Börja lära dig lektionen nu

LingQ Mini Stories - Spoken, 53- مسابقۀ کشتی

53- مسابقۀ کشتی

حدود پونزده ساله که پروین عضو تیم کشتیه.

امروز مربیش بهش گفت که به زودی یه مسابقه قراره برگزار بشه.

مربی از اون می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بده.

در نتیجه، پروین باید رژیم غذاییش رو تغییر بده.

اون همین طور باید از این به بعد بیشتر بره باشگاه.

پروین همیشه عاشق کشتی بوده.

ولی با بالا رفتن سنش کشتی براش سخت تر شده.

اون به اندازۀ قبل وقت نداره.

و به آسونی قبل وزن کم نمی کنه.

با این حال، پروین یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنه.

حالا همین داستان رو جور دیگه ای بشنویم.

پروین و دوستش حدود پونزده ساله که عضو تیم کشتی ان.

امروز مربیشون بهشون گفت که به زودی یه مسابقه قراره برگزار بشه.

مربی از اونا می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بدن.

در نتیجه، پروین و دوستش باید رژیم غذاییشون رو تغییر بدن.

اونا همین طور باید از این به بعد بیشتر برن باشگاه.

اونا همیشه عاشق کشتی بودن.

ولی با بالا رفتن سنشون کشتی براشون سخت تر شده.

اونا به اندازۀ قبل وقت ندارن.

و به آسونی قبل وزن کم نمی کنن.

با این حال، پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن.

حالا چند تا سؤال می پرسم.

بخش اول

یک) حدود پونزده ساله که پروین عضو تیم کشتیه.

پروین چند وقته که عضو تیم کشتیه؟

حدود پونزده ساله که پروین عضو تیم کشتیه.

دو) امروز مربیش بهش گفت که به زودی یه مسابقه قراره برگزار بشه.

مسابقه کی قراره برگزار بشه؟

مسابقه به زودی قراره برگزار بشه.

سه) مربی از اون می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بده.

مربی از اون می خواد چطور مسابقه بده؟

مربی از اون می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بده.

چهار) در نتیجه، پروین باید رژیم غذاییش رو تغییر بده.

پروین باید در نتیجه چه کار کنه؟

پروین باید رژیم غذاییش رو تغییر بده.

بخش دوم

پنج) اونا همیشه عاشق کشتی بودن.

آیا اونا همیشه عاشق کشتی بودن؟

بله، اونا همیشه عاشق کشتی بودن.

شش) با بالا رفتن سنشون کشتی براشون سخت تر شده.

از کی کشتی براشون سخت تر شده؟

با بالا رفتن سنشون کشتی براشون سخت تر شده.

هفت) اونا به اندازۀ قبل وقت ندارن.

آیا اونا قبلاً بیشتر وقت داشتن؟

بله، اونا الان به اندازۀ قبل وقت ندارن.

هشت) با این حال، پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن.

آیا پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن؟

بله، پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن.

53- مسابقۀ کشتی Wettbewerb|Wrestling müsabaka|güreş wrestling match|Wrestling match 53- Wrestling-Wettbewerb 53- Αγώνας πάλης Story number fifty-three 53- Competencia de lucha libre 53- Compétition de lutte 53- Gara di lotta 53- Zawody zapaśnicze 53- Competição de luta livre 53- Соревнования по борьбе 53- Brottningstävling Hikaye numarası elli üç

حدود پونزده ساله که پروین عضو تیم کشتیه. |on beş|||Parvin|üyesi|takım|güreş takımı environ|||||membre|| about|fifteen|years||Parvin|member|team|wrestling seit|fünfzehn|||Parvin|Mitglied|Team|Wresting Parvin ist seit etwa fünfzehn Jahren Mitglied des Wrestling-Teams. Parvin has been a member of the wrestling team for about fifteen years. Parvin fait partie de l'équipe de lutte depuis une quinzaine d'années.

امروز مربیش بهش گفت که به زودی یه مسابقه قراره برگزار بشه. |son entraîneur|||||||compétition||organize| today|his coach|him|said|that||soon|a|competition|is going to|take place|be held ||||||bald||Wettbewerb|wird|stattfinden| Heute teilte ihm sein Trainer mit, dass bald ein Spiel stattfinden werde. Today the coach told him that a match was going to be held soon. Aujourd'hui, son entraîneur lui a annoncé qu'un match aura lieu prochainement.

