خوشش اومد.

تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود، پس خریدش.

اون امیدواره که دستگاهش مدت زیادی براش کار کنه.

حالا همین داستان رو جور دیگه ای بشنویم.

بچه های من مدتیه که دارن دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گردن.

اونا به خیلی از مغازه های محل زندگیمون سر زدن،

ولی نتونستن چیزی با قیمت مناسب پیدا کنن.

پس تصمیم گرفتن به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنن.

با اینکه من واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین ندارم،

ولی امیدوار بودم قیمت فروشگاه های آنلاین مناسب تر باشه.

بعد از چند ساعت جستجو و گشتن،

اونا یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کردن که ازش خوششون اومد.

تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود، پس خریدنش.

امیدوارم مدت زیادی براشون کار کنه.

حالا چند تا سؤال می پرسم.

بخش اول

یک) کیوان مدتیه که داره دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گرده.

کیوان مدتیه که داره دنبال چی می گرده؟

کیوان مدتیه که داره دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گرده.

دو) اون به خیلی از مغازه های محل زندگیش سر زده.

اون به کجا سر زده؟

اون به خیلی از مغازه های محل زندگیش سر زده.

سه) ولی اون نتونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه.

آیا اون تونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه؟

نه، اون نتونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه.

چهار) کیوان تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنه.

کیوان تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها چطور جستجو کنه؟

اون تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنه.

بخش دوم

پنج) با اینکه اونا واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین ندارن، ولی امیدوارن قیمت فروشگاه های آنلاین مناسب تر باشه.

آیا اونا به خرید آنلاین اعتماد دارن؟

نه، اونا واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین ندارن.

شش) بعد از چند ساعت جستجو و گشتن، اونا یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کردن که ازش خوششون اومد.

اونا چقدر آنلاین جستجو کردن؟

اونا بعد از چند ساعت جستجو و گشتن، یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کردن که ازش خوششون اومد.

هفت) اون دستگاه تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود، پس خریدنش.

چرا اون دستگاه رو خریدن؟

چون تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود.

هشت) اونا امیدوارن دستگاه زود خراب نشه و مدت زیادی براشون کار کنه.

اونا امیدوارن چه اتفاقی نیفته؟

اونا امیدوارن دستگاه زود خراب نشه و مدت زیادی براشون کار کنه.

Learn languages from TV shows, movies, news, articles and more! Try LingQ for FREE

51- خرید آنلاین Online shopping|Online 51- Online-Shopping 51- Online αγορές Story number fifty-one 51- Compras en línea Histoire numéro cinquante et un 51- Acquisti on-line 51- Zakupy w Internecie 51- Compras on-line 51- Интернет-магазины 51- Onlineshopping Hikaye numarası elli bir

خرید آنلاین achat en ligne| shopping|online online shopping

کیوان مدتیه که داره دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گرده. Kaveh|depuis un moment|||||appareil||lecteur de musique|||| Keyvan|seit einiger Zeit|||sucht nach||Gerät||Abspielgerät|Musikabspielgerät|Musikabspielgerät|| Keyvan|"for a while"||he is|looking for|a|device|new|music player|music player|music player||looking Kivan ist seit einiger Zeit auf der Suche nach einem neuen Musikplayer. Saturn has been looking for a new music player for a long time. Kivan cherchait un nouveau lecteur de musique depuis un certain temps.

اون به خیلی از مغازه های محل زندگیش سر زده، ||||Geschäfte||Nachbarschaft|seines Wohnorts|besucht|besucht he||a lot||store|of the|neighborhood|his neighborhood|visited|has stopped by ||||||quartier|sa vie|visiter|a visité Er hat viele Geschäfte in seiner Nachbarschaft besucht. He has visited many shops in his area, Il a visité de nombreux magasins dans son quartier.

ولی نتونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه. |hat nicht können||||angemessenen Preis|| |he hasn't been able|something||reasonable price|affordable price||find Aber er konnte nichts zu einem vernünftigen Preis finden. But he could not find anything at a reasonable price. Mais il n’a rien trouvé à un prix raisonnable.

پس تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنه. ||||||vorbeischauen|||||suchen| then||decided||instead of|visit|visit|to|stores|stores|online|search| |||||||||||recherche| Also beschloss er, online zu suchen, anstatt in die Läden zu gehen. So instead of heading to the shops, he decided to search online. Il a donc décidé d’effectuer des recherches en ligne plutôt que d’aller dans les magasins.