مربی از اون می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بده. ||||will|||Kategorie|Gewichtsklasse|leichter||Wettkampf|teilnehmen the coach||||he wants|in|a|weight class|weight class|lighter||compete| ||||||||poids|||compétition| Der Trainer möchte, dass er in einer leichteren Gewichtsklasse antritt. The coach wants him to compete in a lighter weight class. L'entraîneur veut qu'il concoure dans une catégorie de poids plus léger.

در نتیجه، پروین باید رژیم غذاییش رو تغییر بده. |résultat||||||changer| in|as a result|Parvin||diet|her diet||change|change |Ergebnis|Parvin||Diät|seine Ernährung||ändern| Infolgedessen muss Parveen seine Ernährung umstellen. As a result, Parvin has to change her diet. En conséquence, Parveen doit changer son alimentation.

اون همین طور باید از این به بعد بیشتر بره باشگاه. |genau so|auch|soll|||||||Fitnessstudio he|same|also|should|from|this|from|from now on|more|go to|gym Auch er soll von nun an mehr in den Verein gehen. He also has to go to the club more from now on. Il devrait aussi aller plus au club désormais.

پروین همیشه عاشق کشتی بوده. |immer||| Parvin||loved|boat|has been Parveen hat Wrestling schon immer geliebt. Parvin has always loved wrestling. Parveen a toujours aimé la lutte.

ولی با بالا رفتن سنش کشتی براش سخت تر شده. ||||Alter||||| but|with|getting older|to go|age|wrestling|for him|harder|more|has become Doch je älter er wurde, desto schwieriger wurde das Wrestling für ihn. But as he gets older, wrestling gets harder. Mais en vieillissant, la lutte est devenue plus difficile pour lui.

اون به اندازۀ قبل وقت نداره. ||size||| that one|for|as much as|before|| ||ungefähr|vorher|| Er hat nicht mehr so viel Zeit wie zuvor. He does not have as much time as before. Il n'a plus autant de temps qu'avant.

و به آسونی قبل وزن کم نمی کنه. ||Leichtigkeit||||| |to|easily|before|weight|weight|doesn't| Und er nimmt nicht mehr so leicht ab wie zuvor. And he does not lose weight as easily as before. Et il ne maigrit pas aussi facilement qu'avant.

با این حال، پروین یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنه. |||||Weg||Teilnahme||Wettbewerb||| with|this|in this case|Parvin|a|a way||participating||competition||| |||||||||compétition||| Parveen findet jedoch einen Weg, am Wettbewerb teilzunehmen. However, Parvin finds a way to participate in the competition. Cependant, Parveen trouve un moyen de participer à la compétition.

حالا همین داستان رو جور دیگه ای بشنویم. Now let's hear the same story in a different way. Écoutons maintenant la même histoire d'une manière différente.

پروین و دوستش حدود پونزده ساله که عضو تیم کشتی ان. Parvin|||seit|fünfzehn|||||| |||about|fifteen|||member|team|wrestling|are Parveen und sein etwa fünfzehnjähriger Freund, der Mitglied ihres Wrestling-Teams ist. Parvin and her friend have been members of the wrestling team for about fifteen years.

امروز مربیشون بهشون گفت که به زودی یه مسابقه قراره برگزار بشه. |ihr Trainer|||||||||| |their coach|to them||||soon||competition|is going to|be held|be held Today, their coach told them that a match was going to be held soon.

مربی از اونا می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بدن. |||||||Kategorie|||||machen the coach|||||||category|weight category|light||competition|body The coach asks them to compete in a lighter weight class.

در نتیجه، پروین و دوستش باید رژیم غذاییشون رو تغییر بدن. |||||||ihr Essen||ändern| |result|||friend||diet|their diet||change|body As a result, Parvin and her friend have to change their diet.

اونا همین طور باید از این به بعد بیشتر برن باشگاه. ||||||||||Fitnessstudio they||طور|||||||go|gym Sie sollten von nun an auch mehr in den Club gehen. They also have to go to the club more from now on.

اونا همیشه عاشق کشتی بودن. ||loved|boats| They have always loved wrestling.