با اینکه اون واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین نداره، |||wirklich|Vertrauen|||| "Even though"|although|he/she/they|really|trust||shopping||doesn't have ||||confiance|||| Obwohl er dem Online-Shopping nicht wirklich traut, Although he does not really trust online shopping, Bien qu'il ne fasse pas vraiment confiance aux achats en ligne,

ولی امیدوار بود قیمت محصولات آنلاین مناسب تر باشه. ||||produits|||| aber||||Produkte|||| But he hoped|||price|products||suitable|more|be more reasonable Er hoffe jedoch, dass der Preis für Online-Produkte angemessener sei. But he hoped the prices of online products would be more reasonable. Mais il espère que le prix des produits en ligne sera plus approprié.

بعد از چند ساعت جستجو و گشتن، ||||recherche|| ||after a few||searching||searching ||||||nach Herumirren Nach ein paar Stunden Suche, After a few hours of searching, Après quelques heures de recherche,

کیوان یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کرد که ازش خوشش اومد. ||appareil|||musique|||||lui plaît|est venu Keyvan||device|music player|player|music||||it|liked it|he liked ||||||||das|davon|| Kevan hat einen Musikplayer gefunden, der ihm gefiel. Saturn found a music player that he liked. Kevan a trouvé un lecteur de musique qui lui plaisait.

تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود، پس خریدش. Fast die Hälfte|etwa die Hälfte|Preis|der anderen Geräte|||||kaufte es Almost|half|price of|the rest of|device|devices|was|so|bought it Es war fast halb so teuer wie andere Geräte, also habe ich es gekauft. It was about half the price of the rest of the devices, so I bought it. C'était presque la moitié du prix des autres appareils, alors je l'ai acheté.

اون امیدواره که دستگاهش مدت زیادی براش کار کنه. |||sein Gerät|||für ihn|| he|he hopes||device|for a long time|a long time|for him||does Er hofft, dass sein Gerät noch lange für ihn funktioniert. She hopes her device will work for her for a long time. Il espère que son appareil fonctionnera longtemps.

حالا همین داستان رو جور دیگه ای بشنویم. now|this|story||way|another way||let's hear Now let's hear the same story in a different way. Écoutons maintenant la même histoire d'une manière différente.

بچه های من مدتیه که دارن دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گردن. ||||||||||||||suchen |||for a while|||||device||player|||are|looking for My kids have been looking for a new music player for a long time. Mes enfants recherchent depuis un certain temps un nouvel appareil de musique.

اونا به خیلی از مغازه های محل زندگیمون سر زدن، |||||||unserer Nachbarschaft|| ||||stores||neighborhood|our neighborhood|| They visit many of the shops in our area, Ils ont visité beaucoup de magasins locaux près de chez nous,

ولی نتونستن چیزی با قیمت مناسب پیدا کنن. |konnten nicht|||||| |couldn't find|anything|||suitable|| But they could not find anything at a reasonable price. mais n'ont pas pu trouver quelque chose à un prix abordable.

پس تصمیم گرفتن به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنن. |||||||||||search| So decide to search online instead of going to the shops.

با اینکه من واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین ندارم، ||||trust|||| |||really|trust|||| Although I don't really trust online shopping, Même si je n'ai vraiment pas confiance en ligne,

ولی امیدوار بودم قیمت فروشگاه های آنلاین مناسب تر باشه. ||||Laden||||| |I was hopeful||price||||suitable|| But I hoped that the prices of online stores would be more appropriate. Mais j'espérais que les prix des magasins en ligne seraient plus raisonnables.

بعد از چند ساعت جستجو و گشتن، ||||||nach Herumirren ||||searching||searching After a few hours of searching, Après quelques heures de recherche,

اونا یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کردن که ازش خوششون اومد. |||||||||it|they liked|liked They find a music player they like.

تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود، پس خریدنش. Fast|||der anderen Geräte|||||sein Kauf almost|half||the rest of|devices||||buying it Es war fast halb so teuer wie andere Geräte, also habe ich es gekauft. It was about half the price of the rest of the devices, so I bought it. Il était presque à moitié prix des autres appareils, donc je l'ai acheté.

امیدوارم مدت زیادی براشون کار کنه. |||für sie|| "I hope"|for a long time||for them|| I hope it works for them for a long time. J'espère qu'il leur sera utile pendant longtemps.

حالا چند تا سؤال می پرسم. Now I ask a few questions. Maintenant, je vais poser quelques questions.

بخش اول Part One

یک) کیوان مدتیه که داره دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گرده. ||for a while|||||device||player|||| 1) Keyvan has been looking for a new music player for a while now. Un) Keyvan cherche depuis un certain temps un nouveau lecteur de musique.

کیوان مدتیه که داره دنبال چی می گرده؟ |seit einiger Zeit|||||| Keyvan|for a while||is|looking for||| Wonach hat Kivan schon seit einiger Zeit gesucht? What has Keyvan been looking for? Que cherche Keyvan depuis un certain temps?

کیوان مدتیه که داره دنبال یه دستگاه جدید پخش کنندۀ موسیقی می گرده. |for a while||||||||||| Kivan has been looking for a new music player for some time. Keyvan cherche depuis un certain temps un nouveau lecteur de musique.

دو) اون به خیلی از مغازه های محل زندگیش سر زده. |||||||neighborhood||has gone|has stopped by 2) He has visited many shops in his place of residence. Elle a visité beaucoup de magasins près de chez elle.

اون به کجا سر زده؟ |||head| Where did he go? Où est-ce qu'elle a été?

اون به خیلی از مغازه های محل زندگیش سر زده. He has checked out many shops in his neighborhood. Elle a visité beaucoup de magasins près de chez elle.

سه) ولی اون نتونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه. |||||||suitable|| But he hasn't been able to find anything at a reasonable price.

آیا اون تونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه؟ ||konnte|||||| whether||been able|something|||suitable|| Has he been able to find anything at a reasonable price? Est-ce qu'il a pu trouver quelque chose à un prix raisonnable?

نه، اون نتونسته چیزی با قیمت مناسب پیدا کنه. No, he has not been able to find anything at a reasonable price. Non, il n'a pas pu trouver quelque chose à un prix raisonnable.

چهار) کیوان تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنه. ||||||head|visiting|to|store|to the shops||search| Four) Kivan has decided to search online instead of visiting stores. Quatre) Kian a décidé de chercher en ligne au lieu de visiter les magasins.

کیوان تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها چطور جستجو کنه؟ How did Saturn decide to search instead of going to the shops?

اون تصمیم گرفته به جای سر زدن به مغازه ها، آنلاین جستجو کنه. He decided to search online instead of visiting the stores.

بخش دوم Part Two

پنج) با اینکه اونا واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین ندارن، ولی امیدوارن قیمت فروشگاه های آنلاین مناسب تر باشه. |||||confiance||||||||||||| |||||trust|||||||||||suitable|| |||||||||||||Geschäfte||||| Five) Although they really do not trust online shopping, they hope that the prices of online stores will be more reasonable.

آیا اونا به خرید آنلاین اعتماد دارن؟ |||||Vertrauen| |||||trust| Do they trust online shopping? Est-ce qu'ils ont confiance dans les achats en ligne?

نه، اونا واقعاً اعتمادی به خرید آنلاین ندارن. ||really|trust|||| No, they really don't trust online shopping. Non, ils n'ont vraiment pas confiance dans les achats en ligne.

شش) بعد از چند ساعت جستجو و گشتن، اونا یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کردن که ازش خوششون اومد. |||||searching||searching|||device|player||music|||||| Six) After a few hours of searching and browsing, they found a music player that they liked. Après quelques heures de recherche, ils ont trouvé un lecteur de musique qui leur a plu.

اونا چقدر آنلاین جستجو کردن؟ |Wie viel|online|| ||||did Wie viel suchen sie online? How much did they search online?

اونا بعد از چند ساعت جستجو و گشتن، یه دستگاه پخش کنندۀ موسیقی پیدا کردن که ازش خوششون اومد. After several hours of searching and looking, they found a music player that they liked. Après quelques heures de recherche, ils ont trouvé un lecteur de musique qu'ils ont apprécié.

هفت) اون دستگاه تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود، پس خریدنش. |||almost|||the rest of|machines|||| That device was about half the price of the other devices, so they bought it. 7) Ce lecteur était presque la moitié du prix des autres, donc ils l'ont acheté.

چرا اون دستگاه رو خریدن؟ ||||Warum haben sie das Gerät gekauft? ||||buy Why did they buy that device? Pourquoi ont-ils acheté ce lecteur?

چون تقریباً نصف قیمت بقیۀ دستگاه ها بود. ||half||the rest of||| Because it was almost half the price of other devices.

هشت) اونا امیدوارن دستگاه زود خراب نشه و مدت زیادی براشون کار کنه. ||||schnell|kaputt|kaputt geht|||||| |||||broken|"doesn't break down"||for a long time||for them|| Eight) They hope the machine does not break down soon and works for them for a long time. Ils espèrent qu'il ne tombe pas en panne rapidement et qu'il fonctionne longtemps pour eux.

اونا امیدوارن چه اتفاقی نیفته؟ Ils|||| They||what|happen|does not happen ||||nicht passiert Was hoffen sie, ist nicht passiert? What do they hope did not happen? Ils espèrent quoi se passe?

اونا امیدوارن دستگاه زود خراب نشه و مدت زیادی براشون کار کنه. They hope that the device will not break down soon and will work for them for a long time. Ils espèrent qu'il ne tombe pas en panne rapidement et qu'il fonctionne longtemps pour eux.