ولی با بالا رفتن سنشون کشتی براشون سخت تر شده. ||älter||ihrem Alter||für sie||| |with|getting older||their age||for them||| Doch je älter sie werden, desto schwieriger wird das Ringen für sie. But as they get older, wrestling becomes harder for them.

اونا به اندازۀ قبل وقت ندارن. |to|as much as|before|| Sie haben nicht mehr so viel Zeit wie zuvor. They do not have as much time as before.

و به آسونی قبل وزن کم نمی کنن. ||easily||weight||| And they don't lose weight as easily as before.

با این حال، پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن. |||||||way|||in|race||| However, Parvin and her friend find a way to participate in the competition.

حالا چند تا سؤال می پرسم. Now I ask a few questions.

بخش اول Part One

یک) حدود پونزده ساله که پروین عضو تیم کشتیه. |about|fifteen|old|||member|| 1) Parvin ist seit etwa fünfzehn Jahren Mitglied des Wrestling-Teams. 1) Parvin has been a member of the wrestling team for about fifteen years.

پروین چند وقته که عضو تیم کشتیه؟ Parvin, how long have you been a member of the wrestling team?

حدود پونزده ساله که پروین عضو تیم کشتیه. about|||||||wrestling Parvin has been a member of the wrestling team for about fifteen years.

دو) امروز مربیش بهش گفت که به زودی یه مسابقه قراره برگزار بشه. ||coach|||||||competition|is going to|to be held| Two) Today the coach told him that a match was going to be held soon.

مسابقه کی قراره برگزار بشه؟ |wann||| competition||is going to|be held| When is the match scheduled to take place?

مسابقه به زودی قراره برگزار بشه. competition|||is going|to be held| The competition is scheduled to take place soon.

سه) مربی از اون می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بده. ||||||||||leichter||| |coach|||||||category||lighter weight class||compete| 3) The coach wants him to compete in a lighter weight class.

مربی از اون می خواد چطور مسابقه بده؟ |||||wie|| |||||how|competition| How does the coach ask him to compete?

مربی از اون می خواد توی یه دستۀ وزنی سبک تر مسابقه بده. entraîneur|||||||||||| the coach||||||||weight class|lighter||competition| The coach wants him to compete in a lighter weight class. L'entraîneur souhaite qu'il concoure dans une catégorie de poids plus léger.

چهار) در نتیجه، پروین باید رژیم غذاییش رو تغییر بده. ||result||||||| Four) As a result, Parvin has to change her diet.

پروین باید در نتیجه چه کار کنه؟ Parvin|||||| What should Parvin do as a result?

پروین باید رژیم غذاییش رو تغییر بده. ||diet|his diet||| Parvin has to change her diet.

بخش دوم |second Part II

آیا اونا همیشه عاشق کشتی بودن؟ Have they always loved wrestling?

بله، اونا همیشه عاشق کشتی بودن. |||in love with|wrestling| Yes, they have always loved wrestling.

شش) با بالا رفتن سنشون کشتی براشون سخت تر شده. |with|getting older||their age|wrestling|||| Six) As they get older, wrestling becomes harder for them.

از کی کشتی براشون سخت تر شده؟ |when|wrestling|||| Since when has wrestling become harder for them?

با بالا رفتن سنشون کشتی براشون سخت تر شده. |increasing||their age|||hard|| As they get older, the wrestling becomes harder for them.

هفت) اونا به اندازۀ قبل وقت ندارن. |||about|before||they don't have Seven) They do not have as much time as before.

آیا اونا قبلاً بیشتر وقت داشتن؟ ||früher|mehr||hatten ||previously|||had Did they already have more time?

بله، اونا الان به اندازۀ قبل وقت ندارن. ||jetzt||||| ||||size||| Yes, they do not have as much time now as before.

هشت) با این حال، پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن. eight|||"Nevertheless"|||her friend||||participating in||competition||| Eight) However, Parvin and her friend find a way to participate in the competition.

آیا پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن؟ |||||||||competition||| Do Parvin and her friend find a way to participate in the competition?

بله، پروین و دوستش یه راهی برای شرکت تو مسابقه پیدا می کنن. |||||way|for|||race||| Yes, Parvin and her friend will find a way to participate in the competition.